🌸🍃 داستان واقعی و زیبا از علامه جعفری در دانمارک
علامه محمدتقی جعفری میگفتند: عدهای از جامعهشناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در بارهی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسانها چیست. هر کدام از جامعهشناسان، صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر میخواهید بدانید یک انسان چهقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد. کسی که عشقاش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزشاش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقاش ماشیناش است، ارزشاش به همان میزان است. اما کسی که عشقاش خدای متعال است ارزشاش به اندازه ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعهشناسان صحبتهای مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام *علی (ع)* است. آن حضرت در *«نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازهی چیزی است که دوست میدارد».* وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانهی احترام به وجود *مقدس امیرالمؤمنین علی (ع)* از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🌸🍃 💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
⁉️چطوری از کپک زدن نان و مربای خونگی جلوگیری کنیم؟
🔶کافی است به مربا کمی پودر دارچین اضافه کنید و در جعبه نان یک چوب دارچین قرار دهید، دارچین ضدعفونی کننده و دشمن کپک است.
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
اگر فرزندتان نتوانست مطلب ، درس یا تمرینهایی را درست بفهمد و انجام دهد ، باکمال آهستگی و شکیبایی توأم با شوق او را یاری دهید.
◻️ از داد و فریاد و پرخاشگری جدا خودداری کنید.
◻️ زمانی که حوصله کافی ندارید ، نظارت آموزشی انجام ندهید.
◻️ عادت به نظم و ترتیب و تمیزی دفاتر را به فرزندتان آموزش دهید.
◻️ تشویق مناسب و به موقع را فراموش نکنید .
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
💚🌺🍃
🌺
❇️ سلام امام زمانم 🌤
دوباره صبح جمعه و
نگاه من به انتظار
که شاید آردم صبا
خبر ز طرف کوی یار
صدای عاشقان تو
ز هر طرف رسد به گوش
بیا ستاره سحر
قدم به چشم من گذار
🤲 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🤲
#امام_زمان علیهالسلام
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
🌺
💚🌺🍃
دوران کودکی، دوران کودکی کردن و تمرین زندگی است؛
دوران بزرگسالی نیست.
وقتی لباس های مجلل و گران قیمت تن کودک می کنیم، دائماً او را تحت فشار می گذاریم که لباست رو کثیف نکنی.
چرا لباس بچه ها را راحت انتخاب نمی کنیم که اگر کثیف شد حرص نخوریم. که همه چیز در زندگی حول محور رشد (تحول) است، بازی کردن و کثیف کردن به رشد کودک کمک می کند. پس لباس پوشیدن بچه ها را دقت کنیم.
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
📷 یک عکس و یک دنیا حرف
🔹 دوم آذر ماه و در جریان فاز اول و دوم مطالعات بالینی واکسن کووایران #برکت روی ۱۲ تا ۱۸ سالهها، این عکس ماندگار شد
🔹 دختر نوجوان یک روحانی، در حالی که چادر به سر دارد، هنگام #تزریق_واکسن، بازوی خود را از تصویربرداری میپوشاند و بوسه پدر بر پیشانیاش مینشیند.
#نوجوانان_مهدوی
#اصحاب_آخر_الزمانی_امام_زمان
🔹🔹🔹🔹
💯🌻💯
مشکلات خلقی والدین باعث لجبازی و خودمحوری فرزندان می شود .
مادر افسرده ای که حوصله روبرو شدن با خودمحوری ها یا شیطنت کودک را ندارد ، او را طرد می کند . این واکنش مادر یا بچه را به لاک افسردگی فرو می برد یا باعث تشدید لجبازی ها و طولانی شدن دوره خودمحوری اش می شود.
مادری که مبتلا به وسواس است ، زمانی که فرزندش از خط قرمزها عبور می کند ، واکنش شدیدی به او نشان می دهد . این واکنش مادر باعث می شود فرزندی وسواسی یا کودکی که به لجبازی کردن عادت می کند را پرورش دهد .
در واقع می توان گفت مادرانی که به اختلالات خلقی درمان نشده مبتلا هستند، فرزندشان را هم به آن اختلال دچار می کنند یا باعث تشدید خودمحوری و لجبازی آن ها می شوند.
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
*اولین شهید مدافع حرمِ کرج*🕊️
*#شهید_محسن_کمالی_دهقان*🌹
تاریخ تولد: ۹ / ۱۱ / ۱۳۶۳
تاریخ شهادت: ۲۷ / ۱ / ۱۳۹۴
محل تولد: حصارک، کرج
محل شهادت: سوریه
*🌹مادرش← همیشه زیارت عاشورا میخواند خیلی با غیرت با حیا و نجیب بود🍃من و پدرش هیچوقت عصبانیت او را ندیدیم💫 محله های فقیرنشین را خوب میشناخت،با کمک خیرین برای آنان خانه اجاره میکرد🍃یک روز که به بهشت زهرا رفته بود،مادر شهیدی را دید که فرزندی نداشت🥀و همسرش هم به رحمت خدا رفته بود🥀با کلی اصرار متوجه شد که سقف خانه ی آن مادر شهید بر اثر باران از بین رفته🥀بلافاصله برای ترمیم خانه پیش قدم شد.🍃او از رزمندگان مدافع حرم بود که دوسال جانانه از حریم اهل بیت دفاع کرد💫 راوی← محسن ماموریتش تمام شده بود📞به او بی سیم می زنند که برگرد عقب که نیروهای جدید بیایند📞اما محسن طبق آن غیرتی که داشت نمی پذیرد و می گوید: نه من نمیتوانم عقب برگردم🍂چون این نیروها توجیح نیستند و من باید باشم اینها را توجیح کنم🍃همان شب درگیری پیش میآید💥 که ترکش یک نارنجک کنار محسن به سرش اصابت میکند🥀دو ترکش به سرش🥀یکی را در بیمارستان حلب در می آوردند و مشکلی نداشته💫 اما دیگری عمیق بوده و زمانی که ترکش را در میآورند به کما میرود🥀و بعد از چند ساعت شهید می شود*🕊️🕋
*شهید محسن کمالی دهقان*
*شادی روحش صلوات*
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
كودك نيازمند مهر والدين است
نه دلسوزی آنها...
هر چقدر توان داريد به کودک مهر بورزيد ولي دلسوزي نكنيد چرا كه دلسوزي مانع رشد كودك مي شود.
مثلاً اگر كودك شما قادر باشد خودش غذا بخورد ولي شما به او غذا بدهيد دلسوزي كرده ايد، كودك شما بايد بداند كه با گريه كردن نمي تواند به خواسته هايش برسد و اگر شما به درخواست او که با گريه است، توجه كنيد دلسوزی كرده ايد.
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣
قسمت شانزدهم
جمعه؛ وقت نماز صبح بود. مریم سعید رو برای نماز بیدار کرد. با همون ناز و نوازش همیشگی. با وجود اینکه شب قبل حسابی از دست سعید ناراحت بود و صریحاً ازش انتقاد کرده بود ولی باز مثل همیشه لبخند به لب داشت. گویی هیچ اتفاقی نیفتاده.
سعید هم مثل همیشه برخاست. سلام کرد. گونه ی مریم رو بوسید و صبح بخیر گفت. وضو گرفت و نمازش رو خوند.
بچه ها هنوز خواب بودند. سعید رفت سمت اتاق بچه ها تا علی و فاطمه رو برای نماز بیدار کنه. اول سراغ علی رفت. کمی پتو رو از روش بلند کرد و یواش و با لحنی آروم گفت:
_علی آقا. بابا صبح شده. سلام بابا. صبح بخیر. پاشو بابا جون. نمازت قضا نشه خوشگل پسرم. پاشو بابا جون.
علی چشماشو کمی باز کرد و گفت:
_سلام. پنج دقیقه دیگه خودم بیدار میشم بابا.
سعید هم باشه ای گفت و رفت سراغ فاطمه.
_فاطمه خانم. فاطمه خوشگل. پاشو بابا. صبح شده. دختر خوشگل بابا پا شه وضو بگیره.
فاطمه عادت داره که صبحا با قلقلک لطیف بابا بیدار بشه. سعید همزمان که از زبونش قربون صدقه می ریخت برای فاطمه، با دستاشم پهلوهاشو قلقلک می داد. فاطمه به مدد قلقلکای بابا داشت کامل بیدار می شد که چرخید به اون سمت و گفت:
_بابا من بعد از علی میرم وضو می گیرم.
دوباره چشماشو بست و خوابید.
سعید گفت پس مواظب باشید نمازتون قضا نشه ها... بعد هم بلند شد و از اتاق بچه ها اومد بیرون. متوجه شد گوشیش داره زنگ میزنه. گوشی رو برداشت و دید یادآوری سال خمسی شونه که قبلا در گوشیش ثبت کرده بود. رو به مریم گفت:
_مریم! سر سال خمسی مونه ها. بیزحمت چیزایی که تو خونه داریم رو حساب کن ببینیم چقدر باید خمس بدیم.
مریم که سر سجاده نشسته بود و داشت قرآن میخوند، با لبخندی جواب داد:
_باشه ان شا الله حساب می کنم.
بعد هم خاطره اولین سال زندگی مشترکشون تو ذهنش مرور شد. وقتی خمس مالشون رو حساب و پرداخت کردند، اونقدر برکت داشت که تو همون سال دو مرتبه به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شدند.
علی بالاخره بیدار شد و تلوتلو خوران سمت دستشویی رفت. از کنار مامان و بابا که رد می شد یه سلام یواشی هم کرد.
سعید با ذوق زیاد و لحنی پر انرژی جواب داد:
_سلام بابا جون. صبحت بخیر. آخ قربون پسرم برم که نمازشو سر وقت می خونه.
مامان هم با نگاه پر مهرش علی رو مشایعت کرد و بهش گفت:
_علی جان نمازتو که خوندی فاطمه رو هم صدا کن که خواب نمونه.
مریم و سعید از همون اول روی وجوهات شرعی و پرداخت خمس خیلی توجه داشتند البته اهتمام زیاد مریم و صبر و تلاشش کم کم باعث شد که سعید هم مثل خودش بشه. روز سر رسید سال خمسی شون، از قصد به صورت عیان و پیش روی بچه ها از داشتن سال خمسی و حساب کردن اون صحبت می کنند. برای اینکه بچه ها هم کاملاً در جریان این موضوع باشند و اهمیت پرداخت خمس براشون جا بیفته و نهادینه بشه. مریم عاشق حساب و کتاب سال خمسی شونه؛ اصلا با یک شور و اشتیاق خاصی میشینه و همه چیزهایی که تو خونه هست رو حساب میکنه. مریم میدونه که اگر سریعتر این کار رو انجام بده دغدغه سعید هم رفع میشه، بلند شد و یک کاغذ و قلم برداشت و دوباره نشست سر سجاده تا اون چیزهایی که در منزل هست رو یادداشت کنه. موعد شرایط ماهانه اوست و وظیفه ای برای نماز خواندن نداره ولی بخاطر اینکه برای بچه ها سوالی پیش نیاد که چرا مامان این روزها نماز نمیخونه، در این چند روز هنگام نماز سر سجاده میشینه و دعا و قرآن میخونه. اولین چیزی که به ذهنش اومد تا یادداشت کنه، برنج بود. از آخرین باری که سعید برای خونه برنج خریده بود فقط حدود ٣ کیلو مونده. سه تا شامپو کندش، چندتا مواد شوینده دیگه رو هم نوشت، گوشت و مرغ که نداشتند ولی ماست و کره و مقدار مربایی که تویخچال داشتند رو هم یادداشت کرد. ٢ تا کتاب هم خریده بود که فرصت نکرده بود مطالعه کنه و اون هم یادداشت کرد... حساب و کتاب چیزایی که توی خونه هست با مریمه و موارد دیگه مثل مقداری که تو حساب بانکی دارند و... با سعیده.
❤️ ادامه دارد...
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
ویراستار: ح. علی پور
💜 💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
💚🌺🍃
🌺
❇️ سلام امام زمانم 🌤
طالبِ خونِ خدا، مَتىٰ تَرانا وَ نَراكَ
يابنَ مِصباح الهُدی، مَتىٰ تَرانا وَ نَراكَ
چه شود با تو كنم گريه سرِ قبرِ حسين
در مزار شهدا، مَتىٰ تَرانا وَ نَراكَ
همه دم ناله ی من أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِياست
می زنم تو را صدا، مَتىٰ تَرانا وَ نَراك
🤲اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــــرَجْ🤲
#امام_زمان علیهالسلام
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_________________________________
@khanevade_beheshti313
🌺
💚🌺🍃
❇️ امام صادق عليه السلام :
🌴🌴 سألَتْ اُمُّ سَلَمَةَ رسولَ اللّه صلى الله عليه و آله عن فَضلِ النساءِ في خِدمَةِ أزواجِهِنَّ ، فقال :
أيُّما امرَأةٍ رَفَعَتْ مِن بَيتِ زَوجِها شيئا مِن مَوضِعٍ إلى مَوضِعٍ تُرِيدُ بهِ صَلاحا إلاَّ نَظَرَ اللّه ُ إلَيها ، و مَن نَظَرَ اللّه ُ إلَيهِ لَم يُعَذِّبْهُ
🌴🌴 ام سلمه از رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره فضيلت خدمت كردن زنان به شوهرانشان پرسيد ،
آن حضرت فرمود : هر زنى كه در خانه شوهر خود به قصد مرتّب كردن آن ، چيزى را جا به جا كند خداوند به او نظر افكند و هر كه خداوند به او نظر كند عذابش ندهد .
💯خانواده بهشتی💯
³¹³_____________________
@khanevade_beheshti313