🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
#ڪمےتفڪـــر👌
بچه ها❗️
شیطون از آخر #خاڪریز نفس ما اومده تو زندگیمون؛
و آروم آروم داره جووناے ما رو #تیر خلاصے میزنہ...😔
اینجا فقط #توسل بہ اهل بیت علیہ السلام مارو نگہ میداره ...
@kheiybar
❤️🍃❤️
#ویــــژهاربعیـــن
تـــوصیـــه هاےاستـــاد پنـــاهیـــان👆
❤️۳ــــ #تــــوســـل❤️
اربعیــــنےهـــا یـــادتـــان باشــد...
تصویــرباز شــود👆❤️
#ادامـــهدارد...
@kheiybar
🔸در حاشیه "خور عبدالله" مشغول صرف شام🍜 بودیم. حاج قاسم به اتفاق برادر #فارسی تشریف اوردند. از قرارگاه خبر آوردن نیروها را برای #عملیات فردا تجهیز کنیم؛ دشمنان قصد دارند منطقه را بمباران شیمیایی☠ کند.
🔹 #حاج_قاسم تذکرات لازم رو دادن. به بچه ها گفتن حالا برای نزول باران دعا #توسل برگزار کنید، فردا هوا بارانی🌧 شود وهواپیماهای دشمن نتوانند پرواز کنند. ساعتی بعد صدای مناجات🤲 بچه ها خط را نورانی کرد.
🔸هنوز دعا به پایان نرسیده بود که قطراه های شفاف باران را رو چهره های خود حس می کردیم😍حاج قاسم در حالی که شبنم مژه هایش با نم نم باران در هم آمیخته بودبا خود می گفت: خدایا این دعای کدام #بسیجی_عارف بود که مستجاب شد⁉️
📚منبع: کتاب اقتدا به عاشوراییان
#شهید_قاسم_سلیمانی
@kheiybar
دقیقاً یادم هست همان جا صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. منتظر بودم نتیجه بحث را بدانم. لحظه ها همین طور پشت سر هم می گذشت. دلم حسابی شور افتاده بود. او همین طور ساکت بود و چیزی نمی گفت، پرسیدم: پس چه کار کنیم آقای برونسی؟
حتی تکانی به خودش نداد. عصبی گفتم: حاج آقا همه منتظر هستن، بگو می خوای چه کار کنی؟!
بالاخره عبدالحسین به حرف آمدگفت: هر چی که می گم دقیقاً همون کار رو بکن؛ خودت می ری سر ستون، یعنی نفر اول
به سمت راستش اشاره کرد و ادامه داد: سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر می گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری
مکث کرد. با تأکید گفت: دقیق بشماری ها....
#شهیدعبدالحسین_برونسی
#خاکهای_نرم_کوشک
#توسل
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar