💠 شهید مهدی موحدنیا فرزند احمد در تاریخ 1366/01/18 در شهر سبزوار به دنیا آمد. در بین دوستان و آشنایان به شخصی سالم و شوخ طبع و در کار جدی و مسئولیت پذیر شهرت یافت. ایشان از پیشتازان کارهای فرهنگی ازجمله برپایی مراسمات عزاداری، ایستگاه های فرهنگی و صلواتی، یادواره شهدا، برگزارکننده گروه های جهادی و خدمت رسانی به مناطق محروم، اعزام در مناطق جنگی راهیان نور، تنها قسمت کوچكی از امورات بی شمار این شهید بزرگوار است.
💠از شاخصه های اصلی ایشان مخلص بودن او در امور با عَلَم بسیج بود. او که از بسیجیان فعال پایگاه مقاومت بسیج شهید شجیعی بود، در دانشگاه این عَلَم را با نام بسیج دانشجویی استوارتر کرد. قبل از تحصیل در دانشگاه، جزء خادمان افتخاری آستان مقدس شهدای گمنام مزار شهدای دانشگاه آزاد سبزوار بود. پس از پایان تحصیلات به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
💠این بار ماموریتش در سپاه قدس بود و در آنجا به عنوان مربی مسئولیت سواد آموزی و آموزش نیروهای فاطمیون را بر عهده داشت. در ادامه مدت زیادی در منطقه های نبردِ سوریه به مبارزه ادامه داد و سرانجام در تاریخ 1396/8/27 در منطقه بوکمال سوریه، حین درگیری با گروهای تکفیری داعش بر اثر اصابت گلوله به گردنش شربت شیرین شهادت را نوشید و به این فیض والا نائل آمد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای شهر سبزوار به خاک سپرده شد. چند روز پس از ریخته شدن خون گرانبهای این شهید والامقام، جبهه مقاومت در منطقه با پیروزی صددرصدی مواجه شد و نام داعش برای همیشه از روی کره خاکی محو گشت.
@Khatme_quran313
📃وصیتنامه 1
🎈بسم رب الشهدای و الصدیقین
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست.
🎊سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد.
🎉شکر خدایی را که از میان این همه انسان ما را در خاکی مقدس به نام ایران قرار داد
🎁و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد
💎و شکر بیپایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم.
📌خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را، درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند، زیرا ایشان بهترین دوستشناس و دشمنشناس است.
🖌از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بیتابی و ناراحتی بیش از حد نکنند و اشکها و گریههای خود را نثار اباعبدالله(ع) و فرزندان آن بزرگوار کنند.
🖊پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا میکنم بنده رو ببخشید و از خدا بخواهید بنده رو ببخشد.
❣️چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم. چقدر شما را به دردسر انداختم. فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ با سختی و مشقت از من نگهداری کردید و بعد از جنگ هم برای درسخواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا میداند که چقدر نگرانتان و اذیت کردهام و شما تحمل کردید، زیرا تلاش میکردید تا فرزندتان عاقبت به خیر شود.
💕از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید. حتی وقتی در نوجوانی میخواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکردید و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم.
💖حالا هم از شما خواهش میکنم یک بار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچکس و از هیچ نهادی دلخور نباشید. مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا میداند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم. ممکن است بعضیها به شما طعنه بزنند، اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم.
💞از همسر عزیزم میخواهم که بنده را ببخشد، زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم میگویم میدانم که بعد از بنده دخترم یتیم میشود و شما اذیت میشوید، اما یادت باشد که رسول خدا فرموده است: «هر کس که یتیم شود خدا سرپرست اوست.» ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست.
💝آرزو دارم که دخترم فاطمه، فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت.
🔰از دوستان، آشنایان و فامیل و هر کس که حقی گردن ما دارد تقاضا میکنم بنده حقیر را ببخشد، زیرا میدانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و اینکه نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بود.
✅مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم. چقدر بچههای ما یتیم شدند، زنها بیوه، مادرها مجنون و پدرها گریان. فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست، دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضیها نگه داشته نشد.
⛔️برادران و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم...
◀️آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
🔸بیبی زینب(س) آن زمانی که شما در شام غریب بودید گذشت. دیگر به احدی اجازه نمیدهیم به شما و به سلاله حسین(ع) بیاحترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده.
🔹بیبیجان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم.
🔺بیبی عزیزم مرا قاسم خطاب کن، مرا قاسم خطاب کن، روی خون ناقابل من هم حساب کن
🔷و منالله توفیق
مصطفی صدرزاده
۴ مرداد ۱۳۹۲
منبع: رشد
@khatme_quran313
#طرح_زندگی_شهدایی
#گذری_بر_زندگی_شهید
✨عباس دانشگر فرزند مؤمن هیجدهم اردیبهشت سال 1372در شهرستان سمنان در خانوادهای متدین به دنیا آمد. او در همان کودکی👦🏻 شجاع و نترس بود پدرش او را به همراه خود به مسجد می برد. حضور او در مسجد و بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامی زینت داده شود. او در همان ابتدا با احکام اولیه و قرآن و تعالیم دینی آشنا شد...
✨از آنجایی که همیشه خنده بر لب داشت رابطه صمیمی و عاطفی با دوستانش پیدا کرد. آنقدر گرم و صمیمی بود که در اولین برخورد هر کس شیفته او میشد از سن هشت سالگی به بعد مرتب در نماز جماعت شرکت میکرد و با دوستانش هر سال در اعتکاف شرکت میکرد.
✨حضور او در جلسه دعای کمیل و دعای ندبه چشمگیر بود. او در بیشتر سخنرانی که در مسجد بود شرکت میکرد این حضور فعال او زمینهای برای ساخته شدن شخصیت اجتماعی و معنوی او در سالهای بعد شد. او در دوران تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان جزو شاگردان ممتاز کلاس بود. برای ارتقاء تحصیل خودش تلاش زیادی کرد. او با ارادهای قوی که در ادامه تحصیل داشت توانست با رتبه عالی در دانشگاه سمنان در رشته مهندسی کامپیوتر(نرم افزار) قبول شود و از طرفی به خاطر دور اندیشی و عشق و علاقه که به سپاه پاسداران داشت در آزمون دانشگاه امام حسین(ع) هم شرکت کرد و قبول شد. او یک هفتهای در فکر بود که کدامیک را برگزیند. اکثر دوستان و آشنایان به او پیشنهاد دادند که در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل بدهد، ولی او به این نتیجه رسید که دانشگاه امام حسین(ع) که یک دانشگاه انسانسازی است✅ انتخاب کند. به دیگران میگفت من دوست دارم برای خدمت به اسلام وارد سپاه پاسداران شوم.👏🏻
✨او در پنجم مهرماه 1390 وارد دانشگاه امام حسین(ع) شد. بعد از سپری کردن دوره آموزش افسری بهخاطر فعالیتهای فرهنگی او در دانشگاه مورد توجه سردار اباذری جانشین فرماندهی دانشگاه قرار گرفت و در دفتر جانشین فرماندهی دانشگاه مشغول به کار شد. او با استفاده از فضای معنوی دانشگاه و با مطالعه توانست بنیه اعتقادی و اخلاقی خود را روزبهروز کاملتر کند. در این مسیر سردار اباذری معلمی دلسوز برای او بود. از دست نوشتههای مناجات او با خداوند متعال برمیآید که در او تحول عظیمی رخ داده بود و پیوسته خود را در محضر خدا میدید و از اعمال روزانه خودش حساب میکشید.
✨او در این دوران سهبار در پیادهروی اربعین حسینی در کربلا شرکت کرد و چندین بار برای تعالی روح خود به قم و مشهد مقدس مسافرت کرد.
@khatme_quran313
💚سردارشهید سیّدکوچک(سردار امام رضایی)
موسوی در17شهریورماه سال 1329 در خانواده ای از سادات روستای جعفر آباد بیضاء فارس دیده به جهان گشود.
🌷 هنگامی که چشم به جهان گشود از مرگ جانسوز پدر بزرگوارش چند ماه می گذشت و اینگونه در اوان کودکی طعم تلخ محرومیت و مصائب را چشیده و پرورش یافت و با وجود تمام مشکلات دست از تلاش بر نداشت.
🌾این بزرگوار احترام خاصی برای مادر بزرگوارش و سایر بزرگان قائل بود و به همین دلیل در نزد آنها از احترام خاصّی برخوردار بود.
فردی خوشرو، خوش برخورد و مردم دار بود و به صله رحم و دیدار با فامیل و خانواده شهداء، ایثارگران وخانواده های بی سرپرست و بی بضاعت مقید بود، به دلیل همین خصوصیات اخلاقی و رفتاریش در بین همه اطرافیان از محبوبیت ویژه ای برخوردار بود و در حقیقت بین فامیل و آشنایان حکم بزرگ خاندان و بین همسایگان حکم بزرگ محله را داشت.
وبلاگ شهید امام رضایی شیراز
@khatme_quran313
🔺 وصیت نامه شهید «مرتضی کریمی شالی»:
🖋 سلام درود به ساحت مقدس امام زمان عج و روح پاک امام راحل و سلام بر نائب بر حقش حضرت سیدعلی خامنه ای و شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم
با قلب خود ورقی می سازم و با خون خود جوهری و با استخوان خود قلمی می سازم و دست نوشته ایی به یادگار بر روی آن حک می کنم.
در ابتدای وصیت نامه ام از تمامی دوستان و آشنایان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش فرا دهند تا گمراه نشوند زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است...
از همه می خواهم اشک و گریه های خود را نثار اباعبدالله الحسین ع و فرزندان آن بزرگوار و خانم زینب (س) کنند.
از دوستان و آشنایان که بر گردن بنده حقیر حق دارند تقاضا می کنم بنده حقیر را مورد عفو و حلالیت خود قرار دهند.می دانم که اخلاق و رفتار من انقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شهادت که نصیب بنده شد لطف و کرم و هدیه خداوند بود.
بی بی زینب (س) آن زمان که شما در شام غریب بودید گذشت. و دیگر به هیچ احدی اجازه نمیدهیم به شما و سلاله اباعبدالله الحسین (ع) بی احترامی کند.
نماز لیله الدفن و حلالیت چهل مؤمن فراموش نشود. حتما این کار را برای من روز دفن انجام دهید و شال و
پیراهن مشکی و پرچم سرخ حرم و تربت اباعبدالله الحسین ع رو داخل قبرم کنار بدنم قرار بدهید ممنونم.
منو حلال کنید.
سایه مقام معظم رهبری مستدام باشد...
💛 @khatme_quran313
💌وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
✍شکر خدا را به جا، که راه انبیاء را با حجتى چون خمینى به ما نشان داد. حمد سپاس خدا را که ما را در انتخاب چنین راهى یارى و توان داد. خدایا تو را به حجتت، به خلیفه روى زمینت، خمینى کبیر قسمت می دهم از سر گناهان من حقیر، من عاجز بگذر و راضى مشو مرا که به یگانگیت اعتراف دارم و صادقانه و از روى عشق به تو سر سجده می گذارم از خود برانى. خدایا امیدوارم که مرا به درگاهت بپذیرى و با شهداى صدر اسلام محشور بگردانى.
خدمت خانواده ارجمند سلام عرض می کنم انشاءالله که کشته شدن مرا با صبر و توکل به خداى کریم تحمل کنید و آنچنان کنید که شایسته یک خانواده مسلمان است، آنچنان شکرگذارى که دشمن خوار اسلام در انقلاب خوارتر و دوستان ما شاد و مصمم تر براى ادامه انقلاب شوند. من به آرزوى خود رسیدهام آرزویى که از زمان به سپاه آمدن عملا در پى آن بودم.
پدر، مادر، مادربزرگ مهربانم از شما انتظار دارم که خواهر و برادرانم را به این راه تشویق کنید و هر کدامشان که راه خلاف اسلام و امام را پیش گرفتند اگر هدایت نشدند از خود برانید.
شما را وصیت میکنم به اطاعت از ولایت فقیه از خمینى کبیرمان واى اگر قدر این رهبر را ندانید، بترسید از آن روز.
سلام مرا به همه اقوام، دوستان و آشنایان برسانید و حلالى بطلبید و خودتان هم مرا حلال کنید. امیدوارم که با انتخاب این راه و کشته شدن در این راه جبران زحمات شما را کرده باشم.
اناالله مع الصابرین
حمید قبادى نیا ۲۹/۳/۶۰
@Khatme_quran313
📜 گزیده ای از وصیت نامه سردار همدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
خدا را هزاران شکر به خاطر نعمتهایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شدهاند. خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع).
بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف میکنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقعها این نفس سرکش سراغ من میآمد و مرا گول میزد، وسوسه میشدم، نق میزدم، در درونم اعتراض ایجاد میشد اما خدا مرا کمک میکرد، متوجه میشدم، پشیمان میشدم، توبه میکردم و از خدا طلب عفو و بخشش میکردم و مرا میپذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود.
از همه دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم، از امام و مولایم حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا انشاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند. از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که نمیتوانستم خدمتگذار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند.
تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند انشاالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد. فرزندانم را سفارش میکنم و تأکید بر حفظ ارزشهای اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلاحی، حجاب برتر بر شما واجب است.
از همه آشنایان و دوستان میخواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر انشاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم!
به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت بنده گنهکار حسین همدانی
💌گزیده ای از وصیتنامه
بسم رب الشهدا و الصدیقین
گرچه فلسفه ی قربانی شدن و ریختن خون در جهاد با خصم خدا ، اگر مورد قبول و رضای درگاه ایزد منّان واقع شود،گویای همه ی مفاهیم عمیق این حرکت و فعل می باشد؛ ولی ای خدای من ! ای معبود و معشوق من ! ای همه ی مقصود من ! ای همه ی وجودم ! و ای کسی که همه چیزم از آنِ توست، تو شاهد بودی ، تو ای سرزمین گرم خوزستان، تو ای تاریخ، شاهد بودی ، شما ای سرور من! ای آقا و مولای من ! شما شاهد بودید که چگونه ما بر عهد و پیمانی که با نائب برحق خودتان ،از روزی که بر خط و صراطی که در پیش گرفته؛ که همانا ادامه ی راه جدّ بزرگوارتان حسین ” علیه السلام ” است، شناخت پیدا کردیم و آگاهی یافتیم ، تا آخرین قطره ی خون خود برای نثار راه مبارکش ایستادیم.
ای بقیة الله !ما با همین انگیزه حرکت کردیم و با خون خدا با خدا عهد بسته ایم که در همه ی احوال و شرایط، یاری اش دهیم . و حال ،شما ای سرور و آقا و مولای من ! به حرمت آن لحظه ها و ثانیه های مقدّسی که مخلصان در جبهه ها ، شما را به صورت عینی مشاهده می کنند، قَسَمتان می دهیم که ما را شفاعت کنید.
و بدانید ای آقای من ، تا توجه و عشق و دوستی و عنایات شما حاکم بر انگیزه و عمل و احوال ما باشد، نه آمریکا می تواند غلطی بکند با راه اندازی جنگ خارجی اش، و نه شریح قاضی می تواند سستی ایجاد کند در ایمان و یقین ما با فتوای شرعی اش.
و اما مادرم! به جد بزرگوارم و یگانگی خدا ( قسم ) اگر خدا این اجازه را داده بود و شرک نبود تو را سجده می کردم . آفرین و درود جدّه ات فاطمه علیها السلام بر تو و استقامت تو و ...
زیرا امتحانی در خور ستایش از خود نشان دادی . مخصوصا در رابطه با شهادت برادرم رضا، در آن هنگامه ی ترس و وحشت و دنیائی از ابهامات ؛ که رفتار زینب گونه چیزی جز این نیست. و باز هم مادر، صبر کن.
دیگر خواهشم از شما این است که اگر جنازه ام به رفسنجان رسید، نزدیک قبر برادرم، رضا دفنم کنید و اگر امکان شرعی هست، بدون غسل و کفن . خواسته ی دیگرم این است که مراسم دفنم، حتی الامکان به دور از جنجال باشد که غریبانه به دل خاک سپرده شوم؛ زیرا از روح برادرانی که حسین گونه و مظلوم وار جنگیدند و غریبانه شهید شدند و مراسم بعضی از آنها را در اینجا انجام داده ایم ،خجالت می کشم . این مسئله را می خواهم که عمقی بگیرید و عمل کنید ان شاءالله.
ضمنأ مخارج غسل و کفن و مجالسم را صرف امور جنگ کنید.
والسلام
سیدغلامرضا میرافضلی
اما سخنی کوتاه و عاجزانه با همه ی دوستان و آشنایان و اقوام : حلالم کنید .
@Khatme_quran313
دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به خصوص سیدالشهدا «ع» بروم.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ستایش خدای عزوجل را که مرا از امت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و شیعه علی ـ علیه السّلام ـ قرار داد و سپاس خدای را که با آوردن حق از ظلمت به روشنایی و از طاغوت نجاتم داد و مرا از کوچکترین خدمتگزاران به اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد.
من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این انقلاب گذاشتم، چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام میدانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشد.
پدر و مادر و همسر و برادران و خواهران و آشنایانم مرا ببخشند و حلالم کنند و اگر نتوانستم حقی که بر گردن من داشتند ادا کنم، عذر میخواهم برای پدر و مادر و خواهران و برادرانم از خداوند طلب صبر مینمایم و امیدوارم تقوا را پیشه خود قرار دهند.
از همسرم عذر میخواهم که نتوانستم حقش را ادا کنم و چه بسا او را اذیت فراوان کردم و از خداوند طلب اجر و رحمت برای او میکنم که در مدت زندگی صبر زیاد به خاطر خداوند انجام داد و رنجهای فراوان کشید.
از تمام اقوام و آشنایان و دوستان طلب حلالیت و التماس دعا دارم.
والسلام
کاظم نجفی رستگار
ساعت ۹ شب مورخ ۳ اسفند ۱۳۶۲
شرق بصره (جفیر)
@Khatme_quran313
وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
بخون خویش نویسم به روی سنگ مزارم
که من به جرم محبّت قتیل خنجر یارم
ربَّنا فاغفرلنا ذُنوبَنا و کفِّر عنّا سیّئاتنا وتَوَفَّنا مَعَ الابرار
ربَّنا اِ نَّنا سَمعنا مُنادیاً یُنادی للایمان اَن آمنوا بربِّکُم فامنّا
ناد علیّاً مَظهر العجائب
تَجدهُ عوناً لَکَ فی النَوائِب
کُلُ هَمٍّ وغَمٍّ سَیَنجلی
بِولایتکَ یا علیٌّ یا علیٌّ یا علیٌّ
اینجانب غلامعلی جندقی وصیت می کنم که همه آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیئت فراموش نکنید.
در مجلس ختم وغیره، فقط و فقط روضه حضرت اباعبدالله (ع) خوانده شود.
روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهل بیت و مجالس و هیئت ها مأنوس بوده ام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأت ها و روضه ها شرکت کنم . مرا فراموش نکنید مخصوصاً محرم، شب ها و صبح ها از اربابم می خواهم اجازه دهد من به هیأت بیایم و شما را هم سفارش می کنم به عزاداریها که بلا را دفع می کند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است.
دفاتر شعرم وکتابهای روضه و شعرم مال غلامرضا برادرم که در هیأت بخواند. التماس دعا دارم.
براداران عزیزم مخصوصاً غلامرضا، شما را به خدا در هیئت یاد من باشید و من قول شفاعت به شما می دهم و در خاتمه از دوستان و آشنایان همگی خداحافظی نموده و حلالیت می طلبم و بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین (ع) است، اگر گاهی در هیئت ها یک قطره از اشک برای اربابم را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمی فروشم.
به امید دیدار شما در قیامت
غلامعلی جندقی رجبی
اندیشمک4/5/1367
@Khatme_quran313
💠 شهید مهدی موحدنیا فرزند احمد در تاریخ 1366/01/18 در شهر سبزوار به دنیا آمد. در بین دوستان و آشنایان به شخصی سالم و شوخ طبع و در کار جدی و مسئولیت پذیر شهرت یافت. ایشان از پیشتازان کارهای فرهنگی ازجمله برپایی مراسمات عزاداری، ایستگاه های فرهنگی و صلواتی، یادواره شهدا، برگزارکننده گروه های جهادی و خدمت رسانی به مناطق محروم، اعزام در مناطق جنگی راهیان نور، تنها قسمت کوچكی از امورات بی شمار این شهید بزرگوار است.
💠از شاخصه های اصلی ایشان مخلص بودن او در امور با عَلَم بسیج بود. او که از بسیجیان فعال پایگاه مقاومت بسیج شهید شجیعی بود، در دانشگاه این عَلَم را با نام بسیج دانشجویی استوارتر کرد. قبل از تحصیل در دانشگاه، جزء خادمان افتخاری آستان مقدس شهدای گمنام مزار شهدای دانشگاه آزاد سبزوار بود. پس از پایان تحصیلات به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
💠این بار ماموریتش در سپاه قدس بود و در آنجا به عنوان مربی مسئولیت سواد آموزی و آموزش نیروهای فاطمیون را بر عهده داشت. در ادامه مدت زیادی در منطقه های نبردِ سوریه به مبارزه ادامه داد و سرانجام در تاریخ 1396/8/27 در منطقه بوکمال سوریه، حین درگیری با گروهای تکفیری داعش بر اثر اصابت گلوله به گردنش شربت شیرین شهادت را نوشید و به این فیض والا نائل آمد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای شهر سبزوار به خاک سپرده شد. چند روز پس از ریخته شدن خون گرانبهای این شهید والامقام، جبهه مقاومت در منطقه با پیروزی صددرصدی مواجه شد و نام داعش برای همیشه از روی کره خاکی محو گشت.
@Khatme_quran313
وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
بخون خویش نویسم به روی سنگ مزارم
که من به جرم محبّت قتیل خنجر یارم
ربَّنا فاغفرلنا ذُنوبَنا و کفِّر عنّا سیّئاتنا وتَوَفَّنا مَعَ الابرار
ربَّنا اِ نَّنا سَمعنا مُنادیاً یُنادی للایمان اَن آمنوا بربِّکُم فامنّا
ناد علیّاً مَظهر العجائب
تَجدهُ عوناً لَکَ فی النَوائِب
کُلُ هَمٍّ وغَمٍّ سَیَنجلی
بِولایتکَ یا علیٌّ یا علیٌّ یا علیٌّ
اینجانب غلامعلی جندقی وصیت می کنم که همه آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیئت فراموش نکنید.
در مجلس ختم وغیره، فقط و فقط روضه حضرت اباعبدالله (ع) خوانده شود.
روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهل بیت و مجالس و هیئت ها مأنوس بوده ام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأت ها و روضه ها شرکت کنم . مرا فراموش نکنید مخصوصاً محرم، شب ها و صبح ها از اربابم می خواهم اجازه دهد من به هیأت بیایم و شما را هم سفارش می کنم به عزاداریها که بلا را دفع می کند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است.
دفاتر شعرم وکتابهای روضه و شعرم مال غلامرضا برادرم که در هیأت بخواند. التماس دعا دارم.
براداران عزیزم مخصوصاً غلامرضا، شما را به خدا در هیئت یاد من باشید و من قول شفاعت به شما می دهم و در خاتمه از دوستان و آشنایان همگی خداحافظی نموده و حلالیت می طلبم و بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین (ع) است، اگر گاهی در هیئت ها یک قطره از اشک برای اربابم را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمی فروشم.
به امید دیدار شما در قیامت
غلامعلی جندقی رجبی
اندیشمک4/5/1367
@Khatme_quran313