May 11
May 11
🌴سردار رفیعی فرمانده سپاه صاحب الامر (۱۴۰۰/۱۰/۹) :
🌷حاجقاسم در سوریه از جایی عبور میکرد، ماشینی دید که خراب شده، نزدیک رفت دید آقایی به همراه خانم حاملهاش که وضع حملش هم نزدیکه داخل ماشین هستند،
چراغ انداخت چهره مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند!
او سردارسلیمانی را شناخت و سردار هم او را که فرماندهی یک بخش عظیمی از داعش بود شناخت!
سردار دستور داد خانم رو به بیمارستان برسانند و ماشین را هم به تعمیرگاه...
خود سردار هم دنبال کار خودش رفت!
چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایی با دسته گل آمده و می خواهد شما را ببیند!
وقتی سردار آمد، دید همون فرمانده داعش هست، که به سردار میگه به ما گفتند ایرانی ها ناموس شما را ببینند سر می برند و... اما من دیدم تو به زن حامله ام و من کمک کردی..
۶۰۰۰هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خدمت شما هستیم!
💠نقل خاطره توسط سردار رفیعی
اخبار درجه ۱ (گوناگون از جهان)
╭═━═━⊰❀❀❀⊱━═━═╮
🇮🇷 @newsnumber1 🇮🇷
╰═━═━⊰❀❀❀⊱━═━═╯
╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮
@shahidgomnampardisan
╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯
May 11
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیزی نیست
چندتا سپاهی و بسیجی هستن که برای امنیت من و شما برای تمامیت أرضی کشورشون برای دینشون و ناموس ایرانی انقد تو سرما موندن تا یخ زدن کاش یکم به جای اینترنشنال و من و تو یکم به حقیقتها پی میبردیم تفکر و تعقل نعمت بزرگیه امیدوارم از این نعمت بی نصیب نباشیم اینا همونایی هستن که این روزها تا اسمشون (سپاهی، بسیجی)میومد یه عده از خدا بی خبر میخواستن تکهتکه شون کنن تا دنیا دنیاست این بچههای سپاهی و ارتشی و بسیجی هدفشون همون هدف ایام انقلاب و جنگِ همون غیرت همون تفکر همون سماجت...
╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮
@shahidgomnampardisan
╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯
نوزده ساله بود که به پدر گفت: فکر میکنم علت اینکه شهید نمی شوم این است که دین من کامل نیست و ازدواج نکرده ام.
🌷پاییز ۶۳ ازدواج کرد و سه ماه بعد راهی جبهه شد. ۲۳ اسفند به شهادت رسید و شش ماه بعد، تنها پسرش به دنیا آمد.
✅سعید الان دو نوه دارد. نوه ها با این پدر بزرگ بازی می کنند، زندگی می کنند و...! آنها او را به نام بابا سعید می شناسند.
خاطرات شهید زندی بسیار زیبا و تاثیرگذار است.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جمهوری_اسلامی_حرم_است
🇮🇷