eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
67هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی مهمون میاد و می مونم تو اتاق😂: ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی با توپ تنیس مگه میشه ؟ 😳🎾 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
کسی می گفت: در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم .... او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد .. پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد !!! سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد !!! انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است ... از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم ... و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم👇 ﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾ بگو : « پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند ». پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند ... خداوندا به ما توفیق بده که به پدر و مادر خود نیکی کنیم و ما را ببخش به خاطر کوتاهی و خطایمان در حق آنان... ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
دختر خالم میگه یروز سوارتاکسی داشته برمیگشته خونه ..تاکسی داشته میرسیده به مقصد،اینم توفکرخودش بوده یهو به راننده میگه آفرییین ، همینجا نگهدار پیاده میشم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
‏یه زمانی دلخوشیمون این بود بریم کلاس چهارم ... بتونیم با خودکار بنویسیم😑😂 بعدش بریم اول راهنمایی ... مشق ننویسیم😐😂 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواننده ای که گیم اوور شد 😂😂‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
از نیروی دریایی سپاه تقاضا داریم بجای اینکه تو دریای عمان و خلیج فارس دنبال ناو جنگی دشمن باشن بیان قیمت مرغ و تخم مرغ رو کنترل کنن😂😂😂 از نیروی هوایی سپاه تقاضا داریم بجای اینکه رو هوا پهپاد بفرستن از کشور محافظت کنن بیان رو زمین قیمت گوشتو مرغ رو کنترل کنن😂😂😂 از نیروی زمینی سپاه تقاضا داریم رو زمین بجای ساخت موشک بجای کنترل مرز هامون برای امنیت کشور بیان قیمت خونه و ماشین رو کنترل کنن نزارن گرون بشه😂😂😂 بعضی ها یادشون رفته سپاه هم مثل ارتش یه گروه نظامیه وظیفش کنترل ارز در بازار کنترل قیمت خونه و ماشین نیست😂😂😂 مثل این میمونه از مخابرات بخوای بره دمه مرز از مرزهامون دفاع کنه خب امنیت مرز وظیفه سپاه و ارتشه ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
بابام تعریف میکنه چندین سال پیش با مامانم رفته بودن عیادت همسایمون آقای بابایی. مامانم چند جمله و حدیث در مورد بیماری و سلامتی و حق الناس و ... میگه. بعد میگه چه خوبه ادم وقتی میمیره سبکبار بره. شما هم سبکبار هستین آقای بابایی . 😂😂😂😂 بابام یعنی داشت از خنده منفجر میشد میگفت مامانتون تشخیص داد وقتشه😂😂😂😂 مرد بدبختو ناامید کرد از زندگی 😂😂😂 حالا مامانم میخواسته یوقت همسایمون ناراحت نشه بگه چرا فکر کردن من کوله بار گناه دارم که دارن نصیحتم میکنن. برا همین گفته شما هم سبکباری 😂😂😂😂 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
32.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم داستان زندگی (هانیکو) نوستالژی دهه شصت قسمت 22 پارت دوم اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
😱نطق طوفانی استاد در باره زندگی اشرافی برخی مسئولین 😧افشاگری بی نظیر استاد درباره نفوذ 😊کلیپ ها و عکس های متنوع از استاد 😨روشنگری فوق العاده استاد برای بار در پیام رسان ایتا آغاز به کار کرد 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3471310851C6309f6d13d عجله کنید تا دقایقی دیگر پاک خواهد شد☝️☝️
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
📿چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند ولی اهل سنت بر مهر سجده نمی کنند؟ 📿چرا حضرت محمد صلی الله در پنجاه سالگی با عایشه ازدواج کرد؟ 📿چرا امامت در نسل امام حسین (ع) قرار داده شد نه در امام حسن (ع) ؟ 📿قبر زلیخا همسر حضرت یوسف کجاست؟ 📿چرا زنها نمیتوانند چند شوهر داشته باشند؟ 📿چرا ما مسلمانها ختنه می کنیم؟ 📿چرا شمشیر امام علی را ذوالفقار نامیدند؟ ✅جواب سوالات در کانال زیر👇 https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️یه پشت صحنه تبلیغات ببینیم ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بقیه رو از افتادن نجات داد👌 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
یه بار وقتی کوچیک بودم از مهمونی برمی گشتیم منم رو شونه ی عموم خواب بودم.وسط راه از خواب پریدم عموم بهم گفت خوب خوابیدی منم گفتم اره انگار سوار خر شده بودم خیلی چسبید☺️😶🙊 یه بارم مهمون از یه شهر دیگه داشتیم یه دونه موز مونده بود تو ظرف.مامانم به مهمونمون موزو تعارف کرد که من پریدم وسط و گفتم نهههه من میخورمش😒 هنوزم مهمونمون منو میبینه یه لبخند محو میزنه🙂 .... این سوتی بابامه 😁 یبار داشت بامامانم دعوامیکرد خیلی شدید و جدی واقعا خیلی عصبانی بود ماهم ازترس جیک نمیزدیم 😞 یدفه بابام گف اخه من زنتم چرااحترام منو نداری 😁😁😁 وای ما مردیم‌ از خنده اینقد خندیدم بابامم خندید دعوا یادشون رفت 😂😂😂😂😂😂😂 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
27.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون دختری به نام نل از سری کارتونهای دهه شصت قسمت یازدهم 🏴اخبار داغ سلبریتی ها🏴 ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
میخواستیم بریم مسافرت من به کل فراموش کرده بودم که برم کرم ضدآفتاب بخرم. اقا صبح زود میخواستیم راه بیفتیم من تازه یادم اومده بود🤦‍♀ بعدش هی به اعضای خانواده میگفتم کرم ضدآفتاب ندارین و اینا که پدرم گفتن اتفاقا یکدونه توی داشتبورد ماشین هست برو بردار اقا منم که خوشحال😍😍😌 رفتم کرمو اوردم فکر میکنین کرم چی بود؟!🤔🧐 روش نوشته بود کرم ترک پا😐😂 بعد به پدرم گفتم گفت عه جدی 😐 من همیشه میزدم به صورتم😐😂😂 بعدش همه پوکیدیم از خنده🤣🤣😂😂😂 اسمم باشه ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
برادر شوهرم رفته بوده دسشویی همکارش زنگ میزنه بهش دختربرادرشوهرم جواب میده خواسته مثلا نگه بابام دسشوییه گفته: میبخشید بابام داره نماز میخونه وقتی اومد بیرون میگم بهتون زنگ بزنه😁😐😂 سوتی بچه بانوی بهشتی😁👇 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
کانال اخلاقی و مفید داری بیا تبلیغ بزنم👇😁 http://eitaa.com/joinchat/4161601553C24a9ad89ab
🌹جشن جهازم همه جذب شدن⚡️😌⚡️ اخه اولین چیزی که تو اشپزخونه‌م به چشم میومد بود😃🌈 💫💫از بس و‌ بودن😎👌💥 تاااازه برا جشن سیسمونی خواهرم هم همه دست به دهن شدن بخاطر 😎🤩😅 این همون کانالیه که هم من هم خواهرم، خوشگلامونو سفارش دادیم✨💫👇🔻 https://eitaa.com/joinchat/1723138057C8514fcf60b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایت یک مرد از آنچه در کما بر همسرش گذشت ▪️این قسمت: مجنون ▫️تجربه گر: آقای ملکی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: http://www.telewebion.com/episode/2558467 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
شخص ساده لوحی شنیده بود خداوند متعال ضامن رزق و روزی بندگان است. به همین خاطر به این فکر افتاد که به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگیرد . از این رو یک روز صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد .همینکه ظهر رسید از خداوند طلب ناهار کرد ولی هرچه به انتظار نشست برایش ناهار نرسید تا اینکه شام شد و او باز از خدا طلب خوراکی برای شام کرد و چشم براه ماند. چند ساعتی از شب گذشته بود که درویشی وارد مسجد شد در پای ستونی نشست ، شمعی روشن کرد و از کیسه خود غذایی بیرون آورد و شروع به خوردن کرد . مردک که از صبح با شکم گرسنه از خدا طلب روزی کرده بود، در تاریکی چشم به غذا خوردن درویش دوخت و دید درویش نیمی از غذای خود را خورد و اگر کاری نکند درویش نیم دیگر را هم خواهد خورد، پس مرد بی اختیار سرفه ای کرد و درویش که صدای سرفه را شنید گفت : «هر که هستی بفرما پیش .» مرد بینوا که از گرسنگی داشت میلرزید پیش آمد و مشغول خوردن شد . وقتی سیر شد ، درویش شرح حالش را پرسید و آنمرد هم حکایت خود را تعریف کرد. درویش به آن مرد گفت : «فکر کن تو اگر سرفه نکرده بودی من از کجا میدانستم تو در مسجد هستی تا به تو تعارف کنم و تو هم به روزی خودت برسی ؟ شکی نیست که خدا روزی رسان است،ولی یک سرفه ای هم باید کرد» . ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترکیب جالب ابرها و نور خورشید😃 انگار که ابر عدسگون تاج اون یکی ابر شده ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
اين سوتى ك ميخوام بگم برا مامانمه  مامان و بابام رفته بودن كربلا اونجا از اين بازرسى ها داره ميخوان برن حرم مامانم  يه سرى مامان و بابام نصف شب ميخواستن برن حرم يه قسمتش بوده مامان و بابام بايد از هم جدا شن بازرسى شن مامانم رفته بود يه در و بزور باز كرده بود اوناهم خواب بودن از ديدن مامانم تعجب ميكنن😳 مامانم از خواب بيدارشون ميكنه ميگه بيايد منو بگرديد اونا هم گيج گيج ميان ميگردنش مياد بيرون بعدش مامانم ميفهمه اشتباه تو استراحتگاهشون رفته بوده ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak