هدایت شده از كانال رسمي ( مجمع جهاني خادمين شهدا)
به نام خدا
#طرح_بزرگ_خادمين_شهدا
🔴 كنفرانس انلاين
باحضور: خواهرشهیدرزاقی
🗓 تاریخ:۱۳۹۸/۷/۱۰
🕰 زمان: چهارشنبه_ساعت ۲۲
http://eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd
4_6012730781611328151.mp3
3.47M
▪️روضه حضرت رقیه (س)
اگه میخوای بزنی بزن اما جلو چشمای عمونزن 😔
میل پریدن هست اما بال و پر نه
🎤حاج مهدی رسولی
▪️سلام، امام غریب من
آمدهام؛ با تمام دلم، با قدمهای احساسم، با حضور هر چه تمام ارادتم.
آمدهام؛ تا فانوسهای روشن اشکهایم را، بر مزار بیچراغت، بیاویزم
وقتی قبر مطهّرت را آنگونه غریبانه در زیر آفتاب و باران و دستخوش ستم روزگار مینگریم، بر آن تربت غریب، آن خانه درهم شکسته تنها مانده در آفتابِ خاموش بقیع، ـ که فریادگر تمامی قرون و رسوا کننده همه ملحدان است ـ جگرهامان در شعلههای حزن و خشم میلرزد و سینههامان از آن همه غربت و خاموشی، غمگسار میشود. کیست که خاک مقدست را آنگونه بنگرد و تحمل آن همه درد و رنج را داشته باشد
▪️شهادت امام حسن مجتبی (ع)تسلیت باد▪️
هدایت شده از شهیدمدافعحرممحمدحسینبشیری
مدافعان همه آیند از راه
با پرچم سرخ یا ثارالله
ما با همین پرچم روز محشر
گرد تو می گردیم ان شاالله
ای سالار همه شهیدان
آقا حسین جان
«نذرخانم ام البنین» 👇
https://eitaa.com/shahidmohamadhoseinbashiri
هدایت شده از شهیدمدافعحرممحمدحسینبشیری
💠«نذرخانم ام البنین»
نوحه خوان دم گرفته بود وماهم جواب می دادیم،دو سته بودیم عده ای که رفتنشان قطعی شده بود وما که جا مانده بودیم
ذکر ها به روحوروان روندگان صفا می داد وبه گروه جامانده سرخوردگی
🎤ذکر این بود:«
مدافعان همه آیند از راه
باپرچم سرخ یاثارالله
ماباهمین پرچم روز محشر
گردتومی گردیم ان شاءالله
ای سالار همه شهیدان
آقا حسین جان»
مراسم تمام شد واتوبوس ها آمدند وسوار شدند
کار ما هم درست نشده بود دوراه پیش رو داشتیم یا برگشت به همدان،یا رفتن به فرودگاه،فرمانده ما محمد حسین که حالا از چهره اش می شد فهمید که تسلیم این دوراه شده ،باید تصمیم می گرفت وآخرش گفت«همگی می رویم فرودگاه شاید فرجی شود»
راهی فرودگاه شدیم آنها که کارشان درست شده بود از شوق رفتن عکس می گرفتند وماهم نیم نگاهی به آنها داشتیم
اما محمد حسین آرام نشسته بود روی صندلی وزیر لب ذکر می گفت،این آرامش فرمانده من را برد به چند روز پیش که در پادگان یک جلسه گذاشت برای توجیه سفر وگفت:«بچه هاببینید این وسائل را که می گویم همراه بیاوریدشمرد کفش،لباس گرم،پول کم،و........ ولی قبل از اینکه به فکر این وسائل باشید ،بدانید این سفر،سفر سختی هاست،جایی می روید که حضرت زینب(س)در این راه سختی کشیده،شهید داده،تازیانه خورده،این سفرتشنگی دارد بی خوابی وگرسنگی دارد امکانات کم است وکار زیادو.......باید مثل حضرت زینب صبر داشته باشید وبسازید با مشکلات وسختی ها»✌️
بامرور این سخنان محمد حسین به خودآمدم که اتوبوس داشت به مکان اعزام می رسید ،غم بزرگی در روح وروانمان بود،
رسیدیم وبعد از توجیه مقدماتی گروه اعزامی،ما هم دنبال آنها رفتیم وبعضی از مسئولین هم آنجا با صحبت برای گروه ما می گفتند. شما دیگر باید بمانید تا مجوزتان برای نوبت بعد صادر شود
آخر مگر می شود برگشت
نوبت بعدی سه روز دیگر بود ولی تجربه نشان داده بود که شاید دو،سه ماهی طول بکشد وشاید دیگر هیچ
محمدحسین داشت بشدت رایزنی می کرد واین راببین وبه آن تلفن بزن وجنب جوش بیشتری داشت،باز موفق نشدیم وگروه اعزامی به طرف باند پرواز وسوار شدن رفتند وماهم در مسیر که با التماس وقاطی شدن به بچه ها خودمان را رسانیدم به باند پرواز،
محمد حسین که چاره اش از طرف فرماندهان ومسئولین اعزام بریده شد ،ما راجمع کرد وگفت :« بچه ها دیگر نمی شود وباید برگردیم»
ماتم گرفته بودیم نمی دانستیم چکار کنیم
🌷محمد حسین دوباره گفت :«من یک نذری دارم وبیایید آنرا انجام بدهیم دسته جمعی»
بگو نذرچیست ؟باید چکار کنیم،زود باش هواپیما الان که بلند شود
👈همه باهم هفت تا صلوات وهفت بارسوره توحید را ،نذرخانم ام البنین، مادر قمر بنی هاشم کنیم ودرخواست کنیم که کارمان درست شود-
منتهی بدین صورت که می گویم انجام بدهیم
چهار تا صلوات وچهار بار سوره توحید را بخوانیم وسه تای باقی مانده را گرو بگذاربم وقتی که کارمان درست شد انجام بدهیم
نذر خانم ام البنین را با سوز وآه مثل آدم های یتیم شده ورانده شده از همه جا انجام دادیم وداشتیم به طرف درب خروجی می رفتیم که.....
بی سیم یک از فرماندهان میدان اعلام کرد که به آن گروه که دارند می روند اعلام کنید که نروند وبیایند سوار شوند
غوغا شد
همدیگر را بغل کردیم وفرمانده مان را غرقه در بوسه
داشتیم به طرف پله سوارشدن هواپیما می رفتیم که یکی از بچه ها گفت ،محمد حسین بقیه نذر را بخوانیم ؟
محمد حسین گفت :«نه،نخوانید ،بگذارید وقتی پایمان به زمین فرودگان دمشق رسید بخوانیم،
با صلوات گروه اعزامی قبلی وارد هواپیماه شدیم ودر صندلی های خودنشستیم وبا پرواز هواپیماواوج گرفتن،محمد حسین که در کنارم نشسته بود آرام سرش راروی شانه ام گذاشت وبه خواب رفت
تا رسیدیم فرودگاه دمشق واز موقعی که پایمان به زمین فرودگاه رسید تا سوار شدن به اتوبوس های منتظر،بقیه نذر ام البنین را انجام دادیم.
یکی از بچه ها خوش ذوقی کرد وگوشی همراهش را روشن کرد
🎤نوحه ومداحی معروف با زیان ترکی که توسط موذن زاده خوانده شده رابرای گروه اعزامی گذاشت:«
زینب زینب زینب،کنز حیا زینب
زینب زینب زینب کان وفا زینب
زهرا نشانی
هم قهرمانی
ای روح باایمان،جانم سنه قربان
و.....
✔️راوی:همرزمان ومدافعان اعزامی فرمانده تخریب شهید محمد حسین بشیری
تدوین:جمشید طالبی
#کانال
#مدافع_حرم
#شهید_محمدحسین_بشیری
https://eitaa.com/shahidmohamadhoseinbashiri
@shahidmohamadhoseinbashiri
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
هدایت شده از كانال رسمي ( مجمع جهاني خادمين شهدا)
امسال اربعین جای شهدا خالی نیست ⁉️
امسال هر کس برات کربلایش امضا شد
نایب الشهید بهترین دوست آسمانیش شود
باشد که دستگیرمان شوند
👈تراکت در سایز A5برای سفر اربعین و چسباندن بر روی کوله اماده شده ان شاالله اگر مایل بودید استفاده بفرمایید فایل چاپی را هم قرار میدهم التماس دعا👇