داستان خاستگاری دکتر از دختر جوان
✍️دکتری برای خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید! آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خانه های مردم رخت و لباس میشست.. حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است.به نظرتان چکار کنم!! استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم ؛به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی.
و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد..زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ، طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد.
پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی! من مادرم را به امروزم نمیفروشم..چون اون زندگی اش را برای آینده من تباه کرد!!
🖤 @mezahotollab 🖤
✨﷽✨
💠عبدالله بن عوف گفته است:
💢 شبی خواب دیدم كه قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی كردند.آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت .
💢بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پریدم و خدا را شكر گفتم .
💢صبح كه شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف كردم .او گفت : معلوم است كه تو آیه الكرسی زیاد می خوانی.گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از كجا فهمیدی.
💢گفت برای اینكه این آیه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زیركی حافظه اوتعجب كردم.آنگاه به من گفت :هركه آیه الكرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود
🖤 @mezahotollab 🖤
به مرکز تصویر نگاه کنید ، اگر بتوانید تصویر را فقط به مدت 5 ثانیه ثابت ببینید قوهی بینایی قوی و عالیی دارید👌
🖤 @mezahotollab 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ خاطرات ♥️
دهه شصتی ها اینو ببینید
حالتون عوض میشه 😍
🖤 @mezahotollab 🖤
پیکاسو در خاطراتش مینویسد:
مادرم میگفت اگر سرباز شدی
مطمئن باش روزی ژنرال میشوی
اگر راهب شدی روزی پاپ خواهی شد
در عوض من یک نقاش بودم و پیکاسو شدم!
🖤 @mezahotollab 🖤
💎روزی هارون الرشید مبلغی به بهلول داد که بین فقرا و نیازمندان قسمت کند. بهلول وجه را گرفت و لحظه ای بعد آنرا به خلیفه بازگرداند. هارون دلیل این امر را سئوال کرد، بهلول گفت: هر چه فکر کردم از خلیفه محتاج تر و فقیرتر نیافتم. چرا که می بینم ماموران تو به ضرب تازیانه از مردم باج و خراج می گیرند و در خزانه ی تو می ریزند، از این جهت دیدم که نیاز تو از همه بیشتر است، لذا وجه را به خودت بازگرداندم👌
🖤 @mezahotollab 🖤
☜با"ﺯباﻥ"ﻣﯿﺸود:
☜همﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ،هم ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ
☜هم ﺍﯾﺮﺍﺩﮔﺮﻓﺖ،هم تعریف کرد
☜هم ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ،هم ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ
☜هم ﺁﺑﺮﻭﺑُﺮﺩ،همﺁﺑﺮﻭﺧﺮﯾﺪ
☜هم جدایی انداخت،یاآشتی داد
☜وآتش دعوا راروشن؛یاخاموش کرد
☜مراقب زبانت باش
🖤 @mezahotollab 🖤
🖤پرچمت را هر کجا دیدم
دویدم یاحسین ع
♥️زیر این پرچم همیشه
خیر دیدم یاحسین ع
🖤من زمین گیرم ولی تو
دستگیرم بوده ای
♥️غیر خوبی از شما
چیزی ندیدم یا حسین ع
🖤 @mezahotollab 🖤
تنها چیزی که از دست میدهی ،
همان است که دو دستی به آن چسبیدهای !👌
🖤 @mezahotollab 🖤
⚫️تلنگر محرم
🖤به بچه هاتون یاد بدید امام حسین ع از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی...
🖤حضرت عباس از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب...
🖤اونجا که امام حسین ع فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟یار میخواست نه آب...
🖤به بچه هاتون از آزادگی امام حسین(ع) بگید نه از لبهای تشنه...
🖤خیلیا لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین(ع) نشدن.
🖤حسین (ع) یعنی مردانگی...آزادگی...غیرت...شجاعت و شهامت.
🖤عباس یعنی جوانمردی... معرفت....حیا....غیرت
🖤عباس یعنی پشت برادر حتی بدون دست...
🖤 @mezahotollab 🖤
👌 نکته ی امروز 👌
هم باهم هر نفر سه بار لطفا از ته دل
اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولاد الحسین
وعَلی اصحاب الحسین
🖤 @mezahotollab 🖤