eitaa logo
خزینة الجواهر
1.1هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
28.7هزار ویدیو
34.9هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پروژه خطرناک حیازدایی برای کودکان شیعه ❌❌❌❗️❗️ 🔞 پدر و مادرهای گرامی این ویدیو محدودیت سنی دارد لطفا در حضور کودکانتان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاکید بنیان گذار موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه حجت الاسلام نبوی بر استفاده از موقعیت استثائی و دعوت از عموم مردم برای نشر معارف اهل بیت علیهم السلام از طریق شبکه های مجازی به استناد حدیث گرانقدر امام صادق علیه السلام ... حَتَّی لَا یَبْقَی فِی الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّی الْمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَالِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا... ... تا آنجا که در روی زمین هیچ نادانی نسبت به دین نماند تا برسد به نوعروسان پرده نشین. این نزدیک به ظهور قائم ما باشد، ... بحارالانوار جلد ۵۷ صفحه ۲۱۳ @ghbook
گزارشی از ماجرای ترور ۶ تیر ۱۳۶۰ [ص ۱ از ۲] || مصطفی غفاری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چهار پنج روز از عزل بنی‌صدر می‌گذشت. جنگ با عراق و شورش منافقین بعد از اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. آیت‌الله خامنه‌ای که از جبهه‌ها برگشته و خدمت امام رسیده بودند، بعد از دیدار، طبق برنامه‌ی شنبه‌ها، عازم یکی از مساجد جنوب‌شهر برای سخنرانی بودند. خودرو حامل آیت‌الله خامنه‌ای که از جماران حرکت می‌‌کرد، آن روز مهمان ویژه‌ای داشت؛ خلبان عباس بابایی که می‌خواست درد دل‌هایش را با نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آن‌ها نیم‌ ساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفت‌وگوشان را در همان مسجد ادامه دادند.‌ نماز ظهر تمام شد. آقا رفتند پشت تریبون. نمازگزاران همان‌طور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسش‌های نوشته‌ی مردم را به سخنران می‌دادند، اگرچه بعضی از پرسش‌ها تند و حتی گاهی بی‌ربط بود. آقا در سخنرانی مقدمه‌ای ‌چیدند تا به این‌جا ‌رسیدند که: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من می‌خواهم به بخشی از آن‌ها پاسخ بدهم.» بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط و موهای فری و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر که آن روزها کلیشه‌ی چهره‌ و تیپ خیلی از جوان‌ها بود. خودش را رساند به تریبون. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دکمه‌ی Play. شاسی تق تق صدا کرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار، اما او رفت. یك دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا همین‌طور که صحبت می‌کردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه‌ی جوامع بشری -نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدان‌های... انفجار! آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش 45 درجه‌ای به طرف چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالایسر آقا رساند. مسجد کوچک بود و همان یك محافظ، به تنهایی تلاش كرد كه آقا را بیاورد بیرون. امام جماعت، متحیر وسط مسجد مانده بود. چشمش به یك ضبط صوت ‌افتاد كه مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جداره‌ی داخلی ضبط شكسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی». بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند. سرشان را آوردند بالا، اما زود سرشان افتاد. محافظ‌ها بلیزر سفید را انگار كه ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور می‌راندند. در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش می‌آمدند، زیر لب زمزمه‌ای می‌کردند؛ شهادتین می‌گفتند. لب‌ها و چشم‌ها تکان می‌خوردند؛ خیلی کم البته. در خیابان قزوین، خودرو به یک درمانگاه کوچک رسید. پنج نفر آدم با قیافه‌ی خون‌آلود و اسلحه به دست، وارد درمانگاه شدند و  آقا را روی دست این طرف و آن طرف ‌بردند. با آن صورت خون‌آلود، کسی امام جمعه‌ی شهر را نشناخت. دکتری با گوشی، دکتری ضربان قلب را گرفت: «نمی‌شود کاری کرد.» محافظ‌ها با سرعت به سمت در خروجی رفتند. پرستاری که تازه از راه رسیده بود، پرسید: «ایشان کی هستند‌؟ دارند تمام می‌کنند» اسم آقای خامنه‌ای را که شنید، گفت: «ببریدشان بیمارستان؛ اما یک کپسول اکسیژن هم با خودتان ببرید.» انگار کسی صدای آن پرستار را نشنید. کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. «آقا این کپسول لازمتان است.» کپسول اكسیژن و  پایه‌ی آهنی چرخدار را نمی‌شد برد توی ماشین. پایه‌های کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسك اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت و به همه دلداری ‌داد. یکی از محافظ‌ها پرسید: «حالا کجا برویم!؟» پرستار گفت: «بیمارستان بهارلو، پل جوادیه». ماشین انگار ترمز نداشت. محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آماده‌باش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یک‌دفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دكتر فیاض‌بخش و چند نفر دیگر از پزشک‌های مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.» ماشین را از در عقب بیمارستان بردند توی محوطه‌. برانکارد آورند و آقا را رساندند پشت در اتاق عمل. دکتر محجوبی از همدان آمده بود بیمارستان بهارلو. تازه جراحیش‌ را تمام كرده بود. داشت دستش را می‌شست که از اتاق عمل خارج شود. آقا را که با آن وضع دید، گفت خیلی سریع دوباره اتاق عمل را آماده کنند. @rozaneebefarda
گزارشی از ماجرای ترور ۶تیر۶۰ [ص۲ از ۲] سمت راست بدن پر از ترکش بود و قطعات ضبط صوت.قسمتی از سینه کاملاً سوخته بود. دست راست از کار افتاده بود و ورم کرده بود. استخوان‌های کتف و سینه به راحتی دیده می‌شد. 37واحد خون و فراورده‌های خونی به آقا زدند. این همه خون، واکنش‌های انعقادی را مختل ‌کرد. دو سه بار نبض افتاد. چند بار مجبور شدند پانسمان را باز کنند و دوباره رگ‌ها را مسدود کنند. کیسه‌ها‌ی خون را از هر دو دست و هر دو پا به بدن تزریق ‌می‌كردند، اما باز هم خون‌ریزی ادامه داشت. یک‌دفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکشش را درآورد و گفت: «دیگر تمام شد.» بی‌راه نمی‌گفت؛ فشار تقریباً صفر بود. یکی دیگر از دکترها به او تشر زد که چرا کشیدی کنار؟ فشار کم‌کم بالا آمد و دوباره شروع کردند. دکتر منافی، همان‌ طور که می‌آمد بیمارستان بهارلو، تلفن زده بود كه دکتر سهراب شیبانی، جراح عروق و دکتر ایرج فاضل هم بیایند. آقای بهشتی هم دکتر زرگر را خبر کرده بود. دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: «نگران نباش، من خون‌ریزی را بند آورده‌ام.» عمل تا آخر شب طول کشید، اما دیگر نمی‌شد درمان را آن‌جا ادامه داد. کنترل امنیتی بیمارستان بهارلو مشکل بود.تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان قلب بود. آن موقع رئیس بیمارستان قلب دکتر میلانی‌نیا بود. چند ماه بعد، نام همین بیمارستان را گذاشتند «بیمارستان قلب شهید رجایی». هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌توانستند بیمار را از میان ازدحام مردم نگران بیرون ببرند. محافظ پشت بی‌سیم گفته بود كه قلب ایشان صدمه دیده؛ رادیو هم همین را اعلام کرده بود.مردم نگران بودند که نكند قلب ایشان از کار افتاده باشد، آمده بودند و می‌گفتند «قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید.» با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان بیمارستان نشاندند. تا برسند به بیمارستان قلب، خط مونیتور وضعیت نبض، دو بار ممتد شد. دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌ و برگشته. یک‌بار همان انفجار بمب بود، یك‌بار خون‌ریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یك‌بار هم جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. همه‌ی این‌ها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت.چند پتو می‌‌انداختند روی‌ آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان می‌کردند تا لرز را کمتر كنند. معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟ ضایعه‌ی کوچکی هم در ریه دیده بودند. آقا لوله‌ی تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که با دست چپ نوشتند، دوتا سؤال بود؛ «همراهان من چطورند؟» «مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟» دکتر باقی روی سطحی از پوست بدن کار می‌کرد كه برای ترمیم و پیوند به قسمت‌های آسیب‌دیده برداشته بودند. زخم‌ها زیاد بودند. درد زخم‌ها خیلی زیاد بود، اما دکترها می‌گفتند تحمل‌ آقا زیادتر است.می‌گفتند «اصلاً مسکّن‌ها به حساب نمی‌آیند.» بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه می‌شود؟ شکستگیش رو به بهبود بود، ولی هیچ‌ علامت حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث می‌کردند که دست قطع شود یا بماند. امام مرتب پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند كه: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان ساعت دو بعد از ظهر پخش ‌شد. دکتر میلانی‌نیا رادیورا گذاشت بیخ گوش آقا. آن‌موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند. حالشان بهتر بود، اما هنوز قضیه‌ی هفتاد و دو تن را نمی‌دانستند. از تلویزیون آمدند كه گزارش تهیه کنند. یک ساعتی معطل شدند تا آقا به هوش آمد. پرسیدند حالتان چطور است؟ گفتند: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است» و شعر رضوانی شیرازی را خطاب به امام خواندند: «بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت  سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی» آقای هاشمی می‌گفت «اگر یک روز از حال آقا باخبر نباشم، احساس می‌کنم چیزی کم دارم.» برای همین مرتب از ایشان احوال‌پرسی می‌کرد. حاج احمدآقا هم همین‌طور؛ مرتب احوال می‌پرسیدند و روزانه به حضرت امام خبر می‌دادند. کم‌کم به اطرافیان فشار می‌آوردند که: «آقاجان من باید از وضع کشور اطلاع پیدا کنم. شما هم رادیو را از من گرفته‌اید،هم تلویزیون را.» دکترها بهانه می‌آوردند که امواج رادیویی، دستگاه‌های درمانی ما را به‌هم می‌ریزد و عملکردشان را مختل می‌کند! خیلی از چهره‌های انقلاب برای عیادت می‌آمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی می‌پرسیدند:«چرا همه می‌آیند، اما ایشان نمی‌آید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست.دور و بری‌ها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کم‌کم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند.گفتند فقط یکی‌ دو نفر شهید شده‌اند. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فریاد توسط غیورمردان مجاهد خون هرلحظه و هر روز در حال جوشش و تربیت و هدایت‌گری است‌..‌. @rozaneebefarda
14000407_40599_1281k.mp3
8.29M
🎙بشنوید|| صوت کامل بیانات امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه. ۱۴۰۰/۰۴/۰۷ @rozaneebefarda
39.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت یک نماینده مجلس از فعالیت‌ باندهای مخوف اقتصادی در دوران روحانی نقش (از چهره‌های مرموز بیت منتظری) در صنایع سنگین مانند فولاد، چیست؟! کارنامه و و در برخورداری از مواهب مادی صنایع و معادن. در نقش پدرخوانده فولاد بود... @rozaneebefarda
دوستان ببینید چی میگه درباره نقش تغییر دولت در اقتصاد میگن هیچ کاری نمی تونه بکنه چون بانک و نفت و گاز و فولاد دست ماست
💢 نخبه ای که پس از اخذ مدرک دکتری از آمریکا در حوزۀ علمیه ادامه تحصیل داد. 💠 آقا محمود علاقه زیادی به معارف دینی داشت، در سال‌های آخر دبیرستان در ماه‌های گرم تابستان پای درس طلبگی می‌نشست، حتی آرزو داشت به حوزه علمیه قم برود، بعدها پای درس علامه طباطبایی، آیت‌الله مجتهدی تهرانی، آیت‌الله شهید مطهری، آیت‌الله شهید بهشتی و آیت‌الله داوودی نشست. شهید مطهری، شهید قندی را یکی از بهترین شاگردانش می‌دانست و امید داشت که او در زمینه فلسفه یکی از ستارگان جهان اسلام باشد و برای همین گفت: «قندی امید من است». میل و عطش او به فراگیری معارف اهل بیت به حدی بود که حتی در روز هفتم تیر ماه قبل از اینکه به جلسه حزب جمهوری اسلامی برود، در کلاس فقه شرکت کرده بود. 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به وهابیت 🔺حجت الاسلام و المسلمین حیدری آل‌کثیر معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان گوهر باد آیت الله مجتهدی تهرانی(رحمه الله علیه موضوع: پنج راز بندگی کردن 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
﷽ ⛔️شبهه: صادق هدایت:هیچگاه درک نکردم ؛ چرا کافری که بیمار میشود ، دچار عذاب الهی شده و مسلمانی که بیمار میشود، دچار آزمون الهی ...! مرض که یکیست ! شاید تفاوت در نگرش انسانهاست ...جهل نرمترین بالشی است که انسان می تواند سرخود را بگذارد وبخوابد. @Antishobheh ❇️پاسخ: 1⃣صرف درک نشدن یک مطلب دلیل اشکال آن نیست . بلکه باید تحقیق کرد  حکمت را فهمید . 2⃣ حدیث زیر از امام رضا (ع) می باشد. بیماری برای مؤمن مایه تطهیر و رحمت است و برای کافر مایه عذاب و لعنت، و بیماری همواره گریبان گیر مؤمن است تا آن که دیگر هیچ گناهی در وجود او باقی نماند.  بحارالانوار، ج 78، ص193. 3⃣ صرفنظر از جایگاه دینی و مذهبی که برای حضرات معصومین (ع) قائلیم ، همگان ایشان را به عنوان بزرگترین عالمان می شناسند . 4⃣ حکمت بلا در زندگی انسان : * ایجاد حالت تضرع و خشوع و فروتنی در انسانها * امتحان و آزمایش بندگان * بازتاب و پیامد گناهان انسان * ارتقاء درجه و رتبه * بیدارشدن از خواب غفلت * عذاب الهی (به دلیل تكذیب آیات و نشانه های الهی و فرستادگان او) 5⃣بیماری نوعی بلا و رنج و در راستای آزمایشات الهیست که با عنایت به حکمتهای مختلف "بلا"، مشخصا برای توجه بیشتر یا مکافات بی توجهی به خداوند و فرامین اوست . 6⃣برخورد انسان با آزمایشات و بلاها نقش مهمی دارد که عذاب باشند یا مایه کفاره گناهان و رشد : "ما شما را به وسیله شرور یعنی بدی ها و بیماری ها و خیرات و نعمت ها امتحان می كنیم" (سوره انبیاء آیه 35) 7⃣ اگر انسان زمان آزمایش و بلا ، متوجه خدا شود و صبر و رضا پیشه کند این "بلا" از مواردیست که مایه رشد و کمال او خواهد بود .   8⃣اگر انسان در برابر بیماری، طریق كفر و ناسپاسی پیشه گیرد و به قضا و قدر الهی اعتراض كند، اجری نخواهد داشت و موجب كفاره گناهش نخواهد شد.   حال اگر پیش از این کافر نیز بوده تنها عذابی بر عذابهایش اضافه شده است .   9⃣ در رد استدلال پایانی نویسنده که گفته : بیماری که یکیست ! باید گفت : بنزینی که ماشینی را به آتش می کشد با بنزینی که سبب حرکت آن می شود نیز یکیست ! بستگی دارد چگونه مورد استفاده واقع شود ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh
📢 رئیسی: دوران رقابت انتخاباتی پایان یافته و دوره رفاقت برای حل مشکلات مردم آغاز شده رئیس‌جمهور منتخب در جلسه با ۶ کاندیدای انتخابات: ◀️ دوران رقابت انتخاباتی پایان یافته و دوره رفاقت و همکاری و همدلی برای مشکلات مردم آغاز شده است. ◀️ احساس مردم باید این باشد که همه نگاه‌های سیاسی و دیدگاه‌ها منتهی به رفع مشکلات و گره‌ها از زندگی آن‌ها می‌شود. ◀️ در این جلسه راهکارهای مختلفی که برای حل مسائل کشور وجود دارد و بخشی از آنها در مناظرات انتخاباتی نیز مطرح شد، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
🌺 پذیرش سراسری حوزه های علمیه 🗓 سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۴۰۱ 👈برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به مرکز مدیریت استان یا مدارس علمیه شهرستان خود مراجعه نمایید ویا از طریق راه ارتباطی زیر اقدام نمایید:🔰 🌐 paziresh.ismc.ir 🌏⚡@jtabligh313❤️ ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @@khazinatoljavaher ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امیرالمومنین حقا که مظهر همه اسما و صفات الهی هستی حقا که امام بی بدیلی حقا که حامی مظلومانی حقا که مجمع فضایلی الهی علی گرایی را در جانمان زنده نگه دار 🆔 @khosropanah_ir
🔴 رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای را به ریاست قوه قضائیه منصوب کردند. ♦️امام خامنه‌ای در این حکم با تأکید بر اهتمام جدی به مأموریتهای دستگاه قضا در قانون اساسی و همچنین ادامه رویکرد تحولی و اجرای سند تحول موجود، «گسترش فناوریهای نوین در دستگاه قضایی»، «گماردن نیروهای کارآمد و جهادی در مسئولیتها»، «ارج نهادن به خدمات قضات پاکدامن و در عین حال برخورد قاطع با تخلفات» و «ارتباط با متن مردم» را از جمله انتظارات خود از رئیس جدید قوه قضائیه بیان کردند. متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ غلامحسین محسنی اژه‌ای دامت تأییداته اکنون که جناب آقای رئیسی با رأی ملت ایران توفیق خدمت در جایگاه ریاست جمهوری اسلامی ایران یافته‌اند، با تشکر فراوان از خدمات ارزنده‌ی ایشان در مدت مسئولیت قضائی و کارنامه‌ی افتخارآمیزی که در پایه‌گذاریِ اقدامات ماندگار از خود به جای گذاشته‌اند، جناب‌عالی را که علاوه بر صلاحیتهای قانونی، برخوردار از تجربه‌ی گرانبها و شناخت عمیق و سابقه‌ی درخشان در امر قضا میباشید، بر اساس اصل یکصد و پنجاه و هفت، به ریاست قوه‌ی قضائیه منصوب میکنم. انتظار اینجانب، اولاً: اهتمام جدّی به مأموریتهای اساسی دستگاه قضاء در قانون اساسی است، یعنی گسترش عدالت، و احیاء حقوق عامّه، و تأمین آزادیهای مشروع، و نظارت بر حسن اجرای قوانین، و پیشگیری از وقوع جرم، و نیز مبارزه‌ی قاطع با فساد. و ثانیاً: ادامه‌ی رویکرد تحوّلی و اجرای سند تحول موجود با اهتمام ویژه. و ثالثاً: گسترش فناوریهای نوین و تضمین دستیابی آسان و رایگان مردم به خدمات قضائی. و رابعاً: گماردن نیروهای کارآمد و جهادی و فاضل و صالح در مسئولیتها، و تربیت مدیران شایسته برای سطوح عالی و میانی قضائی و اداری. و خامساً: ارج نهادن به خدمات قضات پاکدامن و حفظ عزت و منزلت ایشان، و متقابلاً برخورد قاطع با معدود افراد متخلّف. و سادساً: ارتباط با متن مردم و حضور در میان آنان که دارای برکاتِ بسیار است. توفیقات جنابعالی و همکارانتان را از خداوند متعال مسألت میکنم و امیدوارم خدمات شما موجب رضای خدا و خلق گردد. بحوله و قوّته. و السلام علیکم و رحمةالله سیّدعلی خامنه‌ای ۱۰ تیر ۱۴۰۰ 🌍 @ebratha_ir
🔴محسنی اژه‌ای کیست؟ / مردی که نامش با پرونده‌های بزرگ گره خورده است ♦️غلامحسین محسنی اژه‌ای که مدتها بود احتمال ریاست او بر دستگاه قضا مطرح می‌شد، امروز با حکم رهبر معظم انقلاب، رئیس قوه قضاییه شد. ♦️ اژه‌ای در دوره آملی لاریجانی به‌عنوان سخنگوی دستگاه قضایی نقش مهمی در اداره این قوه داشت و در دوران ریاست رئیسی نیز معاون اول او بود. ♦️غلامحسین محسنی اژه‌ای در سال ۱۳۳۵ در اژیه از توابع بخش جلگه استان اصفهان به دنیا آمد. وی پس از پایان سطح عالی در مدرسه حقانی، چند سال در درس خارج در حوزهٔ علمیه قم شرکت کرد. محسنی اژه ای علاوه بر تحصیلات حوزوی دارای مدرک دکترای حقوق بین‌الملل خصوصی نیز است. ♦️وی سمت‌هایی چون دادستان دادگاه ویژه روحانیت، وزیر اطلاعات در دولت نهم و دادستان کل کشور را در اختیار داشته و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است. ♦️اما سوابق اژه‌ای محدود به سالهای اخیر نیست. بازجویی از مهدی هاشمی، برادر داماد منتظری که منجر به اعتراف وی در تلویزیون شد، نقشی بزرگ برای او در سن ۳۰ سالگی محسوب می‌شد؛ خصوصاً این‌که این پرونده در نهایت منجر به حذف منتظری از سمت رهبری آینده شد. ♦️اژه‌ای اما در پرونده محاکمه غلامحسین کرباسچی بود که مشهور شد. این محاکمه که منتهی به بازداشت شهردار پیشین پایتخت و از نزدیکان هاشمی رفسنجانی شد، از صداوسیما پخش شد و اژه ای، قاضی این پرونده را مشهور کرد. ♦️در سالهای بعد، نقش اژه‌ای در برخورد با مطبوعات نزدیک به دولت اصلاحات، از او چهره‌ای نام‌آشنا ساخت و سپس در دوره احمدی‌نژاد، برکناری او به سبب مخالفت با اسفندیار رحیم مشایی، بار دیگر نامش را بر سر زبانها انداخت. ♦️به‌نظر می‌رسد با معرفی محسنی اژه‌ای به‌عنوان رئیس قوه قضاییه، حالا چهره‌ای در راس این قوه قرار گرفته که بیش از هر گزینه دیگری در پرونده‌های مهم قضایی کشور نقش داشته است. پرونده‌هایی که برای اژه‌ای کم حاشیه نبوده است 🌍 @ebratha_ir
یه توصیه ی علمی به دختر خانما؛😍 موقعی که خواستگار میاد به مادر داماد بگین من فکر کردم شما خواهر بزرگترشین!☺️ یعنی تأثیری که این جمله در نتیجه خواستگاری داره، کتاب های قلمچی و گاج و ماهان در قبولی کنکور نداره...!😂 🤣🤣🤣 🍃🍂 @KhaFaNesTaN