۱۴خرداد سال ۴۲در خانوادهای مذهبی در روستای نوکار از توابع دهستان بحیری شهرستان دشتی بوشهر به دنیا اومدم ☺️ششمین فرزند خانواده بودم
دوم دبستان بودم که ظرف ۲۵روز و با کمکاستادم اقای علی فقیه قران ختم کردم تو همین سال بود که مهاجرت کردیمو رفتیم روستای بحیری ساکن شدیم
تا دوم راهنمایی درس خوندم🤓 به خاطر سختی شرایط و دوری راه درس رها کردم وبرای کمک به خانوادم از همون سن مشغول کار شدم💪 ۱۷سالم بود که جنگ شروع شدو راهی جبهه شدم و کار رو رها کردم
سال های پایانی جنگ خلیج فارس برای ایرانی ها خیلی ناامن شده بود 😔عراق راحت سکوهای نفتی مارومیزد 💣کویت بخشی از سرزمینش و عربستان اسمونشودر اختیار صدام قرار داده بود😡 فرماندهای سپاه این موضوع و عبور ازادانه ناوهای امریکایی و سایر کشتی های تحت حمایت این کشور به امام عزیز میگن امام هم فرمودند «اگر من بودم میزدم»☺شهیدمهدوی و یارانش وارد عمل میشن و💣💣قرار بود اولین کاروان نفتکش های کویتی با پرچمامریکا واسکورت کامل توسط ناوگان جنگی امریکا تیر ماه ۶۶راه بیفتن⚰ ما هممین گذاری کردیم ونفتکش بریجتون با برخورد مین منفجر شود 💥و حفره ای به بزرگی ۴۳متر داخل بدنش ایجاد شد💪بعد این عملیات حاج سید احمد خمینی به شهید مهدوی گفت دل امام شاد کردید
این خبر بازتاب گسترده ای در خارجکشور داشت💪 چون امریکا قبلش کلی تبلیغات روانی و سیاسی و نظامی و اطلاعاتی برای موفقیت امیز بودن این اقدامانجامداده بود انقدر انعکاس داشت که کتابم نوشتن نمونش کتاب تانکرها وکتاب «در داخل منطقه خطر»نوشته هارلد وایس که در اون به برسی انهدام بریجتون پرداخت
بعد مدتی به جزیره رسیدیم و وسایل وامکانات مورد نیازمون از داخل لنجی که قبلا به جزیره فرستاده بودیم⛵️ به داخل قایق هامونمنتقل کردیم پیاده شدیمونماز مغرب و عشا کنار ساحل خوندیم یهو صدای انفجار مهیبی شنیده شد💥😳رادار پایگاه فرماندهی هدف بالگردهای امریکایی🚁 قرار گرفته بودومنهدم شد😡ارتباطمون به کل با فرماندهی قطع شد📞چند لحظه بعدیه بالگرد بزرگکبری ms6امریکایی دیدیم اومده بالای سر مامنم سریع فرمان مبارزه دادم
چند دقیقه بعد قایق شهید ابسالان وشهید نصرالله شفیعی با موشک امریکایی ها زدن 😡یکیم سمت ما زدن که اصابت نکرد☺️بالگردها هم یکسره تیراندازی میکردن در فکر این بودیم که بالگردبزنیم وتلاش میکردیم بعد پانزده دقیقه درگیری شدید کریمی با یه چرخش بالگرد زد 💥
بالگرد منفجر شدوهمه صلوات فرستادیم شهید توسلی فریاد میزد دومی بزن که با موشک قایق ها رو از چند جا زدن 😡وفقط قایق من که همون ناوبر طارق بود باقی مونده و شهادت بهترین رفقامودیدم منو یکی از بچها با دوشکا طرف بالگردها شلیک میکردیم و هم زخمی و شهدا رو از اب میگرفتیم بعد بیست دقیقه جنگ سخت اسیر امریکایی های شیطان صفت شدم 😡