eitaa logo
خشت کج | نقد نظام آموزشی
549 دنبال‌کننده
145 عکس
153 ویدیو
7 فایل
🔴 نقدی بر نظام فعلی آموزشی ✅ تحول انگاره در حوزه تعلیم و تربیت 💠 در جست‌وجوی الگو واره جدید ارسال نقد و نظر: @mahdy_b
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ کمتر بیشتر است 🔶️بخش اول ◀️ ساختار آموزشی فنلاند با یازده راه به ما نشان می دهد که "کمتر، بیشتر است" 🖋کلی دی (Kelly Day)، آوریل 2015 برگردان از محمدرضا نیک نژاد، روزنامه مردم سالاری،  19 بهمن 96 ♦️ توضیح مترجم: در چند سال گذشته فنلاند به عنوان کامیاب ترین کشور در گستره آموزش بسیار مورد توجه قرار گرفته و آموزش شناسان، پژوهشگران و کارشناسان آموزشی بسیاری از سراسر جهان را برانگیخته تا درباره ساختارآموزشی اش موشکافانه تر به واکاوی و پژوهش بپردازند.در همین راستا  «Kelly Day»  نویسنده نوشتارِ «کمتر، بیشتر است» نیز یک معلم ریاضی از آمریکاست که برای بررسی ساختار آموزشی فنلاند از نزدیک، به این کشور سفر کرده و بخشی از تجربه‌هایش را در این نوشتار آورده است.او می‌گوید: فنلاند با نوآوری‌های آموزشی اش بسیاری از باورهای سنتی در این گستره را به چالش گرفته و آن‌ها را از ساختار آموزشی اش کنار نهاده است.برای نمونه فنلاندی‌ها رویکردِ سنتی «هر چه بیشتر، بهتر» در آموزش مانند فشارِ بیشتر، تکلیفِ بیشتر، کلاسِ بیشتر، روزهایِ آموزشیِ طولانی تر، استرس بیشترِ، کلاس‌هایِ بیرون از مدرسه بیشتر و ...که ریشه کامیابی‌های بیشتر دانسته می‌شود را با راهکارهایی نوآورانه به «کمتر» تبدیل کرده و پیامدهای مثبت این تغییرِ رویکرد، آن‌ها را بر آن داشته تا با انگیزه ‌بیشتر و برنامه‌ریزی‌های بهتر پیگیر تغییرات باشند.ذهنیتِ «بیشتر و بیشتر» در بسیاری از ساختارهای آموزشی جهان از جمله کشور ما همچنان چیره است و بزرگترین قربانیانش نوآموزان امروز و شهروندان آینده است.نویسنده این راهکارها را در 11 بخش آورده و برای هر یک توضیحات کوتاهی داده است.این متن دارای مقدمه و بخش‌هایی بود که افزون بر طولانی کردن متن، نمی‌توانست کمک موثری برای درک تجربه‌های آموزشی نویسنده باشد.از این رو از آن‌ها چشم‌پوشی شد.اکنون بد نیست که تجربه‌های این آموزگار آمریکایی در فنلاند را باهم بخوانیم تا ببینیم که فنلاندی‌ها چگونه با جایگزین کردن کمتر به جای بیشتر به کامیابی‌های فراوانی دست یافته‌اند. 🔻 1- آموزش‌های رسمی‌کمتر= گزینه‌های بیشتر دانش‌آموزان در فنلاند آموزش‌های رسمی‌را در سن هفت سالگی آغاز می‌کنند.بله هفت سالگی! فنلاند به بچه‌ها اجازه می‌دهد که به جای ساکت نشستن در کلاس و زندانی بودن در آن، برای یادگیری به ورزش و بازی بپردازند.اما آیا کودکان عقب نمی‌افتند؟ نه! بچه‌ها هنگامی‌مدرسه را آغاز می‌کنند که رشد کافی یافته و آماده‌ تمرکز و یادگیری بهتر باشند.این روند به شکل اجباری تا 9 سال ادامه می‌یابد.پس از پایه نهم همه چیز اختیاری می‌شود.دانش‌آموزان در سن 16 سالگی می‌توانند هر یک از سه مسیرِ مدرسه‌های متوسطه دوم، مدرسه‌های فنی و حرفه ای و ورود به بازار کار- که کمتر از 5 درصد می‌باشند- را برگزینند. 🔻 2- زمانِ حضور در مدرسه کمتر= استراحت بیشتر دانش‌آموزان معمولا مدرسه را بین 9 تا 45: 9 دقیقه آغاز می‌کنند.در واقع هلسینکی در نظر دارد قانونی بگذارد که هیچ مدرسه ای نتواند پیش از 9 صبح آغاز به کار کند.پژوهش‌ها نشان داده است که نوجوانان صبح‌ها نیازمند خوابی با کیفیت هستند.معمولا روزهای مدرسه در ساعت 2 یا 45: 2پایان می‌پذیرد.البته برخی روزها زودتر و بعضی روزها دیرتر آغاز به کار می‌کنند.روزانه برنامه‌های درسی و ساعت آغاز کلاس‌ها متفاوت است و تغییر می‌کند؛ از این رو آن‌ها معمولا سه تا چهار کلاسِ 75 دقیقه ای در یک روز با چند استراحت میان آن‌ها دارند.به طور کلی این برنامه هم به دانش‌آموزان و هم به معلمان اجازه می‌دهد تا به خوبی استراحت کرده و آماده  فرآیند یاددهی و یادگیری شوند. 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @kheshtekaj
⁉️ کمتر بیشتر است 🔶️بخش دوم ◀️ ساختار آموزشی فنلاند با یازده راه به ما نشان می دهد که "کمتر، بیشتر است" 🖋کلی دی (Kelly Day)، آوریل 2015 برگردان از محمدرضا نیک نژاد، روزنامه مردم سالاری،  19 بهمن 96 🔻 3-ساعت های آموزشی کمتر= زمان برنامه ریزی بیشتر معلمان در فنلاند روزهای کوتاه نیز دارند. بر پایه گزارش  OECD (سازمان توسعه و همکاری) میانگینِ ساعت های آموزشی یک معلم در فنلاند سالانه 600 ساعت است- یعنی نزدیکِ 4 ساعت یا کمتر در روز. این عدد برای معلمان آمریکایی دارای میانگینِ 1080 ساعت در سال است؛ نزدیک دو برابر فنلاندی ها. این یعنی به طور میانگین شش ساعت یا بیشتر کلاس در روز. از معلمان و دانش آموزان فنلاندی انتظار نمی رود که اگر کلاسی نداشتند در مدرسه بمانند. برای مثال اگر آن ها بعد از ظهر کلاس ندارند (چه معلم ها و چه دانش آموزان) به آسانی می توانند مدرسه را ترک کنند. یا اگر کلاس اولِ چهارشنبه ساعت 11 آغاز می شود معلمان یا دانش آموزان مجبور نیستند پیش از آغاز این کلاس در مدرسه باشند. این رویه به معلمان اجازه می دهد که زمان بیشتری درباره هر درس بیندیشند و برنامه ریزی کنند. همچنین به آن ها اجازه می دهد که آموزش شان عالی باشد و درس دادن شان برانگیزاننده تر. 🔻 4-معلمان کمتر= توجه و سازگاری بیشتر دانش آموزان دبستانی در فنلاند غالبا شش سالِ دبستان خویش را با یک معلم می گذرانند. بله یک معلم! همان یک معلم بدون وقفه در مدت شش سال یک گروه از دانش آموزان را از نظر آموزشی پشتیبانی می کند، پرورش می دهد و رسیدگی می کند. پر پیداست که معلم در جریان این شش سال، با یک گروه 15- 20 نفره، نیازهای فردی و سبکِ یادگیری هر دانش آموز را به خوبی درمی یابد. این معلمان می دانند که هر یک از دانش آموزان شان کجا بوده اند و کجا دارند می روند. در این مدت معلمان پیشرفت بچه ها را دنبال می کنند و به عنوان دستاوردی شخصی به کامیابی های بچه ها و دستیابی به اهداف شان علاقه دارند. در این وضعیت "از زیر مسئولیت در رفتن" و انداختن به دوش معلم بعدی وجود ندارد؛ چرا که خودشان معلم بعدی اند. اگر مشکلِ رفتاری یا انضباطی وجود داشته باشد، از آغاز و بی درنگ این معلم است که بهتر می داند برای شش سال آینده چه چاره ای بیندیشد یا چه کار کند. (در برخی از مدرسه های فنلاند دبستانی ها را به جای شش سال در دوره ای سه ساله در یک کلاس قرار می دهند؛ مزایای این روش نیز همچنان همان است که گفته شد.) این ساختار سودمند است؛ زیرا که نه تنها به بچه ها سازگاری، آگاهی و توجه فردی مورد نیازشان را می دهد بلکه به معلمان در درک برنامه درسی به شیوه های خطی و کل نگرانه نیز کمک می کند. معلمان می دانند برای برداشتن گام های بعدی در آموزش به چه چیزی نیاز دارند، همچنین در راهبری دانش آموزان شان آزادی عمل دارند. معلمان فشار برای بالا بردن سرعت یا حرکت آرام را حس نمی کنند؛ به طوری که آن ها همواره برای معلمی کردن در سال آینده "آماده" اند. آن ها خودشان معلمان سال آینده هستند، از این رو برنامه درسی را در کنترل دارند! می دانند بچه ها کجاهستند، چه را آموخته اند و در پیوند با نیازهای دانش آموزان برنامه ی بعدی چه خواهد بود! من واقعا باور دارم که این بخش بزرگی از داستان کامیابی های فنلاند است که البته توجه کافی را جلب نکرده است. 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @kheshtekaj
⁉️ کمتر بیشتر است 🔶️بخش سوم ◀️ ساختار آموزشی فنلاند با یازده راه به ما نشان می دهد که "کمتر، بیشتر است" 🖋کلی دی (Kelly Day)، آوریل 2015 برگردان از محمدرضا نیک نژاد، روزنامه مردم سالاری،  19 بهمن 96  5 - پذیرش داوطلب کمتر= اعتماد بنفس بیشتر در معلمان   خب! کودکان برای سه سال تا شش سال یک معلم دارند. اگر بچه ای به "معلم بد" برخورد کند، چه؟ فنلاندی ها سخت تلاش می کنند تا مطمئن شوند که "معلم بد"ی وجود ندارد. ورود [داوطلبان آموزگاری] به آموزش دبستانی رقابتی ترین پایه در فنلاند است و برای این دوره تنها 10 درصد از داوطلبان پذیرفته شده و هر سال هزاران تن دیگر را رد می کند. یک فرد نه تنها باید بهترین و درخشان ترین دانش آموز برای آموزش در دبستان باشد، بلکه باید برای پذیرش از یک سری مصاحبه ها و غربالگری های شخصیتی نیز بگذرد. بنابراین برای آموزگاری در دبستان کافی نیست که باهوش ترین در کلاس تان باشید، بلکه باید توانایی های ذاتی و انگیزه های فردی برای آموزش را نیز داشته باشید.   فنلاند درک می کند که توانایی آموزش چیزی نیست که بتوان آن را از راه مطالعه به دست آورد و معمولا توانایی آموزش یک استعداد یا عشق است؛ برخی آن را دارند و برخی نیز ندارند. در فنلاند چند دانشگاه با برنامه های آموزشی، جامعه را مطمئن می سازند که داوطلبانی که با نمره های عالی مدارک گرفته اند آیا توانایی و استعداد ذاتی برای معلم شدن را دارند. همه معلمان باید مدرک کارشناسی ارشد بگیرند و پایان نامه کارشناسی ارشد بنویسند. این کار اعتماد به نفس بسیار بالایی برای معلمان و اعتماد [اجتماعی] برای آنان پدید می آورد. پدر و مادرها به میزان زیادی به مجرب بودن معلمان، پرورش یافتگی و استعداد این افراد اعتماد دارند. از این رو آن ها در کار آموزشی معلم دخالت نمی کنند و به اتکای اقتدارِ جایگاه پدر و مادری شان خواسته های خویش را تحمیل نمی کنند. از یک معلم ریاضی درباره تعداد ایمیل هایی که معمولا از پدر و مادرها دریافت می کند، پرسیدم. شانه هایش را بالا انداخت و گفت "در حدود 5 یا 6" تا. گفتم "اوه! من در روز تعداد بسیار زیادی ایمیل دریافت می کنم". پاسخ داد ..." نه! من 5 یا 6 ایمیل در ترم دریافت می کنم!" این بجز زندگی در جامعه ای بر پایه اعتماد و احترام نشان دهنده چه چیز می تواند باشد؟      6 - کلاس های کمتر= استراحت بیشتر   همان گونه که پیش از این هم گفتم دانش آموزان سه یا چهار ( و به ندرت 5) کلاس در روز دارند. آن ها در طول روز دارای چندین زنگ تفریح برای استراحت یا خوردن تغذیه ای مختصر هستند. این زمان هایِ 15 تا 20 دقیقه ای، به دانش آموزان فرصتی برای تحلیل آن چه که یادگرفته اند، استفاده از عضلات، دراز کردن پاها، تنفسِ هوایی تازه و تکان تکان خوردن را می دهد. چندین مزایای عصبی برای این استراحت ها وجود دارد. پژوهش پشت پژوهش از نیاز بچه ها به فعالیت های فیزیکی در جهت یادگیری بهتر پشتیبانی می کند. این پژوهش ها نشان می دهند که افتِ بدنی منجر به افت کارکرد مغزی و عدم تمرکز "زیاد" بچه ها می شود.   معلمان نیز در اتاق شان این استراحت ها را دارند. در فنلاند اتاق معلمان همیشه پر از معلمانی ست که یا در حال کارند یا آماده سازی خود برای درس، یا قهوه می نوشند یا با آرامش استراحت می کنند، یا دوره هم جمع اند و یا شتابان در حال آماده سازی روانی خویش برای کلاس بعدی.   معلمان دبیرستان بین دو کلاس معمولا 10 تا 20 دقیقه استراحت دارند. بنابراین جَست و خیز کمی هم دارند. این اتاق ها بستگی به مدرسه متفاوت است. می توانم بگویم به طور کلی این اتاق ها دارای چند میز و نیمکت، قوری قهوه، آشپزخانه، میز سلف سرویس برای میوه و غذای رایگان و یک میز برای معلمانی که با یکدیگر گفت و گو و همکاری می کنند. حتی تعداد کمی از این اتاق ها صندلی ماساژ دارند! 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @kheshtekaj
⁉️ کمتر بیشتر است 🔶️بخش چهارم ◀️ ساختار آموزشی فنلاند با یازده راه به ما نشان می دهد که "کمتر، بیشتر است" 🖋کلی دی (Kelly Day)، آوریل 2015 برگردان از محمدرضا نیک نژاد، روزنامه مردم سالاری،  19 بهمن 96 🔻 7- آزمون کمتر= یادگیری بیشتر تصور کنید اگر بررسی جز به جزء آزمون های دلهوره آور را نداشته باشید، با دانش آموزان تان چه کارهای هیجان انگیزی می توانید انجام دهید! تصور کنید اگر دریافتی تان وابسته به نمرات آزمون دانش آموزان تان نبود، چه آزادی می تونستید داشته باشید. تصور کنید در این وضع درس دادن چقدر سرگم کننده تر می توانست باشد!  برنامه درسی بر معلمان فنلاندی فشار کمی می آورد- هر چند در کل آموزشگری کار دشواری ست. معلمی در فنلاند شغلی ست که به خوبی مورد اعتماد قرار گرفته است، از این رو آموزگاران در این کشور کنترل بیشتری بر کلاس ها و درونمایه های درسی دارند. معلم برای ریسک بیشتر و تلاش برای کارهای تازه و خلق [شرایط] هیجان انگیز در کلاس اختیار دارد. او آزادی عمل لازم برای به کارگیری طرح درس را نیز دارد. طرح درسی که به دانش آموزان فرصت تبدیل شدن به افرادی ماهر برای جهان واقعی را می دهد. معلمان برای آموزش مهارت ها زمان کافی دارند. مهارت هایی که به دانش آموزان اجازه می دهد در روند رشد به افرادی تبدیل شوند که می دانند کار و برنامه های خویش را چگونه آغاز و مدیریت کنند تا به هدف های شان دست یابند. آن ها برای آموزشِ هنر زمان دارند؛ افزون بر این که فرصت دارند تا به دانش آموزان چگونگی مهارت های زندگی واقعی مانند شنا کردن، آشپزی، پاکیزگی، نجاری، و بیشتر از این ها را بیاموزند. در حالی که این دانش آموزان این مهارت های شگف انگیز را می آموزند، ریاضی، حل مسئله و جهت یابی را نیز یاد می گیرند. 🔻 8-عنوان های کمتر= عمق بیشتر من در فنلاند چندین کلاس ریاضی از پایه پنجم تا نهم را دیده ام. در فنلاند برنامه درسی ریاضی این پنج سال محتوای درسی است که من در آمریکا باید در یک سال آموزش اش دهم. دراین کشور دیدم که موضوعات ریاضی ارائه شده در پنج سال شامل برنامه درسی پایه هفتم من در آمریکاست. در این جا بازهم ذهنیت آمریکایی "بیشتر، بیشتر است" به این سادگی ها کار نمی کند. اگر در آمریکا بخواهم برنامه درسی مورد انتظار یک ساله ام را به پایان برسانم باید هر کاری انجام دهم؛ از جمله این که یک روز در میان درسی تازه بدهم. در این شرایط همیشه حس می کنم "عقبم". عقب از چه؟ مطمئن نیستم! در آمریکا فشاری وجود دارد که من و دانش آموزانم را هل می دهد. در فنلاند، معلمان از زمان شان استفاده می کنند. آن ها عمیق تر به موضوعات نگاه می کنند. اگر کمی عقب بمانند یا اگر بخشی از درس را در یک سال پوشش ندهند عصبی نمی شوند. همچنین دانش آموزان در هفته ساعت های ریاضی کمی دارند. در حقیقت در بخشی از سال همه پایه های هفتگانه فقط یک بار در هفته ریاضی دارند. هنوز هنگامی که این را می شنوم قلبم به تپش می افتد. نمی توانم باور کنم که این زمان برای ریاضی کافی باشد! چگونه برای آزمون ها آماده خواهند شد؟! اوه...صبر کنید. آزمونی وجود ندارد. درست است در این شرایط نیازی به عجله نیست. در واقع دانش آموزان تا در درس های پیشین به درک کافی نرسند مجبور به آموختن درس های تازه نمی شوند. معلمی در فنلاند کتابِ یک رشته را نشانم داد و گفت که این کتاب برای من محتوای خیلی زیادی دارد. نگاهی کلی به کتاب انداختم و زبانم بند آمد! کل کتاب به اندازه یک فصل از کتاب تدریس من بود! چرا ما در آمریکا برای یادگیری محتوایی به این زیادی و با این سرعت به بچه ها فشار می آوریم؟ 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @kheshtekaj
⁉️ کمتر بیشتر است 🔶️بخش پنجم ◀️ ساختار آموزشی فنلاند با یازده راه به ما نشان می دهد که "کمتر، بیشتر است" 🖋کلی دی (Kelly Day)، آوریل 2015 برگردان از محمدرضا نیک نژاد، روزنامه مردم سالاری،  19 بهمن 96 🔻 9- تکلیف کمتر = مشارکت بیشتر بر پایه گزارش سازمان توسعه و همکاری، دانش آموزان فنلاند با میانگین زیر نیم ساعت تکلیف در شب، کمترین مقدار تکلیف در جهان را دارند. دانش آموزان فنلاندی معمولا  نه معلم خصوصی دارند نه آموزش بیرون از مدرسه. این به ویژه هنگامی شوک آور است که درمی یابید که دانش آموزان این کشور عملکرد بالاتری نسبت به دانش آموزان کشورهای آسیایی دارند؛ کشورهایی که دانش آموزان شان ساعت ها کلاس اضافی خارج از مدرسه دارند. بنابر آنچه که دیدم معلمان در فنلاند در کلاس از دانش آموزان کار می کشند. معلمان فنلاندی حس می کنند که اگر امکان انجام تکلیفی در مدرسه وجود دارد دانش آموزان آن را در مدرسه انجام دهند. باز می بینیم که برای یادگیری و انجام یک مهارت بیش از آن چه که ضروری است روی دانش آموزان فشاری آورده نمی شود. در مدرسه های فنلاند تکلیف ها اغلب باز هستند و واقعا در انجام شان رتبه بندی وجود ندارد. با این حال دانش آموزان در کلاس با پشتکار روی آن ها کار می کنند. هنگامی که به دانش آموزان در کلاس کاری داده می شود اتفاق خیلی جالبی می افتد. حتی دانش آموزانی که در زمان تدریس گوش نداده اند تلفن های همراه شان را کنار می گذارند و کار بر تکلیف تعیین شده را آغاز می کنند. حتی اگر تکلیف اختیاری باشد دانش آموزان با توجه کامل تا پایان کلاس آن را انجام می دهند. تقریبا این مانند یک موافقت ناگفته است که: " اگر هم اکنون در کلاس روی این تکلیف کار کنید به شما تکلیف خانه نخواهم داد." این کار واقعا فکرم را درباره مقدار تکلیفی که روزانه به بچه ها می دهم تغییر داده است. 🔻 10-دانش آموز کمتر = توجه فردی بیشتر بر کسی پوشیده نیست که هر چه تعداد دانش آموزان در کلاس کمتر باشد توانایی برای توجه و مراقبت های مورد نیاز برای یادگیری دانش آموزان بیشتر خواهد بود. یک معلم فنلاندی در روز حدود 3 یا 4 کلاس با 20 دانش آموز دارد. بنابراین آن ها بین 60 تا 80 دانش آموزرا هر روز خواهند دید. من در آمریکا به تنهایی 160 دانش آموز را در روز می بینم. من در هر کلاس 30 تا 35 دانش آموز در یک کلاس دارم، شش کلاس پشت سر هم و 5 روز در هفته. 🔻 11-ساختار کوچک تر= اعتماد بیشتر اعتماد، کلید کل این ساختار است، نه خودِ ساختار. در فنلاند به جای بد گمانی افراد به یکدیگر و بنا نهادن دنیایی از ساختارها، قانون ها، چهارچوب ها و آزمون ها برای پیشبرد آموزش، به سادگی به ساختار اعتماد دارند. جامعه به مدرسه برای به کار گیری معلمان شایسته اعتماد می کند. پدر و مادرها به پرورش یافتگی معلمان اعتماد دارند؛ بنابراین به آن ها برای پدید آوری بهترین فضا در کلاسِ مورد نیاز برای تک تک دانش آموزان آزادی عمل می دهند. پدر و مادرها به معلم ها برای تصمیم سازی هایی که به یادگیری و رشد بچه های شان کمک می کند اعتماد می کنند. معلمان به دانش آموزان برای تلاش کردن و یادگرفتن اعتماد دارند. دانش آموزان به معلمان در رابطه با ابزارهای مورد نیازیی که برای کامیابی در اختیارشان می گذارند اعتماد دارند. جامعه به ساختار اعتماد دارد و به آموزش آن چنان که سزاوار است احترام می گذارد. فنلاند دریافته است که این اعتمادها اثر دارند و چندان پیچیده هم نیستد. 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @kheshtekaj
36.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️ نگاهی کلی به مدارس والدورف مدارس والدورف، که به نام "مدارس اشتاینر" نیز شناخته می‌شوند، یک مدل آموزشی هستند که بر اساس فلسفه آموزشی رودولف اشتاینر، بنیان‌گذار آنتروپوسوفی، شکل گرفته‌اند. این نوع مدارس تأکید زیادی بر توسعهٔ همه‌جانبهٔ کودک دارند و سعی می‌کنند جنبه‌های فکری، احساسی، و عملی آموزش را با هم ترکیب کنند. ⁉️ویژگی‌های کلیدی مدارس والدورف چیست؟ 1. رویکرد کل‌نگر: این مدارس به پرورش همهٔ جنبه‌های وجودی دانش‌آموزان (ذهنی، جسمی، احساسی و روحی) می‌پردازند. 2. آموزش بدون رقابت: والدورف از نظام نمره‌دهی سنتی و امتحانات رقابتی اجتناب می‌کند و به جای آن، بر ارزشیابی کیفی و توصیفی تأکید دارد. 3. تأکید بر هنر و خلاقیت: هنر، موسیقی، کاردستی، و فعالیت‌های عملی بخش اصلی برنامهٔ درسی را تشکیل می‌دهند. 4. دوره‌های تحصیلی بلندمدت با یک معلم: دانش‌آموزان اغلب برای چندین سال با یک معلم اصلی کار می‌کنند که باعث ایجاد ارتباط عمیق و اعتماد می‌شود. 5. تعامل با طبیعت: ارتباط با محیط زیست و طبیعت در برنامه‌های درسی و فعالیت‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد. 6. تأکید بر یادگیری تجربی: در این مدارس، دانش‌آموزان از طریق تجربه و فعالیت‌های عملی مفاهیم را یاد می‌گیرند. 7. تأخیر در آموزش رسمی: آموزش خواندن، نوشتن، و ریاضیات معمولاً دیرتر شروع می‌شود تا از آماده بودن دانش‌آموزان اطمینان حاصل شود. 🔷️به طور کلی، مدارس والدورف در بیش از 70 کشور جهان فعالیت می‌کنند و از محبوبیت بالایی در بین والدینی برخوردارند که به دنبال یک جایگزین برای آموزش سنتی هستند. 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱️️ خلاقیت، ویژگی مشترکی است که کودکان باهاش زاده میشن و آموزش در شکوفایی اون در سنین بالاتر اهمیت زیادی داره ⁉️چالش اصلی اما اینه که ما توی کلاسای درس، باعث رشد خلاقیت میشیم یا محدودش می‌کنیم ؟ 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj
🔻پایان ناخوش بی عدالتی در آموزش و پرورش ✍ابراهیم سحرخیز ▪️دیوید هاروی  (David  Harvey) فیلسوف انگلیسی و نویسنده کتاب تاریخ مختصر لیبرالیسم به صراحت تمام می گوید«نئولیبرالیسم آمده است تا آخرین سهم های سرمایه داری را از اقشار ضعیف و فاقد سرمایه باز ستاند.» نئولیبرالیسم را باید هارترین و بحران زاترین فاز از سرمایه داری دانست که نگاه کالایی به آموزش و فرهنگ از خصایص بارز آن به شمار می آید. نگاهی که با روی کار آمدن دولت کارگزاران سازندگی در ایران یعنی از آغاز دهه هفتاد شمسی، بی وقفه و آشکار بر سیاست های پولی و مالی ایران به عنوان ابزاری برای اقتصاد کلان کشور سایه افکند چیزی جز نسخه های دیکته شده یا تجویز شده نئولیبرالیسم در پوشش توصیه های بانک جهانی نبود.همان خاستگاه فکری که حاضر بود برای رسیدن به رشد اقتصادی، دهک های متوسط به پایین جامعه را زیر بولدوزر های خود له و قربانی کرده تا راه برای ژاپنیزه شدن ایرانی ها هموار شود. ▪️پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴، حسن روحانی در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری خطاب به حاضران گفت :«آموزش وپرورش باید بتدریج و گام به گام از حالت دولتی بودن محض خارج شود»او با اشاره به گزارش اصغر فانی، مبنی بر اینکه تنها ۱۲ درصد از آموزش وپرورش به صورت غیر دولتی اداره می شود تصریح کرد «این مقدار باید افزایش یافته و ما آموزش را خرید خدمت کنیم.تلاشی که برغم مواضع آشکار رهبری در مخالفت با مسأله برون سپاری در آموزش، حتی در دولت سیزدهم نیز کجدار و مریز ادامه داشت. ▪️مرحوم محمد امین قانعی راد، رییس وقت انجمن جامعه شناسی ایران با انتقاد از شکل گیری پدیده «تمایز و جدایی مدرسه ای» در ایران، بر اساس طبقات درآمدی، IQ یا دیگر متغیر ها،آن را مغایر با اهداف و ایده های اولیه از تشکیل مدرسه می داند. او این پدیده را مهمترین برنامه درسی پنهانی می داند که امروز به دانش آموزان ایرانی تزریق می شود. در جامعه ای که پدیده تمایز مدرسه ای با مفاهیم یا بهانه هایی مثل نخبه پروری، توجه به استعدادهای برتر، آزادی مردم یا والدین در انتخاب سبک آموزش فرزندان حتی فراتر از آن با شرح و بسط واژه عدالت تربیتی در حال تحکیم و جا انداختن است پرداختن به عدالت آموزشی تلاشی عبث و بیهوده است.این که برخی از انسان ها از بقیه برترند یا از نظر علمی ، ژنتیکی و هوشی برتری هایی نسبت به دیگر افراد نرمال و بهنجار در جامعه دارند به ایده اولیه تشکیل مدرسه ربطی ندارد. ▪️اقتصاددانان نیز که آموزش را راهی برای تحرک اجتماعی و طبقاتی یا ابزاری برای توزیع عادلانه درآمدها می دانند بر این باورند که سفره آموزش در ایران به زیان دهک های پایین درآمدی جامعه روز به روز در حال  کوچک شدن است.سهم هزینه های مسکن، دارو، خوراک و پوشاک از درآمد خانوار چنان سهمگین و روبه بالاست که دیگر چیزی در ته کاسه نمی ماند تا خرج آموزش شود. امثال آقای پزشکیان نیز که سوراخ دعا را گم کرده اند فکر می کنند تنها با زیاد کردن ساخت و ساز  کلاس های خالی از معلم و آموزش با کیفیت، می توانند این گسست آموزشی را التیام ببخشند و برای ترغیب مردم دائم به ساخت خانه های بهداشتی اشاره می کنند که در زمان وزارتشان ساخته شده است.کدام خانه بهداشت، همان ساختمان های خالی از پزشک و پرستار را می گویید! ▪️ بد نیست بدانید در پژوهشی که « در سالهای ۸۳ تا ۸۶ براساس داده ها و اطلاعات بودجه خانوار، رفتار اقتصادی خانوارها در حوزه آموزش، مورد تحلیل قرار گرفت، یافته ها نشان داد متوسط هزینه آموزشی پر درآمد ترین ها بیش از ۸۱ برابر متوسط هزینه آموزش کم درآمد ترین بود »( انصاری ۱۳۹۴)اکنون که در  ماه های پایانی سال ۱۴۰۳ یکی از وحشتناک ترین گرانی ها یا تورم را تجربه می کنیم پر معلوم است که این نابرابری ها بویژه در حوزه هزینه های مربوط به آموزش اعم از آموزش عمومی و عالی بیشتر و بیشتر شده است.به قول یکی از دوستان ، امروز حتی عده ای با روی آوردن به مدارس خانگی (Home schooling)، اینترنتی، بین المللی یا مانند آن ترجیح می دهند دانش اموزشان در مدرسه باز، آزاد و مختلط به دور از پویش و پایش آموزش وپرورش تربیت شده تنها دغدغه و زحمت آنها برای آموزش وپرورش ثبت و ضبط نمرات یا مستنداتی باشد که برای اخذ مدرک به آن نیاز دارند.یکی از عوارض منفی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها، کاهش انگیزه و کارایی در معلمان است که کیفیت آموزش در مدارس دولتی را با کاستی های بیشتری روبرو ساخته،  تشدید  نابرابری ها در آموزش را در پی خواهد داشت. 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj
🔴 وقتی تصویر پیش فرض مدرسه به هم می ریزد! چند نفر از بچه ها در یک فضای مخصوص نمایش که در گوشه حیاط قرار دارد، مشغول تمرین نمایشی هستند که قرار است هفته بعد در مراسم مدرسه اجرا کنند. در یک گوشه هم بچه ها و مربی یکی از کلاسها زیراندازی انداخته اند و مشغول انجام تمرینهای درسی خودشان در فضای آزادند. در گوشه دیگر هم یک مربی با بچه ها، به صورت یک حلقه روی نیمکتهای یک آلاچیق نشسته و مشغول بحث در مورد یک موضوع درسی‌اند. این فقط یک مثال است. مثالی که تصویری را که به صورت پیش فرض از مدرسه و برنامه کلاس و تدریس بصورت متعارف داریم، نقض کرده و بر هم می زند. پیش فرضی که متولیان تحول نظام آموزشی، آن را به عنوان پیش فرضی لایتغیر باور کرده، و هر گونه اقدام تحولی را با مفروض گرفتن همان تصویر پیش فرض، برنامه ریزی می کنند. به همین دلیل اقدامات تحولی هم در اطراف همان تصویر پیش فرض دور زده، و نمی تواند از آن دور شود. - مدرسه ای متفاوت در مقابل مدرسه متعارف؛ مثالی نقض در مقابل پیش فرضی غلط - اکتشاف در آزمایشگاهی ارزان قیمت و کم خطر - هر کسی کار خودش - همراهی در چشیدن لذت هنر - میدانی پر تلاش برای کارهای متنوع - شاگردی در عرصه کسب و کار - کار و فعالیت مستمر خودانگیخته - چالشی پیش روی پیش فرضی غلط 🔻 مطالعه متن کامل در: https://farsnews.ir/ArdavanMajidi/1726600635932420943 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj
چرا دانمارک خوشحال ترین دانش آموزان را دارد؟ در سال ۲۰۱۶ کشور دانمارک به عنوان کشوری انتخاب شد که مردم آن بیشترین احساس خوشبختی را دارند. صرف نظر از دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می توان دلایل دستیابی به چنین احساسی را در سیستم آموزشی کشور دانمارک جستجو کرد. در کشور دانمارک سیستم آموزشی اصول زیر را رعایت می کند: 1- «بهترین بودن» هدف نیست، همیشه نمی توان بهترین بود. 2- خودشناسی مهمتر از خواندن و نوشتن است. 3- دانش آموزان خود باید در جستجوی اطلاعات باشند. حفظ کردن ممنوع 4- نتیجه مهم نیست. 5- فرصت های مساوی برای همه. ◀️ برگرفته از:   http://tabnakbato.ir/fa/news/55747/ 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj
📕تعادل از دست رفته: از فلسفه‌زدگی تا مدیریت‌گریزی در سیاست‌گذاری آموزش و پرورش ایران 🖋سید محمد نوروزیان امیری 🪀تعارض دو گفتمان در سیاست‌گذاری آموزشی نظام سیاست‌گذاری آموزش و پرورش ایران همواره در کشاکش میان دو سویه‌ی فکری عمده قرار داشته است: نخست، نگاه فلسفه‌محور به تعلیم و تربیت که به تبیین غایات و مبانی نظری می‌پردازد و دیگری، نگاه مدیریت‌محور که کاربست‌های اجرایی و سازمان‌دهی نهادهای آموزشی را هدف می‌گیرد. به‌طور خاص در چهار دهه اخیر، تحت تأثیر نیاز به تدوین اسناد تحول‌آفرین، میدان سیاست‌گذاری بیش‌ازپیش در اختیار اهالی فلسفه تعلیم و تربیت قرار گرفته است، حال آن‌که مدیریت آموزشی، که در ذات خود حامل ابزارهای عملیاتی و اجرایی است، به حاشیه رانده شده است. این عدم توازن، نه‌تنها موجب گسست در فرآیندهای اجرایی شده، بلکه سبب پیدایش دو وضعیت نامطلوب شده است: نخست، فلسفه‌زدگی افراطی در تدوین اسناد و دوم، گریز از اصول مدیریتی در تحقق اهداف آموزشی. 🪀فلسفه‌زدگی در نظام آموزش و پرورش: نظریه‌های انتزاعی در برابر واقعیت‌های اجرایی در شرایطی که فلسفه آموزش و پرورش می‌بایست به‌عنوان راهنمایی برای تدوین سیاست‌های کلان ایفای نقش کند، در ایران به عاملی مسلط بر سیاست‌گذاری بدل شده و نگاه فلسفی، جایگزین نگاه مدیریتی گشته است. این امر منجر به ظهور متون و اسنادی شده  که از لحاظ نظری غنی به نظر رسیده اما از نظر اجرایی فاقد انسجام و انطباق با واقعیت‌های عینی هستند. به‌عنوان مثال می‌توان به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اشاده نمود که مملو از تعابیر آرمان‌گرایانه اما فاقد یک سازوکار اجرایی متناسب با ظرفیت‌های موجود نظام آموزشی کشور است. برنامه درسی ملی ایران نیز علی‌رغم بهره‌گیری از مبانی فلسفی متعدد، در سطح عملی فاقد سازگاری با نیازهای دانش‌آموزان و مقتضیات جامعه است. شاهد دیگر این مدعا اصلاحات پی‌درپی در نظام سنجش و ارزیابی است که عمدتاً بر مبنای سویه‌های ایده‌آلیستی شکل گرفته و کمتر به داده‌های تجربی و مدیریتی توجه کرده است. 