eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
67هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷کلیپ فوق العاده استاد شجاعی ☝🏻 💫شبِ قدر ؛ شب عاشوراست! شب انتخاب ... 💫 همان خیمه، همان امتحان، همان فرصتِ خاموشیِ چراغ ... اما این بار توئی که باید انتخاب کنی ! ▪️ظهور والاترین تقدیر _شب قدر 💠حتما ببینید و از دست ندهید🌷 پایگاه حضرت فاطمه(س) مدرسه علمیه معصومیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه‌ی هرکسی، با دیگری فرق میکنه! ممکنه توی ماه رمضون نباشه! ※ منبع: پیوند با امام در شب قدر Instagram.com/Ostad.Shojae1 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
پدرت را بشناس - @Ostad_Shojae.mp3
5.41M
💫 رازِ تلاقیِ لیالی قدر، با ایّام شهادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، در چیست؟ ویژه‌ی شهادت علیه‌السلام ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
✍حضرت استاد فاطمی نیا : شب قدر ، شب بسیار با عظمتی است. شب دعاست . شب بسیار با اهمیّت و ارزشمندی است . و باید از خدا بخواهیم که به ما یاد بدهد و الهام فرماید که از او چه بخواهیم . باید با دعا برخورد روشن و صحیحی داشته باشیم . فکر نکنیم که استجابت دعا فقط این است که آنچه را از خدا می خواهیم ، همان را فورا در کف دست ما بگذارند بلاخره یا آن حاجت را می دهند، یا گناه شخص را می بخشند یا بلایی را برطرف می کنند . و خلاصه هیچ دعا کننده ای دست خالی بر نمی گردد . 📚نکته ها از گفته ها ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
روز ضربت خوردن امیرالمؤمنین، حضرت علی علیه السلام را تسلیت باد التماس دعا از تمامی همراهان گرانقدر در این ایام قدر 🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❁✦•┈┈❁ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
CQACAgQAAxkDAAErY89gjkKFApch2zWGoeIH3sBYvBVuWgACpgsAAnGFFAk9kHhxmvj9wx8E.mp3
4.02M
💠تند خوانی جزء نوزدهم قرآن کریم 🎤با نوای استاد معتز آقایی ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️درس دل بریدن از دنیا از شهید مجید قربانخانی ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 قرآن را نور ببینیم!!! ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
ریاضی خیلی وقته از این معادلات حل نکردیم ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
💠نامه ای که مسیر زندگی ام را تغییر داد💠 اولین روزی که قدم به کلاس گذاشتم, نوحوانی لاغر اندام و تکیده! ژنده پوش و با تیپی کاملا فقیرانه و با دمپایی پاره که با سیم دوخته شده بود, نظر مرا به سمت و سوی خویش جلب کرد. دلم به درد آمد و سعی کردم به طرق مختلف جایی در قلب بزرگ این پسر فقیر باز کنم! و در این کار موفق بودم! پاهای بدون جوراب و وضعیت ظاهری این پسر نجیب و دوست داشتنی دل هر کسی را به درد می آورد! طی صحبتی که با مدیر مدرسه داشتم هر روز تغذیه ای به او داده می شد! مادرش کُلفت خانه ها بود و به دلیل رماتیسم زمینگیر شده بود و پدر از فاضلاب های بیرون شهر پلاستیک جمع آوری میکرد. روز معلم و زمانی که دانش آموزان کادو به دست به استقبالم می آمدند, چهره ی عبوس و گرفته ی او دلم را به درد آورد! بسیار ناراحت بودم! اما با کمال تعجب از جایش بلند شد. هدیه ای در دست داشت! با دمپایی پاره و بدون جوراب و در حالی که پاهایش را بر روی زمین می کشید به من نزدیک می شد! دست نوشته و کادویی به من داد و با این هدیه و نامه، مسیر زندگی ام را تغییر داد. هدیه اش جورابی بود و نامه اش اندازه ی تمااااااام دنیا ارزشمند بود. معلم بهتر از جانم, آقای ابراهیمی, می دانید تا چه اندازه ای دوستتان دارم ! چند روزی بود که فکر می کردم چه چیزی برای "روز معلم" تقدیمتان کنم! اما چیزی نداشتم! خیلی ناراحت بودم! غنچه‌ ی باغچه آرامم کرد آن قدر چشم چشم کردم تا غنچه باز شد،اما امروز که برای چیدنش به باغچه رفتم, از گل خبری نبود! انگار دنیا روی سرم خراب شده بود! با کمال تعجب آن شاخه گل را بر روی کادوی پسر همسایه دیدم! بغض امانم را برید! با صدای گریه ی من مادرم از خواب بیدار شد و علت را جویا گردید. با بغض و گریه جریان را شرح دادم و مادرم از لا به لای لباس های داخل کمد" جورابی" به من داد، برایش هوراااااااا کشیدم دستش را بوسیدم و برایتان کادو کردم تا به همراه این نامه تقدیمتان کنم. و در آخر می بَرد هر کس به پیش یار خود از جان تحفه ای ما تهیدستان بی چیز ، شرمساری می بریم ! با خواندن نامه، گریه امانم را گرفت و مثل بچه ها اشک ریختم و به خود و خدای خود قول دادم تا پایان عمر "معلم" باقی بمانم. و تا یادم نرفته بگویم؛ آن دانش آموز فقیر دیروز! در حال حاضر دانشجوی ترم چهارم دندانپزشکی دانشگاه تهران است و بنده..... با افتخار همان معلم ساده و عاشقی که بودم، هستم. 🖌مجید ابراهیمی 💠روز معلم مبارک🌸❤️ 💠 💠✨💠✨ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
43.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال‌های دور از خانه - قسمت 24 سریال نوستالژی دهه شصت ☺️ قسمتهای بعدی هم درج میشه کپی برای کانالدارها ممنوع رضایت نداریم❌ اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
✨﷽✨ 🌼داستان تربیتی واقعی ✍معلّم از دانش‌آموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگه‌ای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچ‌کس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّه‌ها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّه‌ها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار می‌کرد و از بچّه‌ها می‌خواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمی‌کرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" می‌نامیدند، نیست و تمام تلاش خود را می‌کرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند. 💥آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس‌های بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است. 📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی 🌸روز معلم مبارک🌸 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
این درختان توسط سگهای آبی به این روز افتاده اند! فامیلای پسر شجاع ☺️ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
45.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال‌های دور از خانه - قسمت 22 سریال نوستالژی دهه شصت ☺️ قسمتهای بعدی هم درج میشه کپی برای کانالدارها ممنوع رضایت نداریم❌ اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
دوستان اطلاع دادن قسمت ۲۲ جا افتاده🤦‍♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️افشاگری دکتر عباسی از49 سال خیانت استادان لیبرال اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه به وانت فقط ایشون 😳 موندم راننده کجاست 🤔 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
📣📣 توجه ❗️❗️ توجه❗️❗️❗️🗣 کودک و دارید 👧🧒 💹 نسبت به قبل همسرتون به شما ابراز علاقه نمیکنه💔 ✳️ از لجبازی ها و اخلاق بد نوجوانتون خسته شدید🤦‍♂🤦‍♀ 📣راهکار درمان همه اینها 👆همراه با یک سوپرایز 👈 😍 ⬇️ ⬇️ ⬇️ در کانال حجت الاسلام مرتضوی (کارشناس ارشد مشاوره)🌹👇 https://eitaa.com/joinchat/2004090927Ca880c8a064
! حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی می‌گوید: نوجوان بودم و عازم سفر مشهد مقدس، به قهوه خانه ای رسیدیم، مردم وارد دستشویی شدند. یک نفر چند آفتابه را کنار هم چیده بود و چوب بلندی در دست داشت، هر کس می‌آمد آفتابه ای را بردارد، به دست او میزد و می‌گفت: این را برندار، آن را بردار! پرسیدم: این آقا چرا این طوری می‌کند؟ گفتند: این بنده ی خدا دنبال پست و مقام می‌گردد، چون جایی گیرش نیامده بر آفتابه‌ها ریاست می‌کند! 📙خاطرات از زبان حجت الاسلام محسن قرائتی 22/1. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ویژگی جالب لذتها در عالم برزخ!!! ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانواده دکتر ارنست قسمت10 قسمت بعد به زودی... کارتون دهه شصت 😂 👇👇👇👇👇 اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
(ع) روزی امیر مؤمنان علی (ع) با غلامش قنبر به بازار آمد تا پیراهنی تهیه کند، به مردی فرمود: دو پیراهن لازم دارم، آن مرد عرض کرد: یا امیر المؤمنین! هر نوع پیراهن بخواهی من دارم. همین که علی (ع) فهمید این شخص او را می‌شناسد از او گذشت و به جامه فروش دیگری رسید که پسرش مشغول خرید و فروش بود. دو پیراهن یکی به سه درهم و دیگری به دو درهم خرید. به قنبر فرمود: جامه ی سه درهمی برای تو باشد. عرض کرد: مولای من! این پیراهن برای شما سزاوارتر است. فرمود: تو نیز جوانی و باید آراسته باشی، از طرفی من شرم دارم از پروردگارم که خود را بر تو برتری دهم. از پیامبر اکرم علی شنیدم که فرمودند: از همان که می‌پوشید و می‌خورید به غلامان خود بدهید. علی پیراهن را پوشید آستین آن از دستش بلندتر بود، مقدار زیادی را پاره کرد و دستور با آن برای مستمندان کلاه درست کنند. پسربچهای جلو آمد و عرض کرد: اجازه بفرمایید تا سر آستین را بدوزم، فرمود: بگذار همین طور باشد، گذشت زمان سریع تر از آراسته کردن جامه است. پس از رفتن آن جناب، صاحب دکان آمد و خود را به حضرت رسانید و عذر خواست و عرض کرد: پسرم شما را نشناخته، تقاضا دارم سود دو جامه را که دو درهم است بگیرید. حضرت فرمود: نخواهم گرفت؛ زیرا من و پسرت در تعیین قیمت به مقدار لازم صحبت کردیم تا به همین مقدار راضی شدیم. 📙پند تاریخ 19/3 -20؛ به نقل از: بحار الأنوار 500/9. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak