💫💢🌸💢💫💢🌸💢💫💢🌸💢💫
✅فواید گوش كردن به اذان
۱. شنیدن اذان انسان را از اهل آسمان قرار مى دهد. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: همانا اهل آسمان از اهل زمین چیزى نمى شنوند مگر اذان
2. شنیدنِ اذان اخلاق را نیكو مى كند، امام على(علیه السلام) مى فرماید: كسى كه اخلاقش بد است در گوش او اذان بگویید
3. شنیدن اذان انسان را سعادت مند مى كند.پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: كسى كه صداى اذان را بشنود و به آن روى آورد، نزد خداوند از سعادت مندان است
4. شنیدن اذان سبب دورى شیطان مى شود. رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: شیطان وقتى نداى اذان را مى شنود فرار مى كند.
5.امام باقر(علیه السلام) فرمود:
رسول خدا صلي الله عليه واله و سلم هنگامي که اذان موذّن را مي شنيد، آنچه را موذّن مي گفت تکرار مي کرد.
📚 محمدى رى شهرى، میزان الحكمه، ج1، ص82.
للهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین 🌹
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
https://eitaa.com/joinchat/1212809251C886bc4aa61
سلام دوستان عزیزم
📖 ختــــــم قـــرآن به صورت صفحه ای😍
همه میتونن به راحتی در این ختم قرآن شرکت داشته باشن 😊👌 حتی شما دوست عزیز🙏
به یاری خدای مهربــــان، ختم قرآن را در "ماه مبارک رمضان "به نیت
👈 سلامتی و عاقبت بخیری تمام ملت عزیز ایران 🌺
ختم به صورت آیــــات ارائه میشود و هرفرد دوصفحه تلاوت میکند🌹
🔵🌱 جزء_______ بیست ونهم🔵🌱
1⃣ آیات1 تا 26 ملک 🙏مسیحا🙏یاحسین فاطمه🙏یا کریم 🙏یازهرا🙏این بقیه الله🙏نقطه🙏زندگی🙏نور بخش🙏بگذرد🙏mt🙏کرمی
2⃣ آیات 27 ملک تا42 قلم 🌺این بقیه الله🙏نقطه🙏حسنوند🙏گل نرگس
3⃣ آیات 43 قلم تا 35 حاقه🌺نقطه🙏بیرانوند🙏وصال🙏فاطمه
4⃣ آیات 36 حاقه تا40 معراج🌺نقطه🙏فاطمه
5⃣ آیات41 معراج تا28 نوح 🌺 ادرکنی🙏فاطمه
6⃣ آیات 1تا28 جن 🌺فاطمه🙏سما🙏و 🙏لبیک یا سید علی🙏ادرکنی 🙏قیضی🙏قاضوی🙏سعیدی پور
7⃣ آیات1تا 18 مزمل 🌺گل نرگس🙏لبیک یا سید علی🙏قاضوی
8⃣ آیات 19مزمل تا 19 قیامت🌺لیلی🙏قاضوی🙏لیلا
9⃣ آیات20 قیامت تا 25انسان 🌺یاکریم🙏لیلی
0⃣1⃣ آیات 26 انسان تا 50 مرسلات 🌺🙏مونا🙏امان
فرج ختم کامل✅بداقی✅yas13
🌸دوستانی که تمایل به شرکت دارید
(کافیه عدد رو ب این آیدی بفرستی👇)
@yasr98
⭕️نکته👈 :صفحه ی مورد نظر درهمان روز خوانده شود✅
ــــــــــ🌾✨🌻✨🌾ـــــــــــ
https://eitaa.com/joinchat/1212809251C886bc4aa61
اخرین جلسه صوت کنترل ذهن از گناه 🙏🌹از پس فردا ان شالله راهکار ترک گناه رو میزاریم 🙏🌹در ۲۳ جلسه
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت(قسمت سوم)
✅ یاد خواب دیشب افتادم..با خودم گفتم سالم میمانم،چون حضرت عزرائیل به من گفت که وقت رفتن من نرسیده است!
♻️فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار کنم و دیگر حرفی از مرگ نزنم.
🔆اما همیشه دعا میکردم که مرگ ما با شهادت باشد.
💠در آن زمان بسیار تلاش کردم تا وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم.
♻️اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه همان لباس یاران آخرالزمانی امام غایب است.
سالها گذشت.
🔆باید این را اضافه کنم که من یک شخصیت شوخ ولی پرکار دارم. حسابی اهل شوخی و بگو و بخند و سرکار گذاشتن هستم.
🔷مدتی بعد ازدواج کردم و مثل خیلی از مردم دچار روزمرگی شدم.
💥یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید.
♦️حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا...
🔰آن روحیات جوانی و عشق و شهادت در وجود ما کمرنگ شده...
🛡در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد.
حدود ۳ سال با سختی روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت.
💥تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است!
درست بود!
چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم.
🍃همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست.
✔️تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده.
🔷و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است...
پزشکان خطر عمل را بالای ۶۰ درصد میدانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد.
🔺با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه حلالیت طلبیدم و راهی بیمارستان شدم.
🔘حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم.
تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم.
⛔️عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد..
پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد....
🔅احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند.
چون دیگر مشکلی نداشتم، آرام و سبک شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد.
💫احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود.
❄️با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم.
🌕برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم.
از لحظه های کودکی تا لحظهای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت...
✨چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را میدیدم.
💥در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم.بسیار زیبا بود.
☘او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم.
با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟!
🍁سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند..
🌾عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود.
پسر عمه ام از شهدای دوران دفاع مقدس بود.
🌿از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم.
🌱نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را...
حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل!
🌺با لبخندی به من گفت:برویم.
با تعجب گفتم کجا؟
دوباره نگاهی به اطراف انداختم.
دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت:
مریض از دست رفت دیگر فایده ندارد.
🔰خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم!
🔰می فهمیدم که در فکرش چه میگذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم میفهمیدم.
⚠️از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد.
💥برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت:
خدا کند که برادرم برگردد..
دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است.
اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم...
یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچههای من چه کند!!
⚡️ کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد.
جانبازی بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد
قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم.
🌺این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه..
🍃ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم..
ادامه دارد..
@porseeman