🪀 مدیریت‌گریزی در آموزش و پرورش: ناکارآمدی در تحقق اهداف کلان فقدان نگاه مدیریتی در سیاست‌گذاری آموزشی ایران، به‌ویژه در چهار دهه اخیر، بیش از هر چیز خود را در ضعف اجرایی، فقدان نظام پاسخگویی و گسست میان برنامه‌ها و نتایج نشان داده است. شورای عالی آموزش و پرورش، به‌عنوان بالاترین نهاد سیاست‌گذاری آموزشی، در ۴۵ سال گذشته فاقد  تخصص مدیریتی  در حد کفایت بوده و در تصمیم‌گیری‌ها عمدتاً کفه‌ی مبانی نظری و فلسفی سنگین‌تر بوده است، بی‌آنکه ظرفیت‌های اجرایی نظام آموزشی را در نظر بگیرد. ناکارآمدی در اجرای سند تحول بنیادین که پس از بیش از یک دهه همچنان در مرحله اجرا دچار اختلالات اساسی است، بی‌ثباتی در سیاست‌های آموزشی از جمله تغییرات متعدد در نظام کنکور، حذف و بازگشت آزمون‌ها، و اصلاحات مقطعی در نظام پذیرش دانشگاهی بدون پشتوانه مدیریتی و در نهایت فقدان یک نظام نظارتی منسجم که باعث شده بسیاری از سیاست‌های آموزشی بدون پایش دقیق اجرا شده و در نهایت به شکست بینجامد، از جمله شواهد این مدعا به نظر می‌رسد. 🪀 مدیریت حکمت‌بنیان: راهکاری برای بازگرداندن تعادل به نظام آموزشی به نظر نویسنده خروج از این بن‌بست مستلزم عبور از دوگانه فلسفه‌زدگی و مدیریت‌گریزی و حرکت به سمت مدیریت حکمت‌بنیان است؛ مدیریتی که بتواند میان اصول نظری و ضرورت‌های اجرایی تعادلی معنادار ایجاد کند. مدیریت حکمت‌بنیان به این معناست که سیاست‌های آموزشی، نه‌تنها از پشتوانه فلسفی و ارزشی برخوردار باشند، بلکه از ابزارهای مدیریتی کارامد نیز بهره گرفته تا قابلیت اجرا یابند. این مدیریت، برخلاف مدیریت صرفاً بروکراتیک، نه درگیر جزئیات اجرایی روزمره می‌شود و نه در عالم انتزاع  گرفتار می‌ماند، بلکه رویکردی کل‌نگر دارد که ضمن درک اهداف کلان، به‌دنبال طراحی سازوکارهای عملی برای تحقق آن‌هاست. 🪀 بازگشت به حکمت: تعادل میان فلسفه و مدیریت نظام آموزش و پرورش ایران، برای خروج از وضعیت بحرانی کنونی، نیازمند بازتعریف رابطه میان فلسفه و مدیریت آموزشی است. فلسفه آموزشی، بدون مدیریت کارآمد، به ایده‌هایی انتزاعی و غیرقابل تحقق تبدیل می‌شود، همان‌طور که مدیریت، بدون پشتوانه فلسفی، ممکن است در دام بوروکراسی و روزمرگی گرفتار آید. در این میان، مدیریت حکمت‌بنیان می‌تواند با ترکیب این دو بعد، به یک الگوی متوازن و پایدار برای سیاست‌گذاری آموزشی دست یابد. برای تحقق این امر، ضروری است که در نهادهایی مانند شورای عالی آموزش و پرورش، ترکیبی از متفکران فلسفی و تحلیل‌گران و مدیران آموزشی حضور داشته باشند تا بتوانند نظام آموزشی را از وضعیت عدم انسجام و سردرگمی کنونی خارج نموده و آن را به‌سوی کارآمدی و تحول پایدار هدایت کنند. 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj
◀️ رادیکال 💠 فیلم Radical 2023 🎭ژانر: درام 👤کارگردان: Christopher Zalla 👥ستارگان: Eugenio Derbez, Daniel Haddad, Gilberto Barraza 💢ساخت سال: 2023 🌍محصول کشور: مکزیک ⏰مدت زمان: 2 ساعت و 5 دقیقه 🔷️خلاصه داستان: در یکی از شهرهای مرزی مکزیک که پر از محرومیت، خشونت و فساد است، یک معلم ناامیدانه تلاش می‌کند تا با استفاده از روش‌های مدرن, دانش‌آموزان خود را از حالت بی‌تفاوتی خارج کرده تا استعدادهای پنهان‌شان را شکوفا و آن‌ها را به سمت موفقیت هدایت کند و... 🔆برداشت: فیلم رادیکال، یک کتاب تربیتی عملی‌ست و به خوبی به ما می‌آموزد که گاهی می‌بایست برای خروج از منطقه‌ی امن و پروتکل‌های مرسوم، پشت کرد تا بتوان خلاقیت و استعدادها را کشف کرد. چقدر سیستم معیوبِ آموزشی، نبوغ خفته و چگالیِ وجودیِ افراد را در نطفه خفه می‌کند. روایتِ فیلم مثل معلمِ فیلم، بیش‌فعالانه‌ست که شما را وامی‌دارد که با بچه‌ها هورا بکشید. فیلمی که باید دیدنش را به والدین و معلمان توصیه کرد. 🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔️ @kheshtekaj