eitaa logo
دروس استاد رضا خانجانی
113 دنبال‌کننده
36 عکس
13 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرین صوت از مقدمه شرح منازل السائرین کاشانی به اتمام رسید .☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ انشاالله در جلسات آینده وارد باب یقظه ، از قسم البدایات خواهیم شد ؛ و تقریر اصوات مقدماتی گذشته را به زودی در کانال قرار خواهیم داد . و بالله أستعين إنه خير معين
امام روح الله خمینی : در جوانی که نشاط و توان بود با مکاید شیطان و عامل آن که نفس امّاره است سرگرم به مفاهیم و اصطلاحات پُرزرق و برقی شدم که نه از آن‏ها جمعیّت حاصل شد نه حال، و هیچ گاه درصدد به دست آوردن روح آنها و برگرداندن ظاهر آنها به باطن و ملک آنها به ملکوت برنیامدم و گفتم: از قیل و قال مدرسه ‏ام حاصلی نشد جُز حرف دلخراش پس از آن همه خروش چنان به عمق اصطلاحات و اعتبارات فرو رفتم و به جای رفع حُجب به جمع کُتب پرداختم که گویی در کون و مکان خبری نیست جُز یک مُشت ورق پاره که به اسم علوم انسانی و معارف الهی و حقایق فلسفی طالب را که به فطرت‏اللّه‏ مفطور است از مقصد بازداشته و در حجاب اکبر فرو برده. اسفار اربعه با طول و عرضش از سفر به سوی دوست بازم داشت نه از فتوحات فتحی حاصل و نه از فُصوص الحِکَم حکمتی دست داد، چه رسد به غیر آنها که خود داستان غم ‏انگیز دارد. و چون به پیری رسیدم در هر قدم آن مُبتلا به استدراج شدم تا به کهولت و مافوق آن که الآن با آن دست به گریبانم وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً و تو ای جوان عزیزم که غوره نشده حلوا شدی بدان که یک روزی خواهی بر جوانی که به همین سرگرمی‏ها یا بالاتر از آن از دستت رفت همچون من عقب‏مانده از قافلۀ عُشاق دوست، خُدای نخواسته بار سنگین تأسّف را به دوش می‏کشی. پس از این پیر بینوا بشنو که این بار را به دوش دارد و زیر آن خم شده است، به این اصطلاحات که دام بزرگ ابلیس است بسنده مکن و در جستجوی او ـ جلّ و علا ـ باش، جوانی‏ها و عیش و نوش‏های آن بسیار زودگذر است که من خود همۀ مراحلش را طی کردم و اکنون با عذاب جهنّمی آن دست به گریبانم و شیطان درونی دست از جانم بر نمی‏دارد تا آخر ضربه را بزند. @erfaneamali
آیت الله جوادی آملی : اگر سیر آفاقی که همان تعلیم و تعلم و در محدوده ی علم حصولی است، به سیر انفسی که دیدن جمال غیبی خدا با بصیرت دل است منتهی نشود، هرگز سالک از سیر آفاقی خود طرفی نمی بندد. کتاب تفسیر موضوعی جلد ۲ @erfaneamali
🌱بیان حضرت امام خمینی ره در مورد منزل یقظه:     قیام از خواب برای ماها که خواب هستیم و باز بیدار نشدیم.‏‎ ‎‏ماها که برای سُکْرِ طبیعت بیهوش هستیم؛ در خواب غفلت‏‎ ‎‏هستیم؛ و چشم و گوشمان همه اش متوجه به عالم طبیعت است.‏‎ ‎‏موعظۀ خدا، به حسب قول این مرد سالک‏‎(خواجه عبدالله انصاری) این است که یک‏‎ ‎‏موعظه هست. و آن اینکه بیدار بشوید از این غفلت و از این خوابی‏‎ ‎‏که سنگین است. خوابی است که طبیعت غلبه کرده است بر ما و ما‏‎ ‎‏را خواب کرده است. اول قدم این است که ما بیدار بشویم و توجه‏‎ ‎‏کنیم به اینکه عالم طبیعت چی هست؛ و ما در عالم طبیعت به کجا‏‎ ‎‏می رویم؟ در سیر هستیم همه، این سیر به کجا منتهی می شود؟ این‏‎ ‎‏اول قدمی است که برای کسانی که سلوک «الی الله » می کنند. اول‏‎ ‎‏قدم این است که بیدار بشوند؛ غفلت را کنار بگذارند؛ توجه به‏‎ ‎‏معنویات بکنند؛ به ماوراء طبیعت بکنند. این راهِ یک راه طولانی‏‎ ‎‏است که ما در اوایلش واقع هستیم؛ و باید سیر بکنیم، و تا آخر‏‎ ‎‏سیر بکنیم. اگر در حال غفلت ما را سیر دادند و ما بیدار نشدیم تا‏‎ ‎‏وقتی که از عالم طبیعت بیرون رفتیم، ما سعادتمند نیستیم.‏ چنانچه بیدار ‏‏[‏‏شدیم‏‏]‏‏ و راه را یافتیم و آن راهی که خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی فرموده است راه مستقیم است، راه «الی الله » است،‏‎ ‎‏ما آن راه را طی کردیم، از انحرافات کناره گرفتیم، توجه به خدا،‏‎ ‎‏توجه به احکام خدا کردیم، این راهی که قهراً ما را می برند، با قدم‏‎ ‎‏اختیار آن مقداری که مربوط به اختیار است طی کردیم، وقتی که از‏‎ ‎‏اینجا منتقل شدیم به عالم دیگر، همۀ آن سعادت، همۀ آن نور‏‎ ‎‏‏ [‏‏است‏‏]‏‏. این عالم دار ظلمت است: ‏‏ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ‏‏ اگر ما‏‎ ‎‏تکلیف خودمان را دانستیم و بیدار شدیم و فهمیدیم که باید سیر‏‎ ‎‏کنیم «الی الله »، باید مجاهده کنیم برای خدا، قیام کنیم برای خدا، و‏‎ ‎‏در همۀ ابعادی که هستیم و داریم به تکلیف خودمان، به‏‎ ‎‏تکلیفهایی که خدای تبارک و تعالی به وسیلۀ انبیا برای ما بیان‏‎ ‎‏فرموده است عمل بکنیم، راه مستقیم را طی بکنیم، منتهی‏‎ ‎‏می شویم به سعادت.( کتاب تهذیب نفس وسیروسلوک395)‏ ‏‏17 / 7 / 58 @erfaneamali
4_300724633584272054.mp3
1.44M
روز اربعین روز پیوند با سید الشهداء @erfaneamali
بیان حضرت امام خمینی در مورد منزل یقظه(۲): ‏‏اول مرتبه قیام است: ‏‏قُلْ إِنَّمَآ أَعِظُکُم بِواحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لله ِ.‏‎اصحاب سیر‏‎ ‎‏هم این را منزل اول دانسته اند؛ شاید هم مقدمه باشد و منزل‏‎ ‎‏نباشد. در ‏‏منازل السائرین‏‏ این را منزل اول دانسته؛ لکن ممکن است‏‎ ‎‏که این اصلاً مقدمه باشد، منزل بعد باشد. اول این است که یک‏‎ ‎‏وصیت، یک موعظه به وسیلۀ یک موجودی که خودش یافته است‏‎ ‎‏[‏‏صادر می شود‏‏]‏‏ و می فرماید به آنها بگو که: ‏‏إِنَّمَآ أَعِظُکُمْ بِوَ حِدَةٍ‏‏؛ فقط‏‎ ‎‏یک موعظه، فقط اینکه قیام کنید برای خدا. همه چیز از اینجا‏‎ ‎‏شروع می شود، همۀ مسائل از اینجا شروع می شود که «قیام لله »‏‎ ‎‏باشد، انسان نهضت کند برای خدا، بایستد برای خدا، از این‏‎ ‎‏خواب بیدار بشود. کأنّه ‏‏[‏‏امر می کند‏‏]‏‏ به این خوابها، به اینهایی که‏‎ ‎‏افتاده اند آنجا و خوابند و بیهوش، بگو که من به شماها یک موعظه‏‎ ‎‏دارم و آن این است که بلند شوید از جا برای خدا، قیام کنید برای‏‎ ‎‏خدا، راه بیفتید؛ و ما همین یک موعظه را هم تا حالا گوش‏‎ ‎‏نکرده ایم، برای او راه نیفتاده ایم. راه افتادنمان برای خودمان‏‎ ‎است(همان ص۳۵۳) @erfaneamali
بیان حضرت امام خمینی در مورد منزل یقظه(۳): ‏‏اول قدم این است که از این بیت، بنا بگذارید خارج بشوید. اول‏‎ ‎‏قدم این است که انسان قیام کند، قیام لله ؛ بیدار بشود، خواب نباشد‏‎ ‎‏مثل ما. ما الآن خوابیم در صورت بیدار، بیداری حیوانی است و‏‎ ‎‏خواب انسانی. ما خوابیم همه: النّاسُ نیامٌ فَإذا ماتُوا انْتَبهُوا الآن نیام‏‎ ‎‏است، خواب است، وقتی که موت حاصل شد، آن وقت تنبه پیدا‏‎ ‎‏می شود که چه هیاهویی بوده است. ‏‏[‏‏أنَّ‏‏]‏‏ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَـفِرِینَ ؛  ‎‏یعنی الآن هم محیط است، منتها چون او در خدر طبیعت است،‏‎ ‎‏آدمی است که تخدیرش کرده اند، طبیعت تخدیرش کرده است،‏‎ ‎‏ادراک نمی کند. وقتی که این تخدیر برداشته بشود، می بیند که همه‏‎ ‎‏آتش شد. باید از این راه رفت، چاره نیست، ما را می برند؛ منتها ما‏‎ ‎‏را از آن طرف می برند. باید خودمان بیدار بشویم و از آن راه‏‎ ‎‏مستقیمی که باید برویم، برویم. باید تحت تربیت انبیا واقع‏‎ ‎‏بشویم. ( تفسیر سوره حمد ) @erfaneamali
بیان حضرت امام خمینی در مورد منزل یقظه(۴): ‏‏اکنون امثال ما در حجابهای ظلمانی ـ ‏‏بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ‏‏ ـ واقعیم، دردها‏‎ ‎‏و رنجها و عذابها از این احتجاب است. و اوّل قدم که مقدّمۀ رفع‏‎ ‎‏حجب است آن است که گرایش پیدا کنیم که در حجابیم و از این‏‎ ‎‏خِدْر طبیعت که تمام وجود ما را از سرّ و عَلَن و باطن و ظاهر‏‎ ‎‏فرا گرفته به تدریج به هوش آییم و این «یقظه»ایست که بعض اهل‏‎ ‎‏سلوک، منزل اول دانسته اند، و چنین نیست بلکه این به هوش‏‎ ‎‏آمدن و بیدار شدن مقدّمۀ دخول در سیر است. و رفع همۀ حجب‏‎ ‎‏ظلمانی و پس از آن نورانی، وصول به اوّل منزل توحید است.( ‏‏28 / 9 / 66‏ ) @erfaneamali
بیان حضرت امام خمینی در مورد منزل یقظه(۵): تا کی می خواهید در خواب غفلت به سر برید، و در فساد و تباهی‏‎ ‎‏غوطه ور باشید؟ از خدا بترسید؛ از عواقب امور بپرهیزید؛ از‏‎ ‎‏خواب غفلت بیدار شوید. شما هنوز بیدار نشده اید؛ هنوز قدم اول‏‎ ‎‏را برنداشته اید. قدم اول در سلوک «یقظه» است؛ ولی شما در‏‎ ‎‏خواب به سر می برید؛ چشمها باز و دلها در خواب فرو رفته است.‏‎ ‎‏اگر دلها خواب آلود و قلبها بر اثر گناه سیاه و زنگ زده نمی بود،‏‎ ‎‏اینطور آسوده خاطر و بی تفاوت به اعمال و اقوال نادرست، ادامه‏‎ ‎‏نمی دادید. اگر قدری در امور اخروی و عقبات هولناک آن فکر‏‎ ‎‏می کردید، به تکالیف و مسئولیتهای سنگینی که بر دوش‏‎ ‎‏شماست، بیشتر اهمیت می دادید ( کتاب جهاد اکبر ) @erfaneamali
درس شرح منازل السائرین استاد خانجانی زمان: شنبه ها ساعت ۴ الی ۵ مکان: خ جمهوری میدان سپاه ابتدای بلوار شهید اخلاقی پلاک ۱۲ موسسه فرهنگ وتمدن توحیدی طبقه ۳ مدرس ۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیان حضرت امام خمینی در مورد منزل یقظه(۶): بدان که اول منزل از منازل انسانیت منزل یقظه و بیداری است ...‏‎ ‎‏انسان تا تنبه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر‏‎ ‎‏و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و‏‎ ‎‏حصول مقصد ممکن است، «عزم» برای او حاصل نشود و دارای‏‎ ‎‏اراده نگردد. و هر یک از این امور دارای بیان و شرحی است که به‏‎ ‎‏ذکر آن اگر بپردازیم، به طول انجامد.‏ و باید دانست که از موانع بزرگ این تیقظ و بیداری، که اسباب‏‎ ‎‏نسیانِ مقصد و نسیانِ لزوم سیر شود و اراده و عزم را در انسان‏‎ ‎‏می میراند، آن است که انسان گمان کند وقت برای سیر وسیع‏‎ ‎‏است؛ اگر امروز حرکت به طرف مقصد نکند، فردا می کند؛ و اگر‏‎ ‎‏در این ماه سفر نکند، ماه دیگر سفر می کند. و این حال طول امل و‏‎ ‎‏درازی رجا و ظن بقا و امید حیات و رجای سعۀ وقت انسان را از‏‎ ‎‏اصل مقصد، که آخرت است، و لزوم سیر به سوی او و لزوم اخذ‏‎ ‎‏رفیق و زاد طریق باز می دارد؛ و انسان بکلی آخرت را فراموش‏‎ ‎‏می کند و مقصد از یاد انسان می رود. و خدا نکند که انسان سفر‏‎ ‎‏دور و دراز پر خطری در پیش داشته باشد و وقت او تنگ باشد و‏‎ ‎‏عُدّه و عِدّه برای او خیلی لازم باشد، و هیچ نداشته باشد، و با همه‏‎ ‎‏‏وصف از یاد اصل مقصد بیرون رود. و معلوم است اگر این نسیان‏‎ ‎‏حاصل شد، هیچ در فکر زاد و توشه بر نیاید و لوازم سفر را تهیه‏‎ ‎‏نکند؛ و ناچار وقتی سفر پیش آید، بیچاره شود و در آن سفر افتاده‏‎ ‎‏و در بین راه هلاک گردد و راه به جایی نبرد. ( چهل حدیث ۱۷۵_۱۷۴ ) @erfaneamali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢بیان در مورد منزل (۴): ‏‏اکنون امثال ما در ـ ‏‏بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ‏‏ ـ واقعیم💯، دردها‏‎ ‎‏و رنجها و عذابها😣 از این احتجاب🌑 است. و 1⃣اوّل قدم👣 که مقدّمۀ رفع‏❌‎#  ‎‏حجب است آن است👌 که گرایش پیدا کنیم که در حجابیم و از این‏‎ ‎‏خِدْر طبیعت که تمام وجود ما را از سِرّ و عَلَن و باطن و ظاهر‏‎ ‎‏فرا گرفته به تدریج به هوش آییم🤔 و 👈این «یقظه»ایست که بعضِ اهل‏‎ ‎‏سلوک، منزل اول☝️ دانسته اند، و چنین نیست بلکه این به هوش‏‎ ‎‏آمدن و بیدار شدن👀 مقدّمۀ دخول در سیر 🛣است. و رفع همۀ ‏_ ‎‏ظلمانی و پس از آن نورانی☀️، وصول به اوّل👌 منزل توحید است.( ‏‏28 / 9 / 66‏ ) @erfaneamali💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─━━━━⊱💖﷽💖⊰━━━━━─ در خصوص (۳): 📚شرح کاشانی بر برترى منازل السائرین بر بیشتر کتابهاى عرفان عملى, موجب شده که بسیارى از عارفانِ بنام, شرحهایى بر آن بنویسند. یکى از بهترین این شرحها, شرح کمال الدین عبدالرزاق کاشانى (متوفى736ق) است. پرورش یافتن شاگردانى چون قاضى سعید قمى و قیصرى در مکتب عرفان عملى و نظرى ملاعبدالرزاق, خود دلیل تبحّر و تضلّع اوست.📖 فلسفه از آنجا که موجب تقویت فکر و اندیشه🤔❗️ است 👌بسیار اهمیت دارد چراکه توحید را بر برهان استوار داشته و جواب✅ اشکالات را مى دهد, با این وجود موجب آرامش دل نمى گردد. ملاصدرا که افتخار فلاسفه اسلام است, در مقدمه اسفار مى گوید: من از خداوند بسیار استغفار مى طلبم که مقدارى از عمر خود را صرف مطالعه آراى متفلسفان و جدلیین از اهل کلام کردم… و سرانجام زمام امر خود را به خدا و رسول واگذار نمودم)7 علامّه طباطبایى ـ رضوان الله علیه ـ نیز پس از عمرى مطالعه فلسفه, به عرفان واقعى که همان قرآن است, روى آورد. کمال الدین عبدالرزاق کاشانى نیز از آن گروه است که جایگاه اصلى را در عرفان و نه قیل قال مى دانند. وى (اصطلاحات الصوفیه) را با این خطبه آغاز کرده است: (حمد خداى را که با منّ خود ما را از علوم رسمى نجات داد و به برکت دیدن, ما را از زحمت نقل و استدلال بى نیاز کرد و از قیل و قالى که فایده ایى در آن نیست, رهایى بخشید و ما را از جنگ و جدال مصون نگه داشت, زیرا اینها شبهه و شک و ضلالت را بر مى انگیزند). و در نامه به علاء الدوله سمنانى, درباره وحدت وجود مى گوید:(… چون خود به این مقام نرسیده بودم, هنوز دل قرار نمى گرفت تا بعد از وفات شیخ الاسلام مولانا و شیخنا نورالملة والدین عبدالصمد نطنزى, مرشدى که دل بر او قرار گیرد, نمى یافت. هفت ماه در صحرایى که در آن آبادانى نبود, در خلوت نشست و تقلیل طعام بغایت کرد تا این معنى بگشودو بر آن قرار گرفت و مطمئن شد و الحمدلله على ذلک). اما در باب مذهب او: جناب آقاى بیدارفر پس از نقل کلامِ برخى از صاحبنظران, درباره مذهب او مى گوید:(بهتر است به جاى تکفیر و توهین یا نقل اقوال تراجم نویسان, به کلمات خود صاحب ترجمه رجوع شود تا مذهب او مشخص گردد), آن گاه خود شواهدى از کلام کاشانى بر شیعه بودن او آورده است (ر.ک. مقدمه شرح منازل السائرین, ص23). تورّقى اجمالى در کتاب تحفة الاخوان فى خصائص الفتیان براى محقّق با انصاف کمترین تردید و شکى در شیعه اثناعشرى بودنِ عبدالرزاق کاشانى باقى نمى گذارد. دقّت فوق العاده کاشانى در متن و توضیحات او براى حلّ مشکلات وتسلط او بر متون فارسى و عربى همراه با ذوق سرشار عرفانى و قلمى جذاب و روان, موجب شده که شرح او بر منازل السائرین, کتاب درسى بعضى از دانشگاهها قرار گیرد. او خود در ویژگیهاى این شرح مى گوید: (نسخه هاى منازل السائرین متفاوت و عبارتهاى آنها گوناگون بود و اشتباه و تحریف در برخى از آنها روشن و در برخى دیگر مبهم بود و سبب تحیّر و شک مى گردید و صحیح و محرَّف قابل تشخیص نبود, تا اینکه به لطف خداوند نسخه مصحّحى که بر شیخ ـ قدَّس الله روحَه ـ قرائت شده و اجازه اى به خط شریف او بر آن بود, به دستم رسید. تاریخ کتابت آن, سال 475ق. بود. متن کتاب را با آن تصحیح کرده و آسوده خاطر به شرح آن پرداختم و آن را به منزله اذن شیخ براى خود در شرح کتاب دانستم.) (ر.ک: شرح منازل السائرین, ص622).❇️ کاشانى از آنجا که هنگام نوشتن این شرح, از شرح تلمسانى کاملاً متأثر بوده, همه مزایا و محاسن شرح او را نیز گاه در قالب تلخیص و گاه به عنوان توضیح (علاوه بر فواید بسیارى که خود بر آن افزوده) در کتاب خود آورده است. شرح تلمسانى تصحیح آقاى عبدالحفیظ منصور در تونس چاپ شده است. جناب آقاى بیدارفر پیش از چاپ مجدّد آن, شرح کاشانى را تصحیح کرد و در مقدمه تحقیق خود ضمن مقایسه, به موارد تفاوت آن دو شرح, اشاره کرد. یکى از نقایص شرح تلمسانى آن است که نه خطبه کتاب را توضیح داده است و نه متن آن را آورده است. اما در شرح کاشانى این نقیصه وجود ندارد و از صفحه دوازده تا بیست وچهار شرح او اصلاً در کتاب تلمسانى یافت نمى شود. @erfaneamali💢 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━━─