به رسم ادب روزمونو با سلام
بر سرور و سالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع میکنیم
اَلسلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الـحسین
وعلی اصحاب الحسین
🎀@delbrak1🎀
💠دعای امام سجاد(علیه السلام)
🔸امام سجاد (علیه السلام ) :
اللَّهمَّ أَوْسعْ عَلَیَّ مِنْ حَلَالِ رِزْقِکَ وَ أَفِضْ عَلَیَّ مِنْ سَیْبِ فَضْلِکَ نِعْمَةً مِنْکَ سَابِغَةً وَ عطاءً غیرَ مَمْنُونٍ؛ خدایا روزى مرا از رزق حلال خود وسیع گردان و از باران فضیلت بر من فرو ریز و نعمتى پیوسته و عطایى بى منت بمن بده.
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
🌸🍃🌸🍃🍃🍃 #داستان_زندگی_من ماجرای دزدی شوهرم از من .👇👇👇
🌼🍃ماجرای دزدی شوهرم ازمن ...
من دختری بودم که در هفت سالگی بعد از طلاق پدر و مادرم به پدرم داده شدم .
این معامله ناخوشایند بدترین روزهای عمرم را برای من و برادرم که پنج سال داشت رقم زد ...
🌼🍃من برای اینکه آینده خوبی داشته باشم با جدیت تمام درس می خواندم تا عمرم به شانزده سال رسید ، اما پدرم مرا به ازدواج مردی در آورد که ده سال از خودم بزرگتر بود ، پدرم برای این ازدواج از من هیچ نظری نپرسید و من نیز معترض نشدم . زیرا این تنها راه نجات من از آن زندگی بود .
🌼🍃شوهرم انسان خوبی بود و تنها عیبی که داشت این بود که مرا از درس خواندن باز داشت .
من موافقت کردم .. و خودش به شغل آزاد یعنی رانندگی و حمل و نقل پرداخت و در جده زندگی خود را شروع کردیم ...
من برای او دو دختر و یک پسر به دنیا آوردم .
.
🌼🍃زندگی ما اینچنین می گذشت که پدرم فوت کرد و ثروت زیادی برای من به ارث گذاشت .
🌼🍃شوهرم با ارث من کنار دریا یک ویلای زیبا خرید ... بدین ترتیب حرص و طمع او را گرفت و مرا گول زد ، او به من گفت که همه داراییم را به نام او کنم زیرا به خاطر وکالت و کارهای دیگر .. بهتر است که همه چیز به اسم یک مرد باشد .
علاوه بر ویلا زمینی نیز خرید و همه چیز خود را به قصر ویلایی که ساخته بودیم انتقال داد ...
🌼🍃من خیلی خوشحال بودم واحساس می کردم یک ملکه هستم .
تا روزی از روزها اتفاقی رخ داد که مثل صاعقه وجودم را نابود کرد ..
شوهرم زن دوم گرفته و او را به خانه مان آورده بود !!!
🌼🍃همهٔ خوشحالیم به غم واندوه تبدیل شد ...به گریه افتادم .. او با تمام بی شرمی گفت اینجا خانه من است اگر خوشت نمی آید در باز است می توانی بروی !!
🌼🍃من با وجود وکیل و پی گیری های برادرم نتوانستم کاری از پیش ببرم .. و چیزی که مانده بود دعواهای پوچ و اهانتهای او و همسرش برای من بود ...
بنابراین بچه هایم را برداشتم و به ریاض و نزد مادرم برگشتم .. مدتی را فقط در یک اتاق تنها گذراندم و با کسی حرف نمی زدم ، مادرم که استادی بزرگ بود با دوستش دکتر نفیسه حرف زد و او به دیدارم آمد
🌼🍃کمکهای دکتر نفیسه مرا از آن حالت بد روحی در آورد .
وقتی که بهتر شدم به فکر ادامه تحصیل افتادم . به دانشگاه وارد شدم و به درجه خوبی نائل آمدم . سپس برای تکمیل تعلیمات پزشکی ام راهی آمریکا شدم . الحمدلله همه چیز برایم آسان تمام شد و توانستم به اهدافم برسم...
