eitaa logo
خوان هشتم را من روایت می کنم
252 دنبال‌کننده
185 عکس
12 ویدیو
0 فایل
ومادرحسنک زنی بودسخت جگرآور.چنان شنودم که چون بشنید،جزعی نکردچنان که زنان کنندبلکه بگریست بدرد.چنان که حاضران از درد وی خون گریستند.پس گفت:« بزرگامردا که این پسرم بود» تاریخ بیهقی ومن می گویم: بزرگا زنا که این مادر بود… مریم قربانزاده @Shahrbano_mg
مشاهده در ایتا
دانلود
این عکس راوی ایستادگی مردم جبالیاست، بعد از بیش از یک سال صبر بر کشتار، و گرسنگی، و تشنگی، و بی جایی برای اینکه از وطنشون خودخواسته بلند نشن، علیرغم اینکه شهدا در خیابان‌ها افتادن وهیچ کس نمیتونه برشون داره، و حتی اگر برداشتنشون بدون کفن خاک میشن چون کفن تمام شد، علیرغم اینکه زخمی‌ها درمانی برای جراحتشون ندارن، اگرم درمان باشه که نیست خون در یکی دوتا بیمارستان‌ نمونده، اما ایستادن در شمال. یهود حمله کردن به اونجا تا بزرگترین عملیات پاکسازی تاریخ انجام بده، به زور باقیمانده مردم رو اینجوری جمع میکنن، و مجبورشون میکنن به رفتن به سمت جنوب. مسیر جنوب بازم امن نیست، علاوه بر دستگیری جوانان، اعدام‌های میدانی رخ داد. اما تا جایی که امکان داره مردم وسط مسیر درمیرن وبه سمت غرب شمال غزه پناه میبرن، تا در شمال بمونن. این عکس رو قاب کنید تا چند سال دیگه کسی نیاد بگه مردم غزه زمینشونو فروختن به اسرائیل. مردم غزه فقط جونشون رو به خدا فروختن. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج @SalehGaza https://eitaa.com/khane_8
دوشنبه روز انفجار پیجرها. روز سختی بود.۳ هزار پیجر منفجر شد. چند صد جفت چشم کور شد. صدها دست و صدها انگشت قطع شد. چه پهلو ها که شکافته شد. خدایا... دختر ۹ ساله شهید شد. نوعروس که داشت خانه اش را می چید وقتی پیجر شوهرش زنگ زد و رفت که جواب بدهد پیجر منفجر شد و چشمانش کور شد. همه جا، در خیابان ،در خانه، در ماشین، در مدرسه ، در فروشگاه...همه جا پیجرها منفجر شد. چشم‌هایشان رفت، دستان شان رفت. فاجعه بود. بیمارستان نمی توانست جوابگو باشد. پهلوی محافظ پدرم پاره شده بود. از سه شنبه تا جمعه ،این زخم بزرگ و عمیق و دردناک همچنان باز بود. جمعه در بیمارستان نوبت درمان او شد. پدرم می گفت دور میز جلسه بودند که تلفن زنگ میزند. پدرم می رود جواب تلفن بدهد.‌می گوید وقتی برگشتم دیدم روی میز غرق خون است!روی زمین غرق خون است. مرد یکی از فامیل های مان به شدت مجروح شده بود. با عده ای دیگر از مردم برای درمان به تهران اعزام شد. خودش و همسرش. پنج پسرش در لبنان بودند.از سه ساله تا۱۵ ساله. بمباران می شود و خانه اینها ویران می شود. دیوار می افتد روی برادر سه ساله و ۱۵ ساله. این یکی که۱۲ ساله است و پایش قطع شده می‌گفت:« در آن تاریکی بین خرابی ها چهار دست و پا دنبال برادرانم بودم. همان جا که آشفته و مضطرب این طرف و آن طرف را می گشتم یک لحظه یاد حضرت زینب افتادم وقتی داشت بین پیکرها دنبال امام حسین می گشت .گفتم یا زینب. خودم زنگ زدم تهران و با مادرم صحبت کردم. گفتم مامان بگذار از کسی دیگر نشنوی. بگذار خودم بهت بگویم: دو تا از پسرهات شهید شدند... ✍ https://eitaa.com/khane_8
درباره نشانه های این عکس می توان مفصل صحبت کرد. اگر امکانش را داشتم در یک مسابقه عکاسی با موضوع خانواده شرکت می کردم و جایزه اش را به همین مادر مهربان تقدیم می کردم. دقیق تر بگویم :« مادربزرگ مهربان» سن و سالش اصلا به مادربزرگ ها نمی خورد.دارد کارهای پایان نامه اش را انجام می دهد. شب قبل دخترش از شهر دیگری به خانه شان آمده و ایشان برای اینکه دخترش استراحت کند، با نوه اش به کتابخانه دانشگاه آمده. اتفاقا رشته اش هم مطالعات زنان است اما تأکیدم روی« همیشه مادری » اش هست. می توانست به دخترش بگوید درگیر پایان نامه هستم و فعلا به خانه ما نیا. می توانست به دخترش بگوید مواظب بچه ات باش من درس دارم. می توانست به عروس و پسرش که در ادامه به مهمان هایش می پیوندند بگوید فعلا وقت ندارم و گرفتارم اما او اولویت را به مادری اش داد نه درس و دانشگاه و پایان نامه. این همان چیزی است که مادران جوان باید بیاموزند و تمرین کنند. اولویت مادری است نه مدرک و دانشگاه. شما برای درس و دانشگاه همیشه وقت دارید اما برای مادری کردن فرصت تان محدود است. این بانو یک الگوست. برای یافتن الگو خیلی لای کتاب ها وول نخورید. همین کنارتان در کتابخانه دانشگاه بدون مهد کودک باقرالعلوم ، از این مادرها داریم. خدا نگهدارش باشد. خوش به حال دختر و عروس و نوه ها که چنین مادر مهربان و دلسوزی دارند. برکت دو ساعت چنین درس خواندن به اندازه ده ساعت چنان درس خواندن برابر که بسا بیشتر است. ✍# مریم_قربانزاده https://eitaa.com/khane_8
ضاحیه بسیار زیباست. خوش آب و هوا و سرسبز. ساختمان های زیبا با خانه های مدرن و ویلا های گران قیمت و قصرهای قشنگ. مردم جنوب لبنان به بنای ساختمان و امکانات داخلی آن توجه دارند. خانه های که استخر دارند و مثل باغ می مانند. مردم در خیابان ها با ماشین های شیک تردد می کنند و زیبایی شهربرایشان مهم است. ساخل زیبای جنوب لبنان واقعاً با صفاست.‌صدای موج های دریا در خیابان های نزدیک ساحل شنیده می شود. در ضاحیه عموما شیعیان زندگی می کنند. ساختمان های اداری زیادی اینجاست. البته در بخش های نزدیک ضاحیه ، اهل سنت و مسیحی هم داریم. سال های دور بین این سه آیین ، مثل امروز همدلی و مهربانی نبود. از برکت حزب الله و امنیتی که برای لبنان ایجاد کرده بود ،اهل سنت و مسیحی ها هم طرفدارش شده اند و مثل برادر و خواهر کنار هم زندگی می کنند. جنگ همه چیز را به هم ریخته اما برادری و خواهری سر جایش باقی مانده. با شروع بمباران ضاحیه ،مردم همه زیبایی‌های زندگی شان را گذاشتند و فقط بچه هایشان را بغل گرفتند و از ضاحیه بیرون رفتند. هجرت به سمت جاهای امن تر شروع شد و جمعیت مهاجران الی الله در جاده‌ها به راه افتادند. ضاحیه از سکنه خالی نیست.در روستاهایی که نبرد ادامه دارد مردم هستند تا رزمنده‌ها کمتر مورد توجه دشمن قرار بگیرند . برخی از روستاهای سنی و مسیحی مردم شیعه را در میان خود می پذیرند. دشمن به مناطق سنی و مسیحی کاری ندارد. دو خیابان آن طرف تر از ضاحیه، مردم با آرامش زندگی می کنند چون دشمن به آنها کاری ندارد. دشمن دقیقاً با شیعه حزب الله کار دارد. ✍ https://eitaa.com/khane_8
به دوست سوری ام گفتم:« زنان ایرانی دارند برای جبهه مقاومت طلاهای شان را می دهند.‌ پویش اهدای طلا برای شما راه انداخته‌اند. » گفت:« زنهای ایرانی قبل از طلا هایشان، پسرها و مردهای شان را برای مقاومت دادند. آنها قبلا با ارزش تر از طلا های شان را به خاطر ما داده اند.» https://eitaa.com/khane_8 **بانوی بوشهری گردنبند طلای ۲۱ عیار خود به ارزش تقریبی ۳۰۰ میلیون تومان را به جبهه مقاومت تقدیم کرد.
