موقع شهادت پسرم جنازه چند تا از دوستانش را هم با هم آورده بودند.موقع تشیع یکی از همین ها بود،فکر کنم #شهید علوی بود که زیر پای #حاجی دفن شده🍁.این شهید را شبانه دفن کردند.همان کسی که قبر را می کنده می گفت:شب بود.داشتم قبر را می کندم که یک دفعه کلنگ⛏ خورد به دیواره قبر #حاجی و انگار توی قبر کلی مهتابی💡 روشن کرده بودند.چکمه ها و لباس #حاجی تنش بود و بدنش سالم و فقط یک پارچه سفید رویش بود✨. چون لباس #حاجی را بیرون نیاوردیم.فقط مادرم گفت #حوله احرامش را بکشید رویش. آن بنده خدا می گفت: یک بوی غلیظ عطر بیرون زد💫.آمدم بیرون،حول شده بودم.به سرعت کمی گچ درست کردم .سوراخ قبر را گرفتم.تا سال قبل هم این بنده خدا زنده بود و خودش ماجرا را تعریف می کرد.😢🌹
راوی:خواهر بزرگوار شهید
#محمدابراهیمهمت
#کرامات_حاجی
@kheiybar
عشق به خانواده 🌸
جواد به خانواده عشق میورزید👌
و شماره همسـرش را در گوشی به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود !!
می گفت فلسـفه این شماره اینه که:
در هفت آســمان و دو عـالم
یڪ نفر همسـر من نمیشه 😌❤️
شهید مدافـــع حـــــرم
جــــواد محمـــدی 🌹
@Kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به { حضرت محمد ص } برای سلامتی
جمع کل صلوات
🌸12,743🌸
قبول باشه از همگی حاجتروا بشید انشاءالله💐
#غرور
#همت در آزادسازی روستاها و ارتفاعات كردستان از لوث وجود ضدانقلاب، نقش به سزایی داشت👌 و همیشه از این كه مردم مظلوم این مناطق را از ظلم و بیداد گروهكها نجات داده بود، احساس رضایت میكرد🙂.
یك بار، خاطرهای برایم تعریف كرد كه هم برای خودش و هم برای ما ناراحتكننده بود. میگفت: «موقعی كه به نودشه رسیدیم، وارد خانه یكی از برادران بومی شدیم. در آنجا بچهای را دیدم كه سرش بیش از اندازه بزرگ بود و حالتی غیر طبیعی داشت🍃. از صاحبخانه پرسیدم كه چرا این بچه اینطور شده است. گفت زمانی كه گروهكهای ضدانقلاب اینجا را محاصره كرده بودند، اجازه نمیدادند كه كسی از این محل خارج یا به آن داخل شود😒. به همین دلیل، نتوانستم به موقع واكسن بچه را بزنم، در نتیجه او بیمار شد و به این روز افتاد. افراد ضدانقلاب به من پیشنهاد دادند كه اگر میخواهی بچهات سالم بماند، میتوانی او را به عراق ببری ولی من قبول نكردم و حاضر نشدم كه از ایران خارج شوم.»☝️
#همت وقتی این خاطره را تعریف میكرد، از او به عنوان یك مسلمان واقعی یاد میكرد☺️ و میگفت كه «او به رغم اینكه میدید سلامت بچهاش به خطر افتاده، حاضر نشد زیر بار زور برود و غرور خود را بشكند👌. او تا آخر مقاومت كرد تا به آنها بفهماند كه یك مسلمان واقعی، هرگز از اصولش تخطی نمیكند. این كار او نیرو و قدرت زیادی میخواهد، چون من دیدم كه فرزندش از دست رفته است.»😢😞
راوی : برادر شهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
@kheiybar
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. 😊"
بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .حالا تو شهید شو .. !😄
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی . سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !😃
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت حاج عبدالله رو شنیدیم .محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود .😔
شهید شد و پیکرش هم موند دست تکفیری ها .سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت .😭
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .😔
چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...😭
حاج عبدالله به آرزوش رسید..🕊
سردار بی سر💔
حاج عبدالله اسکندری🌸
@Kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به {حضرت علی ع،حضرت فاطمهالزه
جمع کل صلوات
🌸7663🌸
قبول باشه حاجت روا بشید انشاءالله💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهیدمحمدابراهیمهمت✨
هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Shahidhematt
#مردی_با_آن_همه_درد
به سپاه پاوه رفته بودم تا سراغی از #همت بگیرم. وقتی به جایگاه استراحت بچهها سر زدم، دیدم هیچ كس آنجا نیست.هنوز داخل اتاق را میگشتم تا بلكه یك نفر را ببینم و از او سراغ #همت را بگیرم.در همین موقع، صدای نالهای به گوشم رسید👂. صدا را دنبال كردم تا به یكی از اتاقهای ساختمان رسیدم.جلو رفتم، دیدم كه شخصی گوشه اتاق افتاده و ناله میكند.خوب كه دقت كردم، دیدم #همت است.😢
از شدت سرماخوردگی😪، عفونت ریهها و شدت درد دندان نمیتوانست صحبت كند. گویا آمده بود برای معالجه و استراحت، ولی چون نزدیك غروب آفتاب رسیده بود، دكتر و دارویی نبود كه بتواند دردش را تسكین دهد😞. سه، چهار تا قرص مسكن همراهم بود. آنها را به او دادم و او همه را با هم خورد.شب غذا تخممرغ آب پز بود. ولی او نمیتوانست آن را بخورد. ناچار مقداری آب و آرد و شكر مخلوط كردیم و بعد از جوشاندن، به صورت روان در آوردیم كه به عنوان سوپ بخورد🍜.موقع خواب، دیدم كه از شدت تب دارد میسوزد😒. رنگ و رویش تغییر كرده بود و حال خوبی نداشت.چارهای نبود، شب بود كاری از دستمان برنمیآمد. تصمیم گرفتم صبح هر طور كه شده او را به دكتر برسانم.صبح، وقتی برای نماز از خواب بیدار شدم،دیدم كه #همت سرجایش نیست😨.همه جا را گشتم ولی اثری از او ندیدم😐وقتی رفتم و از نگهبانی سراغش را گرفتم، گفت:حدود ساعت سه بعد از نیمه شب،حركت كرد به طرف منطقه😱.برای لحظاتی سرجایم میخكوب شدم.باورم نمیشد كه با آن حال،راه بیفتد و به منطقه برود.ولی #حاجهمت بود و این كارها از او بعید نبود.😇
راوی : عبدالجواد کلاهدوز
@kheiybar
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالی_همسنگری😍👇
سلام وقتتون بخیر بابت کانال خوبتون یک دنیا ممنونم
میخوام از نحوه آشنایی خودم با #شهیدهمت بگم
🌸سال سوم دبیرستان بودم ک خواهر کوچیکتر از خودم اومد خونه وگفت تو مدرسمون نمایشگاه دفاع مقدس بود خیلی قشنگ بود گفتن هرکس میخاد باموسسه همکاری کنه میتونه فرم پرکنه📝 ما باهاش تماس میگیریم.خواهرم فرم رو پرکرده بود ک یک هفته بعدش تماس گرفتن گفتن روز جمعه برنامه داریم میتونید با اعضای خانواده تشریف بیارید.جمعه صبح من و خواهرکوچیکم و خواهرم بزرگترم باهم رفتیم.وقتی وارد شدیم اونقد استقبال ازمون گرم بود ک من فکر کردم من رو با فرد دیگه ای اشتباه گرفتن همونجا عاشق مسئول رابطین مدارس شدم😇 و هر هفته جمعه ها ک برا رابطین کلاس بود میرفتم ناگفته نماند اون یک سال رو ب عشق اون خانم میرفتم نه شهدا🙁
تا اینکه عید برا راهیان نور ثبت نام میکردن با ما تماس گرفتن گفتن فلان قد هزینشه گفتیم نمیتونیم بیاییم.از مسئولمون اصرار و از ما .... تا اینکه ازم دلیلیشو پرسیدن گفتن بین خودمون میمونه منم گفتم ک ما سه نفریم نمیتونیم هرسه مون بیاییم هزینش زیاده😞.اون لحظه ک گفتم پول نداریم ی لحظه مسئولمون سکوت کردن و خداحافظی کردن.فرداش تماس گرفتن گفتن نفری فلان قد از هزینه شما سه تا خواهر کم میکنیم گفتم شرمنده واقعا نداریم.ایشون هرروز سه بار یا بیشتر تماس میگرفتن📲 و هزینه رو کم میکردن ولی ما بخاطر شرایط مالیمون نمیتونستیم بریم و مسئولمون میگفتن آسمون بیاد زمین زمین بره آسمون من شما سه تا رو میبرم جنوب ک میبرم ☺️تا اینکه پدرم متوجه شدن و ناراحت شدن ک چرا خودسر دعوتشونو رد میکنم ولی تونستیم قانعشون کنیم ک واحب نیست ان شالله سال بعد میریم. بعد سه روز سرور عزیزمون دوباره تماس گرفتن نفری فلان قد ازهزینتون کم کردیم خواهشا نه نگید مابقی رم هروقت داشتید میدید یا خورد خورد بدید دیگه نتونستیم نه بیاریم و راهی اهواز شدیم😍.اون موقع ک مارفتیم اوایل شروع راهیان نور بود مثل الان تو یه پادگان نبودیم هرشب تو یه پادگان اقامت داشتیم.( پدرم پولی داده بود ک همراهمون باشه ما اصلا ب اون پول دست نزدیم ک برگشتیم اولین قسطمونو با اون پول بدیم) تو پادگان میشداغ بودیم ک بعد شام رزم شبانه داشتن✌️. متاسفانه بعد صرف شام اومدیم اتاقمون دیدیم وسایلمون درهم شده نگاه کردیم دیدیم یه مقداراز پولمونو دزدیدن☹️.اونقد گریه کردیم حتی رزم شبانه هم نرفتیم.وقتی مسئولمون متوجه شدن کارد میزدین خونشون درنمیومد. خلاصه اون شب با سختی برامون گذشت.فرداش رفتیم مناطق.اصلا نمیتونستم بفهمم ک چرا همه کفشاشونو درآوردن یا چرا گریه میکنن البته بعضی جاها گریم میومد اما چون چادر نداشتم خجالت میکشیدم😢 گریه کنم تا اینکه رفتیم طلائیه وقتی از سه راهی شهادت گفتن از مقر ابوالفضل العباس حال دلم منقلب شد وقتی از #شهیدهمت گفتن ک چطور شهید شدن و مادر یه شهیدی هم آورده بودن ک پسرشون همرزم #شهیدهمت بودن اون لحظه دلم لرزید و با خودم عهد بستم ک چادر سر کنم👌 و مسیر زندگیمو تغییر بدم خواهرم بزرگمم همینطور.وقتی برگشتیم چادر سر کردیم تا ب امروز ک ۱۸ سال میگذره. ان شاءالله خدا همیشه توفیق بده و چادر تا روزی ک از دنیا میرم کنارم باشه ( این مسئلم رم بگم بخاطر چادر سرکردنمون بین فامیل و دوستامون خیلی تحقیر شدیم مخصوصا من😞 ، چون خواهرم بلافاصله حوزه دراومدن زیاد نمیتونستن بهشون متلک بگن خلاصه دلمونو زدیم به دریا و مقابله کردیم).یک شب که دلم از حرف دوستام و یکی از فامیلمون که خیلی باهاش صمیمی بودم شکست💔 #شهیدهمت و شهید زین الدین رو تو خواب دیدم ک بهم گفتن ناراحت نباش هرچقد به خدا نزدیکتر باشی امتحانت سخت تره😊☝️.🌸الان خواهرم حوزوی و مشاور دینی و یکی از طلاب موفق شهرمون هستن🌸 بنده هم بخاطر مشکلاتی ک برام پیش اومد نتونستم درسمو ادامه بدم ولی خداروشاکرم عنایتش شامل حالمون شده🙂 ناگفته نماند بعد برگشت از موسسه تماس گرفتن گفتن برا شما سه تا خواهر نفری شد پنج هزارتومن هروقت داشتید بدید ماهم خوشحال پانزده تومن همونروز بردیم موسسه و تشکر کردیم🌹
@enayate_shahidhemat
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهیدمحمدابراهیمهمت✨ هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع }
جمع کل صلوات
🌸11,643🌸
قبول باشه از همگی حاجتروا بشید انشاءالله💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهید محمد ابراهیم همت✨
هدیه به { امامسجاد ع،امام محمدباقر ع، و امام جعفرصادق ع} برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج💐
🌺مهلت صلواتفرستان تا فرداشب ساعت۲۱🌺
✨#ارسالیهمسنگری👈ممنون میشم برای سلامتی یه پسرجوان ۲۲ ساله دعا کنید✨
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@shahidhematt