🌼🍃نه سال در آنجا تدریس کردم . حتی به فکرم هم نمی رسید که یک روز به وطنم باز گردم و خود را از خاطرات تلخ گذشته ام کاملا دور کرده بودم . تا اینکه روزی مادرم به دیدنم آمد و فرزندانم را نیز با خود آورده بود ..
🌼🍃به خاطر مادرم به وطنم بازگشتم در حالیکه گواهینامه جراحی زیبایی داشتم در بزرگترین بیمارستان حکومتی در ریاض مشغول به کار شدم . واین از فضل پروردگارم بود .بعد از یکسال برای یک دوره مهم به بریتانیا رفتم و ماندنم در آنجا نیز یکسال طول کشید...
🌼🍃یکی از روزها من و چند دکتر را برای یک مورد فوری فرا خواندند برای عمل دو نفر که اعضایشان در حادثه رانندگی قطع شده بود ، آنها را هشت ساعت عمل کرده و بخیه زدیم .
سپس از اتاق عمل بیرون آمدم .... از حال آنها پرس و جو کردم . پرسنل بیمارستان پرونده آن دو نفر را به من دادند وقتی به آن نگاه کردم شوکه شدم و گذشته ام جلوی چشمانم آمد !
آن دو نفر که آنها را جراحی کرده بودیم آنها کسی جز شوهر سابقم و زنش نبودند !!
🌼🍃سبحان الخالق ، خداوندی که جزا عقاب آنها را پیش من آورده بود !!
🌼🍃بعد از اینکه حالشان بهتر شد شوهرم مرا شناخت و از من عذر خواهی کرد به خاطر همه بلاهایی که سرم آورده بود ..
او گفت : مرا ببخش و نفرینم نکن به خدا قسم که مرگ را به چشمان خود دیدم ...
گفتم چطور نفرینت کنم درحالیکه رب العالمین تو را اینگونه نزد من آورد ؟!
به شرطی که اموالم را به من باز گردانی تو را خواهم بخشید .
او رفت و خانه را فروخت و همه چیز را به من بازگرداند حتی بیشتر از حقم را ..
🌼🍃حمد وسپاس برای خداوندی که حقم را به من بازگرداند اگر چه بعد از سالها ...
🎀@delbrak1🎀
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🍂🍃
🌸
#آموزش_عشوه_گری
#خانوما_بدونن
خونه مامان شوهر..سعی کنین تو پذیرایی کردن کمک بدین..افرادی ک پذیرایی میکنن بیشتر تو ذهن میمونن
ب موهاتون تنوع بدین..ی بار باز..ی بار بسته..ی بار خرگوشی با تم کودکانه...ی بار فر..صاف و....
حتما واسه خودتون ژل بهداشتی ..کرم مرطوب کننده ..داشته باشین
ب خودتون احترام بذارین تا دیگران بهتون احترام بذارن
🔹وقتی مهمون دارید ب هیچ عنوان به ساعت نگاه نکنید
موقع روبوسی خیلی اروم برخورد داشته باشین..
🔹همیشه پولاموون صاف و مرتب تو کیف بذارین..
خیلی شیکه
ب لحن حرف زدن و طرز بیان مجریهای Tvحتما دقت کنین
تیپ یکنواخت نداشته باشین مدام تغییر بدید.. رسمی.. اسپرت... راحتی.. خانومی
🔹جلوی دیگران مهربونیتونو نسبت ب شو هر 100برابر کنین.. و زن خوب بودنتونو
🔹قبل از حرف زدن بدونین چرا میخاین صحبت کنید.. حرفی که زدنش نقره است.. ممکنه نزدنش طلا باشه.. قبلش ب این موضوع فک کنین
🔹توی بحثهای چند نفره شلوغ کردن و بلند بلند حرف زدن جالب نیست
حجم غذایی ک میکشین تو بشقاب خیلی مهمه..
🔹از این تاتو اماده ها استفاده کنین.. روی بازو.. دور ناف.. پشت گردن یا کتف یا هرجا همسرتون خوشش میاد
تو مهمونی هاپیش مسن تر از خودتون نشینین.. معمولا پیش دخترا باشین تا کم سن تر ب نظر برسین و امروزی تر
شاد و پرانرژی تر باش
🎀@delbrak1🎀
#سیاست_های_خانومی
از زن دیگر تعریف کردن ممنوع❌
هیچوقت و هرگز جلوی همسرتون از خانم، دوست یا آشناتون تعریف نکنید !
واااای فلانی چقد خوشگله چه رقصی میکنه !
خیلی خوش تیپه
خیللللی باحاله
و .... 👈این کارتون هم باعث میشه همسرتون نسبت به اون فرد حساس شه هم باعث میشه وجهه شما تحت تاثیر قرار بگیره.
اصلا درست نیست جلوی همسرتون از کس دیگه ای تعریف کنید ،البته به همین میزان بدی گفتن و تخریب دیگران هم درست نیست !
اصلا سعی کنید با همسرتون درباره خودتون حرف بزنید فقط چه خوبی بگید چه بدی روی افکار همسرتون تاثیر میذاره
❌خوبی گفتن اگر از یه زن باشه شوهرتونو نسبت به اون علاقمند میکنه
❌ اگه از یه مرد باشه شوهرتونو نسبت به اون متنفر میکنه و رفتار شوهرتون با شما هم تغییر میکنه
🎀@delbrak1🎀
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#سیاست_های_رفتاری
"به جای «زهر» به کام هم «عسل» بریزیم!"
🔹 چقدر خوبه وقتی به هم میرسیم به جای اینکه بگوییم: «چقدر پیر شدهای» بگوییم: «دلم برایت تنگ شده بود».
🔸 به جای آنکه بگوییم: «صورتت چروک برداشته» بگوییم: «از با تو بودن لذت میبرم»
🔹 به جای آنکه بگوییم: «چقدر چاق شدهای» بگوییم: «تو دوست خوبی هستی»
🔸 به جای آنکه بگوییم: «چقدر لاغر و ضعیف شدهای» بگوییم: «دوست دارم تو را بیشتر ببینم»
🔹 همه ما از گرفتن انرژی منفی بیزاریم، پس اگر انتظار دریافت انرژی مثبت داریم باید همان نیرو را بدهیم تا همان را پس بگیریم.
🔸 به ما چه که فلانی چرا بچهدار نمیشود؟! به ما چه که چرا فلانی لباسهای جدید نمیخرد؟! به ما چه که فلانی چرا هنوز همان ماشین را دارد؟! به ما چه که فلانی چرا از همسرش جدا شده؟!!!
🔹 همه ما خط قرمزهایی داریم که دوست نداریم کسی از آنها رد شود. پس از خط قرمزهای دیگران رد نشوی
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
قسمت اول سلام ادمین جان...من مینویسمتا عبرتی بشه برای دختران نوجوان کانالتون..قلبم درد میکنه وقتی
قسمت دوم
داستان یک رسوایی از دختر کانالمون قسمت دوم
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃
درسته ساده بودم ولی اونقدر ها هم ساده نبودم که تمام حرفهاشو گوش کنم...
گفتم نه نمیتونم بیام...گفت تو قراره زنم شی دوست دارم کمی خلوت کنیم...گفتم اکر داداشم بفهمن منو میکشن...
اونروز توی روستا جلسه کارآفرینی بود و همه اهالی میرفتن حسینیه روستا تا باهم صحبت کنن...
خونه و روستا خلوت بود...بلاخره نتونستم بر نفسم غلبه کنم و شیطون فریبم داد...با کلی ترش و لرز از کوچه باغ ها و کوچه پس کوچه ها رفتم...
توی مسیر تمام به این فکر میکردم که آبروی پدرم میره اگر کسی منو ببینه ولی بعدش میگفتم فرهاد منو دوست داره و میاد خواستگاریم....
خلاصه به هر سختی بود رسیدم دم در خونش...قلبم مثل گنجشگ میزد...همینکه رفتم فورا فرهاد دررو باز کرد که برم داخل و در رو بست...تا اونموقع هنوز دستش به دستم نخورده بود....
ادامه دارد...
🎀@delbrak1🎀
#خانومها_بخوانند
🔵با لباس راحتی جلو مادرشوهرتون اینا ظاهر نشین.بذارین یکم رودربایستی بینتون بمونه
✅هیچوقت ارزش کارتونو با جملاتی مثل نه بابا کاری نداشت٬یا وظیفه بود پایین نیارین.یه لبخند مهربون کافیه😊
🔷👌آدم هرچی پرتذکرتر⬅️بی تأثیرتر
پس به موقع چیزی رو گوشزد کنین.☝️هرچی بیشتر بگین تاثیرش کمتره
👌وقتی شوهرتون تو جمع داره صحبت میکنه بهش توجه کنین و طوری که متوجه بشه حرفاشو تایید کنین
❇️اگر شوهرتون قدر کار کردنتو نمیدونه بیشتر کاراتونو بذارین وقتی خونس انجام بدین تا به چشم خستگیتونو ببینه!
🔵همیشه چندتا لباس راحت و یا لباس خواب برا موقع خوابتون داشته باشین و حتما جلو شوهرتون عوض کنین.موهاتونو شونه بزنین و کرم مرطوب کننده به دست و پاتون بزنین.
بذارین باور کنه که کنار یه ملکه میخوابه👸
🎀@delbrak1🎀
#همسری_کنیم
مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند ،بلکه همسرند
نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند
ما نباید برای خودمان زندگی کنیم ، بلکه باید برای #همدیگر زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم
وقتی همسر شدیم
باید همسری کنیم
نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم
فرق نمیکند
چه زن و چه مرد
در همه زمینه ها ، گفتگو ،
برنامه ریزی ، همکاری ،
کار منزل ،بیرون رفتن ،خرید ،
همه چیز با همکاری هم
🎀@delbrak1🎀
📌زوج های خوشبخت چیکار می کنن که خوشبختن؟
🔸 اونها اگر از چیزی ناراحت باشن با هم حرف میزنن از حرف زدن نمیترسند
امکان نداره اگر چیزی ناراحتشون کنه سکوت کنند.
🔹اونها تصورات واقعی راجع به عشق و توقعات شون نسبت به هم دارند
میدونند که رابطه و زندگی بالا و
پایین داره توقع ندارند همه چیز
همیشه بی نقص باشه...
🔸اونها از اینکه بدونند جایی اشتباه کردند فرار نمیکنند و روی ضعف هاشون
کار میکنند و اشتباهات رو می پذیرند
و با همه وجود میخوان به رابطه
سالم رو شکل بدهند.
🔹وقتی از هم معذرت خواهی می کنند سعی میکنند در عمل هم اشتباهاتشون
رو تکرار نکنند چون میدونند معذرت خواهی در کلام کافی نیست
🔸عشق احترام و توجه متقابل به هم دارند
چون میدونند رابطه یک طرفه
سرانجامی نداره و باعث خستگی
و گسستگی ارتباط میشه.
🔹هر رابطه ای میتونه اصول خودش رو داشته باشه ولی این موارد زیربنای هر
رابطه سالم هست همه می تونند عاشق
بشن ولی اگر به عشق رسیدگی نکنه هر عشقی دوام نداره چون عشق محافظت و تلاش میکنند
🎀@delbrak1🎀
#همسرداری
🔴 یه آقای نرمال فهمیده
➕به غیراز مخارج منزل ، همیشه ماهانه یه مبلغ مشخصی برای خانمش در نظر میگیره بدون اینکه هر ماه خانمش مطرح کنه🌿👌
➕ همیشه برای تفریح دونفره وقت میذاره و حواسش هست ۲۰ نفر و دنبال خودش راه نندازه🌿👌
➕ اجازه نمیده هیچ کس پشت سر همسرش حرف بزنه و بدگویی کنه و خودشم همیشه عزت واحترام خانمش و داره🌿👌
➕ مسایل مالی رو با همدیگه مدیریت میکنند حساب پس انداز مشترک دارند🌿👌
➕وقتی زنگ میزنند جایی دعوتش کنند سرخود قبول نمیکنه، میگه اجازه بدید از خانمم بپرسم🌿👌
➕ هیچ وقت بدون اطلاع مهمون دعوت نمیکنه قبلش با خانم هماهنگ میکنه ومشورت میگیره🌿👌
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
قسمت دوم داستان یک رسوایی از دختر کانالمون قسمت دوم 🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃 درسته ساده بودم ولی اونقدر ها هم
قسمت سوم
داستان یک رسوایی از دختر کانالمون قسمت سوم
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
همینکه منو کشوند داخل خونه...درروقفل کرد وگفت خوش اومدی مهسا....
