eitaa logo
- خَطِّ اَمْنْ🚩 -
159 دنبال‌کننده
132 عکس
51 ویدیو
4 فایل
"به امید اینکه هر آنچه می‌نویسیم برای رضایت درگاه او باشد و نه غیر او..." -اینجا پایگاه فضایی بایکونور قزاقستان نیست! -و ایضاً سایت غنی‌سازی فردو هم نیست! لینک ناشناس: 👇 https://daigo.ir/secret/2381501928
مشاهده در ایتا
دانلود
لحن پزشکیان دقیقاً لحن یه جراحِ خودخواه و خود بزرگ‌بینِ ایرانیه! کسی که فقط میگه من بلدم و بقیه دارن چرت و پرت میگن! انتظار لحن مودبانه نداشته باشید ازش.
خدا خودش رحم کنه! فاجعه‌ای که با نرخ آزاد دلار قرار سرِ ملّت بیاد حقیقتاً ترسناکه! ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰!
"این"، "تو"، "بگو"! این لحنِ نامزد جمهوری اسلامی ایران خطاب به رقیبشه! تاسف بی‌نهایت!
امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال دلهای همه‌ی ما را هدایت کند به آنچه مورد رضای او است و همه‌ی کسانی که اسلام را دوست دارند، جمهوری اسلامی را دوست دارند، پیشرفت کشور را دوست دارند و بهبود اوضاع کشور و پُر کردن خلأها را دوست دارند، به وسیله‌ی آرائشان این را در روز جمعه‌ای که پس‌فردا باشد، ارائه کنند و نشان بدهند؛ و خداوند توفیق بدهد تا بتوانند بهترین [فرد] را انتخاب کنند؛ کسی که بتواند این اهداف را ان‌شاءالله در کشور تحقّق ببخشد. -سیّدعلی حسینی - ۱۴۰۳/۰۴/۱۳🇮🇷
-صَلَّى‌اللهُ‌عَلَیْکَ‌یَا‌أَبَاعَبْدِالله🤍-
به نیابت از شهدا و حاج قاسم🤍 بِسْمِ‌ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ - کُد۴۴
آنچه در جبهه‌ی انقلاب گذشت...
این نیز بگذرد...
-🤍-
شکر خدا دیدم دوباره پرچمت را...
۹.۵میلیون بزرگ‌تر از ۳.۵میلیونه! از بدیهیات درس ریاضی دوره‌ی ابتدایی!
"هنگامی که ابراهیم(علیه‌السلام) از آزمایش قربانی سربلند بیرون آمد، خداوند به او امر کرد که به جای فرزندش اسماعیل(علیه‌السلام)، قوچی را که بر او فرود آمده بود، ذبح کند. ابراهیم(علیه‌السلام) آرزو داشت فرزندش را با دستان خود ذبح می‌کرد و مأمور به ذبح قوچ به جای او نمی‌شد تا بر دل او همان حالتی وارد شود که بر دل پدری که فرزند عزیز را از دست داده، وارد شود و در نتیجه، استحقاق بالاترین درجات ثواب صبر بر مصائب را بیابد. پس در این هنگام، خداوند به او وحی کرد: ای ابراهیم(علیه‌السلام)، کدام یک از مخلوقات من در نزد تو عزیزتر است؟ او پاسخ داد: ای خدا! برای من، حبیب تو محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) محبوب‌ترین است. خداوند به او وحی کرد: آیا او نزد تو محبوب‌تر است یا خودت؟ گفت: او محبوب‌تر است. خداوند پرسید: آیا فرزند او نزد تو محبوب‌تر است یا فرزند خودت؟ پاسخ داد: فرزند او. خداوند فرمود: آیا ذبح ظالمانه فرزند او به دست دشمنانش، در قلب تو دردناک‌تر است یا ذبح فرزندت به دست خودت برای اطاعت من؟ گفت: ذبح او به دست دشمنانش، در قلب من دردناک‌تر است. خداوند فرمود: گروهی که گمان دارند از امّت محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) هستند، فرزندش حسین(علیه‌السلام) را پس از او، ظالمانه خواهند کُشت؛ همانگونه که قوچ را سر می‌بُرند! پس به سبب این کارشان، مستوجب غضب من خواهند شد. در این هنگام ابراهیم(علیه‌السلام) شیون سر داد و قلبش به درد آمد و گریست. خداوند فرمود: ای ابراهیم(علیه‌السلام)، من این شیون تو را پذیرفتم و بر خود واجب دانستم که تو به بالاترین درجات اهل صبر و مصیبت‌ها برسانم." - بُرشی از کتاب دشمن شدید؛ تفصیل روایت امام رضا علیه‌السلام در خصوص ذبح عظیم.
کار با دستگاه اتوکلاو اینطوریه که تو هر شیفت ممکنه دستت چندین بار بسوزه، تاول بزنه و هربار که دستت رو به ناچار می‌بری تو دستگاه درد سوختگی چندین برابر بشه! البته بعد از یه مدت این سوختن پوست دست هم عادی میشه! :)
•تا لاله‌گون شود کفنم بیشتر زدند از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند •قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود گفتم که زاده‌ی حسَنم بیشتر زدند •این ضربه‌ها تلافی بدر و حنین بود گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند •از جنس شیشه بود مگر استخوان من دیدند خوب می‌شکنم بیشتر زدند •می‌خواستند از نظر عمق زخم‌ها پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند •تا از گلم گلاب غلیظی در آورند با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند •دیدند پا ز درد روی خاک می‌کشم در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند 🏴 -عباس احمدی
الّلهُـمَّ‌عَجِّـلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـرَجْ🌱
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیـعِ الصَّغیرِ.  سلام بر آن شیرخوار کوچـک. 🏴
•آمدم خیمه تا وداع کنم دیدم از داغ آب می‌سوزی •بردم آبت دهم ولی دیدم زیر این آفتاب می‌سوزی •کاش آبی شود مهیا تا خجل از روی خواهرت نشوم •سعی کردم که وقت بردن تو چشم در چشم مادرت نشوم •پشت سر را نگاه کن پسرم جلوی خیمه‌ها رباب نشست •به امیدی که خیمه برگردی آمد و زیر آفتاب نشست •من که طاقت ندارم ای گل من که نگاهی کنم به پشت سرم •لیک حس می‌کنم که آمده‌اند جلوی خیمه‌ها زنان حرم  •گر چه ای کودکم نمی‌بینم ذره‌ای رحم در دل اعدا •شاید این دفعه وضع فرق کند کودک من توکلت به خدا •به رخ کودکم نگاه کنید رنگ دیگر به روی طفلم نیست •کوفیان إرحمو بهذالطفل قطره‌ای هم برای او کافیست •خودمانیم شیرخواره‌ی من کاش از شاخه‌ات نمی‌چیدند •کاش پوشانده بودمت به عبا تا گلوی تو را نمی‌دیدند •وقتی می‌آمدیم خواهر تو با نگاهش مرا معذّب کرد •تا تو برگردی و بخوابی باز عمه گهواره را مرتب کرد •تو بگو من چطور پاسخ این یک حرم، اضطراب را بدهم •عمه با من، علی بگو که چطور من جواب رباب را بدهم •این گلو مثل ساقه‌ی گل بود قطع کردن، تبر نیاز نداشت •کس نپرسید حرمله این طفل به سه شعبه دگر نیاز نداشت •آه، تصمیم واقعا سخت است وای اگر تیر جابجا بشود •تیر را از گلو اگر بکشم ترسم این است سر جدا بشود •عطش آرام کرده بود تو را تاب حرکت نبود در بدنت •حرمله با سه شعبه باعث شد بنگرم باز دست و پا زدنت •بعد از عباس ای علی‌اصغر خیمه‌ها را تو زیر و رو کردی •از سرِ شانه‌ام گرفتی پر هوس شانه‌ی عمو کردی •با دودستی که غرق در خون است اشک خود را ز گونه پاک کنم •می‌برم پشت خیمه‌ها که تو را با دل خون درون خاک کنم •شاید این طور دشمنان دیگر رأس تو از بدن جدا نکنند •بین سرها سر تو را شاید لااقل روی نیزه‌ها نکنند •لکن از قوم کوفی و شامی می‌شناسم تمام را پسرم •تو برو تا دقایقی دیگر وعده‌ی ما به نیزه‌ها پسرم •دوست دارم به سمت خیمه روم تا شود عمه مرهم دردم •من فقط مانده‌ام  عزیز دلم با چه رو سمت خیمه بر‌گردم -مهدی مقیمی
مگه زنگنه نمی‌گفت تو پرونده‌ی کرسنت گناهی متوجه‌‌ش نیست و جلیلی مقصره؟! پس چرا میگه سرِ پیری بیخیال من بشید؟! خُب بی‌گناهی دیگه! ترس نداره که! منتظر اعلام رای دادگاه بمون! :)
هر کجا دست کشیدم ز تنت گشت جدا  بند بندت همه پاشیده دگر پیکر نیست 🏴
کربلای غزه...
کاش گلوله به قلبت می‌نشست حرامی...
می‌زند‌ نیش سکوتت به دل من پسرم... 🏴