eitaa logo
خط آتش
412 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
20.4هزار ویدیو
98 فایل
این‌کانال با رویکرد انتشار اخبار و تحلیل های سیاسی و بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشور ایجاد شده است نقد و پیشنهادی دارید با شماره ۰۹۳۸۳۶۱۲۳۷۲ در خدمت هستم
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️‏یک شاهزاده ۷ ساله اتیوپیایی بنام المایهو در سال ۱۸۶۸ توسط سربازان بریتانیا دستگیر و به انگلیس برده شد و چند سال بعد از دنیا رفت همونجا هم دفن شد، حالا خانواده این شاهزاده بعد از حدود۱۵۰سال درخواست انتقال بقایای این کودک رو داشتند که انگلیسیا رد کردند هنوزم خوی استعماریشون باقیه @khate_atash
مراقب امتحان اصلش باید اینطور باشه 😂🤣 @khate_atash
کجا ؟؟؟ برنج خیس کردیم !!! میموندین حالا🤣🤣 @khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 دوربین مخفی جالب از هم سفره شدن با یک پیرمرد دوره گرد. @khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایران می‌تواند هواپیمایی در کلاس ایرباس بسازد رئیس سازمان هواپیمایی کشور: 🔻با دانش و زیرساختی که در کشور وجود دارد حتما می‌توانیم هواپیمایی در کلاس ایرباس و بویینگ بسازیم. 🔻ده سال پیش کسی باور نمی‌کرد ایران جزو باشگاه فضایی باشد اما امروز این امر با ماهواره کاملا بومی محقق شده است. 🔻روسیه ۹۰۰ ایرباس خرید ولی در اولین روز تحریم اجازه پرواز نگرفت و جمهوری اسلامی ایران به روسیه کمک کرد. 🔻با افتخار می‌گوییم که هواپیماهای روسیه امروز در ایران تعمیر می‌شود. @khate_atash
شب‌ها برای نماز بیدارم می‌کنند! 🔹 مرحوم شیخ مرتضی زاهد خودش نقل فرموده بود: «شب‌ها برای عبادت سحری مرا صدا می‌زنند. یک شب می‌گویند: مرتضی برخیز! یک شب دیگر می‌گویند: شیخ مرتضی! و یک شب دیگر می‌گویند: آقا شیخ مرتضی! من وقتی دقت می‌کنم، می‌بینم این‌ها به «روز» من بستگی دارد. هر روز که من در رفتار و اعمالم دقت بیشتری می‌کنم و زیادتر مواظب هستم، در بیدارشدن، با احترام بیشتری روبه‌رو هستم.» کتاب سیره و خاطرات علما ص ۶۹ @khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌غریب و عاشقم بر من نظر کن به نزد عاشقان یک شب گذر کن ببین آن روی زرد و چشم گریان ز بد عهدی دل خود را خبر کن ترا رخصت که داد ای مهر پرور که جان عاشقان زیر و زبر کن @khate_atash
‍ 🔰خاطره‌ای از حضور حاج قاسم در نمایشگاه کتاب/ پدرم به کتاب‌های تاریخی، رمان، زندگی علما و شهدا خیلی علاقه داشتند/ به رغم سختی‌ها، در بین مردم بودن را همیشه دوست داشتند 🔹زینب سلیمانی؛ رئیس بنیاد حفظ و نشر آثار شهید حاج قاسم سلیمانی در حاشیه بازدید از بخش‌های مختلف نمایشگاه کتاب تهران - (بخش دوم): 🔹دو بار همراه با پدر به نمایشگاه کتاب آمدم. فضای نمایشگاه را خیلی دوست داشتم. اینکه همراه با ایشان از غرفه‌ها خرید کنم برایم جذاب بود؛ شرایط خیلی سخت بود. به دلایل مسائل امنیتی ایشان شرایط آسانی برای حضور در فضای عمومی با این حجم از بازدیدکننده را نداشتند. به رغم این سختی در بین مردم بودن را همیشه دوست داشتند. جاهایی که می‌دانستند حضور مردم پررنگ است و می‌توانستند مردم را ببیند و با مردم گفت‌وگو کنند، همیشه برایشان جذاب بود. شلوغی و ازدحام جمعیت مطرح نبود. 🔹پدرم به کتاب‌های تاریخی، رمان، زندگی علما و شهدا خیلی علاقه داشتند و طبعاَ در نمایشگاه سراغ این دسته از موضوعات می‌رفتند. بیشتر اوقات هم توصیه‌شان به ما مطالعه همین کتاب‌ها بود؛ کتاب‌هایی که حکمت‌آموزند. پیام و درسی برای زندگی دارند. علاقه داشتند زندگی‌نامه شخصیت‌های مختلف تاریخی، مذهبی و سیاسی را بخوانند و از جزئیات تجربه‌ها و سرنوشت آن‌ها اطلاع حاصل کنند. نویسندگان مختلفی با ایشان ارتباط داشتند و برای پدرم کتاب‌های جدیدشان را می‌فرستادند. ایشان هم وقت می‌گذاشتند و این کتاب‌ها را می‌خواندند و نکاتی را در حاشیه آن یادداشت می‌کردند که به مرور بعضی از آنها منتشر شد. اما به روز بودند و سعی می‌کردند تازه‌های نشر را ببینند و بخوانند. 🔹در مقاطعی توصیه‌شان این بود که کتاب‌های شهید مطهری را بخوانم. برای اینکه به خواندن این کتاب‌ها ترغیب شوم به من کمک می‌کردند. جاهایی که توضیح داشت شرح‌ می‌دادند و ترغیب می‌کردند سؤالات و ابهام‌ها را از خودشان بپرسم. وقت می‌گذاشتند و پاسخ می‌دادند و مسئله را حل می‌کردند. 🔹ما همیشه در روزهای جمعه روضه خانگی داشتیم. پدرم اعتقاد زیادی به روضه خانگی داشتند. علاقه داشتند پیوسته یاد سیدالشهدا و حضرت زهرا در خانه باشد. در این روضه‌ها مسائل شرعی و عقیدتی و ذکر مصیبت مطرح می‌شد. در پایان جلسات هم سخنران کتابی معرفی می‌کرد. اگر ما تا هفته آینده آن را می‌خواندیم پدرم برای ما جایزه‌ای در نظر می‌گرفتند. جایزه ای که شوق مطالعه را بیشتر می‌کرد. مثلا سفری دسته جمعی. برای ما که کم‌تر ایشان را می‌دیدیم هیچ چیزی بیش از سفر نمی‌توانست مشوق باشد. ما هم در سه یا چهار روز کتاب را می خواندیم. هفته بعد از سخنران می خواستند در باره این کتاب ها با ما گفت‌وگو کنند. کتاب‌ها هم موضوعات متنوعی داشت. گاهی نیز از همرزمان خود دعوت می‌کردند تا از خاطرات جبهه برای ما روایت کنند و اگر کتابی در این موضوع نوشتند به ما معرفی کنند. @khate_atash
امام حسین علیه‌السلام و آرزوی بسیار زیبای شهید🥀 ابوریاض یکی از افسرای عراقی می‌گوید: توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست و خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد خیلی ناراحت شدم رفتم سردخانه کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم اونا رو چک کردم دیدم درسته رفتم جسدش رو ببینم کفن رو کنار زدم با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده، اشتباه شده این فرزند من نیست! افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه میزنی؟ کارت و پلاک رو قبلاً چک کردی و صحت اونها بررسی شده هر چی گفتم باور نکردند، کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم اما وقتی به کربلا رسیدم، تصمیم گرفتم زحمت ادامه راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم چهره آرام و زیبای آن جوان که نمی‌دانستم کدام خانواده انتظار او را می‌کشید دلم را آتش زد خونین و پر از زخم، اما آرام و با شکوه آرمیده بود او را در کربلا دفن کردم فاتحه‌ای برایش خواندم و رفتم سال‌ها از آن قضیه گذشت بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است اسیر شده بود و بعد از مدتی با اُسرا آزاد شد به محض بازگشتش ازش پرسیدم: چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟ پسرم گفت: من رو یه جوان بسیجی ایرانی اسیر کرد، با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم حتی حاضر شد بهم پول هم بده وقتی بهش دادم اصرار کرد که راضی باشم بهش گفتم در صورتی راضی‌ام که بگی برای چی میخوای؟ اون بسیجی گفت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید می‌شم قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام دفن بشم می‌خوام با اینکار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید شهید آرزو می‌کند کنار اربابش حسین علیه‌السلام دفن بشود اون وقت جاده آرزوهای ما ختم می‌شه به پول، ماشین، خونه، معشوقه زمینی گناه و ... خدایا ما رو ببخش که مثل شهداء بین آرزوهامون جایی برای تو باز نکردیم کتاب حکایت فرزندان فاطمه۱، صفحه۵۴ @khate_atash
🔹 هزار رحمت بر روح مطهرت با هر موشک @khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید آوینی: اگر در جستجوی امام زمان هستی... او را در میان سربازانش بجوی.... @khate_atash
🌼قالَ رسول‌الله صل‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم: ♦️«إنّ الرِّفقَ لَم يُوضَعْ على شيءٍ إلّا زانَهُ، ولا نُزِعَ مِن شَيءٍ إلّا شانَهُ» 🌼ملايمت، با هيچ چيز همراه نشد، جز اين كه آن را آراست؛ و از هيچ چيز برداشته نشد، مگر اين كه آن را زشت كرد. 📚الكافی ج ۲ ص ۱۱۹ @khate_atash
مداحی آنلاین - امام زمان (عج) ما را مےبیند - آیت الله بهجت.mp3
5.92M
🔹 امام زمان(عج) ما را مےبیند! آیت الله بهجت @khate_atash
از فراق تو نمردیم، مسیحا نشدیم چشم ما تار نشد از غم و بینا نشدیم جای تو دست به دامان طبیبان بودیم حقمان بود اگر باز مداوا نشدیم بی تو یک عمر پی هرکس و ناکس رفتیم گم شدیم آخر ازین غفلت و پیدا نشدیم نام مجنون به‌روی ماست ولی کو مجنون؟ وقتی از هجرِ تو آواره‌ی صحرا نشدیم درد این است که ما محضِ رضایِ دل تو بی‌خیالِ خوشیِ فانیِ دنیا نشدیم خاکِ عالم به سرِ ما که دراین عمرِ دراز لحظه‌ای مشتریِ یوسف زهرا نشدیم گریه کردیم ولی گریه‌ی بی فکر چه سود؟ قطره بودیم ولی وصل به دریا نشدیم پیش ما آمدی اما همه غفلت کردیم لحظه‌ای پای قدم رنجه‌ی تو پا نشدیم قصدمان بود همه سنگ صبورت باشیم قصدمان بود که از بخت بد اما نشدیم همه رفتند حرم ما که نرفتیم هنوز زائر مرقد شش‌گوشه‌ی آقا نشدیم @khate_atash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شما رو با این این تراس تنها میذارم👨🏻‍🦯 @khate_atash
🔸 حضرت آیت الله جوادی آملی: ▫️مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) یك لطیفه‌ای دارد که می‌فرماید : 💠 نكته‌ای كه شیطان گفت : از جلو می‌آیم، از پشت سر می‌آیم، از طرف راست می‌آیم، از طرف چپ می‌آیم و جهات بالا و پایین را نگفت، معلوم می‌شود این دو طرف باز است، برای اینكه بالا و پایین راه خداست، یا دست دراز می‌كنیم به آسمان و می‌گوییم : خدا، یا به خاك می‌افتیم می‌گوییم : خدا؛ 💠 وقتی راه باز است ، چرا این راه را انتخاب نكنیم ؟! @khate_atash
❤️ 🌱شهید مدافع حرم بعد از شهادتش دست نوشته ای از شهید پیدا می کنند که نوشته بود : خدایا ! اگر خلقت تو نمی داند ، تو میدانی که من در سال ۱۳۸۱ هجری شمسی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان توفیق ملاقات با حضرت حجت ابن الحسن امام زمان (عج) را داشته‌ام . و در وصیت نامه ملکوتی این شهید فراز های آسمانی هست که می فرماید ؛ خدایا خسته ام، شکسته ام، دیگر آرزویی ندارم جز شهادت. احساس می‌کنم که این دنیا دیگر جای من نیست. از عالم و عالمیان می‌گریزم و به سوی تو می آیم. تو مرا در رحمت خود سکنی ده ... @khate_atash