eitaa logo
خط قرمز
1.3هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
13.1هزار ویدیو
43 فایل
خط قرمز کانال رنگارنگ با محوریت خبر و تحلیل سیاسی با هدف جهاد تبیین و بصیرت افزایی جامعه ارتباط با ادمین: @Alirezajavan
مشاهده در ایتا
دانلود
✒️مکتب عشق به روایت قلم 💞وصیت نامه ⭐️برادران و خواهرانم؛ با تقوی و دعا و آگاهى و شب زنده‌دارى از خود جدا شوید و به سوی او اوج گیرید از گرفتاری‌ها و مصائب نهراسید که دنیا میدان‌گاه آزمایش است. روسیاهیم اگر در این پهنه مردود شویم. ✨بار خدایا، دهان‌های کثیفى به مقام و رهبرمان و ولایت فقیه توهین کرده و مى‌کنند، آنها را درهم شکن. 🌸خواهران مسلمان ایرانى، اسلام تعارف‌بردار نیست اگر مى‌گویی مسلمانی، حجاب یکى از قوانین اسلام است اگر رعایت نکنى در مسلمانى تو شک است؛ این پوشش مقاومت و حدیث خون فاطمه(س) و فریاد انقلاب زینب و ام‌کلثوم و سرود نیایش‌هاى خدیجه و سنگر دفاعی انقلاب اسلامى و پاسدار تقوى خودت و کیان اسلام را حفظ کن. 🌷 🌷🌷 ولادت : ۱۳۳۴/۷/۱ میناب ، هرمزگان شهادت : ۱۳۶۱/۴/۲۵ شلمچه @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ⭐️آخرین بار با همسرش به خانه ما آمد و با هم روی مبل نشستند. ابتدا یک نامه‌ای در دست من گذاشت و گفت این به امانت پیش شما. وصیتنامه‌اش بود. ✨بعد هم گفت: من می‌خواهم راهی شوم. جبهه است و هزار و یک اتفاق. شاید این سفر آخرم باشد. بروم و برنگردم. اگر رفتم و شهید شدم همسر من جوان است احتمال دارد بخواهد زندگی آزادی داشته باشد شاید بخواهد ازدواج کند. رهایش کنید تا برود دنبال زندگی‌اش. ❄️اما نگهداری از سید حسین فرزندم بر شما واجب است. تنها دارایی من در این دنیا فرزندم است که شما باید از او نگهداری کنید. من گفتم مادر جان خودت میایی و از بچه‌ات نگهداری می‌کنی. گفت دنیا حیات و ممات است باید وصیت کنم. ✨بعد گفت مادر جان فرزندم را همان طور که من را تربیت کردی و به جامعه تحویل دادی پرورش بده که هم خودت هم مردم و هم ان شاء الله خدا از او راضی باشد. در اولین فرصت قرآن به ایشان بیاموز و به حوزه بفرست تا خادم دین اسلام شود. می‌خواهم پسرم جانشین من باشد. من راضی نیستم فرزندم را از خودتان دور کنید. ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ✨مسئولان نيروي هوايي به دليل پروازهاي زياد عباس،تصميم گرفتند او را به تهران منتقل نمايند كه او موافقت نكرد .گفت من به تهران نمي روم...پرواز را دوست دارم و مي خواهم به مردم خدمت كنم. ⭐️هميشه به من مي گفت كه از پول اين مردم من دوره ديده ام و خلبان شده ام .گاهي به من مي گفت: آيا مي دانيد از پول اين مردم و اين كشور چه قدر براي ما خرج كردند و ما را فرستادند آمريكا تا دوره ببينيم؟ من هرگز نمي توانم عقب نشيني كنم .يكي مي گويد نمي خواهم پرواز كنم و نمي رود ؛ من هم مي گويم پس چه كسي برود؟ چه كسي از كشور دفاع كند؟ ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌴اگر هـواپیمـا بـال نـداشـته بـاشد ، خـودم بـال درآورده و بـرسـردشـمن فـرود می‌آیـم و هـرگـز تـن بـه اسارت نـخـواهـم داد.... 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ✨نماز و پناهنده شدن پزشك عراقي 💞در يكي از عمليات‌ها در مريوان مرتضي بر اثر اصابت تير به ران پايش مجروح مي‌شود. بعد از آن هم توسط دشمن محاصره و اسير مي‌شود. مرتضي در همان حال جراحت وخونريزي شروع به خواندن نمازش مي‌كند. دكتر عراقي چند باري مي‌آيد و برمي‌گردد تا اگر نماز مرتضي تمام شده پاي مرتضي را پانسمان كند.در اين آمدن‌ها و رفتن‌ها شيفته مرتضي وعبادتش مي‌شود، مي‌گويد:« مگر پاي تو درد نمي‌كند.» مرتضي هم مي‌گويد:« وقتي با خدا حرف مي‌زنم دردي حس نمي‌كنم.» پزشك عراقي شيفته مرتضي مي‌شود و آمبولانسي را تهيه و مرتضي را سوار مي‌كند و با هم به سمت ايران فرار مي‌كنند. پزشك عراقي در ايران پناهنده شد. مدتي بعد با كمي پرس وجو متوجه شد كه مرتضي شهيد شده است.  🌷 🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 💞در عملیات «مرصاد» همراه با شهید «موسوی­ مقدم» در تنگه «چهار زبر» مستقر بودیم. یک روز قبل از شهادت این شهید، تعدادی از رزمندگان را که همیشه با او همراه بودند در گوشه ­ای جمع کرد و با آنها هم صحبت شد. 🌸سیدحسین در آن جمع از همه حلالیت طلبید و گفت ممکن است دیگر همدیگر را نبینیم، خلاصه ما را حلال کنید. اگر کدورت و یا برخوردی پیش آمده همین جا از یکدیگر بگذریم، تا ان­ شاء الله با کوله بار سبکی از این دنیا برویم. آن شب شهید «موسوی مقدم» از همه خداحافظی کرد و برای انجام مأموریت عازم منطقه شد. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌺ظهر روز بعد، همراه تعدادی از همرزمان داخل سنگر روی ارتفاعات نشسته بودیم که یکی از نیروها سراسیمه وارد سنگر شد. از چهره‌اش مشخص بود که اتفاقی افتاده است. علت را که جویا شدیم گفت «سید‌حسین موسوی­ مقدم» به شهادت رسیده است. 🌷 🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 🌺ارادت خاصی به حضرت معصومه (س) داشت ✨اکثر مسافرت هایی که با آقا محمود می رفتیم، سفرهای زیارتی بود، که خیلی برایم خاطره انگیز و جالب بود . خصوصاً حرم حضرت معصومه (س)که علاقه و ارادت خاصی نسبت به خانم داشتند .. ⭐️بیشتر به قم سفر می کردیم. گاهی بدون برنامه ریزی قبلی میخواست که به قم برویم، کافی بود من مکثی کنم میگفت: وقتی اسم خانم می آید در هرشرایطی که باشید باید برویم... ✨حتی با این لفظ که "وقتی گفتم حرم حضرت معصومه باید حتما آماده باشید و کنار در منتظر باشید". اوایل این حرف ایشان برایم عجیب و البته کمی سخت بود و لی تقریبا بعد ازمدتی عادت کردم... ⭐️و ایشان وقتی تصمیم سفر به قم میگرفت، سریعا آماده می شدم. همین عامل باعث شده بود به معرفت و درک بیشتری دست پیدا کنم و آرامش را در زندگی بیشترحس کنم. 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ❄️خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد. 🌺دو روز مانده به شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک زیرزمین تاریک و غبار آلود آقایی نورانی بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته دمشقم را ببرم " 💞این خواب دو روز بعد با خبرشهادت مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا دیدند مطابقت پیدا کرد. 🌸صد در صد از راهی که انتخاب کردم راضی هستم و این باعث افتخار من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شـک می کردم. شهادت لیاقتش بود. 🌺مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با دل سیر نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به مهدی داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد هر چه می خواهد حاجت روایش کن. 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 💞زمستان سال نود و یک دعوت شدیم خانه‌ی یکی از اقوام که از قضا ماهواره هم داشتند. همین موضوع باعث شد تا رضا درباره اهداف شبکه‌های ماهواره‌ای واسه صاحب‌ خانه و بقیه صحبت کنه... ⭐️توضیحاتی در مورد چگونگی تشکیل این شبکه‌ها، منابع مالیشون، اهدافشون و حامیانشون داد، توی اون مهمونی تعدادی از افراد حاضر که از لحاظ نسبی رابطه دوری با ما داشتن هم بودن و صحبت‌های رضا را هم گوش می کردن... ✨چند نفری شروع کردن به مسخره کردن رضا که فلانی، توی سپاه مغز تو شستشو دادن تو کله شما کردن که ماهواره فلان و فلان…. بعد از مهمانی، من با رضا تند برخورد کردم که چرا شروع می‌کنی از این حرف‌ها می‌زنی که بخوان مسخره‌ات کنن و کلی توپ و تشر بزنن ! ⭐️اما رضا این جوری جواب داد: من وظیفمو انجام دادم، در قبال این خانواده توضیحات رو دادم، دیگه اون دنیا از من نمیپرسن که چرا دیدی و میدونستی اما چیزی نگفتی...من کار خودمو کردم، به وقتش این حرف‌ها جواب می‌ده خیلی برام جالب بود، اون اصلاً به این فکر نمی‌کرد که دارن مسخره‌اش میکنن، فقط به فکر انجام وظیفه‌اش بود... 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق یه روایت قلم 💞همسرم هر وقت حقوقش را می گرفت، به بازار می رفت و مقداری لوازم خوراکی می خرید و به یکی از محله های قدیمی سنندج که ساکنینش مردمی زحمتکش و مستضعف بودند می رفت و آن جیره غذایی را بین چند خانواده محروم و بی بضاعت تقسیم می کرد. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 💞 یک بار به او گفتم: محمدصالح بذل و بخشش هم حدی دارد. تو به زحمت می توانی خانواده خودت را اداره کنی، آنوقت بیشتر حقوقت را به این و آن می بخشی! کمی هم رعایت حال ما را بکن. در جوابم گفت: ما نباید از انفاق کردن بترسیم. مهم این است که بتوانیم دل این نیازمندان را شاد کنیم. خداوند ارحم الراحمین است. 🌷 🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ❂○° °○ 🌺همسر گرامی! من و تو می دانیم که انقلاب اسلامی که همان اسلام است اکنون در زمان و مکانی واقع شده است که برای پیروزی آن نباید از هیچ کمکی دریغ کرد. باید به دیگران بفهمانیم که اسلام، قربانیان بزرگی از آغاز تاکنون داده و راحت به دست ما نرسیده و باید برای آن، طبق وظیفهای که داریم و خدا از ما خواسته کوشش کنیم. سستی ما در این زمان باعث میشود تا در روز قیامت مورد مؤاخذه و بازخواست خدا قرار گیریم و آن وقت است که پاسخی برای گفتن نداریم. 💞اکنون که سعادت این را یافته ام که در جبهه ستیز با کفار به مصاف با آنها برخیزم و اکنون که خداوند با ناسپاسی های بسیارم بر من منت گذارده و این نعمت بزرگ را به من عطا فرموده ، بر خود فرض   می دانم که هر آن به درگاه خدا استغاثه کنم که ای خدای بزرگ ، من بیگناه نیستم که معذور باشم و نیرومند نیستم که غلبه کنم و گریزگاهی ندارم که بگریزم پس تو مرا بیامرز. 🌸سفارشی به شما امت رزمنده ... این را بدانید که ابرقدرتهای چپاولگر ، سلطه جو، خموشی شما را می خواهند . 🌺حضور خود را در صحنه همچنان حفظ کنید و در برابر مصائب چنان استواری از خود نشان دهید که آهن از خجلت به آبی مبدل گردد. . به سراغ وصیت نامه های شهدا بروید که سرچشمه گرفته از اسلام و وصیت نامه های ائمه معصومین . 🌷 🌷🌷 ولادت : ۱۳۳۸/۸/۱۰ یزد شهادت : ۱۳۶۶/۵/۱۴ سردشت ، عملیات نصر۷ @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ⭐️جمـلاتی از شـهیـد 1- هرگز امام زمان (عج) را فراموش نکنید، که او واسطه بین خالق و مخلوق است. 2- تزکیه و تعلّم را پیشه خود سازید. 3- حرکت در راه خدا سختی و رنج دارد و موانع بسیار. 4- با صبر و استقامت راه شهدا را ادامه دهید. 5- دست از دامان امام زمان(عج) و نوکرانش نکشید. 6- اگر شهید باشم زنده ام زنده تر از زنده ها. 7- بارالها! در این دنیا نتوانستم آنگونه که تو می خواهی زندگی کنم.پس مرگم را آنچنان قرار ده که لااقل به این گونه کفاره گناهانم گردد.خدایا تو می دانی که برای همین عازم جبهه های جنگ شدم. 8- پروردگارا! هرچند به نفس مطمئنه نرسیدم و در جهاد اکبر پیروز نگشتم، اما به جهاد اصغر پرداختم. 9- تنها راه سعادت و رسیدن به کمال، بندگی ست و بندگی او در اطاعت از اوامر و ترک نواهی اش می باشد. 10- به یاد خدا باشید و زندگی خودتان را با اسلام همصدا سازید. 11- از اسلام پیروی کنید و فرزندانتان را برای خدمت به جامعه اسلامی و سربازی امام زمان(عج) تربیت کنید. 12- عمر خود را برای رسیدن به لقاء الله و جلب رضایت حضرت حق و خشنودی ولیش- حجت حق- بگذرانید. 13- دست یکدیگر را بگیرید و راه شهدا را که همان راه رسیدن به خدای متعال است ادامه دهید. 14- با دشمن درون و برون برای خدا مبارزه کنید. 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 💞مسلمانی بسیار متواضع و بدون تکبر بود. بارها دیده می شد که به کارگران ساده پایگاه، مثل باغبان ها، نظافت چی ها و… کمک می کرد. او در آن زمانی هم که فرمانده پایگاه بود، در روزهای عاشورا و ایام سوگواری، عضو ثابت مراسم عزاداری بود. بابایی با پای برهنه در جلوی صف های عزاداران حسینی حرکت می کرد و به نوحه خوانی و مرثیه سرایی می پرداخت. این رفتار و سیره عملی او، باعث شد که شاگردان بسیار خوبی تربیت و به جامعه نیروهای هوایی کشور تقدیم کند... 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 💞اعزام دوم سجاد به سوریه با فوت پدرش مصادف شده بود. این‌بار اصرارش بیشتر شد و خیلی مراجعه می‌کرد که بتواند راهی برای رفتن پیدا کند ولی خانواده‌های دو طرف با رفتن او مخالف بودیم. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 💞حتی مادرش می‌گفت بعد از فوت پدرت تو بزرگ خانواده هستی و ما به جز تو کسی را نداریم ولی سجاد خیلی به زیارت مزار شهدا رفت که بتواند هرچه زودتر به صف شهدا بپیوندد. بالاخره از تهران تماس می‌گیرند که کار اعزامش جور شده است. ۸ مرداد اعزام شد و ۱۹ مرداد هم به شهادت رسید. 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 🌺اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود.. وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی راچگونه گذراندی؟ و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور میکردم. ⭐️سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 💞حسین می‌گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک “مارمولک” هم صحبت میشدم. ⭐️بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک فضای سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم… 🌷 🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ✨فـرازی از وصیـتنـامـه 🌺خدایا می دانی چه می کشم ،ما از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعد از ما ایمان سر ببرند .پس جه باید کرد؟ از یکسو باید ما بمانیم تا آینده بماند ، ای کاش امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا شهید آینده شویم تا اینکه فردا شهید نشود... آری همه یاران رفتند به سوی مرگ در حالی که نگران فردا بودند . 💞شهید پکوک ۶ ماه قبل از شهادتش به شوخی و خنده به معاونش میثم گفت من چند ساله جبهه هستم یک وصیتنامه ندارم تو برای من یک وصیتنامه خوشگل بنویس ،میثم کاغذ و خودکار برداشت روی آن  از قول شهید نوشت« ای امت حزب‌الله بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد یکی به مغزم که به اسلام می اندیشد و دیگر بر قلبم که برای اسلام می تپد».وقتی میثم این جمله را نوشت ، شهید پکوک را برای جلسه عملیات والفجر مقدماتی صدا کردند، پکوک کاغذ را تاکرد و در جیبش گذاشت ، ۶ ماه بعد از آن  ، در جاده ایلام  ،با اصابت یک تیر به وسط پیشانی و طبق همان جمله‌ای که میثم به عنوان وصیتنامه برایش نوشت به شهادت رسید. 📎فرمانده توپخانهٔ لشگر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) 🌷🌷🌷 ولادت : ۱۳۳۴/۳/۲۸ کاشان ، اصفهان شهادت : ۱۳۶۲/۵/۲۱ ایلام @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 🌺به فرزندم می‌گفتم سن شما اقتضا نمی‌کند که به جبهه بروید در پاسخم جواب داد : سن حضرت علی اصغر امام حسین(ع) شش ماه بود و من ۱۰ ساله هستم چرا نباید به جبهه بروم. با رفتنش موافقت کردم و سپردم به خداوند سبحان و از خدا می‌خواستم خدایا خودت امانت به من دادی، خودت نیز محافظش باش. ✨فـرازی از وصیـتنامـهٔ شـهید 💞اکنون که آمریکای جنایتکار وشوروی تجاوزکار کمر همت برای نابودی اسلام وانقلاب اسلامی بسته اند وآتش فتنه به دامن دو کشور مسلمان انداختند تا بدینوسیله به اهداف شوم وخیالهای واهی وباطل  که همان شکست این انقلاب مقدس اسلامی است برسند ودر داخل مملکت پربرکت از خون گلگون کفنان وجانبازان اسلام ،عمال مزدور وخائن ومنافق را تحریک کرده وبرعلیه دولت خدمتگزار وامت بزرگ وقهرمان هر روز خیانتی را مرتکب شوند غافل از اینکه این دولت وملت برحق اند وپیروزی حق  وعده خداست .ومن در این برهه از زمان راه خود را شناخته ویافتم وراه علی اصغر امام حسین (ع) را تا ایثار جان دنبال می کنم ... ⭐️توصیه این فرزند حقیر به شما پدر ومادر عزیز این است که امام را تنها نگذارید وهمیشه برای امام دعا کنید وپس از شهادتم بر من گریه نکنید وصبر داشته باشید که الله مع الصابرین ،خدا با صبر کنندگان است. 📎خردسالترین شهید دفاع مقدس 🌷🌷🌷🌷 ولادت : ۱۳۵۰/۳/۳ گرگان شهادت : ۱۳۶۲/۵/۲۲ قلاویزان ، مهران @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 📎فـرازی از وصـیتنامه ✨خدايا، خدايا، تكّه تكّه‏ ام كن و تكّه‏ هايم را به مادرم نرسان كه او مادر وهب است. و بدنم را بسوزان و خاكسترم را به صبا بده تا چون صحابه عزيز پيامبر(ص) به فرات و دجله بپيوندم.» ⭐️به دوستان مى ‏گويم كه غم بودنم با ماتم نبودن عزيزان بسيار سنگين ‏تر است از غم نبودنم در بين شما. آن ‏چه به شما كردم جز ستم نبود و طلب عفو و رحمت از همگان را دارم و همه را بخشيدم. سعى كنيد در همه‏ ى لحظات عمر، خدا و مصلحت خدا را در نظر داشته باشيد؛ چرا كه آن هنگام كه خداوند از ما نظر لطف خود را بازگرداند، ديگر ما را توان يارى نخواهد بود.» 🍀به روایت مادربزرگوارشهید🍀 🌹وقتی شهید شد ، پدرش آمدند و گفتند: من و شما پدر و مادر شهيد شديم. بسيار خوشحال بودند، امّا من بيهوش شدم كه اورژانس آمد و من را بهوش آورد. يك لحظه خوابم برد و ديدم كه هادى با لباس سفيد آمد و دستش را روى صورتم گذاشت و مى ‏گويد: مامان، مامان، گفتم: جان مامان، چى شده؟ شما كه شهيد شدى. 🌺گفت: بلند شويد. مى‏ دانى اين چه لباسى است كه خريده‏ام؟ اين لباسى است كه با قطره قطره خونم خريده ‏ام. شما دوست داريد. تا خواستم فرياد بزنم، گفت: مامان، هر زمان كه ياد من افتاديد دستتان را روى قلب تان بگذاريد، سوره والعصر را ۳ مرتبه بخوانيد، قسم مى‏ خورم كه خدا به شما صبر مى ‏دهد.» 🌷🌷🌷 ولادت : ۱۳۴۳/۱۲/۲۵ گرگان ، گلستان شهادت : ۱۳۶۵/۵/۲۷ ماهیدشت ، باختران @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم 💞چرا شما سخنان امام را نمینویسید؟ چرا کوچه‌ها از سخنان امام و از عکس شهدا خالی است؟ مسئولیت شما سنگین است و باید این مسئولیت را به نحو احسن انجام دهید و نگذارید که دشمنان ما سوء استفاده کنند. ⭐️از واحدهای فرهنگی سپاه و جهاد و ارگانهای دیگر تقاضا میکنم به عنوان یک برادر کوچکتر سخنم را گوش بگیرند و در ماه یا هفته یک روز را به عنوان تبلیغات در شهر اعلام کنید و از مردم تقاضا کنید که با رنگ زدن شهر حال تازه ای به شهر بدهند و چشم دشمنان اسلام را کور و روح شهدا را با این عمل خود شاد کنند. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ❄️تو ای برادر مبارز و با ایمان پاسدارم، در تمام حرکاتتان خدا را در نظر بگیرید. در ایمانتان خلوص، در عملتان پاکی و در صحبتتان حق را فراموش نکنید من از روی دلسوزی به جامعه اینها را می نویسم و از شما میخواهم که هیچوقت امام را تنها نگذارید و از پشتیبانی روحانیت اسلام دست برندارید که والله مسئولید. شما ملت یار و یاور سپاه، این ارگان انقلابی باشید و نگذارید که دشمنان اسلام به این ارگان لطمه‌ای وارد آورند و جلو شایعات دشمن را بگیرید... 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ⭐️من از روز اول می‌دانستم با کسی ازدواج کرده‌ام که عشق به شهادت دارد و در این مسیر از چیزی نمی‌ترسد. بنابراین خودم را آماده چنین روزهایی می‌کردم. البته مهم‌ترین عامل در آرامش من حرف‌ها و رفتارهای خود علی بود که سعی می‌کرد ما را آماده شهادتش کند. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌺بار اول که رفت ۴۵ روز آنجا بود. وقتی که آمد و خواست دوباره برود، ابراز نگرانی و دلتنگی کردم اما علی حرفی زد که آرام شدم. او گفت فکر می‌کنی اگر خانه بمانم امکان ندارد بمیرم؟ مثلاً سقف روی سرم بریزد و از دنیا بروم؟ آن زمان ما تازه خانه‌جدیدمان را ساخته بودیم. من نشستم با خودم فکر کردم به هرحال مرگ در همه حال به سراغ آدم می‌آید. حالا که او خودش مسیرش را انتخاب کرده و می‌خواهد از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند، فردای قیامت چه جوابی دارم که به اهل بیت بدهم. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم _سبز 💞ان‌شاءالله جنگ به زودی به پایان خواهد رسید. شما باید بعد از این به انجام کارهای فرهنگی بپردازید. وای به روزی که جوانان ما فرهنگ غرب را سرلوحه زندگی خود قرار دهند. هرگاه در وجود خود تغییر و تحولی احساس کردید، آن زمان، زمان آشنایی با اسلام است. نباید اسلام را کورکوررانه قبول کنید؛ بلکه باید آن را نزد علما بیابید. راه سعادت همان راه حسین علیه السلام است» 🌷🌷🌷 ولادت : ۱۳۳۷/۲/۷ مرزن آباد ، چالوس شهادت : ۱۳۶۰/۶/۳ بازی دراز @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ❂○° °○❂ ✨وصیت این بنده حقیر به همه برادران و خواهران این است که پشتیبان واقعی ولایت فقیه باشید تا از طوفان حوادث و فتنه‌های پیش ِرو در امان بمانید و وصایای امام راحل را فراموش نکنید که فرمود نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. ⭐️شما را همانگونه که تمام انبیاء و اولیاء و امامان معصوم (ع) سفارش فرمودند بنده هم سفارش می‌کنم به نماز خصوصاً نماز اول وقت و بعد به احیای امر به معروف و نهی از منکر که موجب سلامت و رشد معنوی جامعه است و همه خواهران دینی خود را سفارش به رعایت حجاب و عفاف و حیاء می‌نمایم که اگر این امر در جامعه رعایت شود بسیاری از مشکلات معنوی جامعه حل خواهد شد و در اثر رعایت این امر الهی موجبات خوشنودی و رضای امام زمان (عج) فراهم و موجبات خشم شیاطین فراهم می‌شود و نتیجه آن رحمت و برکات الهی بر جامعه اسلامی خواهد بود. 🌷 🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ❂○° °○❂ ✨وصیت این بنده حقیر به همه برادران و خواهران این است که پشتیبان واقعی ولایت فقیه باشید تا از طوفان حوادث و فتنه‌های پیش ِرو در امان بمانید و وصایای امام راحل را فراموش نکنید که فرمود نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. ⭐️شما را همانگونه که تمام انبیاء و اولیاء و امامان معصوم (ع) سفارش فرمودند بنده هم سفارش می‌کنم به نماز خصوصاً نماز اول وقت و بعد به احیای امر به معروف و نهی از منکر که موجب سلامت و رشد معنوی جامعه است و همه خواهران دینی خود را سفارش به رعایت حجاب و عفاف و حیاء می‌نمایم که اگر این امر در جامعه رعایت شود بسیاری از مشکلات معنوی جامعه حل خواهد شد و در اثر رعایت این امر الهی موجبات خوشنودی و رضای امام زمان (عج) فراهم و موجبات خشم شیاطین فراهم می‌شود و نتیجه آن رحمت و برکات الهی بر جامعه اسلامی خواهد بود. 🌷 🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ⭐️ اولین سال بعد از شهادت شوهرم سرد شده بود و خلاصه اولین برف زمستان بر زمین نشست. ⭐️یک شب پدر شوهرم آمد، خیلی نا آرام گفت: عروس گلم، ناصر به تو قول داده که چیزی بخره و نخریده؟ گفتم: نه، هیچی... ⭐️خیلی اصرار کرد. آخرش دید که من کوتاه نمی‌آیم، گفت: بهت قول داده زمستون که میاد اولین برف که رو زمین می‌شینه چی برات بخره؟چشمهایم پر از اشک شد، گریه‌ام گرفت، گفت: دیدی یک چیزی هست، بگو ببینم چی بهت قول داده؟ ⭐️گفتم: شوخی می‌کرد و می‌گفت بذار زمستون بشه برات یک پالتو و یک نیم چکمه می‌خرم. این دفعه آقا جون گریه‌اش گرفت، ⭐️نشسته بود جلوی من بلند بلند گریه می‌کرد؛ گفت: دیشب ناصر اومد توی خوابم بهم پول داد گفت: به منیژه قول دادم زمستون که بشه براش یک چکمه و یک پالتو بخرم. حالا که نیستم شما زحمتش رو بکش... 🌷🌷🌷 @khategherrmez
✒️مکتب عشق به روایت قلم ⭐️وقتی آن شب فراموش نشدنی هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش درنخست وزیری راکه مبلغی ناچیز(2500تومان)شده بودنپذیرفت و توضیح میخواست گفتم: شمانخست وزیرید! ✨شخصیت هایی ازداخل وخارج به دیدنتان می آیند. لابداین مقداراصلاح وهزینه به مصلحت بود.وانگهی هرچندانقلاب شده وشکل حکومت وشیوه خدمت تغییریافته اماضرورت زمان نمیشناسدو... ❄️شهیدرجایی که فکرمیکردشایدمقصودش راخوب درک نکرده ام بانگاهی نگران ونافذگفت: من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت باکفش راه بروم اماباشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشندروی آن بخوابند! ⭐️من اگربخواهم فارغ ازدنیای محرومان جامعه بااین وسایل وامکانات رفاهی زمامداری کنم سخت اشتباه کرده ام! 🍂نه برادر! من بامحرومیت انس وعادت دارم. دوستدارم وقتی شب سربه بستر میگذارم نباشندمحرومانی که من ازحال آنهاغفلت کرده باشم... 🌷🌷🌷 @khategherrmez
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 حسنین دفاع مقدس... ‼️ شهیدی که راه ۲۵ ساله رو ۲ ساله رفت. 🎞 انتشار به مناسبت ۹ بهمن ماه، سالگرد شهید حسن باقری 🔸یادمان شهید حسن باقری 🔹محلی برای تفکر @khategherrmez