eitaa logo
خاطرات سمی خواستگاری
105.4هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
485 ویدیو
9 فایل
‌ ‌ • خاطرات خواستگاری خودتون رو برای ما ارسال کنید😁 👤 ادمین : @admin_khastegarybazi ‌‌‌ ‌‌‌ 💍 کانال دوم به نام ناشناس‌های ازدواجی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/569574085C8be2fd5c89 🔖 تبلیغات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات سمی خواستگاری
آخرم نفهمیدم تنهایی قوی ترت میکنه یا اینکه یار خوب تمام ماجراست؟!🦥 #پیام_مخاطب
بستگی به شرایطت داره اگر مجردی با جمله ی اول و اگر متاهلی با جمله ی دوم خودتو گول بزن. 😁
خواب دیدم شوهر من مُرده است پُوز او بر یک تریلی خورده است نیمه شب جَستم زِ خواب و باهراس گوشی ام برداشتم بهرِ تماس شارژ گوشی رفت و من هم بیخبر سر به دیواری زدم گاهی به در یادم آمد من که هستم یک پسر ازدواج و شوهرت کو؟ دربِدر بس فشار این دلار آمد به من خاطرم رفته که مَردم یا که زن
با خواستگارم رفتیم تو حیاط یه امام‌زاده که یه کم با هم صحبت کنیم 😊 همه چی خوب بود تا چشممون افتاد به پنجره یه مدرسه که به حیاط امام‌زاده باز می‌شد... تمام دخترای دبستانی مدرسه، مثلاً ۲۰ نفر، ریخته بودن پشت پنجره و مارو زیر نظر داشتن 😶😐 داشتیم حرفای آخرمونو می‌زدیم که بلند شدیم بریم، یه دفعه دخترا شروع کردن داد زدن: "یالله یالله!دوماد! عروسو ببوس! یالله یالله! " 😳😑 ما هم که از قشر مذهبی! خشکمون زده بود نمی‌دونستیم چیکار کنیم. فقط مونده بودم زمین دهن باز کنه برم توش 😰 اون بنده خدا هم رفت طرف ضریح، یه پول نذر کرد انداخت تو ضریح... ولی خب، قسمت نبود ازدواج کنیم! 😄 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام روزی که رفتیم آزمایش بدیم با همسرم، با خانواده ها بودیم . بعدش ما رو بردن جایی ناهار بدن. رستورانی که رفتیم آهنگ داشت پخش میشد منم شدیدا سردرد گرفته بودم . یه مقدار نشستم بلکه بتونم تحمل کنم اما نشد. منم سریع از جام پا شدم رفتم سمت مسئول رستوران گفتم اگه میشه این آهنگ رو قطع کنین. بعد از ازدواج همسرم گفتن اون روز مامانم و بابام بهم گفتن خیر سرت طلبه ای تو باید میرفتی میگفتی آهنگ رو قطع کنن واقعا که😒 فک کرده بودن عروسشون انقدر مذهبیه که حتی آهنگ هم گوش نمیده😁😎 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
به یک همسر جهتِ مسخره بازی در اینستا نیازمندیم! کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
همسر من وقتی قرار بود بیان خواستگاریم تو مُحرم دقیقا زمانیکه قراربود بیان برقای ما رفتن ،اونا هم اومده بودن دیدن ما برق نداریم رفته بودن مسجد محله ما روضه😶 شامشون هم گرفته بودن 😂 وقتی برق اومد تازه اومدن خونه ما🙊 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
موقعیت : وقتی خواستگار خواهرت تو آگاهی کار میکنه😂🤣
صبح همه بخیر به جز پدر مادرایی که برای تسهیل ازدواج جووناشون کاری که نمیکنن هیچ مانع هم میشن 🙃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دفعه اول میری خونه مادر شوهرت با خواهر شوهرات و جاریهات و مادر شوهرت تنها میشی بعد میای خونه پیش مامانت کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
اولین خاستگاریم با اینکه خواستگار آشنا بود و اقا پسر رو کامل میشناختم با کلی استرس و لرزش صدا گفتم خودتونو معرفی کنید🤣🤣😭😭 و اونم اسم و فامیلشو مشخصاتشو گفت🤣😂 (سوالارو از کسی گرفته بودم و اصن حواسم به اینکه چی دارم میپرسم نبود) کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
از لحاظ روحی به یه همسر نیاز دارم…😐😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi