eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
38هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ سلام بر تو اے مولایے که یادت زنده کننده قلبها💚 و ظهورت سر آغاز🍃 حیات طیبه است.❤️⚡️ ❤️تعجیل در #ظهور3 صلوات❤️ @modafeaneharaam
🍃❤️ آن‌چنان جای گرفتے تو به چشم و دل من❤️ که به خوبان دو عالم نظری نیست مرا☺️☝️ #رفیق‌شهیدم #روزتون_مزین_به_لبخندشهیدهمت❤️ @kheiybar
🍃❤️ 🌹امیرالمومنین (ع) : 👌بهترین وساطتها این است که میان دو نفر در امر ازدواج وساطت شود، تا سروسامان بگیرند. ❤❤❤❤❤ #حدیث @kheiybar
🍃❤️ #فرمانـــده... اینها روکه میگم☝️ بده نیروها تهیه کنند بعد بیان برای اعزام به جبهه‌ے فرهنگی!🍃 ۱)توکل ۲)توسل ۳)غیرت ۴)تهذیب نفس ۵)فرمایشات آقا واز همه مهمتر...اخلاص👌❤️ #شهیدمحمدابراهیم‌همت #فرمانده_لشڪر۲۷محمدرسول‌الله🌹 @kheiybar
🍃❤️🍃 این پیرمرد کوچولو و ریز نقشی که در کنار #شهیدهمت ایستاده ☝️، عمو حسن ☺️است البته همه ی بچه های محل صداش میکردیم عمو حسن ، چون خیلی با صفا بود👌☺️ سهم عمو حسن از سفره ی انقلاب یک دکه ی کوچک در سر خیابان تهرانچی در محله شاهپور تهران بود🍃 ؛ تابستونها وقتی تشنه وخسته از بازی فوتبال بر می گشتیم ، حتما یک سر به عمو حسن میزدیم🙂 تا یک نوشابه تگری یخ رو در جا به رگ بزنیم😄 آذر یا دی ماه ۶۵ بود که دیدیم دکه ی عمو حسن بسته است☹️ از بچه ها سراغش رو گرفتم که گفتند رفته جبهه✌️ به یک ماه نکشید که دیدیم دور تا دور دکه ی نقلی و جمع و جور عمو حسن پر شد از نوارها و پارچه های سیاه😞 عمو حسن در عملیات کربلای پنج ، کربلایی شد🕊🕊 #عموحسن #شهید_ابراهیم_همت❤️ @kheiybar
#ریحـــانه پرید اونڪہ• بالـش ڪمے زینبے بود🕊• خوشـا دخٺرے🙋♀️•ڪہ دلش زینبے بود😌• نذار✋• چادر از سر بیفٺھ رھـا شہ بذار آخـرش با شہادٺــ❤️• ٺمـوم شہ #خوشادخٺرےکہ‌دلش‌زینبےبود✌️ #مــدافعاݩ_چادریم❤️ #پروفایل_زینبے👌😍 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رهبرمون♥️ 💢 #جنگ_نرم 💢 در جنگ نرم دشمن سراغ سنگرهای معنوی می آید ڪه آنها را منهدم ڪند ...❗️ عڪس باز شود🖇 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#شهیدمحمدابراهیم‌همت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 #قسمت_نوزدهم #ادامه او همه
در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 او همه جا با ماست آن خانم گفت: چه کار سختی🙁؟ اما من و همسرم وقتی بچه ها مریض می شن، از اونا به صورت شیفتی پرستاری می کنیم🙂. یعنی سه ساعت من می خوابم، اون بیدار می مونه🍃، و بعد، سه ساعت شوهرم می خوابه و من بیدار می مونم.🙂 نمی دانم با یادآوری این حرف همکارم، چرا یک دفعه دلم شکست💔. نگاهی به عکس توی قاب کردم😒 و گفتم: ! بامعرفت، اقلا ده دقیقه بیا تو هم از این بچّه هات پرستاری کن😔، تا من یک کمی استراحت کنم😞. این را که گفتم، دیدم یک دفعه فضای خانه تغییر کرد و با یک موتور تریل به همراه اکبر زجاجی)جانشین فرماندهی لشگر 27 محمد رسول اه)ص( که در عملیات خیبر به شهادت رسید💔( وارد منزل شد😇. سریع آمد توی اتاق، مصطفی را از من گرفت و بغلش کرد🍃. از شهید زجاجی خواست تا از او و مصطفی یک عکس یادگاری بگیرد.☹️ ) با مصطفی عکس نداشت( بعد هم دستی به سر و صورت بچه کشید و او را به من برگرداند🙂 و با زجاجی از اتاق بیرون رفت. به خودم که آمدم، صدای اذان می آمد.☝️ فهمیدم ، ده دقیقه پیش من و بچه ها مانده بود🍃. دیدم صورت مصطفی گل انداخته😍. دست کشیدم پیشانی مصطفی، ببینم تب بچّه چقدر است.🙁 احساس کردم هیچ آثاری از تب در وجود او نیست😐. خیلی ترسیدم. با خودم گفتم این، حتما از نشانه های قبل از مرگ بچّه ست.😭 بی قرار و مضطرب، خانم زین الدین را صدا کردم. دستپاچه آمد. گفت: باز چی شده؟😒 گفتم: ببین؛ بچه ام داره می میره😭. نگاه کرد به بچّه، گفت: این که حالش خوبِ!😕 نشستم بالای سر بچّه تا روشنایی، صبح کردم🌝 و بعد، او را بردم به درمانگاه سپاه قم. دکتر بعد از معاینه ی بچه به من گفت: خانم شما بیماری روحی داری؟😕😐 گفتم: چطور مگه😐؟ گفت: این بچّه رو برای چی آوردی این جا؟ این که چیزیش نیست😑. نسخه ی دکتر قبلی را نشانش دادم. گفت: اون هم انگار مشکل روحی داشته🙄. بالاخره خوشحال بچّه ی صحیح و سالم خودم را آوردم خانه.😍 بله، حضور را، گاهی این طور حس می کنم😌. .☺️❤️ راوے:همسرشهید ❤️ ... @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا