#کاربرگ_دورقمی #یکی #ده تایی ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

حرف ج

برگ املا نشانه ی ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

#تکلیف_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

#آزمون_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

کاربرگ نشانه ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

کاربرگ نشانه ج

#جدول_تشخیصی و تفاوت نشانه ج با خ ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

#روانخوانی_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

#کلیپ_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

#داستان_جوجه_ی_زیرک #روانخوانی_نشانه_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

#روانخوانی_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

#روانخوانی_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

تثبیت نشانه های خ چ ج ح ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول

📚📙📚📙📚📙📚 #داستان_نشانه‌ها #نشانه‌_ج ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول 📚📘📚📘📚📘📚

🔖قواعد نوشتاری درس نارنج نشانه ج 🌼اول ابتدایی ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول ✳ 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

🐣🐥 #داستان_نشانه_ج یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. دو تا از بچه های بابا الفبا قرار بود که برای خانم معلمش کاردستی درست کنه. بنظر شما کدوم یکی از بچه هاش بود؟ آفرین درست حدس زدی. "خ" یا خودشون فکر کردن که چی درست کنن. به این نتیجه رسیدن که اسمشون رو روی مقوا بنویسن و با پولک و ملیله تزئینش کنن. دوتایی مرتب و با سلیقه کاردستی شون رو درست کردن و دم در گذاشتن که ببرن مدرسه. خودشون هم کم کم آماده می شدن که برن مدرسه. بچه ها یه جوجه داشتن که خیلی شلوغ بود.  🐥جوجه کوچولو اومد کنار در خونه و وقتی این کاردستی رو دید، با نوکش شروع به زدن به اون کرد. یهو نقطه های کاردستی افتادن پایین خشت اول در ایتا بچه ها وقتی اومدن، دیدن نقطه های خ افتاده پایین. اونو زود برداشتن و با چسب سر جاش چسبوندن. اما باز جوجه کوچولو بهش نوک زد و نقطه ها افتادن. بچه ها هم وقتی یدن که جوجه اینکارو انجام می ده، عصبانی شدن و با پاشون جوجه رو زدن. بعد هم نقطه رو گذاشتن سر جاش. جوجه بیچاره خورد به دیوار و دردش گرفت. بچه ها خیلی از کارشون ناراحت شدن. زود جوجه کوچولو رو برداشتن و نازش کردن. ازش معذرت خواستن. جوجه کوچولو هم از درد می گفت ج ج ج ج  🐥بچه ها به جوجه گفتن که چیکار کنیم که از دستمون ناراحت نباشی؟ جوجه هم به نقطه ها اشاره می کرد و می گفت ج ج ج ج ج بچه ها هم گفتن باشه. نقطه رو میذاریم پایین. بعد به هم گفتن که بیا جوجه رو هم ببریم مدرسه تا خانم معلم ببینه که ما تقصیری نداریم. 🐥بچه ها جوجه و کاردستی رو بردن مدرسه، نقطه هاش رو هم سر جاش گذاشتن و به خانم معلم نشون دادن. خانم معلم دید که جوجه کوچولو باز نقطه ها را با نوکش زد و نقطه ها افتادن پایین. ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄┄ https://eitaa.com/KheshteAvval 🇮🇷🕊⚜ ‌‌╆━━━┅═❂═┅┅──┄┄ #خشتِ_اول