🍃❤️🍃
🌹گاهے باید روزم را با سلام بر تو آغاز ڪنم، تویـے ڪه حضورت، چراغے است روشن در راه تاریڪ و پر پیچ و خم زندگے ام..❤️
#شهیدابراهیمهمت❤️
#روزتوݩ متبرڪ به #نگــاهشهید🌹
ویژه پروفایل😍👌
@kheiybar
💌 #ذڪر_زیبا
گاهے به همهے کارها گره میفته🔓
انگار صدات به گوش هیچکس نمیرسه ⛅
انگار همهی راهها بستهان
حس میکنی تمام قلبت 💚 پر از غمه
توی این شرایط،
وقتشه که توی قلبت، یه گردگیری ساده داشته باشے 🍁
شاید غبارهای گناه،
راه اجابت دعا رو بسته باشن 🌙
امام صادق (ع) فرمودند:
«در شگفتم از کسیکه اندوهگین است،
چگونه به این ذکر پناه نمیبرد؟ :
#لا_اله_الا_انت_سبحانک
#انّی_کنت_من_الظالمین
زیرا خدای بزرگ پس از این دعا فرمود:
پس ما (یونس را) از اندوه نجات دادیم؛
و همینگونه مؤمنین را
نجات میبخشیم . . . 🌸🍃
📗 من لایحضره الفقیه. ج ۴. ص ۳۹۲
#ذکر_یونسیه
#دعا #توبه
#پـــروفایلزینبے❤️
@kheiybar
🍃❤️🍃
✍️روش جالبِ شهید میثمی در امر به معروف کردن☺️👌
#متن_خاطره
عبدالله باز هم انگشترش رو بخشیده بود. ازش پرسیدم: این یکی رو به کی دادی😕؟ گفت: یه بنده خدا انگشترِ طلا دستش بود😐، و نمیدونست طلا برای مرد حرامه😊. وقتی انگشترِ طلا رو از دستش در آورد👌، انگشترِ خودم رو بهش دادم☺️❤️...
🌷 خاطرهای از روحانی شهید عبدالله میثمی
📚یادگاران۵ « کتاب شهید میثمی» ، صفحه ۷۵
#بی_تفاوت_نباشیم
#احکام #امر_به_معروف #شهیدمیثمی
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❤️شهیـــدمدافعحرم حامـــدجوانے❤️
شام #شهادت💔🕊
بین من و حامد صمیمیت خاصی حکم فرما بود☺️. قرارگذاشته بودیم هر عملی یا کاری که انجام میدیم که خیر و به نفعمون بود, همدیگه رو شام مهمون کنیم.☺️👌
حامد وقتی از دانشگاه خسروشهر قبول شد قرار شد شام مهمونم کنه🤗.
دومین قول شام هم برای انتقالش از دژبانی سپاه به توپخانه بود.😊
برای اولین بار هم که به سوریه رفت و برگشت بهم گفت:اگه به زودی قسمتم بشه ودوباره عازم سوریه بشم یه شام دیگه بهت بدهکار میشم🤗; که جمعا میشد 3 شام!🙄
منم یک شام واسه پایان خدمتم بهش بدهکار بودم که گفتیم 3منهای1میشه2 شام که حامد بهم بدهکار میشد.😑
حامد گفت: ان شاءالله بعد از برگشتنم از سوریه حتما باهات تسویه میکنم.😋
حامد رفت و آسمانی شد🕊_رفت و برنگشت😔_رفت و من هر روز دلتنگ لحظاتی میشدم که باهاش سپری کرده بودم.😭💔
یه روز از شدت دلتنگی و گریه بهش متوسل شدم وگفتم: نامرد, پس بدهی هات چی؟!😭
همون لحظه تو حالت دلتنگی و گریه خوابم برد😴 و اومد به خوابم و با یه حالت خاص همیشگی بهم گفت:بیا بریم بیرون!🙁
داشتیم باهم قدم میزدیم که حامد گفت: مهرداد چیه🤔؟! هی بدهی بدهی میکنی؟!😕
گفتم: چون بدهکاری😒!
گفت: چی رو بدهکارم، همه اش رو باهات صاف کردم.☹️
گفتم:نه دیگه نشد🙁!نباید زیرحرفات بزنی😒! تو که همیشه خوش قول بودی؟!😥
گفت میخوای به یادت بیارم؟😓
یکیش همون روز اولی که جسمم رو به تبریز آوردن که شبش شام خوردی🙁(اون روز خانوادگی شام دعوت بودیم یعنی مثل شام سومش عمومی نبود😢)
گفتم: خب!😕
گفت:یکی هم که شام روز سومم بود!😒
حالادیدی بهت بدهی ندارم؟!🙁
اشکم از دیدگانم جاری شد😢 و به چشمانش نگاه کردم و گفتم:باز زرنگ بازی درآوردی حامد😭؟! درسته شام #شهادت💔 تو بود; اما خودت که کنارم نبودی!😭
گفت:مهردادجان;کنارت بودم اما تو نمیدیدی و متوجه نبودی!😭💔
در همان حال گریه ام شدیدتر شد با چشمانخیس از خواب بیدار شدم.😭💔😭
به نقل از رفیق صمیمے
#شهیدجوانے🌹
@kheiybar
#تلنگـــــر⚠️
بارها در پشت چتهاے خصوصے دیدهام....☝️❗️❗️
هست #شیطان در کمین مذهبیها بیشتر ....❗️
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
خاطرات دفاعمقدس☺️👌 محسݩرضایے در ڪنار #شهیدهمت❤️👇 #قسمتدوم من برای اینکه مطمئن بشوم که خط آنجا چه
خاطرات دفاعمقدس☺️👌
محسݩرضایے در ڪنار
#شهیدهمت❤️
#قسمتسوم👇🍃
قبل از اینکه درباره مریوان و جلسه با احمد متوسلیان صحبت کنید، بفرمایید در آن زمان شما چه درکی از #همت به دست آوردید و ایشان را چگونه دیدید؟🤔
من به نتیجه رسیدم که ایشان فرمانده قابلی است🤗. البته اینکه فرماندهی تیپ را به او بدهیم یا نه، به این نتیجه نرسیده بودم🙂، لیکن احساس کردم فرد شایستهای است🤗، قاطع است، روی نیروهایش نفوذ دارد👌، از او حرفشنوی دارند❤️، اما گروه ایشان را در حد یک تیپ رزمی ندیدم☝️، این قابلیت را که #همت بتواند با گروهی که تحت امر او یک تیپ تشکیل بدهد در ایشان ندیدم😕، در حالی که گروه حسین خرازی و زاهدی و ... چون همه با هم بودند در حد یک تیپ بود😐.
به مریوان رفتم🚶، #همت را هم با خود بردم، فهمیده بودم بین #همت و احمد متوسلیان رابطهای وجود دارد☺️😃، نه رابطه خیلی قوی، ولی به هر حال رابطه دارند👌، اما این ارتباط مستمر و طولانی نبود😐. احمد متوسلیان را که دیدم نظر مرا بیشتر جلب کرد. از ظاهر و ارتباطی که با نیروهایش داشت و خطی که تشکیل داده بود معلوم بود قوی است✌️؛ جبههاش وسیع تر و حساس تر بود✌️، افراد بیشتری را هم سازماندهی کرده بود👌. بعدا به ذهنم رسید که ترکیب #همت و احمد متوسلیان با هم می توانند یک تیپ درست کنند.👌🤗
راوے:محسݩرضایے🌹
همرزم #شهیدابراهیمهمت❤️
#ادامهدارد...
@kheiybar
🍃❤️🍃
سعے کنید تا جایے که میتوانید به مردم کمک کنید☺️ و باهم متحد باشید واز #بسیحے بودن اوج لذت راببرید .😍
#شهید_مصطفے_صدرزاده
یادش با صلوات❤️
ویـــژه #پروفایل برا دوستداراݩ #شهید👌❤️
@kheiybar
🍃💔🍃
یــا ابـا عبد اللٌــه
🍁گــره ڪور خورده زندگیــم
بازَش ڪُــن😔✋
نوکَــرَت دارد
التماسِ ڪــربلا مےڪند حســـین😔💔
السلامُ علیـکَ یا ابا عبــداللّه♥️
#شبجمعــــه💔
بطلبــــ آقا😔✋
@kheiybar
💔🍃
این قلبِ به خـون تپیده را دریابید
این جـٰانِ به لـب رسیده را دریابید
چندیست ڪه #دلتنگ_شھـٰادت هستم💔😭
این از هـمه جـٰا بـریده را دریابید 😔
#بهامیدروزاےبهتر
#بهامیدشهـــادت💔🕊
#پروفایل💔
@kheiybar
❤️🍃❤️
نگاهَتـ اُفق را به زندگیَمـ نشان میدهد...😍👌
زندگے ڪه نهایتش خداوندست❤️
نگاهتـ آنقدر #مطمئن هست ڪہ
دلمـ با خیره شدن بِهِش
قرصِ قرص میشود❤️...
#شهیدابراهیمهمت
رفیقشهیدم🌹
#روزتون متبرک به #نگـــاهشهید❤️
پروفایل👌❤️
@kheiybar
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
#حدیث_مهـــدوے
حضرت امام مهـــدے علیهالسلام فرمودند:👇❤️
اے شیعهما ،من صاحب حقم، ولے اکنون هنگام ظهور نيست، مدتے از زمان باقے است. عرضه داشتند امر شما کے ظاهر میےشود؟ فرمودند: نشانهی ظهــــور من، ڪثرت هرج و مرج و فتنههاست.👌❤️
📚بحارالانوار/ ج51/ ص 320
@kheiybar
🍃❤️🍃
✍️ هرکسی #رانندگی میکنه این خاطره رو بخونه☺️❤️👇
#متن_خاطره :
حاج حسین خرّازی میخواست بره فاو. ماشین رو برداشت و رفت🚕 ...
ساعتی بعد دیدم داره پیاده برمیگرده😕. گفتم: چی شد؟ چـرا نرفتی؟ ماشینت کو؟
حاجیگفت: داشتم رانندگی میکردم که اطلاعیهای از رادیو📻 پخش شد؛ مثل اینکه مراجعِ تقلید فرمودند رعایت نکردنِ قوانینِ راهنمایی و رانندگی حرامه☺️ ، منم یه دستم قطع شده و رانندگیکردنم با یک دست خلاف قانونه☝️ ، تا این حکم رو از رادیو📻 شنیدم ، ماشین رو زدم کنارجاده🚕 ؛ برگشتم تا یه راننده پیدا کنم منو ببره فاو...☺️❤️
🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید حاج حسین خرازی
📚منبع: سالنامه سرداران عشق 1388
@kheiybar