🧕خانُــــم بَــــــلا💞
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹 از دیار لرستانم .. 🎀 @delbrak1 🎀 🌿🌿
سلام وقتتون بخیر 😍انشالله که همیشه حال دلتون خوب و لبتون خندون باشه
من دختری ۱۹ساله هستم مجرد از دیار لرستان 😊
خانوما من تنها مشکلی ک دارم پدرمه مثلا وقتی دوستام بهم پیام میدن بابام فک میکنه ک دوس پسرمه🤦♀️یا همیشه وقتی ک عصبی میشه بهم تهمت میزنه.... همیشه با نگاهاش با طرز صحبت کردنش ب من نشون میده ک تو خرابی .... در صورتیکه ک بخدای احد واحد خداشاهده من تا حالا با هیچ پسری چشم تو چشم نشدم، حتی با پسر خاله هامم سلام عیلک نمیکنم تا این حد دختری پاکی هستم اصلا تو ذاتم نیس خوشم نمیاد از ارتباط گرفتن با نامحرم...... اما متاسفانه بابام فکرای بدی راجب من میکنه حتی نذاشت برم دانشگاه درس بخونم گف نمیخاه بری شهر اخه ما تو روستا زندگی میکنیم...
هر موقع ک باهام بحثش میشه میگه که چرا هنوز ازدواج نکردی!
ن اینکه خاستگارنداشته باشم هااا ن خاستگار زیاد داشتم چهره ام خوبه....
اما کیس های مناسبی نبودن یا بهرحال قسمت نبود..
خلاصه خانوما خیلی از بابام دلخورم الان دو روزه باهاش حرف نمیزنم دلم شکسته از حرفاش 😔مامانم میگه که باهاش اشتی کن عیب نداره باباته از حرفاش دلخور نشو اما دستم خودم نیس
اخه خیلی بهم بر میخوره کسی الکی بهم تهمت بزنه بنظرتون چیکار کنم؟ خستع شدم از دستش 😔
ممنون از همگیتون در پناه حق🥰
🎀 @delbrak1 🎀
سلام وقتتون بخیر تروخدا تو گپ قرار بده که خیلی بی قرارم سزای کارم فقط مرگه ولی چه کنم باسرنوشت تلخ😭۲۸ساله هستم ی پسر ۳ساله دارم یک ساله پیش تو تلگرام با ی پسر مجرد زبون باز آشناشدم تبدیل شد به دلبستگی و عاشقهم شدن انقد غرقش شدم که از زندگی همسرم پسرم خدام دور شدم همه جوره رابطه چند ماه پیش خواستم جدا شم خیلی از زندگی خودم سرد شده بودم ولی خونوادم قبول نکردن خودم آرایشگرم تا اینکه متاسفانه شوهرم گوشی رو ازم گرفت و همه چیز روفهمید از رو چت عکسامون فیلم رابطمون ی هفته دعوا و بعد به ظاهر بخشید منو ولی متاسفانه بعد از دوهفته خودکشی کرد 😭😭😭😭😭😭😭روم سیاه تو دو دنیا پسرخالم بود هیچ وقت ابراز نمیکرد دوسم داره مظلوم بود و ی شخصیت درون گرا من برعکس برون گرا و امروزی وقتی فهمید از رو ترحم که ابروی خونواده نره به ظاهر بخشد و منم بهش التماس کردم حماقت کردم که تا ابد خودمو نمیبخشم شرمنده دودنیا شدم اصلا فکر نمی کردم همچین کاری کنه خونوادم فهمیدن چه کنم با این بار عذاب وجدان؟ پسرم بزرگ شه چه جوابی بهش بدم؟بگم خیانت کردم بابات فهمید خودکشی کرد😭😭😭😭لعنت به من چه کنم با حماقتی که کردم آبرویی که بردم به خودکشی فکر میکنم ولی پسرم تنها میمونه نمیدونم چه کنم و اون دوست پسر نامردم روزی که بهش زنگ زدم که لو رفتیم کلا خطشو خاموش کرد عشق و حالشو کرد زندگیم از هم پاشید شوهر بدبختم فدایی خیانتم شد خوردش کردم😭😭 به خاطر آبرو رفت من موندمو ی دنیای تاریک اشک و حسرت و پشیمونی و عذاب وجدان و حرفای زننده خونوادم 😭😭😭خدا نصیبه هیچ کسی نکنه بلایی که سر زندگیم آوردم ۱۰سال از ازدواجمون میگذره 😭خیلیا شک دارم ولی در کل اکثرا فکر میکنن ما اختلاف داشتیم که شوهرم این کارو کرده به غیر خونوادم از خیانتم کسی خبردار نیست😭😭😭
🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅
🎀 @delbrak1 🎀
👸🏻#سیاست_های_خانومی
👈🏻آروم راه برید، چونتونوبالا نگه دارید، شمرده صحبت کنید☺️
👈🏻برین جلو اینه و قربون صدقه خودتون برید که چه خوش هیکلم و.. که اعتماد بنفستون بالا بره😌
👈🏻با کسی صحبت می کنید مستقیم تو چشاش نگاه کنید غیر از نامحرم ها البته😉
👈🏻سعی کنیم کاری نکنیم که بخوایم بعدش عذر خواهی کنیم.عذر خواهی کردن شاید به نظر مودبانه بیاد اما زیادیش شکوه و جلوه خانوم از دست میره👌😊
👈🏻بیش از حد با آقایی که خانمش تو جمع نشسته شوخی نکنیم مثلا برادر شوهر.مثلا انقدر که انگار خانمش تو جمع نیست یا اصلا مهم نیست.این مثل اینه که ما خیلی وقیح باشیم.اگر شوخی میکنیم یا چیز جالبی تعریف میکنیم به خانمش هم نگاه میکنه
👈🏻اگه تو مهمونی لباسی رو در میاریم مثل چادر یا پالتو تا کنیم بزاریم تو کیف یا اینکه حتما ببریم آویزون کنیم کنار خودمون جمشون نکنیم به این بهونه که میخایم زود بریم😇
👈🏻با بچه تو جمع به هیچ عنوان تربیتی تند برخورد نکنیم با همسر که دیگه جای خود داره😶
👈🏻زیادی پیش شوهراتون اه و ناله و اظهار مریضی نکنین از جذابیت میوفتین کم کم🤫
👈🏻یه نکته دیگه اینکه وقتی با همسرتون قدم میزنین و ممکنه چیزی از دستتون بیفته زمین از جمله گوشی,کلید,برگه یا...
فوری خم نشید بردارید از رو زمین بلکه این فرصتو به همسر بدین تا خم شه و براتون برداره هم شما به عنوان یه خانــــــوم اندامتونو نشکوندین که خم شین هم شوهرتون یه کاری میکنه,و بعد با یه خنده ملیح ازش تشکر کنین😃
👈🏻شبا حتمااااا قبل خواب به همسرتون شب بخیر بگین حتمااا🙋🏻♀
بزارین عادت کنه،وقی کاملا عادت کرد گاهی نگین تا خودش بگه...اینطوری حتی اگه دورم باشین قبل خواب به یادتونه😍
هدایت شده از Sara
❌ماجرای تارا دختری که عاشق پسر خاله میشه اما.....
کیارش: میخواستم یه چیزی بهتون بگم.
همه ساکت شدیم دلم بد جور شور میزد..
کیارش دست بهانه رو که کنارش نشسته بود و سرش و انداخته بود پایین تو دستش گرفت و ادامه داد
کیارش: وقتی بهانه رو دیدم انگار خدا چیزی رو که میخواستم برام آفریده و به عنوان هدیه برام فرستاده. حالا میخوام اجازه ازدواج منو بهانه رو بدید.😢😱😭😭😭ادامه داستان 👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
.
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
❌ماجرای تارا دختری که عاشق پسر خاله میشه اما..... کیارش: میخواستم یه چیزی بهتون بگم. همه ساکت شدیم د
#پل
#قسمت6
💎من وظیفه ی خودم میدونم به خاطر زحماتتون ازتون تشکر کنم.
یک دفعه کاوه بهم حمله کرد و دسته ی موی منو گرفت تو دستش و در حالیکه میخندید گفت داشتیم دختر بدجنس؟ نه به اون تعریفا ت نه به این طرز حرف زدنت.
همه میخندیدن جز کیارش که طبق معمول همیشه لبخند رو لبش بود و به صورتم نگاه میکرد.
تازه به اتاقم رفته بودم که کیارش درو باز کرد و گفت:
فردا صبح ساعت هفت آماده باش با هم میریم برای ثبت نامت.
-: چشم.
हई 📚🍷 @dastan_kootah 🍷📚 ईह
نمیدونم چرا وقتی تو چشمام نگاه میکرد قدرت هیچ کاری رو نداشتم حتی نمیتونستم درست نفس بکشم.
کیارش: چشمت بی بلا خانوم خوشگله.
گفت و از اتاق رفت بیرون بدون اینکه بدون حرف نگاه و لحنش چه به روز من آورد. اون روز بهترین روز زندگی من بود در کنار مردی که میپرستیدمش رفته بودم برای ثبت نام رشته ای که واقعا امیدی به قبولیش نداشتم. کیارش تمام کارهای ثبت نام منو کرد من فقط چند جا رو امضا کردم که نفهمیدم چی بود فقط دنبال کیارش از این ساختمون به اون ساختمون میرفتم وقتی بلاخره آخر وقت اداری کیارش گفت که ثبت نامم تموم شده یه نفس راحت کشیدم. سوار ماشین که شدیم کیارش با تمام خستگی خنده از روی لبش کنار نمیرفت.
کیارش: خوب خانوم کجا بریم؟
-: قراره کجا بریم؟ بریم خونه دیگه.
کیارش: بی ذوق مثلا امروز تو رسما دانشجو شدی نمیخوای افتخار بدی حداقل یه بستنی در خدمت خانوم دکتر آینده باشم؟
-: خواهش میکنم این افتخاره منه که در کنار شما باشم هر جا دوست دارید تشریف ببرید بنده مطیعم وهمراه.
کیارش: پس بریم.
وقتی رسیدیم بستنی فروشی منصور ساعت 5 بعد از ظهر بود هواخیلی گرم بود و یه بستنی حسابی میچسبید ولی من که برای بار اول تو چنین شرایطی با کیارش تنها بودم دلم میخواست فقط بشینمو نگاهش کنم فکر میکردم اگر ذره ای از بستنی بذارم تو دهنم میپره تو گلومو خفه ام میکنه. به هر جون کندنی بود بستنی رو به زور کیارش خوردم . تو راه برگشت بودیم که کیارش کنار یه گل فروشی پارک کرد و دسته ی بزرگی گل مریم خرید . وقتی سوار شد دسته گل رو به رف من گرفت و گفت:
-: گل برای گل . امیدوارم عمر آرزوهات مثل گل نباشه ولی عمر رسیدن به اونا کوتاهتر ازعمر گل باشه.
اشک تو چشام جمع شد من طاقت اینهمه محبت و از کیارش نداشتم. دسته گل و گرفتم و آروم تشکر کردم. کیارش از قنادی کیک خرید و رفتیم خونه شب همه رو به شام دعوت کرد و میتونم بگم اون شب زیباترین شب زندگی من بود شبی که معبودم به خاطر من جشن گرفته بود.
با شهروز حرف میزدم که کیارش و از دور دیدم سریع از شهروز جدا شدم و رفتم طرف کیارش.
-: سلام
کیارش: سلام خانوم. تازه کلاست تموم شده؟
-: آره
کیارش دقیق نگاهم کرد و گفت:
داشتیم؟
-: چی؟
کیارش: دروغ؟
-: من چه دروغی گفتم؟
کیارش: مگه با دکتر فروغی کلاس نداشتی؟
به تته پته افتادم
-: ن…آ…آره
کیارش: خوب دکتر فروغی که امروز نیومده؟
بعد نگاهی به ساعتش انداخت و گفت با حساب من شما دو ساعت و نیمه بیکار داری تو حیاط میچرخی ، چرا؟
نمیتونستم بگم برای اینکه میخواستم با تو برگردم خونه . میخواستم جایی باشم که به تو نزدیک تر باشه.
-: خوب برای اینکه موندم کتابخونه درس بخونم.
کیارش باز نگاه دقیقی به من کرد و بعد به شهروز که زیر یکی از درختای دانشکده ایستاده بود نگاه کرد و بدون اینکه حرفی بزنه راه افتاد طرف در خروجی دانشگاه و ماشینش. بدون کلمه ای حرف دنبالش راه افتادم و سوار ماشین شدم. یک ربع بود تو راه بودیم و کیارش اخمهاش تو هم بود نمیتونستم ناراحتیشو تحمل کنم . مخصوصا اینکه حس کردم اون فکر کرده من باشهروز قرار داشتم و به خاطر اون موندم. این فکر آتیشم میزد.
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
یه چیز رو میدونی عشقم؟! ..❣
اگه صدبار دیگه به دنیا بیام و صدبار بمیرم
باز هر بار انتخابم تویی تو تنها دلیل
برای نفس کشیدن منی ...
من تمام دنیا رو تو چشمای خوشگل تو میبینم
من جای تمام آدمهایی ک تو رو دیدن یا
از کنارشون رد شدی جای تمام آدمهایی
که حتی از ذهنت عبور کردن
دوستتدارم و میپرستم ...
نمیدونم اسم روزای قبل تو رو چی بذارم ولی خوب میدونم ک زندگی نبود ..
این مدت که کنارم بودی معنی زندگی و
عشق و دوست داشتن رو فهمیدم؛ تازه
فهمیدم دنیا به این بزرگی ولی اونقدر
کوچیکه که انگار تمام دنیا جمع شده تو
چشمای تو دستت رو از دستام جدا نکن
من بدون تو تو این دنیا گم میشم
بمونی برام تا ابد ...🌼♥️•
🎀 @delbrak1 🎀
🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹🪴🌹
متاهل شدن ..
شده به واژه «متاهل» دقت کنید یعنی اهل شده، کسایی که کتاب «شازده کوچولو» رو خونده باشن میفهمن منظور از اهلی شدن چیه، اهلی شدن یعنی تو برای یه نفر در دنیا یگانه باشی و اونم برای تو یگانه باشه. آیا قبل از شروع زندگی و ورود به رابطه تصمیم به اهلی شدن گرفتین؟🤍
🎀 @delbrak1 🎀
#سیاستهای_همسرداری
"چگونه نرنجیم و نرنجانیم؟!"
🔹آنچه رخ داده توصیف نمایید، نه اینکه ارزیابی یا قضاوت کنید.
🔸به جای گفتن: «هرگز مراقب بچهها نیستی!» بگویید: «بنظر میرسد امروز من فقط باید به دنبال بچهها باشم»
🔹مراقب باشید واضح صحبت کنید و انتظار نداشته باشید که شریکتان ذهنتان را بخواند.
🔸همیشه سعی کنید مودب و سپاسگزار باشید و هرگز همسرتان را سرزنش نکنید.
🔹از عبارتهای «لطفا»، «ممنون میشوم اگر...» و... استفاده کنید.
🔸همیشه از همسرتان تشکر کنید و مراقب باشید هرگز جملاتتان رنگ طعنه نداشته باشد.
#عشق #خانواده #زناشویی #تجربیات
🎀 @delbrak1 🎀
#همه_بخوونن
💕رابطه ی زن و شوهر مثل رابطه شما با خانواده تان نیست...
یادتان هست چند مرتبه با خواهرتان دعوا کرده اید؟
یادتان هست چند بار با برادرتان بگومگو داشته اید؟! ده بار؟صدبار؟هزاربار؟
هیچکدام را یادتان نیست و به دل ندارید...
با همسرتان چندبار ناراحتی داشتید؟
پنج بار؟ ده بار؟ پانزده بار؟
همه را یادتان هست...
همه را کنج ذهن دارید...
رابطه زن و شوهر حساس است...
مواظب رابطه تان باشید...
💕هميشه يادمان باشد که نگفته ها را ميتوان گفت،
ولی گفته ها را نميتوان پس گرفت ...
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ؛ شکست با کوزه است ...
دلها خیلی زود از حرفها می شکنند !
مراقب گفتارمان باشیم......
🎀 @delbrak1 🎀
💑 با این روش از خیانت همسرتان جلوگیری کنید
🔸بهترین وسیلهی دفاعی برای جلوگیری از خیانت این است که رابطهای عالی بسازید.
🔸وقتی نیازهای احساسی و فیزیکی ما در زندگی مشترک رفع شود، دیگر به رفع آنها در جای دیگر، علاقهی چندانی نشان نمیدهیم. بسنجید که تا چه میزان خواستهها و نیازهای عشقتان را رفع میکنید و برعکس.
🔸در زمینههایی که ضعف میبینید، صادقانه با شریکتان صحبت کنید و چیزهایی را که برای خوشحالی در آن زمینهی خاص به آن نیازمندید با او درمیان بگذارید.
#عشق #خانواده #زناشویی #تجربیات
🎀 @delbrak1 🎀
مثبت اندیشی چیست؟
مثبت اندیشی به معنای خود را گول زدن نیست
مثبت اندیشی به معنای ندیدن مشکلات نیست
بلکه مثبت اندیشی یعنی:
باور داشته باشید برای هر مشکلی راهی هست
باور داشته باشید راه رسیدن
به خواسته هایتان عزم و اراده خودتان است
باور داشته باشید اگر به هدفی نرسیدیم
آخر دنیا نیست
باور داشته باشید که انسان ها
قصد آزار شما را ندارند
بلکه آن ها هم مشکلات خودشان را دارند
و از همه مهم تر
باور داشته باشید که همه چیز
در دست قدرت لایزال خداوند است
از امروز تلاش کنید،
مثبت باشید،
فردی مثبت اندیش اما واقع گرا
به يقين دنيا رو يه جور ديگه خواهی ديد...
🎀 @delbrak1 🎀