eitaa logo
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر Haider's tent
467 دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
16.3هزار ویدیو
99 فایل
🔴💠💢خیمه ابوتراب💢💠🔴 ارتباط با ادمین👇 @Ya_Roghayyeh96 Haider's tent ✳️مرکز پخش و نشر : 🎧فایل های صوتی 📰گزارش تصویری لینک کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️شرح مصائب حضرت فاطمه علیهاالسلام از لسان آن حضرت ◾️در روزهایی که حضرت زهرا علیهاالسلام در بستر بودند چندین بار وصیت کردند، و در یکی از وصیت ها که عده ای حضور داشتند فرمودند : ◾️امتی که عهد و پیمان خدا و پدرم پیامبر صلی الله علیه و آله را درباره حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام شکستند هرگز بر من نماز نخوانند، آنان در حق من ظلم کردند و ارثم را گرفتند و نوشته پدرم بر اعطای فدک را پاره کردند و شاهدان مرا دروغگو خواندند.😭😭 ◾️ من شب و روز برای اتمام حجت بر در خانه هایشان رفتم در حالی که حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مرا می برد و حسن و حسین علیهماالسلام همراهم بودند، من آنان را به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله متذکر شدم که به ما ظلم نکنند و حقی که پروردگار برایمان قرار داده غصب نکنند . اما آنان شب ها پاسخ مثبت می دادند و روزها از یاری ما سر باز می زدند.😭😭 ◾️آنگاه عمر و قنفذ و خالد را بر در خانه ما فرستادند تا پسر عمویم را برای بیعت سراسر زیان خود به سقیفه ببرند ، اما او از خانه بیرون نیامد زیرا مشغول وصایای پیامبر صلی الله علیه و آله و جمع قرآن بود، ◾️ آنان هیزم بر در خانه ما جمع کردند و آتش آوردند تا آنها را شعله ور کنند و ما بسوزیم، من پشت در ایستادم و آنان را به خدا و پدرم قسم دادم که از ما دست بردارند و به جای بی حرمتی به کمک ما بیایند.😭😭 ◾️در آن هنگام عمر با لگدی محکم بر در کوبید که در روی من افتاد در حالی که باردار بودم، من با صورت بر زمین افتادم در حالی که آتش شعله می کشید و صورتم را می سوزاند.😭😭 ◾️عمر تازیانه را از قنفذ گرفت و بر بازویم زد به گونه ای که همانند بازوبند شد، سپس سیلی به صورتم زد و محسنم نیز به شهادت رسید.😭😭 ◾️آیا این امت می خواهد بر جنازه ی من نماز بخواند ؟ خدا و رسول از آنان بیزار هستند و من نیز بیزارم.😭😭 📚بحارالانوار ج ۳۰ ص ۳۴۸ عوالم العلوم ج ۱۱ ص ۵۷۳ الهدایة الکبری ص ۱۷۸📚
دسته عزاداری مادر خوبیها روز شهادت مادر سه شنبه ۶دی ماه ساعت۱۴/۳۰ بین الحرمین محمدیه به طرف سقاخانه عاشورگاه محمدیه
مراسم‌عزاداری شب پنجم امشب حسینیه حیدری محمدیه میدان بالا شروع مراسم ساعت ۲۰
▪️خانه را مرتّب کرده‌، گیسوی زینب را هم، چند قرص نان تازه هم پخته؛ مادر برای روزهای نبودنش فکر همه چیز را کرده‌! حالا یتیمان آستین بر دهان گرفته‌اند تا صدای گریه‌هایشان در سکوت محو شود. مهدی جان! سال‌هاست که چراغ خانه‌ی علی خاموش مانده. بیا و به خانه‌ی مادری‌ات سامان بده! 🥀 🥀 🥀 🥀