eitaa logo
خزینة الجواهر
1.2هزار دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
29.4هزار ویدیو
35.2هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
ورودیه حسرت به دل , نماندم و حاجت روا شدم حالا دوباره با غمتان , آشنا شدم از کودکی که نامِ تو را گفت مادرم یک دل نه صد دل , عاشق نام شما شدم انگار , تشنه میکند این شیرِ مادری از کودکیم , تشنه ی این روضه ها شدم از لقمه ی حلال پدر بود , کاینچنین مشغول گریه بر تن خون خدا شدم دل جای غیر نیست , به من حق بده حسین اینگونه جلدِ گنبد کرب و بلا شدم رخت عزای تو چه میآید به نوکرت احرام بسته , وارد سعی و صفا شدم در روضه ها به یاد تنت گریه میکنم من داغدارِ روضه ی یک بوریا شدم هر جا شنیده ام که سرت روی نیزه رفت بی اختیار گریه ی بی انتها شدم یاد تو و عذاب تنت میکُشد مرا دلگیرِ “سخت کوشیِ” آن بی حیا شدم هی میکشید خنجر و میدید خواهرت میگفت ای خدا , ز حسینم جدا شدم 📜 🆔👇تلگرام👇 http://t.me/yamojebalmoztr 🆔👇ایتا👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a ┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال ارائه محتوای تبلیغی👇👇👇👇👇 @mohtavatablighi
◾️حضرت ◾️ باران نمی‌آید ولی بارانی‌ام من مردِ غریبِ شهر سرگردانی‌ام‌من باران نمی‌آید ولی از اشک خیسم دارم به رویِ خاک از تو می‌نویسم کوفه مرا با ناله‌هایم روبرو کرد بدجور پیشِ زینبت بی آبرو کرد مَردم ولی با دردها هم گریه کردم در پیشِ این نامرد‌ها هم گریه کردم پشتِ خودم از دوستان یک تَن ندیدم غیرِ خودم بی خانمان یک تَن ندیدم شبهای اینجا کوچه‌های سرد دارد یک مَرد با دو کودکِ شبگرد دارد آقا غلط گفتم مَیا ای رود برگرد گفتم غلط کردم از اینجا زود برگرد یاران دیروز آه پُشتم را شکستند شمشیر دستم بود ، مُشتم را شکستند اینجا رفیقی داشتم اما پَرم ریخت یاری که با من بود آتش بر سرم ریخت یک آشنا سرنیزه بر کتفم فرو کرد من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد یاری که با من بود با پا زد بیافتم تنهایی‌ام می‌دید اما زد بیافتم آنکس که روز قبل دستش را فشردم امروز از دستانِ او یک نیزه خوردم آقا ، زد و با سر زمین خوردم به گودال از پشتِ سر آخر زمین خوردم به گودال آقا به طفلانت قسم هِی مو کشیدند در پیشِ طفلانم مرا هرسو کشیدند کوفه چه‌ها با این نفَس با این گلو کرد من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد از گوشه‌ای دیدند طفلانم شکستند چون دنده‌های سینه دندانم شکستند این دوستانش ; دشمناش را ندیدی با حرمله حجمِ کمانش را ندیدی ای کاش می‌ماندی که این غم سرمی‌آمد دندان شیریِ علی هم در می‌آمد ای کاش دستی روی حنجر را بگیرد یا که رُباب از شیر اصغر را بگیرد ای کاش پیشِ کودکانِ خود نیافتی یا مَحرمی چشمانِ دختر را بگیرد ای کاش جایِ خواهرانت وقتِ غارت یک مَرد باشد راهِ لشکر را بگیرد ای کاش برگردی نبینی ضجه‌ها را وقتی سنان پیشِ حرم سر را بگیرد کوفه مرا با سنگهایش زیر و رو کرد من را به پیشِ زینبت بی آبرو کرد برگرد ورنَه کعبه درهم می‌شود وای از پنج انگشتت یکی کم می‌شود وای 📜 🆔👇تلگرام👇 http://t.me/yamojebalmoztr 🆔👇ایتا👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a ┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال ارائه محتوای تبلیغی👇👇👇👇👇 @mohtavatablighi