فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣❣❣
🌼🍃#قرائت_قرآن_کریم📖 در حضور ترامپ رئیس جمهوری آمریکا
🌼🍃 #قرائت_قرآن_کریم امروز با حضور ترامپ و هیات دولت امریکا برای آرامش و استمداد از خداوند جهت رفع مشکل کرونا
❣ "امام محمد مجید" به نمایندگی از مسلمانان آمریکا در مراسم دعا به مناسبت آغاز به کار ترامپ شرکت کرد و قران خواند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣❣❣❣❣❣❣
روزه داران مه قـرآن
#رمضان نزدیڪ است
روبه پایان شده شعبان
#رمضان نزدیڪ است
مستی و فیض سـحر
منتـظر عـشّاق است
ماه پر برڪت یـزدان
#رمضان نزدیڪ است
#اللهم_رب_شهر_الرمضان🌺🍃
ماه مهمانی خــــــدا
پیشاپیش برشما مبارک🌺🍃
╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ღೋ ═════╗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی استاد عالی
💠موضوع: اثر بیتفاوتی به گناه دیگران
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام علی علیه السلام
مردم در دنیا دو گروهند: گروهی تنها برای دنیا تلاش میکنند و دنیایشان آنان را از آخرتشان بازداشته است. نسبت به بازماندگان خود از فقر وحشت دارند ولی از فقر خویش (برای جهان دیگر)، خود را در امان میدانند. از این رو عمر خود را از در منافع دیگران فانی می سازند (و دست خالی به آخرت می روند) گروه دیگر برای آنچه بعد از دنیا است تلاش میکنند سهم آنان بدون نیاز به کار و کوشش فراوان از دنیا به آنها میرسد چنین کسانی هر دو سود را برده اند و هر دو سرا را با هم مالک شده اند. آنها در درگاه خدا آبرومندند و هرچه بخواهند خداوند از آنها دریغ نمی دارد.
📔 نهج البلاغه حکمت۲۶۹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅چشم در برابرچشم
✍در تاریکی شب دزدی به خانه پیرزنی می خزد .هنگام عبور از کنار دیوار میخ طویله ای که به دیوار کوبیده شده به چشم دزد فرو می رود.
صبح زود دزد برای شکایت از نابینا شدن یک چشمش به نزد پادشاه عادل زمان می رود و ماوقع راشرح می دهد. پادشاه دستور می دهد پیرزن را آماده کنند و برای اجرای عدالت یک چشم وی را از کاسه در آورند. پیرزن با ناله می گوید که پیری رنجورم وتوان کوبیدن آن میخ به دیوار را ندارم . میخ را آهنگر شهر ساخته وخود او آنرا بردیوار کوبیده است. اگر مقصری هست من نیستم. پادشاه دستور می دهد که آهنگر شهر را حاضر کرده و برای اجرای عدالت یک چشم او را کور کنند.
آهنگر به زاری می افتد ومی گوید من اهنگرم و برای سربازان شما سلاح وشمشیر و خنجر و نیزه می سازم. من برای اینکار به هردو چشم خود نیاز دارم . اگر مرا کور کنید تکلیف سلاح سربازان شاه چه می شود. شاه می پرسد پس پیشنهاد تو برای اجرای عدالت چیست؟ آهنگر می گوید من کسی را میشناسم که به یک چشم بیشتر نیاز ندارد و او همان شکارچی شماست.او هنگام شکار یک چشم خود را می بندد ومعلوم است که به یک چشم بیشتر نیاز ندارد.
پادشاه بلافاصله دستور حاضر کردن شکارچی را می دهد. شکارچی نیز به عجز و لابه می افتاد و توضیح می دهد که من شکارچی مخصوص شماهستم .من اول باید بتوانم با دوچشم شکار را خوب ببینم و موقعیت را بسنجم و سپس تیر در کنم. این کار با یک چشم امکان پذیر نیست.
پادشاه که دیگر کلافه شده بود به او می گوید که من تو را می بخشم بشرطی که بتوانی یکی را برای اجرای عدالت به ما معرفی کنی. شکارچی فورا می گوید آن شخصی که در بارگاه برای شما نی مینوازد، هنگام نواختن هر دوچشمش را می بندد. پس اگر برای اجرای عدالت هم یک چشم او از کاسه در آورده شود کسی زیانی نخواهد دید. موسیقیدان نی نواز را حاضر می کنند و بدون بحثی یک چشمش را از کاسه در می آورند که مردمان آسوده بخوابند که عدالت اجرا شده است.
📚برگرفته از نمایشنامه "چشم در برابرچشم" اثر زنده یاد غلامحسین ساعدی
↶【به ما بپیوندید 】↷
______________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سلام به هواپیمای ماه مبارک رمضان نزدیک می شوید ارام ارام ساک ها را ببندید گذرنامه هاتون چک کنید مهر ویزا حتما خورده باشد تا از پرواز جا نمانید هنوز چند روزی فرصت دارید
شماره پرواز ✈️ ۱۴۴۱ هجری
مقصد ما به سوی مغفرت و رضایت خداست.👑
مدت زمان پرواز 30روز🌅 میباشد.
👌ودر طول روز 15 تا16 ساعت پرواز✈️ خواهیم کرد
☝در طول پرواز ، گناه کردن غیبت و،،، ممنوع⛔ میباشد.
👪از مسافرین محترم خواهشمندیم کمربند ایمان ✨و پرهیزگاری 💥خود را در طول پرواز بسته نگه دارند.
💥📓💥خلبان پرواز قرآن کریم
💦 همه فرشتگان سفر خوشی را برای شما آرزومند هستند💦
❤با آروزی موفقیت شما مسافران عزیز همراه با صبر و تقوی تا إن شاء الله به سلامت به مقصد که همان رضایت خداوند باشد برسیم.🏆
پیشاپیش ماه رمضان مبارک🌹
🔴چگونه مرگ آسان می شود؟
.
ذکر " یا اسمع السامعین، یا ابصرالناظرین، یا اسرع الحاسبین و یا احکم الحاکمین " یکی از اذکاری است که فضیلتهای بسیار زیادی برای انسان به همراه دارد و یکی از فضیلتهای آن اینکه جان دادن را آسان میکند.تلاوت سوره زلزال هم می تواند سکرات موت را آسان کند. هر کسی مدام به قرائت این سوره بپردازد خداوند در لحظه جان دادن فرشتهای را بر بالین او میفرستد و آن فرشته از طرف خدا دستور دارد که لحظه جان دادن را برای انسان آسان کند چرا که آن فرد همواره به یاد خدا بوده است.
📚کتاب «منازل الآخره» شیخ عباس قمی
╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ღೋ ═════╗
✨﷽✨
✅داستان بسیار شنیدنی نان و حلوای امام حسین ع و نفس حق شیخ جعفر
✍ دیگر مردم به او میگفتند "ملا کتابی" ، هیچ مطلبی در ذهنش نمی ماند، هرکار میکرد حفظ نمی شد، منبر هم که میرفت از روی کتاب برای مردم روضه میخواند،یک شب از همین طعنه ها دلش شکست، خیلی گریه کرد، متوسل شد به آقای بی کفنش ، حسین علیه السلام، همان شب خواب آقایش را دید.
در خواب خودش را در صحرای کربلا دید، خیمه های اصحاب سیدالشهدا علیه السلام برپا بود، رفت بسمت خیمه ی شاه، اذن ورود خواست، صدای مهربانی دعوتش کرد به داخل خیمه ، وارد شد،سلام کرد و جواب شنید، آقا تحویلش گرفت ، بیا اینجا، نشست کنار پسر زهرا، پیرمرد لشکر هم در خیمه بود، حبیب بن مظاهر
حضرت به حبیب فرمود: حبیب! آب که نداریم ، برای شیخ جعفر نان و حلوایی مهیا کن، نان و حلوا را آوردند، میل کرد، میگفت بعد از بیداری هم طعمش در دهانم بود، انگار غذای بهشت بود، از رویای شیرین پرید، صبح شد، حس میکرد تمام علوم را فرا گرفته است، کتابش را کنار گذاشت، پا منبری هایش روز بروز بیشتر میشدند ، نفسش شد دم عیسی...
📙 روایتی آزاد از رویای صادقه ی عالم عالیقدر شیخ جعفر رحمه الله علیه
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#نصیحت_پدر_به_پسر
✍روزی پدری هنگام مرگ فرزندش را فراخواند و گفت فرزندم تو را چهار وصیت دارم و امیدوارم که در زندگی به این چهار توجه کنی : اول اینکه اگر خواستی ملکی بفروشی ابتدا دستی به سرو رویش بکش و بعد بفروش دوم اینکه اگر خواستی با فاحشه ای باشی سعی کن صبح زود به نزدش بروی. سوم اینکه اگر خواستی قمار بازی کنی سعی کن با بزرگترین قمار باز شهر بازی کنی. چهارم اینکه اگر خواستی سیگار یا افیونی شروع کنی با آدم بزرگسالی شروع کن
مدتی پس از مرگ پدر او تصمیم گرفت خانه پدری که تنها ارث پدرش بود را بفروشد پس به نصیحت پدرش عمل کرد و آن ملک را با زحمت فراوان سروسامان داد پس از اتمام کار دید خانه بسیار زیبا شده و حیف است که بفروشد پس منصرف شد. مدتی بعد خواست با فاحشه معروف شهرباشد .طبق نصیحت پدر صبح زود به در خانه اش رفت.اما چون صبح زود بود و فاحشه فرصت نکرده بود آرایش کند دید که او بسیار زشت است و منصرف شد مدتی بعد نیز خواست قمار بازی کند.پس از پرسوجوی فراوان بزرگترین قمار باز شهر را پیدا کرد.دید او در خرابه ای زندگی میکند و حتی تن پوش مناسبی هم ندارد.وقتی علتش را پرسید قمارباز بزرگ گفت همه داراییم را در قمار باخته ام.....در نتیجه از این کار هم منصرف شده و به عمق نصایح پدرش پی برد
اما زمانی که دوستانش سیگار برگی به او تعارف کردند که با آنها هم دود شود بیاد وصیت پدر افتاد و نپذیرفت تا با مرد پنجاه ساله ای که پدر یکی از دوستانش بود شروع کند ولی وقتی او را نزدیک به موت یافت که بر اثر این دود کردنها و مواد مخدر بود خدا را شکر کرد که او آلوده نشده وبه پدر رحمت فرستاد .
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام علی علیه السّلام:
عبادت کنندهای که عبادتش از روی فهم و دانایی نباشد، مانند الاغ آسیاب است که فقط به دور خودش میچرخد و از جای اولش دور نمیشود. دو رکعت نماز شخص دانا، بهتر از هفتاد رکعت نماز شخص نادان است. زیرا وقتی فتنه و تباهکاری به شخص دانا روی میآورد، او به وسیله دانش خود، از آن بیرون میرود. ولی وقتی فتنه به جاهل و نادان رو میآورد، او را به دلیل نادانیاش گمراه میکند.
📚بنادر البحار، جلد ۱، صفحه ۱۲۴
به نقل از جلد اول بحارالانوار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✍در ماه مبارک رمضان چند جوان، پیرمردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد...
به او گفتند: ای پیرمرد مگر روزه نیستی؟! پیرمرد گفت: چرا روزهام، فقط آب و غذا میخورم!!! جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟ پیرمرد گفت: بله، دروغ نمیگویم، به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم، با کسی با دشنام سخن نمیگویم، کسی را آزرده نمیکنم، چشم به مال کسی ندارم و... ولی چون بیماری خاصی دارم، متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزهدارش کنم. بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟ یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود، به آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمیخوریم!
💥ماه رمضان بر همه آنان که چشم و دل و زبان و رفتار و کردارشان در خدمت خلق خداست و زمین را، آب را، و گل و سبزه و دیگر موجودات را آسیب نمیرسانند؛ مبارکباد.
🌸حلول ماه مبارک رمضان بر
مسلمانان جهان مبارک باد🌸
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در وصیتی به امام علی علیهالسلام فرمود:
ای علی! سه خصلت است که در دنیا و آخرت از بزرگواریهای اخلاقی شمرده میشود: اینکه از کسی که به تو ستم نموده درگذری و با کسی که از تو بریده پیوند بر قرار کنی و در برابر کسی که با تو نادانی نموده بردباری به خرج دهی.
📚 وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۱۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅ مستحبی ترین عمل روز جمعه
✍صبحانه ات را که میل کردی، فرصتی از امروز را تا قبل از ظهر به حمام رفتن و انجام غسل جمعه اختصاص بده، حتما امام زمانت هم این مستحب را انجام میدهد در این ساعتها ، آخر جد بزرگوارشان رسول اکرم ص به داماد بی نظیرش علی بن ابی طالب علیه السلام خیلی به این عمل سفارش کردند.فرمودند حتی به قیمت اینکه برای خریدن آب مجبور باشی غذای آنروزت را بفروشی... با همان غسل جمعه ات هم نیت زیارت سیدالشهدا ع از راه دور کن هم نیت غسل نشاط ، دلت نشاط میگیرد وقتی از حمام بیرون می آیی ، سیمت وصل می شود،احساس قرب میکنی،آخر گره زده ای عملت را به عمل امام زمانت...
📚برداشتی آزاد از کتاب مفاتیح الجنان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#سواد_زندگی
✍هر ویروسی برای آنکه خودش را تکثیر کند به بدنی محتاج است، به میزبانی که پذیرایش باشد. ویروس اگر بر در و دیوار بماند و کسی به او دست نزند، سرانجام از بین خواهد رفت.هر رذیلتی نیز به بدنی محتاج است، به تنی که آن را در خود جا بدهد. دروغ اگر روی زمین افتاده باشد و کسی آن را بر ندارد، خواهد مرد. اما دروغ را که در دهان می گذاری جان می گیرد؛ دروغ را که می گویی زنده می شود و خودش را می سازد و تکثیر می کند و سرایت می کند از این دهان به آن دهان
نفرت اگر روی زمین افتاده باشد، خودش خواهد مرد اما وقتی آن را بر می داری و در دلت می گذاری، از تو تغذیه می کند تا بزرگ شود. حیات او ممات تو خواهد شد. تنت میزبان نفرت می شود.او تمام تو را می خورد تا زنده بماند. تو هر روز متنفرتر و متنفرتر و متنفرتر می شوی تا نفرت جان بگیرد. تو می میری تا نفرت زنده بماند. حسادت هم همین است، خشمگینی و کینه ورزی و بدخواهی و حیله گری و دسیسه چینی و بی رحمی و بد اندیشی هم همین طور است. همه شان بدن می خواهند، میزبان می خواهند. جسمی می خواهند تا آن را بخورند، روحی می خواهند تا سوارش شوند. آنها تنت را می خورندروحت را می خورند، قلبت را می خورند، جانت را می خورند. بعدها جنازه ات را هم خواهند خورد.
حالت خوش نیست؟ شاید که بیماری. بدنت را نگاه کن، روحت را، جانت را، روانت را، قلبت را، بین کدام رذیلت در تو جا خوش کرده است. ببین میزبان کدامینی ؟
خوب بودن، ماجرای ترس از دوزخ و طمع بهشت نیست. قصه ثواب و عقاب نیست. شریعت نیست، طریقت هم نیست خوب بودن همان عقلانیت است همان سلامت است. خوب بودن این است که نگذاری رذیلت ها در تنت تکثیر شونداین است که نگذاری روحت میزبان ناراستی ها باشد. حالت خوب می شود اگر جانت مزرعه پلشتی ها نباشد
↶【به ما بپیوندید 】↷
________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
❤️ رفیقوکامل کیست؟
✍امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: کسی کـه تمام شرایط را داشته باشد رفیق کامل است و الا به همان اندازه درجه دوستی او کم میشود، و اگر هیـچ یک از آنها را نداشت اساساً نام دوست نمی توان بر او گذاشت.
اول اینکه ظاهر و باطنش یکی باشد. آنچه نسبت به تو ابـراز میدارد در دل نیز همان باشد.
دوم این که خوبی تو را خوبی خود بداند و بـدی تو را بدی خود ، آبروی تو را آبروی خود بداند
سوم اگر در وضع #مالی اش بهبودی حاصل شد و به ثروت دست یافت یا به مقـامی رسید رفتارش با تـو تغییر نکند؛
چهارم این که به اندازه توانایی وقدرتش از مساعدت و همراهی با تو #مضایقه نکند ؛ و پنجم تو را در روز گرفتاری وبدبختی بهدست فراموشی نسپارد وتنهایت نگذارد.
📚منبع: وسائل الشیعه،جلد 12،صفحه146
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🌹 اسرار وضو 🌹
✍آیت الله جوادی آملی: معنای وضو گرفتن - شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد: شستن صورت در وضو یعنی خدایا هر گناهی که با این صورت انجام دادم آن را شستو شو میکنم که با صورت پاک به جانب تو عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم . شستن دستها در وضو یعنی خدایا از گناه دستشستم، و گناهانی را که با دستم مرتکب شدهام، دستم را تطهیر میکنم . مسح سر در وضو یعنی خدایا از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پروراندهام سرم را تطهیر میکنم و آن خیالهای باطل را از سر به دور میاندازم . مسح پا یعنی خدایا من از جای بد رفتن پا میکشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام دادهام تطهیر میکنم . اگر کسی بخواهد نام مبارک حق تعالی را بر زبان آورد، باید دهان را تطهیر کند . مگر میشود انسان با دهان ناشسته نام خدا را ببرد، باید دهان را با آب مضمضه کند و بشوید .
این گوشه ای از اسرار وضو گرفتن است . اگر ما میبینیم از نماز و عبادت لذت نمیبریم برای آن است که به این اسرار آشنا نیستیم . آنها که از عبادت لذت میبرند چیزی را به این عبادت تبدیل و تعویض نمیکنند
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تلنگر
قلـــب انسان
همانند حوضی است ڪه چهار
جویبار، همیشه آبشان در آن می ریزند...
اگر آب چهار جـویبار پاڪ باشد،
قلب انسان را پاڪ و زلال میڪنند
اما اگر آب یڪی یا دو
تا یا چهارتاے این جویبارها
آلوده باشند قلب را هم آلوده میڪنند.
جویباراول: چشم است
جویبار دوم: گوش است
جویبار سوم: زبان است
جویبار چهارم: فڪرو ذهن
📚:سیتدبیر سیتلنگر استاد رنجبر
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🔘 داستان واقعی
✍چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم. (بعنوان مسافر).آونروز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود. راننده حدودا 40 سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم. هیچی نگفت و فقط گوش میکرد. صحبتم تموم که شد گفت یه قضیهای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار 19 تومنی 12 شده بود. گفتم بفرمایید. برام خیلی جالب بود و برای شما از زبان راننده مینویسم. یه مسافری بود هم سن و سال خودم ، حدودا 40ساله. خیلی عصبانی بود. وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده گفت: چرا انقدر همکاراتون ......(یه فحشی داد) هستند.
از شدت عصبانیت چشماش گشاد و قرمز شده بود. گفتم چطور شده، مسافر گفت: 8 بار درخواست دادم و رانندهها گفتن یک دقیقه دیگر میرسند و بعد لغو کردند. من بهش گفتم حتما حکمتی داشته و خودتو ناراحت نکن. این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت حکمت کیلو چنده و این چیزا چیه کردن تو مختون و با گوشیش تماس گرفت. مدام پشت گوشی دعوا میکرد و حرص میخورد.( بازاری بود و کلی ضرر کرده بود). حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد و من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم. سن خطرناکی هست و معمولا همه تو این سن فوت میکنن. چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول میکشه. من سر پرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان ..... هستم و مسافر نمیدونست. خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان کرایه هم که هیچی!!! دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم. من اونموقع شیفت بودم و بیمارستان بودم. تازه اونموقع فهمید که من سرپرستار بخشم. اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد. گفتم دیدی حکمتی داشته. خدا خواسته اون 8 همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری. تو فکر رفت و لبخند زد. من اونموقع به شدت 4 میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده. رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم. تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود!
حکمت خدا دو طرفه بود. هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو 4میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد. همیشه بدشانسی بد شانسی نیست. ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم. اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم.
من هم به حکمت خدا فکر کردم.
↶【به ما بپیوندید 】↷
________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅ کیفر ظلم به همسر
✍تاجری بود که چشمانش درد گرفت و رفته رفته دردش شدید شد به هر دکتری که مراجعه می کرد مداوا نشد تا آنکه کور شد. بعد از مدتی با راهنمایی یکی از دوستان او را نزد جناب شیخ آوردند و از ایشان راه علاج را پرسیدند.
شیخ به آن مرد تاجر گفت: به شرطی علت و راه علاج آن را بیان می کنم که هرچه بگویم به آن عمل کنی و از آن تخلف ننمایی و ایشان هم قبول کرد. شیخ فرمود: شما خانه ای در شهر داشتید که با همسرتان در آن زندگی می کردید بعد از مدتی باغی در خارج شهر خریدید که خانه ای در وسط باغ است و منزلی را که در شهر داشتید اجاره دادید و خودتان به آن محل جدیدمنتقل شدید، خود شما صبح زود به سرکار می روید و شبها دیر بر می گردید ، ولی همسرتان که سیده است ، تنها در خانه می ماند و بسیار احساس تنهایی می کند و می ترسد هرچه هم برای بازگشت به منزل قبلی اصرار کرد شما نپذیرفتیدتا اینکه شبی دیرتر از شبهای دیگر به خانه رفتید و او خیلی ترسیده و به شما پرخاش کرده بود و شما بجای عذر خواهی او را سیلی زدید و این بیماری و نابینایی تان نتیجه و کیفر آن ظلمی است که به همسرتان کردید.
مرد تاجر که صحت فرمایش شیخ باعث شگفتی او شده بود گفت: حالا می فرمایید چه کنم؟ شیخ گفت: برو غسل توبه کن و بعد از طلب حلیّت از همسرت به همان خانۀ پیشین برگرد آن مرد گفت: آخر آن خانه را اجاره داده ام و به این زودیها مدتش به سر نمی آید. جناب شیخ مانند طبیب حاذقی نسخه دیگری برای وی تجویز کرد و دستور داد: پس باغ را اجاره بده و با پول آن جایی را در شهر اجاره کن. تاجر همین کار را کرد و با توبه و انابه به درگاه ذات باری تعالی پس از چند ماه چشمش بهبود یافت و مانند اول شد
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅داستان کوتاه
✍یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام
از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن. احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود
💥گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند
📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص111
↶【به ما بپیوندید 】↷
______________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🍀 حـرف مـردم 🍀
✍لقمان و پسرش يک مرکبي داشتند. هردو سوار شدند جايي بروند، يکي ديد گفت: بي انصافها، دو نفر آدم سوار يک حيوان شديد؟ به اين حيوان فشار ميآيد. جفتشان پياده شدند، حيوان خالي ميرفت و اينها پياده، يکي اينها را ديد و گفت: عجب آدمهاي ناداني هستيد. اين حيوان دارد خالي ميرود، سوار او شويد. چرا پياده ميآييد؟ اين دو حالت، لقمان سوار شد و پسر پياده آمد. يکي ديد و گفت: عجب آدم بي انصافي هستي. اين بچه پياده بيايد و تو آدم به اين بزرگي و سر حالي سوار مرکب باشي؟ پياده شد و خودش پياده آمد بچه را سوار کرد. يکي ديد گفت: عجب بچهي نا اهلي هستي. اين پيرمرد پياده بيايد و تو سوار شدي؟ گفت: بابا چهار حالت بيشتر ندارد. يا بايد هردو سوار ميشديم يا هيچکدام، يا تو سوار و من پياده، يا من سوار و تو پياده! هر چهار جور را مردم حرف زدند.
