eitaa logo
*خط به خط...
147 دنبال‌کننده
628 عکس
34 ویدیو
9 فایل
#کتاب ها خدای خطوط اند... و خطوط خدای کلمات.. و این میان... چه خبر از خدای من؟!
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌خواهم منتظر تو باشم پس باید شبیه تو شوم. خوش به حالت که زبانت را کرده‌ای زبان خدا و یقین دارم واژه‌هایی که از این زبان می‌تراود هر کدامش در آسمان به اندازۀ همۀ زمین و آسمان قیمت دارد. آقا! این چه زبانی است که هیچ گاه واژه‌ای بر او جاری نشد که بوی تمسخر از آن به مشام برسد. تو برای خنداندن دیگران نیازی نداری کسی را مسخره کنی به قدری دیدنت، بودنت، شنیدن کلامت و بویی که از پیکرت به مشام می‌رسد دل هر صاحب جانی را شاد می‌کند که دیگر احتیاجی نمی‌ماند به خندیدن‌هایی که قیمتشان خرد کردن دیگران است. چه قدر خیال مثل تو بودن شیرین است تو معنای واقعیِ هم فال و هم تماشایی می‌خندی از ته دل، می‌خندانی از ته دل و در خنده‌ها و خنداندن‌هایت جز خدا چیز دیگری موج نمی‌زند با هر لبخندی که می‌زنی و با هر لبخندی که می‌نشانی به اندازۀ عبادت اهل زمین و آسمان نامۀ عملت را پر می‌کنی از نیکی. من هم از این زندگی‌ها می‌خواهم خسته‌ام از نفس کشیدن‌های خودم. شبت بخیر راز لبخند آسمان!
ناگهان گویی چیزی او را وادار کرد به پشت سر نگاهی بیندازد.👀 برگشت. در آن میان دو چشم دید که خیره ی او بودند… چشمانی پرفریب اور ا می نگریست…👁👁 ۵۰صفحه اول کتاب جذاب نیست و زجرکش می شوید.😣😣 اما بعدش اهل خانه زجرکش می شوند تا تو را راضی کنند کتاب را زمین بگذاری.😉😉 خط به خط, همراه ما باشید🌹 🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
✍قسمتی از متن کتاب اگر از هر کسی در سراسر جزیره العرب می پرسیدی زیباروترین جوان حجار کیست؟ بی شک پاسخ می شنیدی مصعب پسر عمیر.😌😌 دخترانِ جوانِ خانواده های اعیان مکه، یکایک، هم را خبر می کردند که مصعب، جوان برازنده ی مکه از سفر تجاری باز آمده و بزودی وارد شهر می شود.😍😍 همگی دل از دست داده از زیارت این جوان رعنای عرب. هر کدام به بهانه ای از خانه بیرون می زدند و راهی بازارچه که بارانداز کاروان پدر مصعب بود.🤭 شور و لوله ای در دختران برپا بود و هر یک امیدوار به ربودن دل مصعب.😉 مصعب که هنوز دختری دلش را نلرزانده بود.🤷‍♂ خانواده های تجار و اعیان با شنیدن خبر بازگشت کاروان، به بهانه های مختلف، دختران خود را آراسته همراه خود می کردند تا بلکه نظر مصعب، سرور جوانان عرب، معطوف دخترشان شود که در اینصورت اسباب فخر و مباهاتشان می شد.😌😌 مصعب با کاروان تجاری پدر، حامل دیبا و حریر یمنی وارد شد.🐪🐪 بهانه ی حضور دختران نیز مهیا بود، خرید حریر و دیبا...😉 خط به خط, همراه ما باشید🌹 🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
🍃ساقی شراب های شنیدنی کسانی که منتظر نیستند تکلیفشان معلوم است آنها آدم نیستند. کسانی که با انتظار زندگی می‌کنند در حلقۀ آدم‌ها وارد شده‌اند امّا هنوز راه دارند تا قلّۀ آدمیت زیرا انتظار جزئی از زندگی‌شان شده؛ نه همۀ آن. آدم‌ها سر تا پای زندگی‌شان انتظار است. نمازشان، نماز انتظار. نماز انتظار یعنی مثل تو نماز خواندن و نماز انتظار باز هم یعنی منتظر نمازخواندن با تو. روزه‌شان روزۀ انتظار روزۀ انتظار یعنی مثل تو روزه گرفتن و روزۀ انتظار یعنی منتظرِ با تو سحری خوردن و افطار کردن. حجّشان حجّ انتظار حجّ انتظار یعنی مثل تو به حج رفتن و حجّ انتظار یعنی منتظر با تو طواف کردن و با تو میان سعی و صفا راه رفتن می‌خواهم منتظر تو باشم پس باید شبیه تو شوم. قربان خوش زبانی‌ات آقا! مرا هم خوش زبان کن. شبت بخیر ساقی شراب‌های شنیدنی!
مداحی آنلاین - زهرا پسر آورده قرص قمر آورده - کریمی.mp3
4.61M
🌸 (ع) 💐زهرا پسر آورده قرص قمر آورده 💐برای حیدر حیدر آورده 🎤 🌷-به-خط-باماهمراه باشید 🌷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
ندهد فرصتِ گفتار به محتاج، کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است... عیدتون مبارک، دلتون شاد، لبتون خندون:)🌱 خط به خط, همراه ما باشید🌹 🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
4-15امام حسن.mp3
11.86M
❤️ولادت امام حسن جانمان مبارک❤️ ماگدایی بلدیم بگیریم عیدی ازبابای حسن😍 توی دنیا تنها این در روزدیم 🎤🎤🎤 خط به خط،باماهمراه باشید😉 🌺https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
راستی یک سوال🤔 اگر از ما فلسفه قیام امام حسین علیه السلام را بپرسند، حتما هر کدام می توانیم چند دلیل را بیان کنیم😌👌 حالا اگر کسی بپرسد چرا امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد، آیا می توانیم به همین خوبی پاسخ بدهیم؟🤔😞 پس از خواندن این کتاب زیبا با بیان داستانی و روان، پاسخ این پرسش را با قاطعیت خواهید داد!...😍☺️👌 این شما و این کتاب زیبای 😊🌹 خط به خط, همراه ما باشید🌹 🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
📌بخشی از متن کتاب همیشه مى خواستم بدانم چرا امام حسن(ع) از جنگ با دشمن کناره گیرى کرد و با معاویه صلح نمود؟!🤔🤔 راستش را بخواهید من در مورد حماسه کربلا خیلى چیزها شنیده بودم و تعجّب مى‌کردم که چرا امام حسن(ع) در مقابل دشمن استقامت نکرد!😳😞 من مى‌دانستم که حتماً کار او علت واضحى داشته است که من از آن بى خبر مانده‌ام.🧐😢 سرانجام یک شب تصمیم گرفتم تا به عمق تاریخ، سفر کنم و از رمز و راز صلح امام حسن(ع) با خبر شوم.👌👌 و این چنین بود که سفر شش ماهه من آغاز شد 😍😍 و فهمیدم که من از چه حماسه بزرگى بى اطّلاع بوده ام.😕😕 این کتاب که در دست شماست حاصل سفر من است.😌👌 شما مى‌توانید با خواندن این کتاب از عظمت حماسه صلح امام حسن(ع) با خبر شوید و باور کنید که اگر این حماسه نبود اکنون از اسلام هیچ خبرى نبود!...😱😱 خط به خط, همراه ما باشید🌹 🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_عیدت مبارک ملّا، مرتضی علی یارت، چرا سراسیمه ای؟ _اسعدالله ایامکم، خبر خیر است؛ مسافرمان امروز می رسد... عن قریب به دنیا می آید. _به حق مرتضی علی ان شاءالله " تیک ریش خیره". خدا را شکر.... کوچه در آن صبح نمناک، خلوت بود و ملّا محمد جز همان پیرمرد دستار به سر، کسی را در محل ندیده بود.جلوی در خانه نفسی تازه کرد و آرام با دو دست دو لنگه چوبی در را فشار داد. " یاالله" گویان وارد حیاط خانه شد. زمزمه های زنانه ای از درونی به گوش می رسید. _ یاالله؛ یاالله؛ دختر شیخ یعقوب من برگشتم... زن میانسالی که ملّا او را درست به جانیاورد، از اندرونی بیرون آمد. _ ملّا مبارک است، خانم سبک شدند الحمدالله. بچه پسر است... به حق مرتضی علی تیک ریش خیره ان شاءالله. _السلام علیک یا امیر المومنین یا مولی الموحدین یا قائد الغّر المحجلین. مرتضی فرزند محمد امین فرزند شمس الدین در عید غدیر سال هزار و دویست و چهارده هجری قمری در خاندان انصاری چشم به جهان گشود. آن ها در محله مشایخ انصاری در اطراف بقعه متبرکه حضرت سبز قبا از فرزندان امام کاظم (ع) در دزفول سکونت داشتند. 📗📘📙 @ketabe_khoob