eitaa logo
خانه آرام من(موسسه بصیر)
327 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
270 ویدیو
18 فایل
کانالی ویژه بانوان عزیز آموزش مهارت های همسرداری تربیت فرزند (کودک و نوجوان) هنری سرگرمی ایده های زناشویی و... راه ارتباط با ادمین کانال https://eitaa.com/banoo_basir
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مرکز ثقل کهکشانِ دل من! خورشید بلند آسمان دل من! عمری است که من منتظر دیدارم یک جمعه بیا به جمکران دل من! 💠💠💠 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌸 ما خیلی دلمون می‌خواد دوست داشتنی باشیم، نمی‌تونیم هم مدام به دیگران بگیم «منو دوست داشته باش» یا مرتب بپرسیم «منو دوست داری؟» 💝 تنها راه اینکه دوست داشتنی بشیم «انجام کار خیر» هست. با انجام کار خیر «دوست داشتنی» میشیم لازم هم نیست دنبال کارهای خیر خاص باشیم. همینکه سنگی رو از جلو راه مردم برداریم، همینکه تو اتوبوس جای خودمونو بدیم به یک نفر دیگه، همینکه کمک کنیم به شخصی که بارش سنگینه و... ❣ و البته این کار خیر یک رمز و رازی داره، خیلی ها کار خیر می‌کنن اما «دوست داشتنی» هم نیستند‌ 💞 رمز انجام کار خیر اینه که بدون «چشمداشت» باشه یعنی با باشه بعضی از صفتها تو دلش «دوست داشتنی» بودن خوابیده مثل https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼 🍂🌼🍂🌼 🌼🍂 "ناراحتی خود را درهمان لحظه بگویید!" 🔹زوجین وقتی از هم دلخور يا رنجيده می‌شوند، آن را در لحظه بيان نمی‌كنند و بعداً همسرشان را مورد انتقاد و نصيحت قرار می‌دهند، انگار می‌خواهند به او درس ياد بدهند! 🔸 مثلا اگر در مترو يا اتوبوس شلوغ كسی پايتان را لگد كند و دردتان بگيرد كدام يک از اين دو راه را مؤثر می‌دانيد و انجام می‌دهيد؟! 1⃣ با لحنی مسلط بر خود به او می‌گوييد ببين شما بايد توی اتوبوس و مترو مواظب باشيد كه پای كسی را لگد نكنيد! 2⃣ از درد واكنش نشان می‌دهيد و خود او می‌فهمد كه پايتان را لگد كرده و در نتيجه پايش را بر می‌دارد يا جابجا می‌كند. ✅ مسلماً روش دوم موثرو سريعتر و بهتر به نتيجه می‌رسد. وقتی رفتار همسرتان ناراحتتان می‌كند، به جای پند و اندرز دادن‌های فيلسوفانه‌ی روز بعد، همان موقع ناراحت شدنتان را احساس رو به شیوه موثر ابراز كنيد، در غير اين صورت او هيچ وقت متوجه تأثير رفتارش بر شما نخواهد شد و خواسته‌ی شما همچنان برآورده نشده باقی خواهد ماند. 🌼🍂 🍂🌼🍂🌼🍂 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
‌رنگ رخساره نشان است و گواه که منم بنده‌ی عاصی ز گناه توبه کردم ، دلم آرام گرفت با سلامی به اباعبدالله ... https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍃🌸 برنامه آموزشی موسسه در هفته سوم اسفند ماه 🍃🌸 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
امام علی عليه السلام: الكريمُ يَرفَعُ نفسَهُ في كُلِّ ما أسداهُ عن حُسنِ المُجازاةِ بزرگوار كسى است كه خود را بالاتر از اين داند كه براى نيكی هايش عوض نيكو انتظار داشته باشد غررالحكم حدیث2033 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
# دمِ گوشی:😇 خیلی چیزها ،خیلی حس ها،میخواهند تو را از من دور کنند ..🤐 اما تو خودت را بزن به کوچه حسن چپ🙃 و فقط به من و حرفهایم خیره شو ..🥰 از طرف :خدایی که خیلی خاطرت را میخواهد ❤___آشوب نشو دلم هوایت را دارد 😊 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 🍀علاقه به مد روز و نوجوان 🍃همه می دانیم که بزرگسالان هم به نحوی از مدهای روز پیروی می کنند. اما چرا وقتی نوجوان دنبال مد می رود نگران می شوند؟ تفاوتی که وجود دارداین است که آنها می دانندکدام مد به زودی کنار می رود وکدام مورد توجه جامعه قراردمی گیرد. ✅ در حالیکه نوجوان نمی تواند این دو را ازهم تشخیص دهد. نوجوان فقط آنچه را که الان برایش خوشاینداست و در بین دوستان موردتوجه قرارمی گیرد می خواهد و در مورد ارزش و ماندگاری آن فکر نمی کند. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 نگرانی خانواده ها به دلیل وضع ظاهر نوجوان نیست بلکه به این دلیل است که فرو رفتن در این جریان و تابع مد شدن و ماندن در آن فرصت اندیشیدن و استفاده صحیح از زمان را از نوجوان بگیرد. (ادامه دارد) 🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️ ((ویژه متاهلین )) از عناوین ❤️ دوست داری مثل سابق رابطتون گرم بشه ؟؟؟ 🍃 میخوای همسرت مثل شمع دورت بچرخه ؟؟؟ ❤️ میخوای نشاط سال های اول ازدواجت برگرده ؟؟؟ 🍃 میخوای همسرت با ذوق لیست خریدت رو تهیه کنه ؟؟؟ سرکار خانم نیکوزاد کارگاه دو ساعته در قالب یک جلسه حضوری فقط ۲۰ هزارتومان ☎️جهت ثبت نام و اطلاعات بیشتر تماس بگیرید. ۵۵۴۶۷۷۴۲ ۵۵۴۵۱۲۷۳ ۰۹۱۳۰۱۰۱۸۸۰ 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾 تحقيقات نشان می دهند بزرگسالانی که از نظر عاطفی از همه نیازمندترند. همان کسانی هستند که در کودکی از والدین خود محبت کافی ندیده اند. سالم ترین بزرگسالان کسانی هستند که قادرند محبتشان را به دیگران ابراز کنند زیرا در کودکی، والدینشان به آن ها به صورت بی قید و شرط ابراز محبت کرده اند. 🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋 🦋🦋 🦋 ♣️اگه خواسته ای از همسرت داری که انجام نمیده ♣️ اگه میخوای همسرت برات کادو بخره ♣️و اگر میخوای تو رو بیرون ببره ♣️دوست داری برات کادو بخره یا ♣️ روز تولدت یادش باشه ♣️ جلو دیگران ازت دفاع کنه وامثال اینها ✅خواستتو با شکایت و گله مطرح نکن بلکه اون رو به صورت یک نیاز یا آرزو مطرح کن 🍀 مثلا خیلی دوست دارم با هم بریم بیرون یه چرخی بزنیم 🍀خیلی دلم می خواد برام کادو بخری 🍀 دوست داشتم مثل قدیما بهم توجه میکردی 🍀یادوست دارم وقتی کسی به ناحق چیزی بهم میگه تو پشتم باشی و ازم دفاع کنی. ✅اینجوری زود تر به خواستت میرسی. 🦋🦋 🦋🦋🦋🦋 🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼 🌼🍃 🌼 🌺 °•○●﷽●○•° با باد سردی ک تو صورتم خورد لرزیدم و دوطرف سوییشرتم و محکم تر جمع کردم... همینطور که سعی میکردم قدمامو بلندتر وردارم زیر لب به آسمون و زمین غر میزدم حالا ی روز که من بدبخت باید پیاده برم کلاس، هوا انقدر سرد شده... لباس گرم ترم نپوشیدم لااقل. مسیر هم که تاکسی خور نیس اه اه اه کل راهو مشغول غر زدن بودم انقدر تند تند قدم برمیداشتم ک نفسام ب شماره افتاد دیگه نزدیکای خونه معلمم بودم کوچه ی تاریک و که دیدم یاد حرف بابام افتادم که گفته بود اینجا خطرناکه سعی کن تنها نیای با احتیاط قدم ور میداشتم یخورده که گذشت حس کردم یکی پشت سرمه وقدم ب قدم همراهم میاد به خیال اینکه توهم زدم بی تفاوت به راهم ادامه دادم اما هر چی بیشتر میرفتم این توهم جدی تر از ی توهم ب نظر میرسید قدمامو تند کردم و به فرض اینکه یه ادم عادیه و داره راه خودشو میره و کاری با من نداره برگشتم عقب تا مطمئن شم بدبختانه درست حدس نزده بودم از شدت ترس سرگیجه گرفتم‌ اب دهنم و به زحمت قورت دادم وسعی کردم نفسای عمیق بکشم تا خواستم فرار و بر قرار ترجیح بدم و در برم یهو یه دستی محکم نشست رو صورتم و کشیدم عقب هرکاری کردم دستش و از رو دهنم ور دارم نشد چاقوشو گذاش رو صورتم و در گوشم گفت :هییییس خانوم خوشگلهه تو که نمیخوای صورتت شطرنجی شه ها ؟ لحن بدش ترسم و بیشتر کرد از اینهمه بد بیاری داشت گریه ام میگرفت خدایا غلط کردم اگه گناهیی کردم این بارم ببخش منو . از دست این مردتیکه نجاتم بده اخه چرا اینجا پرنده پر نمیزنه ؟؟ چسبوندم به دیوار و گفت :یالا کوله ات و خالی کن با دستای لرزون کاری ک گفت و انجام دادم‌ وسایل و ک داشتم میریختم پایین چشم خورد ب اینه شکسته تو کیفم ب سختی انداختمش داخل استینم کیف پولم و گذاشت تو جیبش بقیه چیزای کیفمم ی نگا انداخت و با نگاهی پر از شرارت و چشایی ک شده بودن هاله خون سرتا پام و با دقت برانداز میکرد چسبید بهم از قیافه نکرش چندشم شد دهنش بوی گند سیگار میداد با پشت دستش صورتم و لمس کرد و گفت:جوووون حس کردم اگه یه دیقه ی دیگه تو این وضع بمونم ممکنه رو قیافه نحسش بالا بیارم اب دهنم‌و جمع کردم و تف کردم تو صورتش محکم با پشت دست کوبید تو دهنم و فکم و گرفت و گفت: خوبه خوشم میاد از دخترای این مدلی داشتم فکر میکردم یه ادم چوب کبریت مفنگی چجوری میتونی انقدر زور داشته باشه فاصله امون داشت کم تر میشد با اینکه چادری نبودم و حجابم با مانتو بود ولی تا الان هیچ وقت ب هیچ نامحرمی انقدر نزدیک نشده بودم از عذابی که داشتم میکشیدم بغضم ترکید و زدم زیر گریه ولی نگاه خبیثش هنوز مثه قبل بود آینه رو تو دستم گرفتم وقتی دیدم تو ی باغ دیگه اس از فرصت استفاده کردم و با تمام زور ناچیزم آینه رو از قسمت تیزیش کشیدم رو کمرش صدای آخش بلند شد دیگه صبر نکردم ببینیم چی میشه با تمام قدرت دوییدم از شانس خیلی بدم پاهام به یه سنگ گنده گیر کرد و با صورت خوردم زمین دیگه نشد بلند شم بهم رسیده بود به نهایت ضعف رسیدم و دیگه نتونستم نقش دخترای شجاع و بازی کنم گریه ام ب هق هق تبدیل شده بود هم از ترس هم از درد اینبار تو نگاهش هیچی جز خشم ندیدم بلندم کرد و دنبال خودش کشوند هرچی فحشم از بچگی یاد گرفته بود و نثارم کرد همش چهره ی پدرم میومدم تو ذهنم و از خودم بدم میومد مقاومت کردم ،از تقلاهای من کلافه شده بود چاقوش و گذاشت زیر گلوم و گفت : دخترجون من صبرم خیلی کمه میفهمی ؟ خیلی کم یهو .... بہ قلمِــ🖊 💙و 💚 .......