eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
40هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
📙 ✨ به روایت همسر قسمت 2⃣ خرداد 59بود گمانم. روز اول،از راه رسید، خسته و کوفته بودیم،که آمدند خبر دادند مسئول روابط عمومی سپاه پاوه گفته : تمام خواهر ها و برادر های اعزامی باید بعد از نماز بیایند جلسه داریم.📝 آن روز بهش می گفتن :" برادر همت. " فکر کردم باید از کردهای محلی باشد.با آن پیراهن چینی و شلوار کردی و گیوه ها و ریشی که بیش از حد بلند شده بود.😊 اگر می دانستم تا چند دقیقه ی دیگر قرار است ازش توهین بشنوم یا ازش متنفر بشوم😒، شاید هرگز به دوستم نمی گفتم : "توی کرد ها هم انگار آدم خوب هم پیدا می شود. "😇 آن روز آمد سر به زیر و آرام و گاهی عصبی، گفت : " منطقه حساس است و سنی نشین و ما بایدحواس مان باشد که با رفتار و کردارمان حق نداریم اختلافی بین سنی و شیعه بیندازیم. "☝️ گفت :" پس بین همه مان، خواهرها و برادرها، نباید هیچ حرفی از حضرت علی علیه السلام بشود. "☝️ همه با سکوت تاییدش کردیم. گفت :" مهمان هم داریم. او روحانی سنی بود. " حرف هایی گفته شد و بحث کرده شد. نتوانستم بعضی هاشان را هضم کنم. وارد بحث شدم، موضع گرفتم. مقبول نمی افتاد. ابراهیم عصبی شده بود😞. چاره نداشت، بهم برگردد. اما نمی شد، نمی توانست. من هم نمی توانستم. یعنی فکر می کردم نباید کوتاه بیایم. تا جایی که مجبور شدم برای اثبات حرفم قسم بخورم. به کی؟ به حضرت علی علیه السلام. 😢 مهمان بلند شد ناراحت رفت. ابراهیم خون خونش را می خورد. نتوانست خودش را کنترل کند. فکر کنم حتی سرم داد زد🙁، وقتی گفت : " مگر من تاحالا یاسین توی گوش شما می خواندم؟ این چه وضع حرف زدن با مهمان ست؟ " من هم مهمان بودم. خبر نداشت خانواده ام راضی نبودند بیایم آنجا. و بیشتر از همه پدرم. که ارتشی بود و اصلا آبش با این چیزها توی یک جوی نمی رفت. خبر نداشت آمدنی راه مان را گم کرده بودیم و خسته بودیم و خستگی مان حتی با آن نان و ماست هم در نرفت.☹️ خبر نداشت توبه هام را کرده بودم و حتی وصیتنامه را هم نوشته بودم. آن وقت او داشت به خودش حق می داد، جلوی همه سر من داد بزند و یاسین را به سرم بکوبد. بلندشدم آمدم بیرون. یادم می آید، جنگ شروع شده بود،از طرف دانشگاه برامان اردو گذاشتند. قرار بود برویم مناطق مختلف با جهاد سازندگی و واحد های فرهنگی سپاه همکاری کنیم. ما را فرستادن کردستان.😣 راننده خواب الود بود و راه را عوضی رفت. رسیدیم کرمانشاه. گفتند نیروها باید تخلیه شوند. سنندج شلوغ بود و پاوه تازه به دست دکتر چمران آزاد شده بود✌️ و همه چیز نا آرام. مرا با شش پسر و دختر دیگر فرستادند پاوه. همه مان دل مان کردستان بود. که ابراهیم آمد آن جور زد غرورم را شکست. همان جا قصد کردم سریع برگردم بروم اصفهان. نمی شد، نمی توانستم. غرورم اجازه نمی داد. سرم را گرم کردم به کارهایی که به خاطرش آمده بودم.🙃🙂 .... @kheiybar
🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به { آقا ابوالفضل‌العباس،بی‌بی‌ ام البنین و حضرت‌زینب س‌} برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج💐 🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺 ✨شفای همه مریضا ان‌شاءالله الخصوص یه مریض سفارش شده✨ تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
👤استاد #رائفی_پور : ‏ساعت هایمان را کوک کنیم ! یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة... ❇️پویش همگانی ‎#چله_قرائت_دعای_فرج ( دعای ‎#الهی_عظم_البلا ) به نیت تعجیل در #فرج_امام_زمان (عج)🌹 و رفع گرفتاری از مردم رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب✅ #نشر_حداکثری #شب_بیست‌وچهارم✅ @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمعہ شد آقا نگاهم بر در اسٺ در فراق یار آهم از سر اسٺ😔 مےنمایند جمعہ ها گر افتخار🌱 باشد از مهدے زهرا انتظار😭 💔 @kheiybar
نفس های تو پر از هوای بهار🌸 است و سبز می کند جانم را، روشن می کند صبحم را، نامت را که می برم بوی شکوفه می گیرد وجودم✨ صبح ات بخیر آغاز خوبی ها😍 🌹 @kheiybar
(ص) 🌸هر كس روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد، خداوند شصت حاجت او را روا می‌كند😍 سى حاجت آن براى دنيا و سى حاجت براى آخرت است✨ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ترجمه انصارى ص،٣٠١📚 @kheiybar
عملیات خیبر بود. داشتیم می‌رفتیم دوکوهه. در بین راه، خبر رسید که امام پیام📩 داده‌اند که جزیره مجنون باید حفظ شود.✌️ این پیام یک‌باره را از این رو به آن رو کرد. من از عشق و علاقه او به امام خبر داشتم☺️ ولی تا آن روز چنین ندیده بودمش. هی تند تند راه می‌رفت، فکر می‌کرد و زیر لب می‌گفت: «‌امام پیام داده‌اند، باید یک کاری بکنیم!☝️» بالأخره تصمیمش را گرفت و گفت: «‌باید خودمان را به دوکوهه برسانیم و چند گردان به منطقه اعزام کنیم.»🏃 او بعد از این پیام خورد و خوراک را بر خود حرام کرد و تا لحظه شهادت از حرکت و تلاش و جنب و جوش باز نایستاد.😇🌹 ❤️ @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ نوشته قابل تامل روی لباس قرنطینه پرستار بیمارستان امام خمینی تهران: اگه یکی نشیم یکی یکی کم می‌شیم❗️ @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهيدي كه قرار بود از جبهه اخراج بشه...💔 رواي:حاج_حسين_كاجي🎤 از شهيد ماشاللهي🕊 @kheiybar
✅نشانی خانه امام زمان (عج) ✍از علامه حسن زاده پرسیدند: آدرس امام زمان ارواحنافداه کجاست؟ کجا می شود حضرت را پیدا کرد⁉️ ایشان فرمودند: آدرس حضرت در قرآن کریم آیه ۵۵ سوره قمر است... که می‌فرماید:👇 "فی ‌مَقْعَدِ صِدْقٍ عَنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِر" هر جا که صدق و درستی باشد،🌸 هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد، هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد، حضرت آنجا تشریف دارند..."✨ @kheiybar
🔰پویش قرائت هرشب ساعت ۸ به وقت امام رضا 🌹 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙 ✨ به روایت همسر قسمت 3⃣ مارا به اسم نیروی فرهنگی و هنری اعزام کرده بودند به کردستان تا برای مردم کلاس خیاطی و گلدوزی و قرآن و نهضت بگذاریم.🌸 فرمانده سپاه آن جا ناصر کاظمی بود. و مثل اینکه رسم بود یا شد که بعد از هر پاکسازی امثال ماها بیایند آن جا یا هر جا و کنار مردم باشند. فاصله بین مردم زیاد بود و آمدن ما شده بود یک جور خودسازی برای خودمان.😊 آن هم کجا؟ در ساختمانی که تازه به دست دکتر چمران آزاد شده بود و اصلا امنیت نداشت.😱 داخل ساختمان راهرویی بود و دو طرفش چند اتاق بیرون که اصلاً دیوار نداشت. یک طرفش خیابان بود و طرف دیگرش باغ. تازه بعدها دیوار کشیدند دور ساختمان.🏢 جاده ها مین گذاری بود و کمین ها زیاد. شهید زیاد داشتیم. نا امنی بیداد می کرد در شهر ها و روستاهای اطراف، و پاوه اصلاً امن نبود.😞 بوی اصفهان دیوانه ام کرده بود و نمی شد رفت. حتی فکرش را هم نمی کردم روزی برسد که ابراهیم بیاید بهم بگوید : " از همان جلسه، بعد از آن دعوا، یقین کردم باید بیایم خواستگاریت، نباید از دستت بدهم. "😌 شانس آوردم کلاس ها شروع شد و سرگرم کار. استقبال از کلاس ها آنقدر زیاد بود که ناصر کاظمی زنگ زد و خواهرش هم بیاید آنجا. هر وقت غذا میآمد، یا نشریه خاصی می رسید، یا خبر خاصی که همه باید می فهمیدیم، ابراهیم تنها کسی بود که خودش را مقید کرده بود ما اولین کسانی باشیم که غذا می خوریم یا خبر هارا می خوانیم و می شنویم.☝️ اگر تنها بودم هیچ وقت نشد دم در اتاق بیاید. و من هم اصلا به خودم اجازه نمی دادم بروم و بگویم غذا می خواهم یا چیز دیگر.😊 یک بار که سفر دوست هام به مناطق طول کشید، سه روز تمام فقط نان خشک گونی های اتاق مان را خوردم. تا اینکه دوستی آمد (خواهر ناصر کاظمی). دید در چه حالی ام. بلند شد رفت از ساختمان فرماندهی برام غذا گرفت آورد خوردم. تا یک کم جان گرفتم🙁. ولی سر نزدن ابراهیم و غذا نیاوردنش بغضی شده بود برام که نمی توانستم بفهممش. آمدن یا نیامدنش، هر دوش، برام زجر آور بود.😢 اما به چه قیمتی؟؟ به قیمت جانم؟؟ برام مساله شده بود. به خودش هم بعدها گفتم. گفتم : " نه،از گشنگی داشتم می مردم. "😞 گفت : "ترجیح می دادم تا تو تنها آنجا تو آن اتاق هستی آن طرف ها آفتابی نشوم. " من هم نمی خواستم ببینمش. اما نمی شد.🙈 نصف شب ها اگر دخترک های بومی و سنی منطقه می آمدند اتاق ما، یا من اگر بلند می شدم برای وضو و نماز و دعا، تنها اتاقی که چراغش را روشن می دیدیم، اتاق ابراهیم بود👌. یا صبح سحر، گرگ و میش، تنها کسی که بلند می شد محوطه را جارو می کشید. آب می پاشید، صبحانه می گرفت، اذان می گفت، یا بیدار باش می زد. فقط ابراهیم بود☺️ و او مسئول گروه ما بود،و می توانست این کارها را از کسی دیگر بخواهد.منتها آن روز ها در نظر من ابراهیم جدی بود و بد اخلاق. او هم مرا این طور می دید.😐 ..... @kheiybar
🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ ✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨ هدیه به { حضرت محمد ص } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐 ✨حاجت‌‌روایی اعضای کانال ان‌شاءالله✨ 🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺 تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
👤استاد #رائفی_پور : ‏ساعت هایمان را کوک کنیم ! یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة... ❇️پویش همگانی ‎#چله_قرائت_دعای_فرج ( دعای ‎#الهی_عظم_البلا ) به نیت تعجیل در #فرج_امام_زمان (عج)🌹 و رفع گرفتاری از مردم رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب✅ #نشر_حداکثری #شب_بیست‌وپنجم✅ @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرچه از لطف‌پدروارِ علی‌سرشارم✨ هرچه دارم ز غلامی محمد دارم😍 @kheiybar
🌤صبح یعنـی طلوعِ 😍 بر مدارِ بی‌قراری من✨ 🌹 @kheiybar
#امام_على_عليه_السلام: 🍁مبادا هيچ كارى تو را از كار براى آخرت باز دارد؛ زيرا كه فرصت، كم است.☝️ غررالحكم حدیث ۱۰۲۸۶📗 @kheiybar
سر سجاده نشسته بود. تا می‌فهميد نمازش تمام شده،‌ مي‌آمد كنارش می‌نشست😊 و مي‌گفت «مادر! حالا نماز بگو، منم یاد بگیرم.»☺️ چهار زانو مے‌شد و دست‌های را در دستانش مي‌گرفت. نگاه‌های به لب‌هاي او خيره می‌شد. كلام به كلام ميےگفت و او تكرار مي‌كرد.👌 يواش يواش،‌ چشم در چشم هم، آيه به آيه مے‌خواندند، تا اين كه او ساكت مي‌شد و ادامه مي‌داد.✨ @kheiybar
یاد بخیر که میگفت: (فرمانده‌ای که ندارد هم ندارد)☝️ ۱۵ فروردین ۱۳۳۲ ولادت سردار رشید اسلام، شیر در زنجیر خفته ، حاج احمد متوسلیان گرامی باد🌹 موسس، فرمانده و بنیانگذار پرافتخار لشکر 27 محمد رسول الله(ص) حاج احمد! کاش زودتر یه خبری ازت برسه بلاتکلیفی بد دردیه😞 @kheiybar