ببار حضرت باران به شوره‌زار دلم ببر ز سینۀ من داغ خشکسالی را @khatdoost

آقای امام حسین سلام! گفته بودید وقتی به منزل رسیدیم‌ خبر رسیدنمان را به شما بدهیم‌ تا خیالتان‌ راحت بشود. خواستم بگویم خیالتان راحت! ما زائرها روی بال فرشته‌ها قدم گذاشتیم و به خانه‌هایمان برگشتیم. شکرخدا همه‌ی کودکان در سلامت به سر می‌برند و مجبور نشدیم حتی یکی از آنها را در خرابه‌ی کشور غریب، بگذاریم و برگردیم.😭 روسری و چادر همه‌ی خانم‌ها پر از خاک شد اما از سرشان‌تکان نخورد.😭 اصلا عموهای کاروان آنقدر غیرتی بودند که حتی اجازه ندادند کسی نگاه چپ به آنها بکند، چه برسد به اینکه بخواهند به چشم کنیز نگاهشان کنند!😭 مردم خیلی ما را دوست داشتند. برایمان لقمه می‌آوردند و اصرار می‌کردند بخوریم. خداروشکر لقمه‌ها صدقه نبود.😭 نگران حالمان بودید، خواستم بگویم هیچ خاری در پایمان فرو نرفته،😭 روی دست‌هایمان جای طناب نیست😭 و موهایمان آتش نگرفته.😭 فقط کمی آفتاب سوخته شدیم، همین! سراغ شش ماهه‌ی کاروان را گرفتید، خواستم بگویم الان توی بغل مادرش خواب است و احتمالا دارد رویای شیرین سفر را می‌بیند.😭 شما خیلی تاکید کرده بودید تشنه نماند. خواستم بگویم همه خیلی دوستش داشتند، بغلش می‌کردند و برایش آب می‌آوردند.😭 دخترها هم کلی بازی کردند و از این طرف به آن طرف‌‌ دویدند. ولی خداروشکر در بین انبوه جمعیت نه گوشواره‌ای گم شد و نه دامنی آتش گرفت.😭 همسفرهایمان همه عالی بودند، همه مودب و متین صحبت می‌کردند و هیچ کس به شما و خانواده تان بد نمی‌گفت.....😭 آقای مهربانم! خواستم بگویم همه چیز خوب است. همه به خانه‌هایمان برگشتیم و هیچ چیز و هیچ کس را در صحرای کرب و بلا جا نگذاشتیم به جز "دلمان" ....😭 چقدر عجیب است که شما اصلا اجازه نمیدهید ما حتی یک جرعه از مصیبت شما را بچشیم...!!💔 @khatdoost

🔥 واکنش تند حجت الاسلام دانشمند به شایعات اخیر فضای مجازی در خصوص ۱۳ صفر #ضد_شبهه 🔸 @ZSHOBHE ➡️ Zil.ink/zshobhe

همه‌ی آنچه می‌توانند به آن امید ببندند و اعتماد کنند، فرو ریخته... آنها معلق مانده‌اند. بین زمین و آسمان؛ میان رنج و رنج، مرگ و مرگ. این حال، حال ظهور خداوند است. این قوم، قوم برگزیده خداوندند؛ در همان جغرافیای موعود. آنها رو به راز هستی ایستاده‌اند. بر خلاف همه‌ی ابناء بشر که پشت به وجود، و رو به خود مانده‌اند. ما همه در آینه حق، خود را می‌بینیم و آنها در آینه، حق را... کاش بتوانیم در همین لحظه تاریخی در نسبتی که آنها با حق یافته‌اند، شریک می‌شدیم تا در ورطه‌ی املاء و استدراج، از گردونه هستی بیرون نیفتیم. ➕️ @yaminpour

چند ساله دیگه دلشوره اول مهر رو ندارم! 😇 چیز خاصی هم تغییر نکرده اون دلشوره ها رفته و نگرانی های دیگه ای جاش رو گرفته! اگه منتظری روزی برسی که دل‌مشغولی دنیا رو نداشته باشی، احتمالا اون روزیه که مُردی! 🤦‍♀️ زندگی رو همین اتفاقات ساده و دلشوره های رنگارنگ می‌سازه! مهم اینه که از دل همین روندهای تکرارشونده رشد کنی و خیلی جدی شون نگیری! از مسیر لذت ببر😄 #روزان_نوشت @khatdoost

اولین بار بود که این مسیر رو پیاده می رفتم... خیابون امام خمینی مشهد، کنار ساختمون هلال احمر! قبلا صدها بار این مسیر رو با ماشین رفته بودم و این گنبد آبی رودیده بودم اون روز پیاده بودم... پیاده بودن گاهی به کشف های بزرگی می انجامد! تک سنگ شهید گمنام رو دیدم... دلم لرزید! و این شعر مرتب زیر زبانم تکرار می شد : غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت چگونه باز نگردم، که سنگرم آنجاست چگونه؟ آه، مزار برادرم آنجاست... شکسته بالی ام اینجا شکست طاقت نیست کرانه ای که در آن خوب می پرم، آنجاست (١)... و فکر می کنم پیاده های دنیا سواره های آخرتند... #روزان_نوشت ١. شعر از محمد کاظم کاظمی @khatdoost

بابا نان داد... بابا جان داد! 😭 @khatdoost

بیا برگرد... 😢 @khatdoost