فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
🍃
🔖درمان آلرژی در طب سنتی
#سلامتی
🍃
🌸🍃@khanevade_Beheshti
🌸🍃
🍃
🔖 تدابیر غذایی متناسب با سن (قسمت اول - بخش اول)
🔹در سنین مختلف باید تدابیر غذایی با هم متفاوت باشند. بدیهی است كه غذای یك كودك ۵ یا ۱۰ ساله باید با یك جوان ۳۰ ساله یا یك شخص مسن ۶۰ یا ۷۰ ساله متفاوت باشد. از زمان تولد تا سن ۳۰-۲۵ سالگی را در طب سنتی، سن رشد مینامند. در این دوره مزاج غالب بر بدن، گرم و تر است. برای حفظ سلامتی كودك و نوجوانان در این سنین بهتر است از غذاهای گرم و تر استفاده شود.
🔹این افراد بهتر است از نانهای طبیعی، گوشت، برنج (مخصوصا برنج سبوسدار) و میوهها (مخصوصاً سیب و گاهی موز)، به مقدار كافی استفاده كنند، اما باید مراقب باشند كه حرارت شخص زیاد از حد نشود. از آنجا كه این دوره دوره رشد است، نیاز به غذا و مواد غذایی بیشتر است، بنابراین مقدار مصرف غذا، تنوع و كیفیت آن نیز باید بیشتر باشد.
#تغذیه
#سلامتی
🍃
🌸🍃@khanevade_Beheshti
📚دلم يک عيد قديمی ميخواهد!
آخرين روز مدرسه تمام شود و بوی نان پنجره ای های مادربزرگ، تا سر كوچه بيايد. برايم پيراهنی سفيد با آستين های پف و سارافون جين خريده باشند
و كفشهای بندی قرمز كه دلم برايش غنج برود و كتاب قصه ی « قصه های آقا بزرگ » با جلد سفیدش
پدر بزرگم زنده باشد و سنگک بدست وارد خانه مان شود و پشت سرش "مادر بزرگ" با خنچه ای بر سرش از عيدی های رنگارنگ ما
دلم شمعدانی های سرخ كنار حوض مان را ميخواهد
بنفشه ها و اطلسی ها و مادرم، صدا كردنِ عاشقانه ی پدرم را...
دلم تماشا ميخواهد! وقتی پدرم را هنگام راه رفتن های مردانه اش می دیدم.
دلم خنده های جوان مادرم را ميخواهد، وقتی هزار بار زيباتر ميشد.
دلم يک عيد قديمی ميخواهد
يک عيد واقعی!
كه در آن تمام مردم شهر
بی وقفه شاد باشند،
🌸دلم، يک عيد قديمی ميخواهد
بدون ماسک، بدون احتكار، بدون بیماری، بدون اينهمه رنج و دلهره...
@khanevade_Beheshti
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
تاثيرگذارترين و ناراحت كننده ترين جملات براي كودكان
#پست_اول
❌ ۱۰ جملهای را که نباید به بچههایتان بگویید
🔶1.«بگذار من خودم این کار را انجام میدهم»
طبیعی است که میخواهید کنترل کارهای کودکتان را به عهده بگیرید. به عنوان مثال رختخواب او را جمع کنید یا اتاقاش را مرتب کنید اما با این کار او هیچ گاه نمی تواند
(یا نمیخواهد) کارهایش را خودش انجام دهد.
🔶2.«گریه نکن»
کودکان باید در بیان احساساتشان آزاد باشند. زمانی که به کودکتان میگویید: «گریه نکن» در واقع به او میفهمانید که گریه کردن اشتباه است، در صورتی که این کار طبیعی است.
🔶3. «چرا نمیتوانی شبیه… باشی؟»
هیچ چیز برای کودک دردناکتر از این نیست که بشنود برادر، خواهر یا دوستش بهتر از او است. به جای این کار، نقاط مثبت و منحصر به فرد او را تایید کنید.
🔶4. «آیا مطمئنی که میخواهی آن را بخوری؟»
به جای قضاوت درباره کودک بهتر است درباره تغذیه و عادات غذا خوردن و ورزش کردن با او به گفتگو بنشینید.
🔶5.«صبر کن تا… به خانه بیاید»
گفتن این جمله، ۲ اشتباه به همراه دارد. اول این که تنبیه او تا زمانی که فرد مورد نظر به خانه بیاید، به تاخیر میافتد و او قادر است در این زمان به کار اشتباه خود ادامه دهد. دوم این که شما با گفتن این جمله نشان میدهید که بر کودکتان تسلطی ندارید.
#تربیت_فرزند
به ما بپیوندید ⏬
🐳@khanevade_Beheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴داستان شفای حضرت ابوالفضل «علیه السلام» به بچه ارمنی
@khanevade_Beheshti
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
﷽
امام کاظم (علیه السلام)
ملایمت و مهربانی، نیمی از زندگی است.
📚 میزان الحکمه، جلد 4، صفحه 494
#خانواده
@khanevade_Beheshti
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 من زندهام مامان...
ببینید خارجیها چطور برای اینکه جنین را سقط نکنند دارند فیلم و کلیپ می سازند و.... متاسفانه در کشور ما، این قضیه داره اتفاق میفته😔
یعنی یه مادر به راحتی قاتل یک طفل معصوم و بیگناه و بیدفاع میشه😔
در حالیکه جریمه های سنگینی برای سقط جنین در احکام ما وجود دارد.
🌷حتما ببینید و نشر بدید. شاید یک #انسان رو از مرگ نجات دادید😭
@khanevade_Beheshti
می خواید یه چیز بگم جگرسوز که اشکتون دربیاد
خونه تکونی نزدیکه. حالا همه با هم گریه کنیم
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 😜 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
اون وسطی که گریه نمیکنه عروسه امسال خونه تکونی نداره
@khanevade_Beheshti
خانواده ی بهشتی 🌸
تاثيرگذارترين و ناراحت كننده ترين جملات براي كودكان #پست_اول ❌ ۱۰ جملهای را که نباید به بچههایت
تاثيرگذارترين و ناراحت كننده ترين جملات براي كودكان
#پست_دوم
❌ ۱۰ جملهای را که نباید به بچههایتان بگویید.
🔶6. «اتفاقی نیافتاده، حال تو خوب است»
شاید برای ما یک خراش چیز بزرگی نباشد اما برای کودکتان این طور نیست. یک خراش کوچک میتواند بدترین اتفاقی باشد که برای او میافتد. به ناراحتی کودکتان اهمیت دهید اما آن را بزرگ جلوه نکنید.
🔶7.«من قول میدهم»
زمانی که شما زیر قولتان میزنید، در واقع اعتماد کودکتان را از بین میبرید. بنابراین درباره مسائلی که احتمال میدهید ممکن است از توان شما خارج باشد، به جای کلمه «قول میدهم» از «سعی خودم را میکنم» استفاده کنید.
🔶8. «او… دیوانه است»
اگر شما نمیخواهید فرزندتان، خواهر یا برادر خود را دیوانه بخواند، شما نیز نباید دیگران را به این نام بخوانید.
🔶9. «دلیلی برای ترس وجود ندارد»
گفتن این جمله حقیقت ترس را برای کودکتان تغییر نمیدهد. بهتر است به جای این جمله با فرزندتان درباره ترس اش صحبت و به او در حل این مشکل کمک کنید.
🔶10.«منم از تو متنفرم»
ممکن است گاهی کودکتان از روی عصبانیت این جمله را به شما بگوید. در این شرایط به جای این که مانند او رفتار کنید، بهتر است به او بگویید که بر خلاف او، دوستش دارید.
#کودک
@khanevade_Beheshti
📚بابا مگر اربابت باب الحوائج نيست؟!
