eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
8.5هزار ویدیو
386 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 ♦️در یک و چهار چیز باید باشد: 🔹محبت 🔹حرمت 🔹مشورت 🔹مدیریت جایی که محبت هست چهارچیز وجود ندارد: 🔹 قدرت طلبی 🔹 دشمنی ‌‌‌‌💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌کسی که گهواره را تکان می‌داد ؛ 🤏می‌تواند دنیایت را هم تکان بدهد ؛ دعايم كن كه سخت محتاج دعاتم مادر...❤️ ‌ 👏 تا می‌توانید به خدمت کنید تا با به همه آرزوهایت برسی😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در جنگ شناختی هر ابزاری برای فریب افکار عمومی استفاده می‌کنند که یکی اش همین تصویر زیر هست. حساب ترکیه ای عکس ترافیک سال نو چینی رو به عنوان خوشحالی مردم سوریه برای بازگشت به کشورشون میذارند. یعنی با انتساب یه تصویر دروغ خبر جعلی رو منتشر می‌کنند که اصلا چنین چیزی نیست! مخصوصا در این فضا که ذهن مردم بمباران شده از اطلاعات درست و نادرست و گمراه کننده.
❇️اولیای محترم به پول هایی که این روزها به فرزندانتان میدید نظارت بیشتری داشته باشید مدتی هست کارت های کیمدی kimdi بین دانش آموزان خرید و فروش واقعی می شود. اونم با قیمت های تعجب آور در واقع دادن پول برای هیچ
⭕️ اگر ماجرای بوسنی را نفهمی، غزه را نخواهی فهمید؛ نخست بوسنی را بفهمید تا غزه و آنچه در آن می‌گذرد را بفهمید و شگفت‌زده نشوید!  نسل‌کشی‌ای را که صرب‌ها علیه مسلمانان بوسنی به راه انداختند، در آن ۳۰۰هزار مسلمان به شهادت رسیدند و ۶۰ هزار زن و دختر مورد تجاوز قرار گرفتند و یک و نیم میلیون نفر آواره شدند. آیا آن‌را به یاد داریم؟  یا فراموشش کرده‌ایم؟  یا اصلاً چیزی در موردش نمی‌دانید؟! مجری «سی. ان ان» در مورد سالگرد کشتارهای بوسنی صحبت می‌کند و از کریستیان امانپور خبرنگار معروف می‌پرسد:   آیا تاریخ تکرار می‌شود؟   کریستیان ماریا هایده امانپور از شبکه "سی.ان.ان" در مورد سالگرد کشتارهای بوسنی اظهارنظر می‌کند:   این جنگ، یک جنگ قرون وسطایی، کشتار، محاصره و در گرسنگی و قحطی قرار دادن مسلمانان بود و اروپا حاضر به مداخله نشد و گفت:   این یک جنگ داخلی است!  این ادعا، یاوه‌ای بیش نبود.  هولوکاست حدود چهار سال به طول انجامید و در طی آن صرب ها بیش از ۸۰۰ مسجد را که قدمت برخی از آنها به قرن شانزدهم میلادی بازمی گشت، تخریب کردند و کتابخانه‌ی تاریخی سارایوو را به آتش کشیدند.  سازمان ملل مداخله کرد و دروازه‌هایی را در ورودی شهرهای اسلامی مانند: گراژده، سربرنیتسا و زپا قرار داد، اما زیر محاصره و آتش بودند، بنابراین حفاظت سودی نداشت.   صرب‌ها هزاران مسلمان را در اردوگاه‌های کار اجباری قرار دادند، آنها را شکنجه کردند و گرسنه نگه داشتند تا اینکه مبدل به اسکلت شدند.  وقتی از یکی فرماندهان صرب پرسیدند، چرا؟ ...  گفت: این‌ها گوشت خوک نمی‌خورند!  در روزگار قتل عام بوسنی، "گاردین" یک نقشه تمام صفحه منتشر کرد که موقعیت کمپ‌های تجاوز جنسی بر زنان مسلمان را نشان می‌داد؛ هفده اردوگاه بزرگ، که برخی از آن‌ها در داخل خود صربستان قرار داشت!   