#احسن_القصص #داستانی_عجیب #نماز
#استخوانیکهرزقروزیراازبینمیبرد!!
در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم.
حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟
آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم.
پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟
مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند.
پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی_نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید.
📙 تفسیر عیاشی، ج1: 25.
#احسن_القصص #داستان_راستان
(منتخبی از کتاب داستان راستان
اثر استاد شهید مرتضی مطهری)
⬅️🔴 #مسيحي_و_زره_علي_ع)🔴➡️
در زمان خلافت علي عليه السلام در كوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندي در نزديك مرد مسيحي پيدا شد. علي او را به محضر قاضي برد و اقامه دعوي كرد كه: (اين زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به كسي بخشيده ام. و اكنون آن را در نزد اين مرد يافته ام)
قاضي به مسيحي گفت: خليفه ادعاي خود را اظهار كرد، تو چه مي گويي؟
او گفت: اين زره مال خود من است و در عين حال گفته مقام خلافت را تكذيب نمي كنم (ممكن است خليفه اشتباه كرده باشد)
قاضي رو كرد به علي و گفت: تو مدعي هستي و اين شخص منكر است، علي هذا بر تو است كه شاهد بر مدعاي خود بياوري.
علي خنديد و فرمود: (قاضي راست مي گويد، اكنون مي بايست كه من شاهد بياورم، ولي من شاهد ندارم)
قاضي روي اين اصل كه مدعي شاهد ندارد، به نفع مسيحي حكم كرد و او هم زره را برداشت و روان شد.
ولي مرد مسيحي كه خود بهتر مي دانست كه زره مال كي است، پس از آنكه چند گامي پيمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: اين طرز حكومت و رفتار از نوع رفتارهاي بشر عادي نيست، از نوع حكومت انبياست و اقرار كرد كه زره از علي است. طولي نكشيد او را ديدند مسلمان شده و با شوق و ايمان در زير پرچم علي در جنگ نهروان مي جنگند.
📚 #احسن_القصص📚
قصههای زیبای معنوی