#هرروزیک_آیه
✨قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا
✨وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ
✨ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۶۴﴾
✨بگو خداست كه شما را از آن
✨تاريكيها و از هر اندوهى مى رهاند
✨باز شما شرك مى ورزيد (۶۴)
📚سوره مبارکه الأنعام
✍آیه ۶۴
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨✨
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ
✨✨✨✨✨✨✨
💠و از ميان مردم كسانى اند كه مى گويند به خدا ايمان آورده ايم
💠پس هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار شوند، شکنجه و آزار مردم را مانند عذاب خدا شمارند
💠و هر گاه ظفر و نصرتی از جانب خدایت رسید گویند: ما هم با شما (و هم آیین شما) بودیم.
💠آیا خدا بر آنچه در دلهای خلایق است داناتر نیست؟
✨✨✨✨✨✨
💠 سوره عنکبوت ✨ آیه 10 💠
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#هر_روز_یک_آیه_قرآن
🦋 لکَيْلا تَأْسَوْا عَلي ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ
ترجمه: این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد!
آیه 23 سوره حدید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃﷽🌸🍃
🔻حَلال و طَیِّب🔻
✍ قرآن کریم به ما دستور میده، رزقِ «حَلال و طَیِّب» بخوریم:
🕋 یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا (بقره/168)
💢 ای مردم! از نعمتهای حلال و پاکیزهای که در زمین است بخورید.
⁉️ امّا فرق بینِ «رزقِ حَلال» و «رزقِ طَیِّب» چیه؟!🤔
«طَيِّب»👈 به چيزهای پاکیزهاى گفته میشه كه با طبع و سرشتِ آدمی سازگار باشه، و حواسّ و نفسِ انسان از اون لذّت ببره.
😊 یعنی «دلچسب و طبعپسند» باشه..
⁉️ امّا #حلال و #حرام به چه معناست؟!
«حَل»👈 به معنای گشودن و باز کردن است. در زبانِ فارسی هم میگیم حل کردن مسائل.
«حَلّ العُقدَة»👈 يعنی گرهگشایی كردن.➰
«حَلال»👈 یعنی چیزی که حقِّ دیگران در اون نیست، و با حقوقِ دیگران مزاحمتی نداره..
بعبارت دیگه، هیچ گِرِهی در اون نیست، و اتّفاقاً گرهها رو باز میکنه.🔑
«حرام»👈 یعنی چیزِ گرهدار، چيزی كه از اون منع شده..
مثلاً «لقمهی حرام»، لقمهای است که در زندگی، گرهها و مشکلاتی رو برای فرد ایجاد میکنه.➿😰
با این توضیح فرق بینِ «رزقِ حَلال» و «رزقِ طَیِّب» مشخص شد:👇
❌ ممکنه غذایی #طیب و پاکیزه باشه، ولی #حلال نباشه.
👈 مثل برنج، یا نون، یا گوشتِ گوسفند، یا هر غذای پاک دیگهای که از راه دزدی یا رشوه یا... به دست اومده باشه. #طیب و پاکیزه هست، ولی #حلال نیست.
❌ و برعکس، ممکنه غذایی #حلال باشه، ولی #طیب نباشه. و مطابقِ طبع، و سازگار با بدنِ انسان نباشه.
👈 مثل چیبس و پُفک و فستفود و... که #حلال هستند، ولی #طیب نیستند.
حَلال👈 یعنی پاکِ تشریعی. در شریعت و دین پاک است.
طیّب👈 یعنی پاکِ تکوینی. در عالمِ طبیعت پاک است.
✅️ هر چیزی که #حلال هست، یعنی #مجاز هستیم که بخوریم.
❌ ولی سفارش نشده که حتماً بخوریم.
قرآن به ما دستور میده اون حلالهایی رو بخوریم که #طیب باشند، یعنی با بدنِ ما سازگار باشند.😊
☝️ مثلاً در بینِ چهارپایان، گوشتِ خیلی از چهارپایان برای ما #حلال هست، ولی همهشون #طیب نیستند.
ما رو سفارش کردند که گوشتِ گوسفند🐑و گاو🐄 و شتر🐪 بخوریم. چون اینها #طیب و پاکیزه هستند.
☝️ اگر میخوایم رُشدِ معنوی بکنیم باید #غذا_خوردن خودمون رو درست کنیم، و فقط غذاهای «حلال و طیّب» بخوریم.
به همین خاطر در دعاها به ما یاد دادند که بگیم:
🤲 اللَّهُمَّ ارْزُقْنا رِزْقاً حَلالًا طَيِّباً واسِعاً.
خدایا! رزق و روزیِ ما را حلال، طیّب و پاکیزه، و وسیع قرار بده.
الهی آمین🙏
#معارف_قرآن، #غذا، #غذا_خوردن، #رزق، #روزی، #رزق_و_روزی، #حلال، #حرام، #لقمهی_حلال، #لقمهی_حرام، #طیب، #پاک، #پاکیزه.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
✅گردوی بی مغز
✍مـلا مهرعلی خـویی ، روزی در کوچه دید دو کـودک بر سـر یک گردو با هم دعوا میکنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشـم دیگری را با چـوب کور کرد. یکی را درد چشـم گرفت و دیگـری را ترس چشـم درآوردن . گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند
ملا گردو را برداشت و شکست ودید، گردو از مغز تهی است، شروع کرد به گریه کردن. سوال کردند تو چرا گریه میکنی؟ گفت دو کودک ازروی نادانی و حس کودکانه، بر سر گردویی دعوا می کردند که پوچ بود و مغز نداشت
دنیا هـم همینه ، مثل گـردویی بـدون مغز! که بر سر آن می جنگیم و وقتی خسته شدیـم و آسیب به خـود و یا دیگران رسـاندیم و پیر شدیم ، چنین رها کرده و برای همیشه می رویم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅هفت بهشت زندگی!
1⃣بهشت اول: «آغوش مادریست که با تمام وجود بغلت کرد و شیرت داد!»
2⃣بهشت دوم: «دستان پدریست که برای راه رفتنت با تو کودکی کرد.»
3⃣بهشت سوم: «خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد.»
4⃣بهشت چهارم: «معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیاش هم سن تو شد تا یاد بگیری.»
5⃣بهشت پنجم: «دوستیست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند!»
6⃣بهشت ششم: «همسرتوست که با تمام وجود در کنار تو معمار زندگی مشترکتان است. گویی دو شاخه از یک ریشهاید.»
7⃣بهشت هفتم: «فرزند توست که خالق زیباییهای آینده است...»
👌آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم اما بهشت همین حوالیست...
💥مادرت را بنگر؛ پدرت را ببین؛ خواهر یا برادرت را حس کن؛ به معلمت سر بزن؛ دوستت را به یاد بیاور؛ همسرت را در آغوش بگیر و فرزندت را ببوس... یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت! بهشت را با همه قلبت حس کن! بهشت همین نزدیکیست...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ #استاد_شجاعی
🔥 جهنم ؛
به آنان که اهلِ ورزش نیستند ؛
نزدیکتر است از آنچه که ؛ میپندارند!
#موشن_گرافیک
✨﷽✨
✅تعصب داشته باشید
✍امیرالمومنین امام علی علیهالسلام فرمودند: شيطان، دشمن خدا و پيشواى متعصّبها و سرسلسله متكبّران است. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص نیست از سالهاى دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتى تكبّر، همه را نابود كرد. چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگرى همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند؟!
...اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، در اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهاى خوب تعصّب داشته باشيد. همان كردارى كه انسانهاى با شخصيّت، از يكديگر پيشى مىگرفتند، يعنى اخلاق پسنديده، بردبارى به هنگام خشم فراوان، و كردار و رفتار زيبا و درست، و خصلتهاى نيكو.
پس تعصّب داشته باشید در حمايت كردن از پناهندگان و همسايگان. تعصب داشته باشید در وفادارى به عهد و پيمان. تعصب داشته باشید در اطاعت كردن از نيكىها، سرپيچى از تكبّر و خود پسندىها. تعصب داشته باشید در تلاش در جود و بخشش، خود دارى از ستمكارى و خونریزی. تعصب داشته باشید در انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم و پرهيز از فساد در زمين؛ تا رستگار شويد.
📚خطبه 192 نهجالبلاغه(ترجمه دشتی)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅هفت بهشت زندگی!
