هدایت شده از روشن
﷽
تلاوت روزانه قرآن کریم به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان💚💚🌺🌺
صفحه 265
یه سلام از راه دور به حضرت عشق..
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#عشق_امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرج
هدایت شده از یا فتاح
#اطلاعیه | #قرار_جمعه_ها
مراسم روضه شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
قرار جمعهها (استغاثه) در شیراز با سخنرانی استاد محمد شجاعی | جمعه ۲۵ آبان
و نوای : حاج صادق آهنگران
📍شیراز / حرم مطهر احمد بن موسی الکاظم علیهالسلام، رواق امام خمینی | زمان : بعد از نماز مغرب و عشاء
#جامعه_مهدوی
✅️منتظران منجی علیهالسلام شیراز
"استاد محمد شجاعی"
💠@shroshdemanav
هدایت شده از حسینیه باب الحوائج؛هیئت مکتب العباس؛جلسات دعای ندبه
🏴 روضه حضرت زهرا سلاماللهعلیها 😔🥺
💔 ثُمّ بَکَیا جَمیعاً ساعة؛
سپس هر دو در واپسین خلوت عاشقانه خویش، سخت گریستند. بغض روزها فروخردهٔ سنگشده در گلویشان ناگهان شکست و بالاخره اشک ریختند.
سپس زهــراء چون مادری سالخورده و عطوف سر به زانوی علی گذاشت و دستهای نحیف رنگباخته بر گونههایش کشید که اشک نریز عزیزقلبم؛ چاره چیست؛ بگذار آخرین تصویر چشمانم از علی، همان چهره مردانه استوار باشد که هرگز چین به گوشه چشمانش نمیآمد. اشک نریز؛ که تو خود شایستهتری بر اشکریختن، و از طلوع فردا تو مظلومترین مرد تاریخی. یکّه و تنها...
💔 فَوَقع عَلی علیهالسلام علیٰ وَجهَهُ؛
سپس دو طفل خردسال، گوشهآستین بر دهان و هقهق کنان، بر پشت دربهای مسجد آهسته گفتند که مادر ما فاطمه برای همیشه از دنیای پست شما رفت؛ حالا آسوده باشید. ناگهان علی، سخت به چهره بر زمین خورد. و جهان تاریک شد. و هیچ هنوز روشن نشده. و علی هیچ هنوز برنخاسته. «فَوَقع عَلی علیهالسلام علیٰ وَجهَهُ» آخرین جمله تاریخ جهان بود؛ و جهان برای همیشه ایستاد. که سقوط علی، سقوط عالم بود...
💔 ثُمّ جَلَس علی شَفیرِ القَبر باکیاً حزیناً؛
آنگاه در تاریکای بقیع، سطح زمین را چنان مسطّح و صاف ساخت، که گویی نازکای تن ظریف هیچ دردانه و علت خلقتی زیر خروارها خاک سرد قبرستان مخفینشده. که گویی پدر خاک، حتی صاحب قبری کوچک از زمین برای محبوب خویش نیست؛ بعد چون طفلی یتیم بر فراز قبر نشست؛ زانو به آغوش کشید و یکّه و تنها اشک ریخت. بی آنکه کسی باز سر به زانویش بگذارد و بگوید اشک نریز عزیز قلبم. که تو از حالا مظلومترین مرد تاریخی...
💔 فَرَجَعَ؛ تاریخ هیچننوشته که «فَرَجَعوا».
تاریخ هیچ فعل جمع ننوشته. تاریخ حواسجمع بوده. رسم در تمام جهان است که بعد از دفن و تجهیز میت، طایفه و عشیره متوفی زیر شانههای خانوادهاش را بگیرند و گلاب بر چهرهاش بپاشند و به خانه بیاورندش. همصحبتش شوند و سه روز غذا طبخ کنند و لحظهای تنهایش نگذارند. تاریخ اما نوشته که «فَرَجع». تنها برگشت. بیهیچ همراه. سپس با خانهای ساکت مواجه شد. و تاریک. و سرد. و بستری خالی از فاطمه در آن کنج مهیب و کشنده خانه. آنگاه تکیه بر دیوار زد و نشست؛ کوهی تکیهزده بر دیوار. گریست و شانههایش لرزید و از ریشهایش قطره اشک چکید و زیر لب گفت که من حالا مظلومترین مرد تاریخم...😔😭
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
🌎🇮🇷 @heyat_maktabolabbas
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