eitaa logo
خانهٔ مادری
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
166 فایل
«خانه مادری» - خانه ای به وسعت ایران زمین - بستر گردهمایی بانوان تبیین‌گر طرحی از نهضت پیشرفت بانوان ارتباط با ما @khanehmadari_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 پویش بانوی نور و برکت، می دانم از آن چه تو می پسندی باشم، فرسنگ ها فاصله دارم. می دانم نمی توانم در مقابل تو سربلند بایستم، اما وجود پاک تو، گناهان مرا تاب می آورد. بانوی روشنایی و دوستی، دست پرمهرت را بر زخم های وجودم بکش، تا خنکای بخشش و رحمت شامل حالم شود. این روزها حال خوبی ندارم و به هر سویی رو کرده ام، ناامید و مایوس بازگشته و حال ناگواری بر زندگی من حکمفرماست. نمی دانم چطور می خواهی وساطت کنی تا بساط رنج و سختی از زندگی من برچیده شود، اما می دانم که مرا از پناهی که به دامانت آورده ام، ناامید بازنمی گردانی. تو بانوی مهربانی و شفقت، بنده های پروردگارمان را دوست داری و راضی به اندوه و رنج ما نیستی. 📬 ارسالی از سرکار خانم فرشته بساقی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش دنیا بر سر من آوار شده، اما چراغ امیدی در تاریکی آن، سوسو می زند. آن چراغ، امیدواری به میانجی گری تو، فاطمه زهرا سلام الله علیها در درگاه خداوند است. می دانم که مرا از محضر خود نا امید نکرده و از خداوند برایم رحمت خواهی گرفت. من گرفتار و درمانده هستم و تمام امید خود را به یاری تو مادر مهربان بشریت بسته ام. به لحظه ای که آفریده شدی قسم، با نفس پاک خود، مرا از این گرفتاری نجات ببخش. هر چه پیش تر می روم، بیشتر در باتلاقی که در آن گیر افتاده ام، دست و پا می زنم و گویی همه چیز دست به دست هم داده تا مرا به مرز نابودی برساند. اما می دانم که در یک لحظه نور مهربانی تو بر زندگی زخم خورده ام می تابد و تمام مشکلات را از میان برمی دارد. تو نزد پروردگار منان، شفاعت کرده و از او حکم نجات مرا خواهی گرفت. 📬 ارسالی از سرکار خانم اعظم بهرامی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش ای فاطمه که مظهر پاکی و محبت هستی، به نام مقدس تو و نام پدر بزرگوارت، محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بر من نظری بیفکن تا شاید جانم از نفس حقت، تازه شود. به من نگاه کن که چطور در میان شلوغی زندگی، پیچ و تاب می خورم و نمی توانم راه خود را پیدا کنم. بانوی من، سرگشته و پریشانم… دست یاری مرا که به نیاز به سمتت دراز شده، بگیر و از گمراهی نجاتم بخش! کارنامه اعمال من سخت خط خطی شده و نمی توانم از لابه لای خطوط آن، سیاهی یا سپیدی اش را کشف کنم. امید به آن بسته ام که دستان مبارک خود را بر آن کشیده و نزد خداوند شفاعتم کنی. امید به آن بسته ام که یک شب دعایی در حق من کرده و نوری از آسمان بر زندگی ام بتابانی. این وعده خداوند است که محبان اهل بیت، در پناهی ابدی باشند و من از دوستداران همیشگی تو بوده ام… نظری به حال بی قرارم بیفکن، مادر خوبی ها!… 📬 ارسالی از جناب آقای جواد بساقی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش مادر مهربان هستی، فاطمه زهرا سلام الله علیها، کاش می توانستم رو در رو و مقابل تو نشسته و چشم در چشم با تو سخن بگویم. هزاران ساعت حرف داشتم که با تو بگویم و هزاران بار می خواستم از وجود پربرکت تو، به سهم خویش مستفیض شوم. آرزو داشتم که می توانستم سر بر زانوانت گذاشته و غم های وجودم را با تو بازگو می کردم. خسته ام از هر آن چه بدی و تلخی در این دنیاست، خسته ام از تلاش های بی پایانی که هرگز به ثمر نمی رسند. کاش می توانستم به تو بگویم که چه قدر از آدم ها خسته ام. در این دنیا دیگر هیچ چیزی سر جای خود نیست و به هر جا بنگری، ظلم و ستم بیداد می کند. کاش تو الگوی تمام ما بودی. فرزندان بشر به جان یکدیگر افتاده و رحمی میان ما انسان ها باقی نمانده است. کی می شود که نواده بزرگ تو، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کرده و ما را از این رنج دائمی نجات بخشد؟ 📬 ارسالی از جناب آقای محمدرضا بساقی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش فاطمه علیهاالسلام ، صبر لایزال نبوی بود که در هیأت عفتی سر به فلک کشیده، چادر به سر می‏ کشید و در کوچه‏ های مدینه، در تمام رهگذرهای هستی، حضور خدا را به کائنات، یادآور می‏شد. سیلی ستم و تازیانه کینه را به جان خرید تا هجوم تندبادِ انکار، شمع یک‏تنه حقیقت را خاموش نکند.افسوس از سوره کوثر که در آن خانه گِلین، همسایه اهالی غفلت و سنگدلی شد! آه از زمزمه ‏های شرحه شرحه بتول که در نیمه‏ شبِ سجاده و تسبیح، ارکان عرش را به لرزه می ‏افکند! آه از ریحانه رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏ آله که در مشام حسادتِ زمین، به هدر می‏رفت و چشمانِ حقیقت‏ ستیز زمانه، رخساره طهارتش را طاقت نداشت. 📬 ارسالی از جناب آقای امیر عباس غلامی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش آرامِ جانِ علی فاطمه ی زهرا سلام حضرت مادر... این روزها وشبها همه از تو می گویند! همه از تومی خوانند! همه از تو می نویسند! راستش را بخواهی، دست وزبانم قاصر است؛ از نوشتن از تو ... هر چه فکر می کنم، هر چه آن لحظه های دردناک را در ذهنم می گذرانم ! نمی توانم از آن بنویسم ... حتی فکر کردن به آن لحظه ها ، برایم همچون کوهی از غم بر سینه‌ام سنگینی می کند! چگونه می توانم ! آن همه درد و رنج را با چند کلمه به تصویر بکشم... چگونه می توانم! از چشم های خیره و پر از اشک کودکانت ، به دستان بسته ی فاتح خیبر بنویسم! چگونه از غضب ذوالفقار بنویسم! ای کاش از بند رها می شد ، وسینه ی سنگیِ آن ملعونان را می شکافت... صد حیف،که اجازه نداشت! چگونه بنویسم... از آن میخ در و آن پهلوی شکسته ! چگونه از آن فاطمه ای بنویسم که، دُردانه ی پدر بود... او که، از گل نازک‌تر نشنیده بود! اما... کجاست آن پدر، که پرپر شدن یاسش را درمیان در ودیوار ببیند! هر چند که شاهد بود، همان لحظه که از شدت درد... صدایش کرد! یا اَبتاه... یا رسول خدا... چگونه بنویسم! از آن فاطمه ای که ، هر شب ، در نماز شبش... برای همین مردمان! دست به دعا بر می داشت! آن شبهایی که حسن وحسین خود شاهد بودند... اما ، چه شد! که آن روز اگر همسرت علی نبود ، با نفرینت... دودمانشان بر باد رفته بود! آن لحظه که جلوی چشمانت شیر خدارا، در کوچه ها کشاندند وبردند... وآن حرارت نگاهت، چشم در چشم او... که تا مغز استخوان را می سوزاند! چگونه ... چگونه...بنویسم ! از آن همه دردی که به جان خریدی و دَم نزدی! چگونه بنویسم ،از آن روز آخر ... آن روز که همه خوشحال بودند که مادر از بستر بلند شده و تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام داده! گویی که شب میهمان دارد ... آن شبی که پدر مهمان اوبود! آمدتا امانتش را با خود ببرد! آن امانتی را که به خاک وخون کشیدند... این درد ها نوشتنی نیست ! این دردها خواندنی نیست! با این درد ها باید جان داد... درد آن لحظه ای که... خبر آوردند علی را که لحظه ی وداع با فاطمه است... دوان دوان به سوی خانه آمد ! ودر آن فاصله ی کوتاه چندین باربر زمین افتاد... دیگر،رمقی در بدن نداشت ! وقتی که غمخوارش را در حال احتضار دید ، و فرزندانش را نالان بر بالین مادر ... آن لحظه ای که با صدای لرزانش صدا زد... فاطمه جان ! ای آرام جان علی ! با من سخن بگو... غمخوارِ فاتحِ خیبر، سخن بگو! با آه و ناله‌ ، در حال اِحتضار، آرام گفتی: علی جان ،حلال کن مرا... ای جان زهرا، شبانه به خاک کن، مرا 😭😭😭😭😭😭 📬 ارسالی از سرکار خانم شیخی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم نگین زهرا گنجی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم ساینا مرادی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم فاطمه زارعی نژاد 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم زهرا زارعی نژاد 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم سمیرا عرب 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم فاطمه زارعی نژاد 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم فائزه دهقانی پور 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم فاطمه دهقان نژاد 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم یسنا زارع کار 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم ناهیده عرب 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم حسنا زارعی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم مهیا گشانی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم حسنا زارعی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم بیتا دهقانی پور 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم آوین قربانی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم رها مرکدی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
‌💌 پویش 📬 ارسالی از سرکار خانم یلدا حبیبی 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari
💌 پویش سلام بر صدیقه ی کبری حضرت فاطمه زهرا (س)... فاطمه جان، روزگار بدی شده است، آنقدر بد که ارثیه ای را که از تو به ما رسیده مسخره می کنند!! عزیز دلم ،مادرم!! آنقدر از بدی روزگار گله کرده ام که....می بینی حال خراب مرا؟! می بینی با یگانه گل تو چه می کنند؟! می بینی دلهایمان در غروب های جمعه چه سخت دلگیر است!!؟دلگیر بودن دل شیعه از چه روست؟! از گناهان زیاد یا از شکستن دل مهدی(عج)؟!؟! هزارن سال است که تو رفته ای،اما مادرم ،هنوز هم نام فاطمه (س) با دلها بازی می کند،هنوز هم مظلومیت تو را می شود دید! انگار هنوز هم صدای ناله هایت از پشت در سوخته می آید! انگار هنوز هم پابه پای علی(ع)مظلوم اشک می ریزی!! فاطمه جان!عزیزم!بوی یاس که همه جا می پیچد، دلم را روانه آن قبر بی نشانت می کنند... مادرم!می گویند زینب خیلی صبر داشت، این درست اما صبر تو صبر دیگری بود... آن هم مصیبت، فراق مادر،داغ جانسوز پدر،فدک...فدک،فدک !! غم غربت وتنهایی علی (ع)... یا نه،به گمانم این بیشتر دلت را سوزاند...دست و پاهای بسته علی(ع)میان کوچه...یا شاید فریاد های از عمق جان علی (ع)از فرط تنهایی و بی کسی در چاه.... راستی ام ابیها ! یک سوال؟!گریه های شبانه تو سوزناک تر بود یا گریه های علی(ع) در نخلستان های کوفه؟!؟! نمی دانم،اما آن روزها علی(ع) تو را داشت و تو علی(ع) را!! اما وقتی تو رفتی،علی(ع) تنها شد...تنها تر از تنها!! هیچ کس نمی تواند رنجی را که بر علی(ع) با بچه هایت در آن شب تاریک گذشت بیان کند...هیچ کس.!! مولا علی(ع)چهل قبر کند تا دست هیچ نامردی نتواند قبر تو را بیابد...اما یادت می آید به علی (ع) چه گفتند؟! می گفتند:"غسل و کفن علی(ع) صحیح نیست باید ما مسلمان ها خودمان دختر پیغمبرمان را غسل و کفن دهیم و دفن کنیم!!" اللهم العن الجبت و الطاغوت... لعنتی ها دستور نبش قبر دادند و چه استوار ومحکم، فریاد حیدری علی(ع) بلند شد که اجازه نمی دهد...که همه کفار (ظاهرا مسلمان) از ترس بر جای میخکوب شدند و جرات نکردند به یکی،حتی یکی از قبر ها نزدیک شوند!! علی جان ای کاش این فریاد را زود تر سر می دادی...کاش... واما هنوز که هنوز است قبر تو پیدا نیست!! فاطمه جان،دلم برای تو تنگ شده است...ما را هم به آن سرزمین که بوی تو را می دهد...بخوان... شهادت حضرت زهرا س تسلیت باد. 📬 ارسالی از سرکار خانم آوینا سلیمانی خواه 📱به بپیوندید👇 https://eitaa.com/khanehmadari