يعني شما هرکاري کني، ما گاهي بعضي جاها سخنراني ميرويم، مثلاً آن آقا يک ماشين شاسي بلند دارد، من غالباً سوار نميشوم. ميگويند: حاج آقا چه ماشيني داري؟ گاهي مثلاً ميگوييم: پياده برويم يا با يک ماشين ساده برويم. ميگويند: نگاه کن کلاس تواضع گذاشته است، ميخواهد بگويد: من زهد دارم. آقاي قرائتي خدا حفظش کند، ميگفت: نماز جمعه جلو مينشينيم، يک چيزي ميگويند. وسط جمعيت بنشينيم، يک چيزي ميگويند. خيلي آقا بايد حواس جمع باشد.
〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅ذکر بسیار عالی از آیت الله سید علی قاضی ره ،برای رفع همه مشکلات
✍علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم آیت الله قاضی هستند، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که: در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟
سید علی قاضی ره در جواب فرمودند:
”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی، در "دل خود و بدون آوردن به زبان "بسیار بگو:
«اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ» إن شاء الله گشایش یابد.
💥علاّمه انصاری فرمودند:من اطاعت کرم و در مواقع گرفتاری های سخت و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب و بسیار عالی گرفتم...
📚 مهر تابناک ص260
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#حکایت
💠 نصيحت امام سجاد (عليه السلام) به دلقكى بيكار
📝 امام صادق (عليه السلام) روايت مى كند: دلقكى بيكار در مدينه بود كه اهل مدينه از دلقك بازى و سخنانش به خنده مى آمدند. روزى به مردم گفت: اين مرد مرا خسته و درمانده كرد ( منظورش حضرت على بن الحسين (عليه السلام) بود ). آن گاه به مردم خطاب كرد كه هيچ كارى از كارهاى من او را به خنده نياورده و به ناچار بايد ترفندى به كار گيرم تا او را بخندانم !
📝 امام ششم (عليه السلام) مى فرمايد: روزى على بن الحسين (عليهما السلام) در حالى كه دو نفر از غلامانش او را همراهى مى كردند از منطقه اى عبور مى كردند، آن دلقك به سوى حضرت آمد و رداى مباركش را از پشت سرش ربود، دو خدمتكار حضرت او را دنبال كردند و ردا را از دستش گرفته به جانب حضرت آوردند و به دوش مباركش انداختند.
📝 حضرت در حالى كه خود را از چشم انداز آن دلقك پنهان مى داشتند و ديده از زمين برنمى گرفتند به دو خدمتكارش فرمودند: اين چه اتفاقى بود كه رخ داد ؟ گفتند: مردى دلقك است كه مردم مدينه را مى خنداند و از اين راه نان مى خورد ! امام فرمود: به او بگوييد واى بر تو ! براى خدا روزى است كه در آن روز ، بيكاران و بيعاران زيان مى كنند.
📚برگرفته از کتاب داستان های عبرت آموز اثر استاد حسین انصاریان
↶【به ما بپیوندید 】↷
____________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✅زشت ترین قسمت بدن کجاست؟!
زشت ترین قسمت بدن
بینی بد فرم یا شکم بر آمده نیست،
زشت ترین قسمت بدن
ذهنی است که پر است از
افکار منفی،خشم ،کینه
پر است از بد بینی و بی اعتمادی،
اگر ذهن آدمی زشت باشد،
با هزار عمل جراحی که برای داشتن
اندامی زیبا انجام میدهد،
ذهن او همچنان زشت خواهد بود
و او را زیبا جلوه نخواد داد.
ای کاش مانند عمل زیبایی اندام
کمی ذهنها را جراحی و زیبا میکردیم
ذهن زیبا،زندگی را برای خود
و اطرافیانش زیباتر جلوه میبخشد..!
↶【به ما بپیوندید 】↷
_________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌺
روزی محمد مصطفی صلى الله علیه و آله در باب جهاد و پاداش مجاهدان سخن مىگفت.
در این بین، زنى بپاخاست و پرسید:
آیا براى زنان هم از این فضیلتها بهرهاى هست؟
رسول خدا فرمودند:
آرى، از هنگامى که زنان باردار مىشوند، تا لحظهاى که کودکان خود را از شیر باز مىگیرند، همانند مجاهدان در راه خدا پاداش مىبرند.
و اگر در این فاصله، اجل آنان فرا رسد و مرگ ایشان را دریابد، اجر و منزلت شهید را دریافت خواهند کرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•