eitaa logo
🌷خاطرات موضوعی شهدا🌷
495 دنبال‌کننده
217 عکس
19 ویدیو
0 فایل
گاهی وقتا در سخنرانی ها و حلقه های صالحین و ... احساس میشه واقعا جای شهدا خالیه و خاطراتشون کمرنگ شده. برای همین ما تصمیم گرفتیم خاطرات شهدا را موضوع بندی کرده و تقدیم شما دوستان کنیم. @Aseman2411 کپی خاطرات ⬅ با ذکر صلوات نشر مطالب ⬅صدقه جاریه
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت #سردارسلیمانی از مدافع حرمی که تکفــــــیری ها سر از بدنش جدا کردند #شهیدی که امام حسین درخواب نحوه سربریدنش را به او گفت😭😭😭 #شهیدذوالفقارحسن‌عزالدین
سردار حاج #قاسم‌سلیمانی خاطره‌ای را از شهید مدافح حرم «ذوالفقار حسن عزالدین» نقل کرده است: نوجوان ۱۷ ساله‌ای که اخیراً (در سوریه) #شهید شد، به مادرش می‌گوید با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که با هم می‌خوریم❗️ مادر با ناراحتی اجازه تعریف خواب را نمی‌دهد. اما او برای دوستانش این‌گونه تعریف کرد: دو شب است که خواب می‌بینم روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم را از تنم جدا کنند❗️😰 من فریاد می‌زنم و آن وقت است که #امام‌‌حسین(ع) می‌آید و می‌گوید: نترس، درد ندارد...😓 عزیز من! سر تو را خواهند برید. همانطور که بر سر من در واقعه #کربلا گذشت.😭😭 اما دردی حس نخواهی کرد، چون #فرشتگان از هر طرف تو را در بر خواهند گرفت❗️ اما چند روز بعد از این ماجرا درگیری شدیدی بین نیروهای داعش و رزمندگان مقاومت در اطراف حرم شریف #حضرت‌زینب(س) رخ می‌دهد. «ذوالفقار حسن عزالدین» همین رزمنده ۱۷ ساله حزب‌الله که از اهالی منطقه صور لبنان بود در این درگیری به شدت زخمی و بیهوش شده و به اسارت تکفیری‌ها درمی‌آید.عزالدین بعد از به هوش آمدن، در حالی که درد زیادی را تحمل می‌کرد، با سؤال‌های پیاپی تروریست‌ها روبه‌رو می‌شود❗️ تروریست تکفیری پس از آن، سر از #بدن این مجاهد راه خدا جدا کرده و او را همانگونه که مولایش اباعبدالله(ع) بشارت داده بود، با سری بریده به شهادت می‌رسانند. 😔😔 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
نامه ی مادر شهید به پسرش فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل #زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است..❤️ فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید... فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید... پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن #زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید... ..تهنیت پسرم که در بهشتی🌷...تهنیت. #مادران‌زینبی 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
بعد از شهادت محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجات‌های محمد را پخش می‌کردند،  بیشتر مناجات‌ها و مداحی‌های محمد در مورد بود؛ خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم، خوشحال بود و بانشاط😊، لباس فرم سپاه بر تنش بود، چهره‌اش خیلی نورانی‌تر شده بود؛ یاد مداحی‌های او افتادم. پرسیدم : محمد، این همه در دنیا از خواندی، توانستی او را ببینی؟ محمد در حالی که می‌خندید ☺️گفت : من حتی آقا را در آغوش گرفتم.🌹 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
در حال جمع آوری تیکه های پسرش 😐😐😔😔😭😭😭 👆👆عکس باز شود 🌷کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
اینهارو ببین چجور غرق دنیا شدند😐😐😐 🌷کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
#معـــــــــــجزه‌شــــــهید‌گــــمنام سراسیمه وارد شد، گریه میكرد و میگفت من از چه كسی باید عذرخواهی كنم؟ به چه كسی باید بگم منو ببخشه؟😭 میگفت: من مخالف تدفین شهدای گمنام در این محل بودم و اعتقاد داشتم با آمدن این #شهدا به نزدیكی منزل ما، اینجا قبرستان میشود و قیمت خانه های ما پایین می آید.... پسر 12 ساله من مبتلا به بیماری شدید پادرد بود،به نحوی كه قادر به راه رفتن نبود.  دیشب در رؤیای صادقانه شخصی را دیدم كه به من گفت: اگر چه شما نمیخواستی ما همسایه شما شویم، اما حالا كه #همسایه شدیم حق همسایگی را بجا می آوریم . برای شفای پسرت رو به قبله  بایست و سه مرتبه بگو الحمدالله.... با گریه از خواب پریدم ، ذكر را گفتم،پسرم شفا گرفت،حالا آمده ام عذر خواهی كنم...😭😭 #شهیدگمنام #معجزه 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
درداتو به ها نگو تا بخرنش
🔹سفارش شهید احمد مکیان دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید پیکر بی جان مرا #غریبانه تحویل گیرید وغریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپاریدو حتما این کار را کنید،چون من از روی پر نور #شهدای‌گمنام خجالت می‌کشم،😓 لذا پیکر بی‌جان مرا غریبانه تشییع کنید و روی #سنگ‌قبرم فقط بنویسید : «تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی». ❤️ هستی من یک #جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب الله فدا کردم، ولی افسوس که یک جان بود. 😔 به #نماز‌اول‌وقت پایبند باشید و برخواندن #قرآن مخصوصاً معنایش تداوم و پشتیبان ولایت فقیه باشید.🌸 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
قرارمـــــــــــون این نبـــــــــود😔 #نامه‌محرمانه 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🔹نمیخواهم عکسش رو ببینم چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش،لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم:"هان،آقا مهدی خبری رسیده؟"چشم هایش برق زد.😍 گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم.👧 با عجله گفتم:"خب بده، ببینم". گفت:" خودم هنوز ندیدمش". 😔 خورد توی ذوقم.😶 قیافه ام را که دید، گفت:" راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات،اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش".😣 نگاهش کردم.چه می توانستم بگویم؟  #شهیدمهدی‌زین‌الدین / 📚تو که آن بالا نشستی،ص39-40 🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28