خیلی میترسیدم و تازه فهمیدم چه حماقتی کردم خواستم برگردم ولی یه لیوان آب داد دستم و گفت تو قراره زنم بشی چرا اینقدر استرس داری؟
یعنی تو بهم اعتماد نداری؟؟
گفتم چرا؛ولی الان نباید میومدم خوب اومدم تو منو دیدی حالا باید برگردم تا داداشم نیومده...
گفت بشین کمی حرف بزنیم..سعی میکرد بهم نزدیک شه ولی نمیدونم چرا اون لحظه ازش بدم میومد...حس خوبی بهش نداشتم..
احساس میکردم فریبم داده...وگرنه مردی که دختری رو دوست داشته باشه هیچوقت بهش نمیگه بیا خونه خالی...
وای که اگر بابام میرسید...داشتم سکته میکردم...
فرهاد گفت حداقل دستتو بده گفتم نه باید برم...با عصبانیت نگاهم کرد و گفت باشه برو...
اومدم بیرون ولی ای کاش همونجا داخل اون خونه نحس میمردم و هیچوقت بیرون نمیومدم....
ادامه دارد...
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
قسمت سوم داستان یک رسوایی از دختر کانالمون قسمت سوم 🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 همینکه منو کشوند داخل خونه...د
قسمت چهارم
رسوایی دختر کانالمون در روستاشون قسمت چهارم
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃
با دیدن صحنه ی روبروم سرم گیج رفت و نزدیک بود بیفتم زمین...
یکی از زنهای روستا که همیشه فضولی میکرد با چندتا از خانمهای روستا جلو در وایساده بودند و مثل اینکه منتظر من بودند...
اون زن فضوله گفت دیدین راست گفتم..ای وای آبروی روستا رو برد..دختر یدالله با معلم روستا ای وای و صد وای...
همه زنها با حالت چندشی نگاهم میکردند کمی در رو باز کردم تنها امیدم فرهاد بود که ازم حمایت کنه به هر حال من رسوا شده بودم..
یکی از زنها رفت مادرمو خبر کنه..با ترس برگشتم پیش فرهاد..اونم بدتر از من هول شده بود و موهاشو چنگ میزد...گفتم توروخدا بگو چیکار کنم؟؟
گفت نمیدونم نمیدونم برای من خیلی بد میشه..من معلمم ناسلامتی..
گفتم برای تو بد میشه برای من نمیشه؟؟
گفت تو اگر آبروتو دوست داشتی که نامه بازی نمیکردی..بشین ببینم باید چیکار کنم...
باور نمیکنید به ثانیه نکشید اطراف خونه شلوغ شد و سرصداها بلندتر میشد...
صدای داداشامو شنیدم و کوبیدن در...با لگد به در حمله میکردند و نعره میزدند...
ادامه دارد..
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
قسمت چهارم رسوایی دختر کانالمون در روستاشون قسمت چهارم 🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃 با دیدن صحنه ی روبروم سرم گیج
قسمت پنجم
رسوایی دختر کانالمون در روستاشون...قسمت آخر
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃
فرهاد با ترس در رو باز کرد...داداشام اومدن داخل و بدون هیچ حرفی افتادن به جون فرهاد ومن...
اینقدر کتک میزدند که مرگ رو جلو چشمهام دیدم...بدنم خونین شده بود..... مردهای روستا اومدند و داداشام رو از اونجا بیرون کردند...
بزرگ روستامون یه تف انداخت صورت فرهاد و گفت فردا همین موقع عقدتونه و دستشو میگیری از این روستا میرین...
اونشب توی اون خونه نحس با یکی از مردهای روستا موندیم و فرداش عقدمون شد...اونروز بابام اجازه نداد مادرمو ببینم...
عروس شدم..عروسی که بجای رخت سفید عروسی لباس خونی تنش بود و صورتش پر خون بود...در وحشتناکترین حالت ممکن عروس شدم...
بعد از عقد با فرهاد از روستامون رفتیم شهر خونه مادرش...یک خونه کوچیک که هرروز طعنه کنایه های مادرشوهر و شوهرمو باید بشنوم...
انگ ه.رزگی بهم میزنن و تا حرفی میزنم از شوهرم تا مادرشوهرممیگن توی هر...ز...ه خفه شو😔
5ساله خانوادمو ندیدم...فرهاد ازم متنفره و مثل یک موجود چندش بهم نگاه میکنه..
دیشب هم صحبت زن دوم گرفتن براش بود...
من موندم و داغ ننگی که تا ابد روی پیشونیمه و یکعمر حسرت وپشیمانی...
خانم لطفا برای دخترهای کانالتون قرار بدین....برای من گناهکارم دعا کنید😔😔
ادمین:خدای من چقدر بد😔
🎀@delbrak1🎀
هر روز به رسم ادب ماه محرم
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ
🏴عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ
🏴 عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما
🏴 بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا
🏴جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ
🏴اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🏴 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🏴وَعلے اولاد الحسين
🏴 وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🎀@delbrak1🎀
❤💑❤
💞برای احیای روابط خود تلاش کنید:
♥ عشق مثل خیلی چیزهای دیگه میزان و اندازه داره، با تکرار اشتباهات از درجات عشق کم نکنیم! بی توجهی و بی اهمیت بودن به خواسته های همدم مان ' ایجاد فرصت سواستفاده برای دیگران است! احترام به شوهر و حفظ غرور او تعریف از توانایی های او و تامین نیازهای جنسی او امتیازات عشقی شما را افزون می کند!
♥ همچنین توجه به ظاهر و احساسات زن ، تاکید بر دوست داشتن او، ایجاد امنیت همه جانبه بعنوان تکیه گاه مطمئن بر امتیازات عشقی مرد می افزاید، دعواها و مشاجرات کوچک را با لج بازی و بحث بیخودی بزرگ نکنید! خنده و شوخی را ابزاری برای از بین بردن دعواهای کوچک استفاده کنیم! زخم های کوچکی که در دل همدم خود با اشتباهات مان ایجاد کردیم را ببینیم و برای ترمیم آنها تلاش کنیم! منتظر همدم مان نباشیم ، شاید او هم مثل شما منتظر قدم اول از طرف شماست! یادمان باشد همدم ما برای ما و مال ماست، هر کاری برای او میکنیم برای خود و زندگی خودمان میکنیم!!
♥یک شاخه گل ، یک چای خوشرنگ ، به آغوش کشیدن، یه بوسه، یه جمله ی جدید و زیبا ، یک دوست دارم گفتن ، می تواند به امتیازات عاشقانه و امنیت زندگی مان بیفزاید!!
اگر روابط خود را تا حد روزهای اول آشناییمون احیا کنیم ، به بالاترین احساسات عشق دوباره دست پیدا میکنیم!!
🎀@delbrak1🎀
#سیاستهای_رفتاری
#احترام_به_همسر
🔵هیچوقت فراموش نکنید که بی احترامی به همسر بی احترامی به شما و خانواده ی شماست.
توی جمع یه جوری رفتار کنید که هیچکس جرأت نکنه به همسرتون بی احترامی کنه✅
👈اگه این اتفاق افتاد محترمانه از همسرتون دفاع کنید
👌یادتون نره رفتار خود آدمه که رفتار دیگران را در برخورد با ما شکل میده👌
اگر خودتون با همسرتون غیر محترمانه صحبت کنید خب #طبیعیه که دیگران هم بدتر از شما برخورد میکنن و شأن زندگی مشترکتون میاد پایین
✳️همیشه از خصلت ها و خوبی همسرتون تعریف کنید حتی اگه خصلت مثبت نداره!!!!
❌(خیلیم زیاده روی نکنید که زندگیتون تو چشم بیاد در حد معمول باشه،،یه جورایی یعنی پشت سر شوهرتون پیش هیچکس حرف نزنید)
این👆باعث میشه جایگاه همسرتون پیش دیگران بره بالا و همسرتون هم اعتماد به نفسش بره بالا و در نهایت👈انرژی های مثبتش وارد زندگی خودتون میشه
🎀@delbrak1🎀
بعضیا بودنشون حال زمین رو خوب می کند
از اون بعضیا باشیم
🎀@delbrak1🎀
#سیاست_زنانه
✴️💕 #رئیس بازی ممنوع !😐
#خانمهای عزیزم با شوهرتون اصلا دستوری صحبت نکنین
⚠️ اولا اینکه مردها از اینکه از خانم شون دستور بشنون خوششون نمیاد
☝️ #دوما اینکه دستوری صحبت کردن از لطافت زنانه تون کم میکنه.
😱😒 از حرف هایی مثل؛
عزیزم،
ممکنه ،
میشه ،
لطف میکنی ... 😏
استفاده کنین.
استفاده از این کلمات حرفتون رو موثر میکنه 💕
🎀@delbrak1🎀
#روانشناسی
سعی کنید با افراد بدبین تا جایی که ممکن است رابطه دوستی نداشته باشید.
5⃣ راه تشخیص افراد بدبین:
🔸 تئوری توطئه دارد
فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهای اطراف شان شك دارد. از نظر او دیگران غیر قابل اعتمادند.
🔸 فراموش نمی کند:
فرد بدبین كینه ای است و به راحتی از گناه دیگران نمی گذرد. او سخت می بخشد و وقتی هم ببخشد یك عمر خطای شخص خاطی در یادش هست.
🔸 سرد و تنها است:
افراد بدبین دوستان صمیمی كمی دارد چرا که دركی از صمیمیت ندارد
🔸مانند یک کاراگاه است:
فرد بدبین دائم در حالت آماده باش است و به چیزهای خیلی ریز و پیش پاافتاده با دقت یك كارآگاه توجه می كند و واكنش نشان می دهد.
🔸نازک نارنجی است:
اشخاص بدبین حساس اند.
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#ماهچهره قسمت سی و ششم احسان هر روز به کارهاش اضافه میشد و یه شب بوی سیگار میداد شب بعد بوی.... گ
#ماهچهره
قسمت سی و هفت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃
از طلعت که سراغ میگرفتم هیچی نمیگفت و فقط میگفت بی خبرم حبیب دیگه از اون روز به این شهر برنگشته.احسان بعد از این که نرگسو به دنیا اوردم طبق عادتش دیگه زیاد سراغ من نمیومد و یاد گرفته بود نیاز هاشو با بقیه ی زن ها برطرف کنه. مریم اونقدر ازش میترسید که شب ها موقع خواب در اتاقشو قفل می کرد و کل روز هم از کنار من تکون نمیخورد.گذشت تا یکی از شب هایی که احسان مثل همیشه مست به خونه اومد. دیگه منو مریم یاد گرفته بودیم وقتی درو پشت سرش محکم میبنده یعنی حال خوشی نداره و قراره روزگارمونو سیاه کنه.اون شب هم مثل همیشه وقتی احسان وارد خونه شد منو مریم از سر جامون بلند شدیم و خودمونو مشغول کردیم.نادر خواب بود و مریم نرگسو توی گهوارش گذاشت و دوباره به سالن برگشت. من فنجون های چاییمونو جمع کردم و مریم برای احسان چایی و میوه اورد.بعد رو به من کرد و گفت خانم اگه کاری ندارین من برم بخوابم دیگه بهش شب بخیر گفتم و خودمم به سمت اتاق خوابمون راه افتادم که احسان از جاش بلند شد. در حالی که تلو تلو میخورد چند قدم بلند به سمت مریم برداشت و دستشو گرفت و گفت کجا خوشگله.مریم شروع به لرزیدن کرد و سعی میکرد دستشو از دست احسان در بیاره ولی موفق نمیشد. جلو رفتم و دست احسانو گرفتم و گفتم احسان حالت خوب نیست بیا بریم اتاقمون بخوابیم. دستشو از دستم بیرون کشید و دوباره به مریم خیره شد و گفت خیلی وقته تو نختم. مریم با چشم های ملتمسش بهم خیره شده بود و با نگاهش خواهش میکرد نجاتش بدم. دوباره به سمت احسان رفتم و با صدای بلند تری گفتم احسان بهت میگم ولش کن چیکار به اون داری بیا بریم اتاقمون من که هستم.احسان با پشت دست تودهنی بهم زد که چند قدم عقب رفتم و روی زمین افتادم.
🎀@delbrak1🎀