با اقایی که الان همسرم هستن تو جلسه دوم صحبتامون
یهو اقا یه نگاه دوروبرشون کردن بعد چشمشون به بشقاب میوه جلوشون افتاد.
موز رو برداشتن گرفتن جلوم گفتن باهام ازدواج میکنین؟!😶
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
@khastegarybazi
یه خواستگاری برا دوستم اومده بود ،آقا پسر موقع میوه خوردن برای پوست کندن خیار از تو جورابش چاقو ضامن دار درآورده بود بیرون👩🦯
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
@khastegarybazi
واسه داداشم رفتیم خواستگاری یه دختر خانمی نپسندیدیم اومدیم بیرون.
داداشم بیرون توی ماشین منتظر ما بود،
وقتی رفتیم تو ماشین گفت همین الان یه دختر خانم رفت توی این خونه (همسایه بودن با اون دختر خانم قبلی) من پسندیدم 😶 ماهم همونجا رفتیم در زدیم و گفتیم دخترتون رو دیدیم ازشون خوشمون اومده بگید بیاد😁
عروس خانم اومدن روی حیاط وایسادن و ما رفتیم و ادامه ی ماجرا رو ...
الان هم زنداداش ماست😂
دوتاهم دسته گل دارن😁
نتیجه گیری: سخت نگیرید👌
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
@khastegarybazi
ولی دم مسئولین گرم
با قیمت دلار نمیشه ازدواج کرد
با قیمت سکه نمیشه جدا شد
کلاً راه رو بستن😂😁
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
@khastegarybazi
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیرو پیام قبلی یاد این تیکه از آقای همساده افتادم
گیر کردیم تو یه کوچه ای سرش بن بست ،تهش هم بن بست😶😂
#پیام_مخاطب
ما رفتیم تو اتاق تا باهم صحبت کنیم بنده خدا انقدر استرس داشت گفت لطفا یه صلوات بفرستید تا زبونم باز بشه
قیافه من : 😐😳😅
قیافه آقا پسر : 😂🥺🤔
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
@khastegarybazi
859.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محتوای سمی دهه هشتادیا و نودیا 😐
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
@khastegarybazi
از وقتی شنیدم که دخترا از پسرایی که حس امنیت میدن خوششون میاد،
کارت همیار پلسمو میندازم گردنم
#پسر_امن
@khastegarybazi
تو جلسه اول که رفتیم دو تایی صحبت کنیم آقا پسر پرسیدن: خوب، ترکی حرف بزنیم یا فارسی؟ گفتم فارسی.
بعدش شروع کرد ترکی حرف زدن.
منم کپ کردم 😳
نمیدونم چه جوری شوهرم شد😅
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
@khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
تو جلسه اول که رفتیم دو تایی صحبت کنیم آقا پسر پرسیدن: خوب، ترکی حرف بزنیم یا فارسی؟ گفتم فارسی. بع
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد خوندن خاطره یاد این تیکه از نون خ افتادم
دوغ با نوشابه 😂😂
#مخاطب