eitaa logo
خانواده چند فرزندی🇮🇷
6.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
757 ویدیو
88 فایل
#خانواده_چند_فرزندی یک مادر در حال یادگیری مشاور و تسهیل گر متولد ۶۷ و مادر چهار فرزند مزیات چالش ها و راهکارهای چند فرزندی خادم کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری @asheri110
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا جداخوابی در خانواده های چندفرزندی یوقتایی ما از قبل یه کارایی میکنیم که اصلا فکرشو نمیکنیم بعدا چجوری میخوایم جبران کنیم! جوجو اومد. هیولا اونجاست. گربه میاد میخوره تو رو. آقا میاد میبره تورو‌ یه سرو دوگوش اونجاست. آقا دزده میاد میبره تورو... وانواع و اقسام این ترسها که ما ازبچگی تو دل بچمون میندازیم و اصلا فکر اینو نمیکنیم که این بچه باید دنیارو قابل اعتماد بدونه . به محیطش اعتماد کنه خصوصا تازیر شش سال که بچه در دامن خانواده اس و حضورش در اجتماع جدی نیست... اونوقت ما میایم برعکس عمل میکنیم . بخاطراینکه اون لحظه ، حرف ما رو گوش بده. مطیع بشه. اذیت نکنه بترسه یا حساب ببره ، خودمون بذر ترس رو تو دلش میکاریم و این بذر رشد میکنه و اونجایی که لازم داریم بچه مستقل بشه به مشکل میخوریم. بچه ای که دنیارو براش امن به تصویر کشیده باشند واقعا مشکلی با استقلال نداره... برای رسیدن به اینجای بحث. لازمه همه پستهای قبل رو بخونید حتما. اونوقته که دستورالعملهای ما به دردتون میخوره؛ نمیشه که ما ازطرفی مانع باشیم ازطرفی سائق. پس تااینجا چندتا مقدمه برای جداخوابی گفتیم که عدم رعایت هرکدوم ،مارو در اتمام پروسه ناموفق میکنه. من فقط برای جداخوابیدن بچه اولم تلاش کردم و زحمت کشیدم😅 من ازچهارده ماهگی شروع کردم ایشون رو تو تخت خودش میخوابوندم و البته تا نزدیک دوسالگی حمایتش میکردیم هم من هم پدرش. یعنی خیلی سختگیری نمیکردیم. از یک سالگی تمرین جداخوابی شروع میشه و تا سه سالگی به تدریج ثابت میشه . بقیه بچه ها هم به همین منوال. یه مزیتی که چندفرزندی داره همینه. من برای اولی بااینکه باردار بودم یه چهارپایه میزاشتم کنار تختش مینشستم تا بخوابه. شبم اگر بیدار میشد سعی میکردم آرومش کنم دوباره بخوابه . گاهی هم خواب غلبه میکرد میاوردیمش پیش خودمون اما از دوسالگی به بعد و ازسه سالگی دیگه کاملا مستقل میخوابید سرجاش. بچه اولم ۲۱ ماهش بود که دومی بدنیااومد. یوقتایی عمدا اورو هم تو اتاق اولی میخوابوندم تا احساس امنیت بیشتری بکنه و شب اگر لازم میشد جابجاش میکردم و سعی میکردم صبح هم قبل بیدارشدنش اورو ببرم اتاق. کنار تختشون مینشستم قصه میخوندم لالایی میخوندم . ماساژ میدادم اما مختصر. یه آهنگ لالایی انتخاب کرده بودم بااون محدودیت زمانی خوابیدن رو میدونستندالبته گاهی دو یاسه بارم پخش میکردم‌‌ . این تا اینجای کار... ان شاالله در ادامه بقیه مطالب مربوط به جداخوابی رو عرض میکنم. شبتون بخیر http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا ادامه بحث در خانواده های چند فرزندی هواسرد شده لحافهاشون رو در آوردم یاد قدیما افتادم🤣انقدر لحاف دوست دارند خودشونم کیف کردند چیزهایی که من اینجا می نویسم تجربه ام با بچه ها طبق اطلاعاتی که داشتم و دارم هست . اینها همه نسبی هستند و ممکنه در همه موارد وبرای همه افراد قابل اجرا نباشه . هدف من فقط کمک به مادرهایی هست که وضعیت مشابه من دارند و کسانیکه این مطالب رو دنبال میکنند مخیر هستند که انجام بدند یا نه . طبق اطلاعات و تجربه من بهتره از یک سالگی و یا چهارده ماهگی جای بچه و حتی اتاق بچه جدا بشه ؛ اما مادر باید در دسترس باشه و بچه خیالش راحت بشه که مامان بابا هستند . بچه های ما از شش هفت ماهگی شیر شبشون کم بود و خیلی وقتها تا صبح میخوابیدن . و بعد از یک سالگی هم تقریبا تا صبح میخوابیدن . البته در مواردی که بچه مریض باشه تب داشته باشه ، دندون درمیاره یا هر علت دیگه ، مسلمه که نیاز به مراقبت بیشتر داره و مادر باید پیشش باشه. تا سه سالگی تمرین میشه هر زمان که بچه دوست داشته باشه پیش مادر باشه ، بهتره مادر بره پیش بچه ، تا بچه شرطی نشه به هر بهانه ای بیاد پیش مادر . پس از اینجا به بعد دیگه اصل میشه خواب تو جای خودشون ، و نباید کوتاه اومد . و اگه احساس نیاز کرد میریم آرومش میکنیم تا دوباره بخوابه . البته مایی که بچه هامون پشت سر هم بودن این رفت و آمدها برامون سخت تر بود و هست اما بعد از بچه اول . دومی و سومی و چهارمی به سبب حضور بقیه خیالشون راحته و میگیرند میخوابند 😅 در مورد اتاق خواب و ترس های موهوم و بهانه ها در ادامه صحبت میکنیم ان شاءالله. شب خوش. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9