1⃣بهشت اول: «آغوش مادریست که با تمام وجود بغلت کرد و شیرت داد!»
2⃣بهشت دوم: «دستان پدریست که برای راه رفتنت با تو کودکی کرد.»
3⃣بهشت سوم: «خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد.»
4⃣بهشت چهارم: «معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیاش هم سن تو شد تا یاد بگیری.»
5⃣بهشت پنجم: «دوستیست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند!»
6⃣بهشت ششم: «همسرتوست که با تمام وجود در کنار تو معمار زندگی مشترکتان است. گویی دو شاخه از یک ریشهاید.»
7⃣بهشت هفتم: «فرزند توست که خالق زیباییهای آینده است...»
👌آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم اما بهشت همین حوالیست...
💥مادرت را بنگر؛ پدرت را ببین؛ خواهر یا برادرت را حس کن؛ به معلمت سر بزن؛ دوستت را به یاد بیاور؛ همسرت را در آغوش بگیر و فرزندت را ببوس... یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت! بهشت را با همه قلبت حس کن! بهشت همین نزدیکیست...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🌟 زنگ تفکر
✍پس از درگذشت پدر، پسر، مادرش را به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت میکرد. یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش در حال جان دادن است! پس با شتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
از مادرش پرسید: مادر چه میخواهی برایت انجام دهم؟ مادر گفت: از تو میخواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری، چون آنها پنکه ندارند و یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند با تعجب گفت: داری جان میدهی و از من اینها را درخواست میکنی؟و قبلاً به من گلایه نکردی؟!!!
مادر پاسخ داد: بله فرزندم! من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم و عادت کردم، ولی میترسم وقتی فرزندانت در پیری تو را به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی.....!!!!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿🌺﷽🌿🌺
#حکایت
🔴قدر عافیت
✍ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﻰ ﺑﺎ ﻧﻮﻛﺮﺵ ﺩﺭﻛﺸﺘﻰ ﻧﺸﺴﺖ ﺗﺎ ﺳﻔﺮ ﻛﻨﺪ، ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻧﻮﻛﺮ اولین ﺑﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﻯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻰ ﺗﺎﺑﻰ میکرد
ﻫﺮﭼﻪ ﺍﻭﺭﺍ ﺩﻟﺪﺍﺭﻯ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﻧﮕﺮﻓﺖ، ﻧﺎ ﺁﺭﺍﻣﻰ ﺍﻭ ﺑﺎﻋـﺚ ﺷﺪ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﺷﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻢ ﺯﺩ، ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ ﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﭼﺎﺭﻩ ﺟﻮﯾﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﻜﻪ ﺣﻜﯿﻤﻰ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﻫﻰ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ
ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ چگونه؟ ﺣﻜﯿﻢ ﮔﻔﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺪﻩ ﻧﻮﻛﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ بیاندﺍﺯﻧﺪ. ﺍﻭ ﺭﺍ داخل ﺩﺭﯾﺎ انداختند . ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﻏﻮﻃﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﯾﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ کمکم ﻛﻨﯿﺪ ، ﻣﺮﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﯿﺪ
دست او ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺑـﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﺸﺘﻰ آوردﻧﺪ . ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﻛﺸﺘﻰ ساکت ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﯾـﮕﺮ ﭼﯿﺰﻯ ﻧﮕﻔﺖ . ﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺣﻜﯿﻢ ﺗﻌﺠﺐ ﻛﺮﺩﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺣـﻜﻤﺖ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﺭ ﭼﻪ ﺑـﻮﺩ ﻛﻪ غلام ﺁﺭﺍم ﮔﺮﺩﯾﺪ؟
ﺣﻜﯿﻢ پاسخ داد ﺍﻭ ﺭﻧﺞ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﭽﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭﻗﺪﺭ سلامتی در ﻛﺸﺘﻰ ﺭﺍ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﺴﺖ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻗﺪﺭ ﻋﺎﻓﯿﺖ ﺭﺍ کسی ﺩﺍﻧـﺪ ﻛﻪ ﻗﺒﻼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ بلا ﮔﺮﺩ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•