سلالة السادات جناب آقاي سيدعلي صفوي كاشاني، مداحل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام از جناب آقاي هاروني نقل كرد كه گفتند:
يكي از عزيزان سقاي هيئتي كه در ايام محرم (عاشورا) دور ميزد و آب به دست بچهها ميداد، نقل ميكند خدا يك پسر به من داد كه يازده سال فلج بود. يكي از شبها كه مقارن با شب تاسوعا بود وقتي ميخواستم از خانه بيرون بيايم، مشك آب روي دوشم بود؛ يكدفعه ديدم پسرم صدا زد: بابا كجا ميرودي؟ گفتم: عزيزم، امشب شب تاسوعاست و من در هيئت سمت سقايي دارم؛ بايد بروم آب به دست هيئتيها بدهم. گفت: بابا، در اين مدت عمري كه از خدا گرفتم، يك بار مرا با خودت به هيئت نبردهاي. بابا، مگر اربابت باب الحوائج نيست؟ مرا با خودت امشب بين هيئتيها ببر و شفاي مرا از خدا بخواه و شفاي مرا از اربابت بگيرد.
ميگويد: خيلي پريشان شدم. مشك آب را روي يك دوشم، و عزيز فلجم را هم روي دوش ديگرم گذاشتم و از خانه بيرون آمدم. زماني كه هيئت ميخواست حركت كند، جلوي هيئت ايستادم و گفتم هيئتها بايستيد! امشب پسرم جملهاي را به من گفته كه دلم را سوزانده است اگر امشب اربابم بچهام را شفا داد كه داد، والا فردا ميآيم وسط هيئتها اين مشك آب را پاره ميكنم و سمت سقايي حضرت ابالفضل العباس عليه السلام را كنار ميگذارم اين را گفتم و هيئت حركت كرد.
نيمههاي شب بود هيئت عزاداريشان تمام شد، ديدم خبري نشد. پريشان و منقلب بودم، گفتم: خدايا، اين چه حرفي بود كه من زدم؟ شايد خودشان دوست دارند بچهام را به اين حال ببينم، شايد مصلحت خدا بر اين است. با خود گفتم: ديگر حرفي است كه زدهام، اگر عملي نشد فردا مشك را پاره ميكنم. آمدم منزل وارد حجره شديم و نشستيم. هم من گريه ميكردم و هم پسرم گريه ميكرد.
ميگويد: گريه بسيار كردم، يكدفعه پسرم صدا زد : بابا، بس از ديگر، بلند شو بابا! بابا، اگر دلت را سوزاندم من را ببخش بابا! بابا، هر چه رضاي خدا باشد من هم راضيم!
من از حجره بلند شده، بيرون آمدم و رفتم اتاق بقلي نشستم. ولي مگر آرام داشتم؟! مستمرا گريه ميكردم تا اينكه خواب چشمان من را فرا گرفت در آن هنگام ناگهان شنيدم كه پسرم مرا صدا ميزند و ميگويد: بابا، بيا اربابت كمكم كرد. بابا، بيا اربابت مرا شفا داد. بابا.
آمدم در را باز كردم، ديدم پسرم با پاي خودش آمده است. گفتم : عزيزم، چه شد؟! صدا زد: بابا، وقتي تو از اتاق بيرون رفتي، داشتم گريه ميكردم كه يك دفعه اتاق روشن شد ديدم يك نفر كنار من ايستاده به من ميگويد بلند شود! گفتم : نميتوانم برخيزم. گفت: يك بار بگو يا اباالفضل و بلند شو! بابا، يك بار گفتم يا اباالفضل و بلند شدم، بابا. بابا، ببين اربابت نااميدم نكرد و شفايم داد! ناقل داستان ميگويد: پسرم را بلند كرده، به دوش گرفتم و از خانه بيرون آمدم، در حاليكه با صداي بلند ميگفتم : اي هيئتها بياييد ببينيد عباس عليه السلام بيوفا نيست، بچهام را شفا داد!
@khanevade_Beheshti