🎥 زخم‌های کهنه‌سربازان از اسارت بعثی‌ها تا خمپاره های فرانسوی 🔹روایت جانبازانی که ۳۰ سال از عمرشان را در بیمارستان سپری کردند ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

🎥روایت جانبازی که دو روز در سردخانه بود 🔹️«رضا علیزاده» از جانبازان شهرستان خمین است که پس از جراحت در عملیات فاو و انجام اقدامات درمانی، به گمان همه به شهادت رسیده ولی پس از دو روز در سردخانه مشخص می شود که هنوز زنده است. ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

💢 الاغی که اسیر شد؛ خاطره ای جالب از دوران دفاع مقدس: 💠 در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند. از قضا #الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود. 💠 یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت #دشمن رفت و #اسیر شد! 💠 چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن #مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم. 💠 اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد #یگان شد. 🔺الاغ زرنگ با کلی #سوغاتی از دست دشمن #فرار کرده بود. ✍ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن داخل جبهه دشمن و هنوز هم به دشمن #سواری میدهند! و قصد #برگشتن هم ندارند. ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

مکالمه دو #جانباز عزیز اعصاب و روان: بهمون میگن میخواستی نری... 💔😢 پدرم جانباز اعصاب و روانه و کامل میفهمم داستان چیه... ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

📣 خاطره خنده‌ دو رزمنده کنار مین در آستانه انفجار 🔺وقتی فهمیدیم دوربین دید در شب را جا گذاشتیم، مجبور شدیم برگردیم، وارد معبری شدیم و پای من روی مین والمر رفت. 🔺تا خنثی کردن مین چاره‌ای جز خندیدن نداشتیم. طوری که صدای خنده‌مان تا ۷۰۰ متر دورتر به نیروهای خودی هم رسیده بود. ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

🇮🇷گرامیباد یاد🇮🇷وخاطره شهیدان والامقام هشت سال دفاع مقدس ده تن از شهدای شهرستان عباس آباد در عملیات والفجر هشت سال۱۳۶۴ با رمز یا فاطمة زهرا سلام الله علیها بشهادت رسیدند🌹بیادشهید عبدالحسین پورصدیقی 🌹درتاريخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۹جاده فاو بصره عراق در هم‌چنین روزی بشهادت رسید 🥀شادی روحش صلوات 🥀 ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

🌿دعای پدر و مادر را برای شهادتش می خواست. نوبت که به من رسید تا رضایتم را جلب کند.من را توی یکی از اتاق ها کشاند، حال و هوای خاصی داشت و با حالت خضوع پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی ؟ گفتم: پسرجان من برادر شهیدم. پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی؟ گفتم:من پدر آزاده ام. پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی؟ گفتم :من پدر دو جانبازم. پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی ؟ گفتم: من خودم جانباز شیمیایی ام. همه اینها ارزش یک شهید ندارد؟ پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی ؟ 🌿دیدم جواد دیگر جواد روزهای قبل نیست او راه خودش را انتخاب کرده و گفتم :برو هرچه خدا بخواهد. بله او راه خودش را انتخاب کرده بود و با این کارها فقط مسیرش را صاف و هموارتر کرد. ✍راوی پدر شهید شهیدمدافع حرم مهدی محمدی منفرد🌹 ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

همسرت به دیدار تو می آید عجب دنیای عاشقانه ای😞 🙏🌺درگذشت همسر مکرمه شهید سجاد طاهرنیا را تسلیت عرض میکنیم خداوند به دو فرزند کوچکشان صبر عطا کند ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

سردار🌷شهید قربان‌علی شیخ خیریان کودکانه‌های «قربان‌علی» در طبیعت دل‌نواز «شکری‌کلا»ی نوشهر، و در جمع هیاهوی هم‌بازی‌های کودکی‌اش طی شد. به دلیل مهاجرت خانواده به روستای «خیرسر» نوشهر، روزهای ابتدائی تحصیلی قربان‌علی در این دیار گذشت. سپس با گذر از دوره راهنمایی، تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه در دبیرستان شبانه «خسروی» نوشهر در رشته ادبی ادامه داد. مادر از خاطرات خردسالی فرزندش می‌گوید: «شش ساله بود که همراه من و پدرش به مسجد می‌رفت و در عزای امام حسین(ع) شرکت می‌کرد. وقتی پدرش قرآن می‌خواند، با وضو کنارش می نشست و به صفحات آن دست می‌زد. او همان روزها توانست قرائت آیات را یاد بگیرد.» با آغاز تحرکات انقلابی مردم ایران در سال‌های قبل از انقلاب، او نیز تحت‌تاثیر اندیشه امام خمینی و آشنایی با اهداف ایشان، با شرکت در تظاهرات به جرگه انقلابیون پیوست. گذشته از آن، با توزیع اعلامیه و ترویج افکار و آرمان امام در راستای روشنگری جوانان نیز، نقش فعالی داشت. او با پوشیدن جامه پاسداری در ۱۳۵۸/۵/۵ مشغول خدمت شد. در سال ۱۳۵۹ به سمت مربی آموزش واحد بسیج لشکر ۲۵ کربلا انتصاب یافت. مدتی بعد نیز، در حین آموزش از ناحیه دست قطع عضو گردید. او در سال ۱۳۶۴مسئول مدیریت نظامی لشکر ۲۵کربلا به ادای تکلیف پرداخت. و سرانجام، قربان‌علی در ۱۳۶۵/۴/۱۳ با حضور در عملیات کربلای۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و جسم مطهرش نیز با بدرقه یادگارانش «میثم، مسلم، محسن و مرضیه»، در بوستان شهدای خیرسر شهرستان نوشهر آرام گرفت. ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

