هدایت شده از خزینة الجواهر
یک شب مهلت برای راز و نیاز.pdf
47.7K
https://eitaa.com/hejrat_ir (ايتا) 🇮🇷🌸
#محرم
هدایت شده از خزینة الجواهر
🔻
☑️ اشک بر حسین (ع) ایران را زنده نگه داشته
🔶 رضاشاه و محمدرضا شاه آن همه شعارهای آریایی سر دادند و دم از کوروش زدند. اما وقتی در 1320 (جنگ جهانی دوم) شوروی و انگلیس به ایران حمله کردند، رضاشاه حتی نصف روز هم نتوانست مقاومت کند. نظامیان از پادگانها فرار کردند و ایران اشغال شد. محمدرضا پهلوی هم نتوانست بحرین را نگه دارد. ارتش شاهنشاهی در دفاع از بحرین حتی یک گلوله شلیک نکرد. شاه حتی جزایر سه گانه (ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک) را هم به امارات بخشید.
اما در هشت سال دفاع مقدس، جوانان ایران جان دادند، یک وجب خاک ندادند. آنچه به جوانان ما در آن دوران، قوّت میداد، روضه امام حسین (علیه السلام) بود. شبهای عملیات، از کوروش خبری نبود. بلکه هرچه بود، گریه برای اباعبدالله بود. اشک بر امام حسین و بر سر و سینه زدن، سلاح ما بود. پاکترین جوانان تاریخ ایران با همین اسلحه در برابر جهان ایستادند. کسانی که بر ضد عزای حسین، سخنپراکنی میکنند، خائن هستند. چون جامعه ایرانی را خلع سلاح معنوی میکنند. تفنگ پدر را میشکنند...
🔘 اسناد نوشتار: https://www.adyannet.com/fa/news/34857
☑️ مشاهده آلبوم تصاویر در پیج اینستاگرام ما:
https://www.instagram.com/p/CSlcnHsI_A2/
📎 #فرق_ادیان_مذاهب
📎 #زرتشت_باستانگرایی
📎 #محرم
هدایت شده از خبرگزاری فارس
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت خبرنگاران فارس از غمانگیزترین صحنه واقعه کربلا
@Farsna
هدایت شده از خزینة الجواهر
استاد عالی شب ۲ محرم ۱۴۰۰.mp3
17.82M
🔖منبر کامل 🔖
#استاد_عالی
📕 دهه اول #محرم 📕
🔷جلسه دوم
🔘موضوع 👇:
شباهت و تفاوت شب و روز عاشورا و شب و روز قدر / ارتباط با ولی الله
🕌 هیئت ریحانة الحسین سلام الله علیها
#ماه_محرم ۱۴۰۰
👇کانال سخنرانی تاثیرگذار👇👇
👌رسانه دینی 👇💯
╭┅─────────┅╮
🌺 @mediamenbar
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از خزینة الجواهر
کتاب طرح درس نسل حسینی.pdf
6.11M
طرح درس «نسل حسینی» با هدف سادهسازی مفاهیم عمیقِ عاشورا در سایت شبکه مبلغان برای کودکان و نوجوانان منتشر شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مخاطب اصلی این طرح درس مبلغانیاند که تصمیم دارند برای کودکان و نوجوانان محل تبلیغی خود کلاسهایی برگزار کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موضوعات این طرح درس:
درس اول: شیرینی کنار هم بودن!
درس دوم: به من همکاری بده!
درس سوم: دختران فرشتهاند!
درس چهارم: از تنهایی بدم میآید!
درس پنجم: با هم قویتریم!
درس ششم: ما همه با هم هستیم!
درس هفتم: به کسی نگو، ولی... !
درس هشتم: کشتی نجات!
درس نهم: فقط به عشق حسین(ع)!
درس دهم: برای ظهور کاری کنیم!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نسل_حسینی
#مسئولیت_پذیری_اجتماعی
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کانال ارائه محتوای تبلیغی👇👇👇👇👇
@mohtavatablighi
ماند. ياران گفتند: حمد خداي را که چنين منّتي بر ما نهاد که حضرتت را ياري کرده، و به شرف شهادت با تو نائل شويم، اي فرزند رسول خدا! دريغ مدار که در بهشت با تو باشيم و در درجه تو بسر بريم.
حسين (عليه السلام) گفت: خدا به همه شما پاداشي بزرگ عطا کند.
قاسم جوان نورس، برادر زاده حسين از عمو پرسيد: آيا من هم فردا کشته خواهم شد؟
حسين پرسيد: پسرم کشته شدن نزد تو چگونه است؟
پاسخ داد: از عسل شيرين تر.
حسين (عليه السلام) گفت: آري، تو هم کشته خواهي شد، کودک شيرخوار من عبداللّه نيز کشته خواهد شد.
قاسم گفت: شيرخوار! شيرخوار هم کشته خواهد شد؟! مگر اين مردم به زنان و کودکان نيز حمله مي کنند و از آن ها دست بردار نيستند؟! [2] .
اين بود ادب ياران حضرت حسين (عليه السلام) و سلامت و صفاي روح آنان که تحت هيچ شرايطي حاضر به جدا شدن از حقّ نبودند. گرچه حضرت حسين (عليه السلام)به آنان فرمود: من بيعتم را از شما برداشتم و حقّم را بر شما حلال کردم مي خواهيد برويد آزاديد. ولي آن قوم باعزّت و آن آسمانيان باکرامت، عاشقانه در کنار حضرت حسين (عليه السلام)ماندند و عاشقانه به شرف شهادت در رکاب او نائل آمدند.
بياييم در حالات و افعال و اخلاق، و معاشرت و برخورد با دين و آيين و برخورد با عمر و وقت، و خلاصه در همه امور، به خصوص نسبت به حقّ و قرآن و پيامبر و امامان معصوم هم چون اصحاب حضرت حسين (عليه السلام)ادب را رعايت کنيم، تا گوهر سعادت دنيا و آخرت را در اين معامله نصيب خود کنيم؛ معامله اي که در آن تا ابد اقاله اي وجود نداشته باشد.
ادب ياران حسين در برابر حسين
آنچه را در رابطه با ادب ياران حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) در سطور ذيل ذکر مي شود از امام عابدان، مولاي عاشقان، زينت عبادت کنندگان حضرت سجّاد (عليه السلام) روايت شده است.
روز تاسوعا بپايان رسيد و شام شد. شب عاشورا بر جهان دامن گسترد و اين مرغک سياه، سرزمين کربلا را زير بال هاي پهناور در خود جاي داد.
حضرت حسين (عليه السلام) بخشي از شب را با ياران گذراند، و بخشي را به عبادت، و قسمتي را به آماده شدن براي رزم بامداد.
در آغاز شب در جمع ياران به سخن پرداخت. نخست حمد و ثناي خدا را به جاي آورد، و ذات احديّت را در تنگي و سختي درود گفت:
اَثْني عَلَي اللّهِ اَحْسَنَ الثَّناءِ وَاَحْمَدُهُ عَلَي السَّراءِ وَالضَّراءِ
چنان چه در آسايش و خوشي سپاس مي گفت، به نعمت هايي چند از نعمت هاي الهي اشاره کرد، نعمت هايي که ويژه خود او بود و نعمت هايي که دگران با وي شريک بودند، باز هم خدا را سپاس گفت و بخواست که او و يارانش را در زمره سپاسگذاران قرار دهد.
نخست به نعمت رهبري و امامت اشاره کرد، که خداوند خاندانش را بدان موهبت عظمي سرافراز ساخت. نعمت دوّم زادگي پيامبر بود که وجودش از آن نور پاک ريشه گرفته است. نعمت ديگر دانش و دانستن قرآن و کتاب خداي بود. فقاهت در دين و پي بردن به حقيقت احکام و قوانين اسلام، نعمت ديگري بود که بآن اشاره کرد، و خداي را دگر باره در برابر نعمت هاي گوش و چشم و دل سپاس گذارد، آنگاه با ياران به سخن پرداخت و چنين گفت:
من ياراني باوفاتر و بهتر از ياران خود سراغ ندارم، و اهل بيتي را بهتر و حقّ شناس تر و برتر از اهل بيت خود نمي شناسم، خداي به همگي پاداشي نيکو عطا فرمايد.
پر روشن است که ما را با اين مردم روزي خواهد بود! و چه روزي؟ روزي سياه و خونين، من بيعت خود را از شما برداشتم و حقّي بر گردن شما ندارم. شما همگي آزاد هستيد، مي خواهيد برويد يا بمانيد اينک شب فرا رسيده، و تاريکي جهان را فرا گرفته، مي توانيد از اين تاريکي استفاده کرده و خود را از ديد دشمن نهان داشته به هر سو که مي خواهيد برويد، و هر کدام از شما دست يک تن از اهل بيت مرا گرفته ببريد، و در بيابان ها و شهرها پراکنده شويد، تا وقتي که خداي فرجي کند. اين مردم با من کار دارند و بس، اگر بر من دست يافتند ديگري را فراموش کرده به او کاري نخواهند داشت.
کلام حضرت که به پايان رسيد حضرت عبّاس بن علي (عليه السلام) آن علمدار جوانمرد از جاي برخاست و چنين پاسخ داد:
چرا برويم؟ آيا برويم که پس از تو زنده بمانيم؟! خداي چنين روزي را نياورد.
خويشان ديگر نيز با عباس هم سخن شدند و گفته او را گفتند. حسين (عليه السلام)به عمو زادگانش ـ زادگان عقيل ـ روي کرده و گفت:
شماها شهيد داده ايد، بس است، شهادت مسلم براي شما کافي است اذن مي دهم که همگي برويد و اينجا نمانيد.
پاسخ عقيليان اين بود:
به خدا سوگند نخواهيم رفت، بلکه جان و مال و خاندانمان را در راه تو فدا خواهيم کرد، در پيشگاه تو نبرد کرده و با تو کشته خواهيم شد، خداي ماندن پس از ترا زشت گردانيده است.
سخن از بني هاشم گذشت و نوبت پاسخ به ياران رسيد.
نخست مسلم بن عوسجه از جاي برخاست و گفت:
آيا از ياري تو دست برداريم و عذري در پيشگاه خدا نداشته باشيم؟! به خدا قسم از دامان تو دست برنمي دارم، تا با نيزه ام سينه هاي اين مردم را سوراخ کنم. از دامانت دست نمي کشم تا شمشير در دست دارم و قدرت نبرد در خود ببينم. اگر سلاحي در دست نداشته باشم با سنگ خواهم جنگيد. از دامان تو دست بر نمي دارم تا خدا بداند که پس از پيامبرش عترتش را تنها و بي يار و ياور نگذاشته ايم. اگر بدانم کشته مي شوم سپس زنده مي شوم، دوباره کشته مي شوم و سوزانده مي شوم و خاکسترم را بر باد مي دهند و هفتاد بار با من چنين کنند، از ياري تو دست بر نمي دارم تا در راه تو جان دهم، در حالي که بجز يک مرگ بيش نيست و پس از مرگ، بهشت خداي، بهشتي که پايان ندارد.
آنگاه زهير از جاي برخاست و گفت:
اگر مي دانستم که هزار بار مرا مي کشند و زنده مي کنند و بدين وسيله مي توانم مرگ را از تو و جوانانت دور کنم آماده هستم که هزار بار کشته شوم.
ديگر ياران متّفق القول گفتند:
به خدا قسم که از تو جدا نخواهيم شد، جان هاي ما همگي فداي تو باد، از تو با دست و سر دفاع مي کنيم وقتي که کشته شديم کاري نکرده ايم و بر تو منّتي نداريم فقط انجام وظيفه بوده است.
به ابن بشير حضرمي خبر دادند: پسرت در مرزي اسير شده.
گفت: مي دانم و پاي خدا حسابش مي کنم و جان خود را نيز نمي خواهم که پسرم اسير باشد و من زنده بمانم.
حضرت حسين (عليه السلام) فرمود: خدا تو را رحمت کند، برو براي نجات پسرت کوشش کن. بيعتم را از تو برداشتم.
ابن بشير گفت:
درندگان مرا بدرند، و زنده زنده بخورند اگر از تو جدا بشوم. [1] .