🌱 مقاومت برای زندگی سخنرانی حجت الاسلام در گرامیداشت شهدای مقاومت ۱۴۰۳/۸/۴ ❓آیا مقاومت فقط ضرورتی دینی، ایدئولوژیک یا برای حفظ یک مسجد برای مسلمانان است؟! ❗️ مقاومت برای زندگی کردن است در غزه جوری ، در ایران جور دیگر ▫️ سیر سریع ماجرا: • سرمایه داری اول مسیحیت را متناسب سازی کرد: پروتستان، اخلاق سرمایه داری • جنگ جهانی، تجزیه امت اسلام و ایجاد کشورها روی گسل • یهود هم تناسب سازی شد: صهیونیزم! • مسیحیان صهیونیست مصرّ بر تشکیل اسرائیل در فلسطین • گام اول: مشروعیت سازی برای اسرائیل: از هالیوود تا جشن های ۲۵۰۰ساله پادشاهی ایران • از ۱۱سپتامبر؛ توسعه و تجارت بمثابه سلاح! • متناسب سازی اسلام: پیمان ابراهیم؛ اسلام صهیونیزم! • گام دوم: طراحی برای محور توسعه و تجارت منطقه کردن اسرائیل! • صلح مصر و اردن در اسلو با امارات و بحرین در پیمان ابراهیم فرق دارد! ▫️ مقاومت برای زندگی: • در غزه: شهربند غزه مقابل شهروند اسرائیل! ⬅️ چاره ای جز ۷اکتبر نماند! • در ایران و منطقه: کریدور آی مک؛ توسعه جنوب خلیج فارس در گرو عقب ماندگی شمال/ خدمت ۷اکتبر به ایران! • هم سرنوشتی ما و محور مقاومت ☑️ @m_ghanbarian
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. ما به شهید دادن عادت داریم اما عادت نکرده ایم. عادت نکرده ایم وقتی شهید دادیم بهراسیم ورخت عزا بپوشیم . عادت نکرده ایم تشییع جنازه را خلوت برگزار کنیم. سی سال پیش هر هفته دوشنبه و پنجشنبه زن و مرد برای تشییع شهدا به خیابان ها می آمدیم اما عادت نکردیم. شهید دادن برای ما عادی نشده . هر شهید انگار خونی است که تازه می جوشد و بار و بر می آورد. چند سالی است که ملزومات راهپیمایی و تشییع شهدا که از ۲۲ بهمن تا روز قدس از کمد بیرون می آوردیم را دیگر داخل کمد نمی‌گذاریم. یا گوشه اتاق است یا صندوق عقب ماشین. ما برای همه چیز آماده ایم.‌ راهپیمایی ، تشییع شهید، دور دور نصر و افتخار، نماز جمعه تاریخی، تجمع ضد صهیونیستی و...برای همه چیز خودمان را، بچه‌های خودمان را، طلاهای خودمان را، خانه های مان را، میل و‌کاموای مان را ، کاسه آش نذری مان را و...جان مان را آماده کرده ایم. ما را ز سر بریده می ترسانی؟! https://eitaa.com/khane_8
ابراهیم عقیل که آمریکا ۷ میلیون دلار برای کشتن او پاداش گذاشت از شجاعان جبهه مقاومت بود. او در سال ۱۹۸۰ عملیات علیه سفارت آمریکا در بیروت را انجام داد و ۶۳ نفرشان را به هلاکت رساند و رسماً هم اعلام کرد عملیات تحت فرماندهی او بوده. سه سال بعد یک عملیات دیگر علیه تفنگداران دریایی آمریکا انجام داد و ۲۴۱ نفرشان را از بین برد. وزارت خزانه داری آمریکا او را تروریست جهانی معرفی کرد! همین عملیات ها باعث شد آمریکا نیروهایش را ببرد. ابراهیم عقیل ،در عبادت از پارسایان و عُبّاد خداوند بود. شب ها تا صبح نماز می خواند و دعا می کرد. در نماز شبش نام ۴۰۰_۵۰۰ نفر را ذکر می کرد. این افراد بیشترشان از شهدایی بودند که در عملیات های تحت فرماندهی او شهید شده بودند و ابراهیم عقیل در مقام یک فرمانده نظامی برایشان در نماز شب هایش دعا می کرد. بعد از عبادات که تا طلوع شفق طول می کشید و بیدار بود، فقط چند ساعت می خوابید و دوباره شروع به کار میکرد تا نیمه شب، نیمه شب نماز و عبادت تا شفق و بعد چند ساعت استراحت و دوباره شروع کار در تمام روز و شب تا نیمه های شب و نماز شب و دعا و عبادت و تضرع تا طلوع شفق و بعد چند ساعت استراحت و ... این خلاصه یک عمر زندگی فرمانده ابراهیم عقیل بود.‌ این مرد بزرگ را رژیم با ۵۰ نفر از نیروهایش با شلیک چهار موشک از هواپیمای F_35 به شهادت رساند. *زاهدان شب و شیران روز.
اینجا روی خاک های اردوگاه این زنها که معلوم نیست داغ چند فرزند جگرشان را می سوزاند و معلوم نیست و چند نفر از خانواده شان زنده اند و چند عزیزِ جامانده و جان داده زیر آوارهای تاریک و سرد غزه دارند و معلوم نیست مردشان شهید شده یا اسیر و معلوم نیست چیزی برای خوردن داشته اند و معلوم نیست فردا رنگ آفتاب را خواهند دید یا نه و حتی معلوم نیست چند دقیقه دیگر موشک و بمب به جمع شان خاتمه خواهد داد یا نه... روی خاک های پشت خیمه هایشان نشسته اند و قرآن می خوانند. بهتراست بگویم به قرآن پناه برده اند. چه چیزی غیر از کلمات خداوند می تواند آنها را امید وار و طوفان قلب شان را آرام کند؟ این مردم با قرآن چنان مأنوس و همراهند که روزی و لحظه ای بدون قرائت آیات بر آنها نمی گذرد. قرآن بین آن ها مهجور نیست.نه علمش نه عملش. خدایا قلوب ما را هم منور به نور قرآن بگردان و روز قیامت قرآن را شاکی ما قرار مده. https://eitaa.com/khane_8
در بیمارستان برای ترمیم روانی مجروحین از روانشناسان استفاده می کنند. الان که جنگ است حضور این روانشناس ها برای روحیه دادن به مجروحین بیشتر هم شده. خانم روان شناس به اتاق پسرک نوجوان مجروح رفت تا بهش خبر بدهد برادرانش شهید شده اند. وقتی بیرون آمد داشت گریه می کرد و اشک می ریخت.‌گفت:« مادر این پسر کیه ؟ من باید مادرش را ببینم.» می گفت این پسر چطور تربیت شده؟ من رفتم خبر شهادت بهش بدهم و آرام اش کنم و دلداری اش بدهم اما او مرا منقلب کرد و به من گفت خوش به حال شان که شهید شدند. خدا را شکر که مرگ با افتخار نصیب شان شد. کاش من هم در راه مقاومت شهید بشوم. من هم به جنگ خواهم رفت. من راه برادرانم را ادامه خواهم داد. من نمی‌گذارم سلاح شان روی زمین بیفتد... https://eitaa.com/khane_8
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولين ديدار جانباز پیجر «روان الموسوي» با بچه هاش 💔 یک دست ودوتا چشماشو از دست داده😭💔 https://eitaa.com/khane_8
زینب؛ در قواره یک لشکر در عاشورا های روزانه سال ۲۰۲۴ دارد خودنمایی می کند. کربلا از آن زمین چند زرع در چند زرع ،رسیده به مساحت وسیعی از کره زمین. زینب دارد هر روز دهها مجلس یزیدی را بر هم می زند و دهها مسجد اموی مسلک را می لرزاند. زینب دارد هر شب در خرابه های شامات ، دخترکان غبارالوده را پناه میدهد و قصه های پدران و برادرانشان را زمزمه می کند. زینب دارد هر روز سرها به نیزه می بیند و کاروان کاروان را سرپرستی می کند. زینب دیگر یک زینب نیست. زینب ها دارند برای پدران شان زینبی می کنند.‌هر پدر یک زینب می خواهد . زینبی که مادرش او را تربیت کرده باشد برای یاری پدرش. می بینیم زینب های زمانه را که رسم شان ایستادن و ماندن و علم بر دوش گرفتن است. روایت ، رسالت زینب هاست. کو به کو و شهر به شهر و کتاب به کتاب و رسانه به رسانه... این عرصه های خالی و آدم های بی خیال سرگرم زندگی را باید یک زینب بشوراند و حدیث پدرانگی پدر سردارش را مجلس به مجلس بگوید. مسجد اموی یا اینستای سرمایه داری ؛ فرقی نمی کند وقتی قرار است علم بر زمین نیفتند و مظلومیت در غروب روز دهم ، به تاریکی نکشد. ظلم چنان بیداد می کند که در زنده بودنمان و سخت جانی مان شک می کنیم. نمرده ایم از این همه داغ ؟! زینب ها دارند جولان می دهند و خطبه می خوانند. مبادا ما سر به زیر انداخته گان تاریخ باشیم و در مجلس عزای بعد از این ماتم بگیریم و حسرت بخوریم! سنگر مان را بسازیم. هر کس برای خودش .یکی با میل و‌کاموا، یکی با اهدای طلا، یکی با عَلَم ،یکی با قلم ... زینب ها لشکر های یک نفره اند. https://eitaa.com/khane_8