صرب‌ها به کودکان تجاوز کردند [حتی] به دختربچه‌ی چهار ساله!  گاردین گزارشی از آن حادثه‌ای هولناک تحت عنوان:"دختربچه‌ی که گناهش مسلمان بودن بود" به دست نشر سپرد.  راتکو ملادیچ قصاب، رهبر مسلمانان "زپا" را به جلسه دعوت کرد، سیگاری به او داد، کمی با او خندید، سپس به او حمله کرده و او را ذبح کرد. در حق «زپا» و ساکنین آن جنایات زیادی را مرتکب شدند.  اما معروف‌ترین جنایت، محاصره سربرنیتسا بود. سربازان بین‌المللی (صلیبی‌ها) تا دیروقت با صرب‌ها شب‌نشینی می‌کردند و می‌رقصیدند و عده‌ای از آن‌ها در ازای دریافت لقمه‌ای غذا با زن مسلمان در مورد شرف و عزت‌اش چانه‌زنی می‌کردند!  صربها به مدت دو سال سربرنیتسا را در محاصره داشتند. حملات توپخانه‌ای و بمباران یک لحظه هم متوقف نبود. صرب‌ها بخش بزرگی از کمک‌هایی را که به شهر می‌رسید به خود می‌گرفتند، سپس غرب تصمیم گرفت آن را به گرگ‌ها بسپارد؛ گردان هلندیی که از سربرنیتسا محافظت می‌کرد با صرب‌ها توطئه کرد و مسلمانان را تحت فشار قرار داد تا در ازای امنیت [جان شان] سلاح‌های خود را تحویل دهند!   مسلمانان پس از خستگی و عذاب، تسلیم شدند و پس از این‌که صرب‌ها  اطمینان حاصل کردند، به سربرنیتسا حمله کردند، مردهای آن را از زنانش جدا کردند، دوازده‌هزار ذکور، اعم از مردان و کودکان را جمع کردند و همه را ذبح و مثله کردند.   از نمونه‌های مثله‌ای که انجام می‌دادند: شخص صربی بالای مرد مسلمان می‌ایستاد و تصویری از صلیب ارتدوکس را در حالی‌که [مرد مسلمان] زنده بود بر روی او حک کرد (برگرفته از گزارش نیوزویک یا مجله تایم).   عده‌ای از مسلمانان از شدت دردی که می‌کشیدند، صرب را التماس می‌کردند که کار شان  را هرچه زودتر تمام کند! مادر دست صرب را می‌گرفت و از او التماس می‌کرد که تکه جگرش را ذبح نکند، [اما صرب] دستش را قطع می‌کرد، سپس گلوی فرزندش را جلوی چشمش می‌برید!  قتل عام در حال وقوع بود...  اما ما می‌دیدیم، می‌شنیدیم، می‌خوردیم، خوش می‌گذراندیم و بازی می‌کردیم!  پس از کشتار سربرنیتسا، قصاب، رادوان کاراجیچ فاتحانه وارد شهر شد و اعلام کرد:   سربرنیتسا همواره شهر صربی بود و اکنون به آغوش صرب‌ها بازگشت.  صرب‌ها به زنان مسلمان تجاوز می‌کردند و ایشان را مدت نُه ماه زندانی می‌کردند تا این‌که او زایمان کند.چرا؟  یک صرب به یک روزنامه غربی گفت:   ما از زنان مسلمان می‌خواهیم که نوزادان صرب به دنیا بیاورند.   ما بوسنی، سارایوو، بانیالوکا و سربرنیتسا را به یاد می‌آوریم می‌گوییم و تکرار می‌کنیم:  ما بالکان را فراموش نخواهیم کرد.  ما هرگز غرناطه را فراموش نخواهیم کرد. ما هرگز فلسطین را فراموش نمی‌کنیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢خبر خوش برای مادران شهدا اینطوریه ▫️انتظار 30 ساله‌ای که تموم شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️خبر خوب اینکه غزه هنوز زیبایی‌هاشو داره😁
🔴 بلندی‌های جولان به صورت رسمی به اشغال اسرائیل درآمد! +بنیامین نتانياهو دستور شهرک سازی در بلندی‌های جولان را داد. +سوریه بالاخره آزاد شد یا اشغال شد !؟ 😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖اسم رمان جدید 💖 نام نویسنده؛ آقای اسماعیل صادقی با ما همـــراه باشـــــید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🍁 🍄 کم کم بچه ها داشتند برای رفتن به جمکران آماده میشدند. منم پا به پای اونا لباس پوشیدم و طبق عادت همیشگی بخاطر پوست چربی که داشتم از ضدآفتاب استفاده کردم بچه ها یک به یک سوار اتوبوس شدند دست علیرضا رو گرفتم و گفتم -سلام من و به آقا برسون یاد منم باش علیرضا هم طبق عادت همیشگی از روی مزاح همون دیالوگ تکراری رو گفت که -شماره کارتمو برات میفرستم قبل از دعا پول واریز کنی که حسابی برات دعا کنم باهم خداحافظی کردیم اتوبوس با تمام طلبه به سمت جمکران به راه افتاد و من موندم و یه خوابگاه بی‌سروصدا و خلوت و یکم هم ترسناک کیفمو برداشتمو به سمت رستوران تهران که حوالی حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) بود به راه افتادم برای اینکه به موقع برسم سر قرار مجبور شدم تاکسی بگیرم سوار تاکسی شدم و به محمدمهدی پیام دادم که من راه افتادم به ثانیه نرسید جواب اومد که -کماکان منتظرم تعجب کردم پرسیدم -کجایی مگه...؟؟ رسیدی؟؟ - آره -چه زود!!!! هنوز که شش نشده -خونمون نزدیک حرمه پنج دقیقه کمتر از اینکه محمدمهدی هم جوار با حضرت معصومه‌ست حسودیم شد با حسرت بهش گفتم -با بی بی همسایه‌ای؟؟ جوابی نیومد زیر لب این شعر رو زمزمه کردم که در صف حضرت معصومه‌ست همسایه سایه ات بر سرم مستدام باد نمیدونم چند بار این مصرع رو زمزمه کردم تا رسیدم به حرم از ماشین پیاده شدم و بعد از عرض ارادت و ادب خدمت بانو به سمت رستوران تهران حرکت کردم این قدر استرس داشتم که صدای تپش قلبم به وضوح شنیده بود وارد رستوران شدم یه نگاهی به چپ و راست انداختم محمدمهدی با دیدن من از جا پاشد و دستی برام تکون داد تا من رو متوجه خودش بکنه از دیشب خوشکل تر شده بود یه فرشته در مقابل یه موجود زمینی دلم میخواست فقط نگاش کنم اونم با لحن آرومش صحبت کنه -سلام مهدی جان خوبی -به به حاج اسماعیل شما چطوری -ببخشید دیر کردم حسابی منتظر موندی -اشکال نداره انتظار چیز خوبیه این دیالوگش هنوز تو خاطرم هست و همیشه هرکجا لازم باشه بیانش میکنم -چه خبر مهدی خوش میگذره مهدی نگاهی به سمت حرم انداخت و گفت -مگه میشه با وجود بانویی به مهربونی حضرت معصومه (سلام الله علیها) بد بگذره -خوش به حالت مهدی من آرزومه که یک روز ساکن قم بشم و در جوار حضرت زندگی کنم -چرا نمیای قم اسماعیل؟ دل بکن از زاهدان اینجا دریاست. تو دریا شنا کن. علم یاد بگیر. معنویت کسب کن. من که داغ دلم تازه شده بود برای ختم این حرفا لبخندی زدم و گفتم -دعا کن قسمتم بشه بیام قم محمدمهدی لبخندی زد و گفت -ان‌شاالله خب دیگه چه خبر امروز برنامه یا کلاس که نداشتی -نه خدارو شکر فقط زیارت دسته‌جمعی به جمکران بود که اونم اجازه گرفتم -ببخشید بخاطر من از زیارت افتادی -نه اشکال نداره جبران میکنم -خب بگو چی سفارش بدم برامون بیارن -نه عزیزم شما بگو چی سفارش بدم برامون بیارن با کلی تعارف تیکه پاره کردن قرار شد اینبار رو دعوت محمدمهدی باشیم. از جاش بلند شد و برای پیتزای مرغ و قارچ به سمت صندوق رستوران رفت من عاشق پیتزا مرغ و قارچم و تنها غذایی هست که همیشه سالم و خوش طعمه داشتم با گوشیم ور میرفتم که محمدمهدی اومد با دستش کوبید رو میز و درحالی که داشت این جمله رو میگفت نشست روی صندلی -تا پونزده دقیقه دیگه غذا آماده‌ست -شرمنده کردی مهدی جان کاش میذاشتی من حساب میکردم محمدمهدی اخم شدیدی به چهره گرفت و گفت -دوباره نشنوم حرف بیربط بزنی -باشه بابا من تسلیم -اسماعیل؟؟ -جانم -چشماتو ببند -چیییی؟؟ -گفتم چشماتو ببند -قایم باشکه؟؟ -حالا تو ببند چشمامو بستمو با تاکید محمدمهدی که گفت باز نکنیا محکم پلکامو به هم فشار دادم -خب حالا باز کن چشمامو آروم باز کردم یه جعبه‌ی خوشکل تو دستش بود با خنده گفتم -این چیه؟؟ -باز کن ببین در جعبه رو باز کردم واااای خدای من انگشت باباقوری خیلی خوشکل بود رکابش خیلی ناز بود با اینکه از انگشتر باباقوری بدم میومد ولی نمیدونم چرا این یکی چرا با بقیه فرق داره -دستت درد نکنه مهدی جان خیلی قشنگه ولی‌چرا زحمت کشیدی خجالتم دادی -نفرمایید قربان شما بیشتر از این‌ها می‌ارزید این انگشتر رو خریدم تا موقع نماز دستت کنی به یادم باشی و برام دعا کنی خدا میدونه اون لحظه چه حسی داشتم وقتی از بهترین دوستت هدیه بگیری انگار دنیا رو بهت دادن نمی‌دونستم با چه زبونی از محمدمهدی تشکر کنم فقط یادمه یه مدت طولانی به انگشتری که به انگشتم بود خیره شده بودم و هر از گاهی نگاهمو به سمت محمدمهدی سوق میدادم •--------࿐✿࿐---------• @romane_mazhaby
👈 ۴۵۵ 👇 🙏 ماه ۱۴۰۳ 🤏 ثواب قرائت، هدیه محضر مبارک و پدر و مادر و همسر و فرزندان بزرگوارشان علیهم‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 خواندن و ردکردن مغزی 🎥 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┄┅═☫═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ اللّه َ يُحِبُّ أن يَرى أثَرَ نِعمَتِهِ على عَبدِهِ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند دوست دارد كه اثر نعمت خود را در بنده اش ببيند. لذت دنیا را کسی برد... که هم بخشید هم پوشید و هم خورد هر آن کس کیسه اش محکم گره خورد خودش مرد و ثروتش را دیگری برد ‌ ‌ ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 💠 برای آن زمان فکری کرده‌ایم؟ 🎙 حضرت علامه مصباح یزدی رضوان‌الله‌علیه همۀ ما برای ده سال آیندۀ خودمان فکر کرده‌ایم... هر انسان عاقلی چنین می‌کند. اما آیا یک‌صدمش را فکر کرده‌ایم برای وقتی که پایان ندارد؟! آنجا دیگر هیچ کاری نمی‌شود کرد! اَلْيَوْمَ عَمَلٌ وَلا حِسابَ وَغَدًا حِسابٌ وَلا عَمَلَ؛ امروز روز عمل است و حسابى در كار نيست، و فردا روز حساب است و مجالى براى عمل نيست (غرر الحكم، ج۲، ص۵۰۳).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖اسم رمان جدید 💖 نام نویسنده؛ آقای اسماعیل صادقی با ما همـــراه باشـــــید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