آنگاه حسين همگي ياران را مخاطب قرار داده گفت:
من فردا کشته خواهم شد و شما همگي کشته خواهيد شد و يک تن از شما زنده نخواهد
صحاب گفت: اي غيرتمندان! اي شيرمردان! نافع چنين و چنان خبر ميدهد. خواهر پيشوايتان را ديده که با ديگر افراد خانواده، گريان و هراسانند. خبر دهيد که چه تصميمي داريد؟ همه شمشيرها برکشيدند و عمامهها از سر برگرفتند و گفتند: حبيب! به خدايي قسم که ما را با اين موقعيت، شرافت بخشيد. اگر اين گروه حمله کنند، سرهايشان را درو ميکنيم و آنان را خوار و ذليل به نياکانشان ملحق ميسازيم و به سفارش پيامبر خدا دربارهي فرزندان و دخترانش عمل ميکنيم. گفت: پس با من بياييد. برخاست و راه افتاد. آنان هم در پي او، تا آنکه بين طنابهاي خيمهها ايستاد و صدا زد: اي خاندان ما! اي سروران ما! اي خاندان رسول خدا! اينک اين تيغهاي جوانان شماست. سوگند خوردهاند که جز در گردن بدخواهان شما فرو نبرند و اين نيزههاي جوانان شماست که قسم خوردهاند جز در سينههاي آنان که جمع شما را پريشان
[ صفحه 122]
ميکنند وارد نکنند.
حسين عليهالسلام به زنان فرمود: نزد آنان بيرون رويد اي خاندان خدا. زنان همه بيرون آمدند، در حالي که نالان بودند و ميگفتند: اي پاکمردان! از زنان فاطمي پشتيباني کنيد. چه عذري خواهيد داشت روز ديدار با جدمان رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم اگر ما از آنچه بر ما فرود آمد شکايت کنيم. آن حضرت بگويد: مگر حبيب و يارانش حاضر نبودند و نميديدند و نميشنيدند؟
به خدا قسم آنان چنان ضجه زدند و ناليدند که اسبهايشان به آن صدا گرد آمدند و شيهه کنان اين سو و آن سو ميرفتند. گويا هر يک، سوار و صاحب خود را صدا ميزد. [2] .
قسم دادن برير، عمر سعد را
خوارزمي گويد:
برير که از پارسايان شبزندهدار و هميشه روزهدار بود، سخن گفت و چنين گفت: اي پسر پيامبر! اجازه بده نزد اين عمر سعد فاسق بروم و تضمينش کنم، که پند پذيرد و از اين راه برگردد. امام فرمود: ميخواهي برو. برير نزد عمر سعد رفت. وارد خيمهي او شد و گفت: چرا سلام ندادي، مگر من مسلمان نيستم که خدا و رسول خدا را قبول دارم و شهادت به حق ميدهم؟ برير گفت: اگر خدا و پيغمبر را ميشناختي (آنگونه که ادعا ميکني) به جنگ عترت پيامبر نميآمدي. اين رود فرات که مثل شکم ماهي ميدرخشد و سگها و خوکها از آن آزادانه مينوشند، ولي حسين بن علي و برادران و زنان و اهلبيت او از تشنگي ميميرند و تو بين آب و آنان مانع شدهاي که بنوشند و آنگاه خيال ميکني که خدا و پيغمبر را
[ صفحه 120]
ميشناسي؟ عمرسعد مدتي سر به پايين انداخت. بعد سر بلند کرد و گفت: اي برير! من يقين دارم هر که با آنان بجنگد و حقشان را غصب کند، حتما درآتش است، ولي اي برير! ميخواهي حکومت ري را رها کنم تا به ديگري برسد؟ به خدا که دلم نميپذيرد. (آنگاه اشعاري خواند که مضمونش علاقه به حکومت ري است، هرچند رسيدن به آن با کشتن حسين باشد.)
برير نزد امام حسين عليهالسلام برگشت و گفت: اي پسر پيغمبر! عمر سعد در مقابل حکومت ري حاضر به کشتن تو شده است. چون امام از آن گروه نااميد شد و دانست که با او حتما خواهند جنگيد، به اصحاب خود فرمود اطراف خيمهگاه، گودالي مانند خندق بکنند و در آن آتش برافروزند تا جنگ با دشمن فقط از يک سو باشد و فرمود: اگر آنان با ما بجنگند و ما با آنان مشغول باشيم، حرمت حرم ميشکند. اصحاب از هر طرف به کمک برخاستند، خندق کندند، خاشاک و هيزم جمع کرده و در آن ريختند و آنها را آتش زدند. [1] .
بلاذري گويد:
امام حسين عليهالسلام اصحاب خود را دستور داد که خيمههاي خود را نزديک به هم سازند و طناب خيمهها را از لابهلاي هم بگذرانند و خود در بين خيمهگاه باشند و از يک طرف با دشمن روبرو شوند، به نحوي که خيمهها پشت سر و طرف راست و چپ آنان باشد و خيمهها اطراف آنان باشد، مگر طرفي که دشمن از آن جا ميآيد. [2] .
امام حسين و سرکشي به تپهها و گردنههاي اطراف
بهبهاني گويد:
شبي امام حسين عليهالسلام از خيمهها بيرون آمد و دور شد. نافع بن هلال [1] شمشير خود را برداشت و به سرعت خود را به امام رساند. ديد که آن حضرت تپهها و بلنديهاي مشرف به خيمهگاه را بررسي ميکند. به پشت خود نگاه کرد و مرا ديد. پرسيد: کيستي؟ نافع گفت: منم فدايت شوم! بيرون آمدن شبانگاه تو به طرف لشکرگاه اين طغيانگر نگرانم ساخت. فرمود: هلال! بيرون آمده و اين تپه و بلنديها را بررسي ميکنم تا مبادا پناهگاهي براي حمله به خيمهگاه ما در روز نبرد باشد. آنگاه درحالي که دست چپ مرا گرفته بود برگشت فرمود: به خدا که اين همان وعدهي تخلفناپذير است. سپس فرمود: نافع! نميخواهي از بين اين دو کوه، هم اينک راه خود را گرفته و بروي و خود را نجات دهي؟ نافع به پاي حضرت افتاد و عرض کرد: مادر نافع، به عزايش
[ صفحه 121]
بنشيند، سرورم! شمشيرم را به هزار و اسبم را به هزار خريدم. از تو جدا نميشوم تا آنکه اين دو از رفتن و بريدن بازمانند. آنگاه از من جدا شد و به خيمهي خواهرش رفت. به اميد آنکه زود بيرون آيد. کنار خيمه ايستادم. خواهرش از او استقبال کرد و برايش پشتي گذاشت. نشست و با خواهر محرمانه سخن گفت. چيزي نگذشت که زينب به گريه افتاد و صدايش بلند شد: واي برادرم! شهادت تو را ميبينم. سرپرستي اين مشت زنان و کودکان هم به گردن من ميافتد. اين گروه هم آنچنان که ميداني با ما کينهاي ديرينه دارند. امتحاني سخت است. شهادت اين جوانان برگزيده و ماههاي بنيهاشم بر من سخت است. آنگاه پرسيد: آيا يارانت را آزمودهاي؟ من بيم دارم هنگام نبرد، تو را تنها گذارند. امام گريست و فرمود: به خدا قسم آنان را آزمودهام. آنان جز دليرمردان نجيب نيستند که همچون انس کودک به شير مادر، با مرگ مأنوس و همدمند.
چون نافع آن سخنان را شنيد، دلش سوخت و گريست و راه خود را به طرف خيمهي حبيب بن مظاهر انداخت. او را ديد که نشسته و شمشيرش در دست اوست. سلام داد و بر در خيمه نشست. حبيب پرسيد: نافع! براي چه بيرون آمدهاي؟ نافع ماجرا را گفت. حبيب گفت: به خدا اگر انتظار فرمان امام نبود، همين شبانه بر آنان ميتاختم. نافع گفت: حبيب من! حسين را در حال نگراني خواهرش نزد وي گذاشتم. فکر ميکنم زنان ديگر هم مثل زينب در حسرت و بيم، باشند. ميخواهي يارانت را جمع کني و با زناني سخني بگويي که دلشان آرام شود و بيمشان برود؟ صحنهاي از حضرت زينب ديدم که قرار از من ربود. حبيب گفت: باشد.
حبيب از سويي و نافع از سوي ديگر رفت. ياران را صدا کردند، همه از خيمههايشان بيرون آمده و جمع شدند. وي به بنيهاشم گفت: شما به خيمههايتان برگرديد، چشمانتان بيخواب مباد! آنگاه خطاب به ا
هدایت شده از موسسه بینالمللی هاتف شرق
4_6032605339046642830.pdf
517.3K
دستورالعمل امام صادق به بیمه عمر در روز عاشورا تا چهار نسل
🔴 بیمه عمر در روز عاشورا / با دستور امام صادق، #خود و فرزندان تان را تا #چهار_نسل بیمه کنید / #تضمین امام باقر برای زیارت امام حسین در عاشورا از #راه_دور
🔹در آداب روز عاشورا، دستورالعمل بسیار مهمی از امام باقر و امام صادق صادر گردیده است که #تاکنون مشابه آن در جایی مشاهده نشده است. چنین ثواب و عملی فقط در روز عاشورا، از طرف اهل بیت ذکر شده است، فضیلتی برای آن ذکر شده است که در دیگر روزهای سال، قابل تکرار #نیست. آری امام حسین، کشتی نجات است. و این حدیث و ضمانت امام باقر و امام صادق و امتداد ثمرات آن تا چهار نسل (#بیش از 300 سال)، یکی از مصادیق آن است. ان شاء الله توفیق انجام آن را داشته باشیم
🔸چنین امری، بندرت در طول عمر تکرار خواهد شد و شایسته است، شیعیان به دستور امام صادق، با عمل به این حدیث در باب آداب روز عاشورا، خویش و فرزندان را تا «چهار نسل» بیمه نمایند.
✅ کامل الزیارات، ص۱۷۴-۱۷۵. مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۸۲-۷۸۷.
🔹آداب روز عاشورا و اعمال آن در فایل فوق⬆️ ضمیمه شده است.
🔸لینک مطالعه:
http://mshrgh.ir/641676
اعمال روز عاشورا:
مى دانیم روز عاشورا که روز شهادت امام حسین (علیه السلام) و یاران باوفاى اوست، روز اندوه و غم و مصیبت ائمّه اطهار (علیهم السلام) و شیعیان آنها مى باشد، و بر انجام اعمال و رعایت امورى در این روز تأکید شده است، مانند:شایسته است شیعیان در این روز دست از کسب و کار بکشند و نیازهاى خانه را امروز تهیّه و ذخیره نکنند و به عزادارى و نوحه سرایى بپردازند و همچون کسانى که عزیزترین افراد خویش را از دست داده اند، غم زده و اندوهگین باشند.
امام على بن موسى الرّضا (علیه السلام) فرمود: هر کس در روز عاشورا، دست از تلاش براى دنیا بردارد، خداوند حاجت هاى دنیوى و اخروى او را برآورده مى سازد، و هر کس که روز عاشورا، روز اندوه و غم و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را روز سرور و شادى او قرار دهد و در بهشت با دیدار ما، چشمش روشن مى شود، و هر کس که روز عاشورا را براى خود روز برکت بداند و در آن روز براى منزل خویش اموالى را ذخیره سازد، آن اموال براى او برکتى نخواهد داشت. (البته کسانى که با مسائل بسیار ضرورى مردم سر و کار دارند مانند اطباى کشیک و امثال آنها از این امر مستثنا هستند).
در روایت دیگرى ابن عبّاس مى گوید: در منطقه «ذیقار» خدمت امیر مؤمنان (علیه السلام) رسیدم، صحیفه و نوشته اى را بیرون آورد که به خط مبارک او و املاى رسول خدا (صلى الله علیه وآله) بود. امام (علیه السلام) آن صحیفه را بر من خواند
که در آن نوشته بود، امام حسین (علیه السلام) چگونه شهید مى شود و چه کسى او را مى کشد و چه کسانى وى را یارى مى کنند و چه کسانى با وى به شهادت مى رسند، امام (علیه السلام) وقتى آن را خواند گریه شدیدى نمود و من هم گریان شدم
همچنین در این روز از لعن و بیزارى جستن از قاتلان آن حضرت غافل نشوند و بر این امر تأکید کنند.
امام باقر (علیه السلام) فرمود: شیعیان در این روز به یکدیگر تسلیت بگویند و چه بهتر که با این جمله ها باشد:
عَظَّمَ اللهُ أُجُورَنا بِمُصٰابِنٰا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاٰمُ،
وَجَعَلَنٰا وَإِیّٰاکُمْ مِنَ الطّٰالِبِینَ بِثٰارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمٰامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلاٰمُ
3ـ مرحوم «ابن قولویه» (رحمه الله) مطابق روایتى مى گوید: کسى که در روز عاشورا کنار قبر امام حسین (علیه السلام) باشد و زائران را (کمک کند و) آب دهد، مانند کسى است که لشکر آن حضرت را سیراب کرده باشد و گویا با آن حضرت در کربلا حاضر بوده است.
4ـ هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید: اَللّـٰهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام).
5ـ خواندن هزار مرتبه سوره «توحید» در این روز فضیلت فراوانى دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: هر کس در روز عاشورا هزار مرتبه سوره «توحید» را بخواند، خداوندِ رحمان به وى نظر (رحمت) افکند و هر کس را که خداوندِ رحمان (با دیده رحمت) نظر کند، وى را مجازات نخواهد کرد
ـ در روز عاشورا شایسته است که از خوردن و آشامیدن - بدون قصد روزه - خوددارى نمایند تا این که وقت عصر فرا رسد و از غذا و آب مختصرى (که مصیبت زدگان استفاده مى کنند)، تناول نمایند.
مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زاد المعاد» گفته است که بهتر است روز نهم و دهم ماه محرّم را روزه نگیرند، زیرا بنى امیّه این دو روز را براى برکت و شکر بر قتل امام حسین (علیه السلام) (به عنوان ظاهرسازى) روزه مى گرفتند; از طریق اهل بیت (علیهم السلام) احادیث فراوانى در مذمّت روزه این دو روز، مخصوصاً روزه روز
عاشورا نقل شده است.
همچنین در این روز، از مزاح و خنده و دیگر سرگرمى هاى مسرّت بخش دنیوى خوددارى نمایند.
7ـ سزاوار است هنگام غروب روز عاشورا، به یاد مصائب فرزندان و اطفال و زنان حرم امام حسین (علیه السلام) باشند، زیرا آن هنگام از سخت ترین لحظات حرم آل پیامبر (صلى الله علیه وآله) بود. دشمنان سرمست از باده پیروزى، و اجساد شهیدان روى خاک کربلا، و زنان و کودکان نالان و گریان و پریشان بودند; در همان زمان دستور غارت و آتش زدن خیمه ها صادر شد. اطفال یتیم، زنان بى سرپرست و کودکان تشنه، هر کدام به سویى مى دویدند و در آن میان، زینب و زین العابدین و امّ کلثوم (علیهم السلام) پناهگاه این مصیبت دیدگان بودند و همه غم ها را به دل و جان مى خریدند و همه دشوارى ها را بر خویش هموار مى ساختند، تا دیگران را آرام کنند.
در آن غروب، مصائبى بر خاندان رسول الله (صلى الله علیه وآله) رفت که قابل تصوّر نیست و اندوهى بر آنان فرود آمد که
قابل بیان کردن نمى باشد; مصائبى که اشک ها را از دیده ها سرازیر مى سازد و اعماق روح و جان را آزار مى دهد.
8ـ سزاوار است عاشقان و علاقه مندان مکتب سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا برخیزند و بر رسول خدا و علىّ مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذریّه آن حضرت (علیهم السلام) سلام کنند و آنان را در این مصیبت هاى بزرگ، با دلى سوزان و اشکى روان تسلیت گویند و این زیارت را بخوانند:
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ اٰدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللهِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ اِبْرٰاهیمَ خَلیلِ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ مُوسىٰ کَلیمِ اللهِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ عیسىٰ رُوحِ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللهِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ عَلِىٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا وٰارِثَ الْحَسَنِ الشَّهیدِ سِبْطِ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْبَشیرِ النَّذیرِ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یَابْنَ فٰاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسٰآءِ الْعٰالَمینَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا خِیَرَةَ اللهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا ثٰارَ اللهِ وَابْنَ ثٰارِهِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ، اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْإِمٰامُ الْهٰادِى الزَّکِىُّ،
وَعَلَى الْأَرْوٰاحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنٰآئِکَ، وَاَقٰامَتْ فى جِوٰارِکَ، وَوَفَدَتْ مَعَ زُوّٰارِکَ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ مِنِّى مٰا بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهٰارُ،
فَلَقَدْ عَظُمَتْ بِکَ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّ الْمُصٰابُ فِى الْمُؤْمِنینَ وَالْمُسْلِمینَ، وَفى اَهْلِ السَّمٰوٰاتِ اَجْمَعینَ، وَفى سُکّٰـانِ الْأَرَضینَ، فَاِنّٰا لِلهِ وَاِنّٰا اِلَیْهِ رٰاجِعُونَ،
وَصَلَوٰاتُ اللهِ وَبَرَکٰاتُهُ وَتَحِیّٰاتُهُ عَلَیْکَ وَعَلىٰ ابٰآئِکَ الطّٰاهِرینَ الطَّیِّبینَ الْمُنْتَجَبینَ، وَعَلىٰ ذَرٰاریهِمُ الْهُدٰاةِ الْمَهْدِیّینَ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا مَوْلاٰىَ وَعَلَیْهِمْ، وَعَلىٰ رُوحِکَ وَعَلىٰ اَرْوٰاحِهِمْ، وَعَلىٰ تُرْبَتِکَ وَعَلىٰ تُرْبَتِهِمْ،
اَللّـٰهُمَّ لَقِّهِمْ رَحْمَةً وَرِضْوٰاناً وَرَوْحاً وَرَیْحٰاناً،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا مَوْلاٰىَ یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ، یَابْنَ خٰاتَمِ النَّبِیّینَ، وَیَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، وَیَابْنَ سَیِّدَةِ نِسٰآءِ الْعٰالَمینَ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا شَهیدُ یَابْنَ الشَّهیدِ، یٰا اَخَ الشَّهیدِ، یٰا اَبَا الشُّهَدٰآءِ،
اَللّـٰهُمَّ بَلِّغْهُ عَنّى فى هٰذِهِ السّٰاعَةِ وَفى هٰذَا الْیَوْمِ، وَفى هٰذَا الْوَقْتِ وَفى کُلِّ وَقْتٍ، تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاٰماً،
سَلاٰمُ اللهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکٰاتُهُ یَا بْنَ سَیِّدِ الْعٰالَمینَ،
وَعَلـَى الْمُسْتَشْهَدینَ مَعَکَ سَلاٰماً مُتَّصِلاً مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَالنَّهٰارُ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ الشَّهیدِ، اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلـَى الْعَبّٰاسِ بْنِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الشَّهیدِ، السَّلاٰمُ عَلَى الشُّهَدٰآءِ مِنْ وُلْدِ اَمِیرِ الْمُؤْمِنینَ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَى الشُّهَدٰآءِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَى الشُّهَدٰآءِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَى الشُّهَدٰآءِ مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ وَعَقیلٍ، اَلسَّلاٰمُ عَلىٰ کُلِّ مُسْتَشْهَدٍ مَعَهُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ،
اَللّـٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبَلِّغْهُمْ عَنّى تَحِیَّةً کَثیرَةً وَسَلاٰماً،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا رَسُولَ اللهِ، اَحْسَنَ اللهُ لَکَ الْعَزٰآءَ فى وَلَدِکِ الْحُسَیْنِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکِ یٰا فٰاطِمَةُ، اَحْسَنَ اللهُ لَکِ الْعَزٰآءَ فى وَلَدِکِ الْحُسَیْنِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، اَحْسَنَ اللهُ لَکَ الْعَزٰآءَ فِى وَلَدِکَ الْحُسَیْنِ،
اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ، اَحْسَنَ اللهُ لَکَ الْعَزٰآءَ فى اَخیکَ الْحُسَیْنِ،
یٰا مَوْلاىَ یٰا اَبٰا عَبْدِاللهِ، اَنـَا ضَیْفُ اللهِ وَضَیْفُکَ، وَجٰارُ اللهِ وَجٰارُکَ، وَلِکُلِّ ضَیْفٍ وَجٰارٍ قِرىً،
وَقِرٰاىَ فى هٰذَا الْوَقْتِ اَنْ تَسْئَلَ اللهَ سُبْحٰانَهُ وَتَعٰالىٰ، اَنْ یَرْزُقَنى فَکٰاکَ رَقَبَتى مِنَ النّٰارِ، اِنَّهُ سَمیـعُ الدُّعـٰآءِ، قَریبٌ مُجیبٌ.
9ـ خواندن زیارت امام حسین (علیه السلام) معروف به «زیارت عاشورا» در این روز ثواب فراوانى دارد. این زیارت را مى توان از راه دور خواند