زندگينامه شهيد جاويدالأثر ايرج (ياسر) غراياق زندی یاسر در يکم آذر ۱۳۴۳در محله کرديچال کلاردشت بدنیا آمد، تحصيلات ابتدايی را در دبستان چهارم آبان «هفده شهريور فعلی » وآنگاه دوران راهنمايی را در مدرسه رازی «شهيد حاجی نوری فعلی» گذراند و در اوايل مقطع دبيرستان بود که انفجار نور صورت پذيرفت و فرياد پيامبر گونه امام (ره) شهيد زندی را به همراهی با انقلاب اسلامی کشاند. او در جبهه نبرد به عنوان جانشين تخريب لشکر انجام وظیفه می کرد، چندين بار در جبهه های نبرد مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در پادگان نيز در حين آموزش «برنامه مانور آموزشی در اردوگاه مرزن آباد » بر اثر انفجار مواد منفجره دست چپ خود را تقديم اسلام، انقلاب و امام (ره) نمود و از ناحيه چشم و گوش نيز دچار آسيب شديد شد، مادر شهيد می گويد: ... وقتی مجروح شد «قطع مچ دست» ديگران فکر می کردند ايشان ديگر به جبهه نمی رود، اما ايشان می گفت ما بايد برويم     شهيد زمانيکه خبر شهادت فرمانده خود شهيد بردبار را شنيد ، به سوی جبهه رهسپار شد و بعنوان مسئول تخريب در جبهه جنگ مشغول شد و در نتيجه در عمليات کربلای 5 در حين پاکسازی ميادين مين وانفجار پل ارتباطی که با خود مواد منفجره زيادی حمل می کرد بر اثر پرتاب راکت از سوی هواپيمای دشمن و اثابت آن به مواد منفجره  در شامگاه ۱۳۶۵/۱۰/۲۱ در کانال پرورش ماهی عراق به شهادت رسيد و اثری از جسم مطهرش باقی نماند ، اما مقداری از لباسش و پلاک موجود وی در گلزار شهدای چالوس محل شفاعت مومنين است. ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak

چهل و سومین سالروز شهادت بسیجی شهید #حمیدرضا_طاهرزاده گرامی باد 🌹 نام کامل : حمیدرضا ابوالفضلی (طاهرزاده) نام پدر : #حاج_حسن_طاهرزاده نام مادر : مهرانگيز هادوی ولادت : ۲۲ شهریور ۱۳۴۲ وضعیت تاهل : مجرد شغل : محصل یگان اعزام کننده : بسیج ، لشکر ویژه ۲۵ کربلا تاریخ شهادت : ۱ اسفند ۱۳۶۰ محل شهادت : تنگه چزابه نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره محل مزار : گلزار شهدای معصوم زاده فریدونکنار ✅ما را در ایتا دنبال کنید یادی از رزمندگان و شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلا @khete_mobarak

"به این عکس خیره شو" ✔این دو فرشته( فاطمه و محمد حسین) در سال ۹۴ پدر عزیزشان #سجاد_طاهرنیا در دفاع از حرم آل الله در سوریه به شهادت رسید و بعد از آن تنها تکیه گاهشان مادر عزیزشان همسر شهید مدافع حرم بود.. ✔همسر شهید مادر این دو عزیز چند سالی در بستر بیماری بودند تا اینکه به تقدیر الهی به همسر شهیدش ملحق شد. جالب است بدانید در زمان شهادت این مدافع حرم هنوز فرزند پسرش به دنیا نیامده بود. ✔شهید عزیز طاهرنیا فرزندش محمد حسین را ندید اما برایش نامه ای بسیار مهم با محتوای عمیق گذاشت شما هم این نامه را بخوانید تا بدانیم ما تا ابد مدیون این شهید عزیز و فرزندانشان این دو طفل معصوم هستیم: ✍"سلام با اینکه خیلی دوست داشتم ببینمت اما نشد. چون من صدای کمک خواستن بچه‌های شیعیان را می شنیدم و نمی توانستم به صدای کمک خواهی آنها جواب ندهم؛ از پدرتان راضی باشید، مادرتان را تنها نگذارید و گوش بفرمان امام خامنه‌ای باشید. پدری که همیشه به یادتان هست" ✔به ساحت مقدس شهیدان سر تعظیم فرود می آوریم و به ارواح نورانی شهیدان سلام و درود می فرستیم 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج ✅ما را در ایتا دنبال کنید. یادی از شهداء و رزمندگان لشکر ویژه۲۵ کربلا 👇 @khete_mobarak