eitaa logo
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
467 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
14.4هزار ویدیو
83 فایل
🔴💠💢خیمه ابوتراب💢💠🔴 شروع فعالیت سال۹۷ رسانه هیئات رسانه مجازی مساجد اطلاع رسانی هیئات #نایین_محمدیه ارتباط با ادمین👇 @Ya_Roghayyeh96 Haider's tent ✳️مرکز پخش و نشر : 🎧فایل های صوتی 📰گزارش تصویری لینک کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
#مهدے_جان : روز ظهور تو چه سرافکنده می شوند آنان که در دعای فرج کم گذاشتند.😔 #یا_مهدے_ادرکنـــــے #الهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج
#مهدے_جان مےشـود عالـم پُـر از آوازه‌ے آقـایـےاٺ یوسفان رامحوخواهے ڪردبا زیبایےاٺ مےشود تسلیم محض ذوالفقارٺ شرق وغرب سجده خواهدڪردپاے هیبت زهرایےاٺ
#مهدے_جان🌹 حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود می رسد روزی که بادستان پرمهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
بر درد تنهایی دچارم، ای نگارم پایان ندارد انتظارم، ای نگارم پاییزی ام، هجران امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم، ای نگارم آواره ای بودم مرا نوکـر نوشتی نوکـر شدن شد افتخارم، ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو، بی اعتبارم، ای نگارم این آبرو، این اشکها، این مهر زهرا من هرچه دارم از تو دارم ای نگارم می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟ در وقت سخت احتضارم، ای نگارم مثل همیشه آخرِ کارم، خودم را دست رقیه می سپارم، ای نگارم کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم بابا بیا امشب کنارم، ای نگارم دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم، ای نگار : افسوس می‌خورم که غایبم از انتظار تو ‏شرمنده بی سلام رد شده‌ام از کنار تو روزتون معطر بنام ای بهشت رضوان محمدیه
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت ازبس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی ودوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری زغمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا کارم به روزگار جدایی نمی کشد آدینتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه نایین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ای آخـرین سلاله‎ی زهــرا بیا بیا چشم انتظار روی تو مانده دو چشم ما در روزگار تلخ و پر از حس بی کسی بعد از خدا امید دلم هست بر شما من با خیال آنکه تو از راه میرسی با تو روانه می‎شوم آن سوی ناکجا یک عمر انتظار تو را صبر کرده‎ام با سختی و خوشی تمامی لحظه‎ها فصل خزان و سردی غیبت کشنده است فکری به حال این دل ما کن در این هوا بی تـو نگاه آینـه‎ی دل کـدر شده بهتر همین که خُرد شود زیر دست و پا دور از نگاه حضرت تو می‎رود دلم رو به تباهی و به خرابی و به قهقرا دور از تمام دغدغه‎ها دلخوشم که هست با این همه غـریبه دلـم با تـو آشنا ای بانی شکسته دل روضه‎ی حسین ای کاش مثل تـو بشوم اهـل کـربلا : چه شود فرصت ديدار به ما هم بدهند؟ فيض هم صحبتی به ما هم بدهند؟ آنقَـدَر بر در ايـن خـانه گــدا می مانيم لـقب دربـار به مـا هـم بدهند روزتون معطر بنام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سینه تنگ آمده اینبار تورا می خواهد خسته از معرکه ای یار تورا می خواهد هوس روی تورا کرده چه فرقی دارد خانه یا کوچه و بازار تورا می خواهد عاشق ان است که در میکده یا در محراب در خفا یا که در انظار تورا می خواهد دعوی عشق زیاد است ولی عاشق اوست او که حتی به سر دار تورا می خواهد بس که دوریم ز تو آینه زنگار زده دل آیینه زنگار تورا می خواهد غم تو یک غم جاریست که تکراری نیست جمعه با این همه تکرار تورا می خواهد این همه فاصله دیوار شده اما باز دل من از پس دیوار تورا می خواهد : 💔 ظلم و ستم، در آخرِ عـالـم شکار توست یک بگو که جهان بیقرار توست آدینتون معطر بنام
قومی که مسیرش همه برعکس شهید است در حسرت دیدارِ کمی، خوابِ سفید است جمعی که زر و سیم شود کعبه ی آنها آمرزششان پیشِ خداوند بعید است در کوفه حسینی شدن امروز چه سخت است وقتی که به بازار پر از وعده وعید است با مردم شهری که به هم رحم نکردند دیگر چه نیازی به ستمهای یزید است دیگر به سراپرده ی خورشید رسیدن از راهِ سیه گشته ی ما قطع امید است روزی که بیایی پسرِ حضرتِ زهرا مردم همه گویند که دینِ تو جدید است اینجا به کسی خوش نگذشته است کجایی؟ هجران، نفس از این دل دیوانه بریده است تلخ است اگر زندگیِ منتظرِ تو... این زهر فراق است که از غصه چشیده است طوفان نکند رحم به هر برگ و درختی برگرد تن خفته ی ما شاخه ی بید است برگرد ببینی که چه اوضاع وخیمی ست آری بخدا مرگ در این بُرهه مفید است : با هر نفسی سلام کردن عشق است آقا به تو احترام کردن عشق است چـون نام قشنگت به میان می آید از روی ادب قیام کردن عشق است روزتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه
ﻋﻤﺮیست ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻋﻤﺮیست ﺑﺎ ﻧﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺮﺑﺖ ﻣﺨﻔﯽ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﺁﺷﻨﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻ‌ﺩ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﺑﺎ ﺣﺎﺟﺖ ﻭ ﺩﻋﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ شبهاﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺯﺍﺋﺮ ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﮐـﺮﺑﻼ‌ﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺑﺎ ﺳﻮﺯ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻻ‌ﯾﻖ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﺍﻧﯿﺲ ﻏﻤﺖ ﺷﻮﯾﻢ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺑﻪ ﻏﯿﺎﺑﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﯿﻢ ﺍﺯ ﻏﺮﺑﺘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﻭﺭﻕ ﺑﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﮔﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮐﺲ ﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺷﻮﺩ ﺗﻨﻬﺎ، ﺗﻮ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ : 💔 گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی آدینتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه
برنگشتی آنقدر بی آبرو شد چشممان بی تو با ابلیس گرم گفتگو شد چشممان تا بنایِ کشتیِ ایمانمان در گِل نشست با بلایای جدیدی روبرو شد چشممان تا ببینیمَت کنار «لیت شعري» هایمان اشک؛ طغیان کرد و غرقِ آرزو شد چشممان با صدای هر اذان در حسرتِ دیدار تو سالها با گریه مشغولِ وضو شد چشممان هر سه شنبه زیر باران، جمعه ها بر جاده ها خیره ماند و راویِ بغض گلو شد چشممان در حرم، در روضه، امّا بیشتر در جمکران مات و حیران ماند و صرف ِ جستجو شد چشممان هرزه بود امّا برای دیدنِ روز ظهور با حیا شد تا که با دستت رفو شد چشممان : ما فکر گناهیم و تو فکر غم مایی... ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم روزتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه نایین
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
🌼 #السلام_علیک 🌼 #یا_اباصالح_مهدی 🌼دفتر عشق تو را ✨باید چگونه باز کرد 🌼جمعه های بی تو بودن را ✨چ
فرمانده ی ما، یوسف گمگشته ی زهراست می آید و با دولت خود منجی دنیاست ما منتظر آمدن صبح وصالیم امروزه که عالم همه زخمی ستمهاست آری بنویسید که در دوره ی غمها انصاف راهِ نجات همه ی ماست ما تشنه ی دیدار گل روی نگاریم چون برکه ی خشکیده که در حسرت دریاست این الحسنِ شیعه، ز سوز جگر اوست داغ دل ما، آمدن حضرت مولاست از روز ازل سائل دربارِ ولائیم این پرچم عشق است که هر ثانیه بالاست سخت است ببینیم همه را، غیر رخ تو چشمان همیشه ترمان غرقِ تمناست برگرد بیا، منتقم سیلی مادر برگرد بیا منتظرت زینب کبراست : 💔 بیش از هزار سال تو خون گریه کرده‌ای ای خون جـگـر زِ قــامـت بیا آدینتون معطر بنام
با محبت آمدی، صید کمندم کرده ای با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود در میان عـاشقـانت ارجمـندم کرده ای بار سنگین گناهانم ذلیلم کرده بود با نگاه رحمت خود سربلندم کرده ای در پناه گرم آغـوشت مـرا جا داده ای در پناه خود مصون از هر گزندم کرده ای بیشتر از دیگران دارم صدایت می زنم بیشتر از دیگران چون دردمندم کرده ای راستش این است آقاجان اگر می خواهی ام چون محب مادرت بودم، پسندم کرده ای تا قیامت روزی ام از خوان زهرا می رسد شاکرت هستم که بر او مستمندم کرده ای : هرشب یتیم توست دل جمکرانی‌ام جانم به لب رسیده، بیا یار جانی‌ام روزتون معطر بنام
دلتنگ روی ماه تو هستیم ماهِ ما چشمان خیس وقت سحرها گواه ما معلوم می‎شود که دلت را شکسته‎ایم از بس که بی اثر شده این سوز آه ما نگذشته‎ایم محض رضای تو از گناه بگذر عزیز فاطمه از اشتباه ما یارانتان که سیصد و اندی نشد ببخش محبوس شد میان معاصی سپاه ما در زیر نور ماه کجا خیمه می‎زنی؟ تنها پناه عالمیان، تکیه گاه ما بیچاره آنکه مثل شما اهل گریه نیست حال بکاء و روضه و غم شد سلاح ما یک قطره اشک در غم جد تو کوه ساخت از این عبادت کم و قدر کاه ما دلخوش به گریه بر غم زهرای اطهریم تا بر دو چشم خیس تو افتد نگاه ما : روز سه شنبه بود که رفتی و سالهاست بغض غروب جمعه ی من این سه شنبه هاست
زحمتت هستم و ای کاش دگر کم بشوم یا که نه، با نفس قدسی ات آدم بشوم چه خیالات عجیبی،  من و این بار گناه خواستم در نظر چشم تو مَحرم بشوم این همه پیش همه رو زدم و خوار شدم کاش یک بار فقط پیش شما خم بشوم شده بازیچه ی من ذکـر دعای فرجت کاش عامل به دعاهای قنوتم بشوم منتظرهای تو رگبارِ بهاری هستند کاش من هم ز غمت بارش نم نم بشوم انتظار فرجت راه حسین است فقط کاش لبیک، به پیغام بشوم ذکر تو این شده که کیست مرا یار شود؟ نکند جای اضافه شدنم کم بشوم؟ به عمل کار برآید نه به جانم به فدات پای دار غم تو کاش که بشوم غبطه خوردم به شهیدان آرزو می کنم ای کاش که من هم بشوم : 💔 جمعه و غصه ی تنهایی و بی حوصلگی تازه این اول صبح است و غروبش در پیش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه نایین
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
۞﴾﷽﴿۞ #السلام‌علیڪ‌یافاطمه‌الزهراسلام‌الله‌علیهاღ بغض‌هآیی هسٺـــ نَفَس رآ بند مۍآورد💔 گشودنشان
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم  واقعا نوکر نشد درد و غمهایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد تو بیا کـرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد : بیا ای وارث حیدر که زخم سینه ی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا یا اباصالح روزتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه نایین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد : بیا ای وارث حیدر که زخم سینه ی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا یا اباصالح
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکرزاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم بی حیایی من آخر کار دستم داده است به دل سنگیه من این حرفها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است در تمام سالها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است جمع را یک مهمان کنید قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است بوی دود از خانه ی مولا به عالم میرسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است : 💔 سحرِ جمعه ، هرجایی به دعا محتاجیم آدینتون معطر بنام
فکر تو نیستیم که مَحرم نمی‎شویم در انتظار شهره‎ی عالم نمی‎شویم دلشوره‎ی غریبیِ تو نیست بین ما یک ثانیه به یاد تو پر غم نمی‎شویم از مبحث امام‎شناسی جدا شدیم پس بی‎دلیل نیست که آدم نمی‎شویم تو هستی و گدای تعاریف مَردمیم مُستمسک وِلای شما هم، نمی‎شویم دریا کجاست؟ مثل کویریم، العجل با چشم پرگناه که زمزم نمی‎شویم باید زمینه‎ساز برای ظهور شد ما را ببخش خادم پرچم نمی‎شویم امسال فاطمیه به هر قیمتی شده شرمنده‎ی رسول مکرّم نمی‎شویم اسلام را میان مدینه زمین زدند پس بی‎خیال سیلی محکم نمی‎شویم : زمـزمه‌‌ی لبان من این طلب است از خدا کاش شـوم من عاقبت یک نفر از سپاه تو روزتون معطر بنام الحسین ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ هر کجا را نگرم نام تو می آید یاد ای فدای تو شوم تا که بگردم آزاد رفته ای در پس پرده ز همه جرم بشر با ظهورت  بشود این تن خاکی اباد قرنهاست شیعه نموده به تضرّع زاری تا که یک جمعه ز کعبه بنمایی دل شاد لشکر دون که فتاده به بلاد شیعه منتظر عدل تو هستیم که نمایی ایجاد نادمت گفت به جمعی که بیایی یک روز تا به پایان برسانی ز همه جا بیداد
14.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرچه بد تا میکنم با من مدارا میکنی از سر لطف و کرم با بی حیا تا میکنی حاجتم را میدهی تا من تقاضا میکنم دردهایم را خودت فوراً مداوا میکنی پیش چشمان همه داری بزرگم میکنی آبرویت را دوباره خرج رسوا میکنی پرده پوشی میکنی و باز عصیان میکنم هر که بویی میبرد فوراً تو حاشا میکنی صبح تا شب این همه بد میکنم اما شما کار خوبم را فقط در بوق و کرنا میکنی سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری غافل از اینکه مرا داری تماشا میکنی یاد کن آلوده را از باب لطف در قنوت نیمه شب با رب که نجوا میکنی یا زمانی که میان روضه های مادرت گریه بر درد و مصیبت های زهرا میکنی کربلا میخواهم آقا التماست میکنم گریه دارم میکنم، داری تماشا میکنی؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلم، شد بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
نگو که خیر نداری برای ما آقا عزیز من، کرمت رفته پس کجا آقا چه اشتباه بزرگی ز نوکرت سر زد که آمده به سرش این همه بلا آقا به حُرمتِ نمک و نانِ سفره ات نزدم به روضه های حسینِ تو پشت پا آقا منی که شب، نجف و صبح، سامرا بودم تقاص پس بدهم این همه؟ چرا آقا شکایت دل خود را به فاطمه گفتم که بسته ای به رویم مشهدالرضا آقا اگـرچـه غـرق گناهم ز تو طلبکارم زدی به چوب جدایی کـربلا آقا قسم به آن بدنی که جدا جدا شده بود مرا ز گریه و هیئت مکن جدا آقا : تـو را ندیده‌ام حـتی به لحظه‌ای امّا دلم برای کسی که ندیدَمَش تنگ است💔 سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام
می نویسم ز تو که دار و ندارم شده ای بیقرارت شدم و صبر و قرارم شده ای من که بی تاب توأم ای همه ی تاب و تبم تو همه دلخوشی لیل و نهارم شده ای  روسفیدم کن اگر روی سیاه آوردم گوشه چشمی بنما ای که نگارم شده ای بابی انت و امی پسر شیرخدا پسر فاطمه تو ایل و تبارم شده ای من نمک گیر توأم ای نمک سفره ی من شکر درگاه خدارا که تو یارم شده ای من گرفتار توأم ای که گرفتار غمی تو دلیل شرف و عز و وقارم شده ای روزگاریست که من در به در روضه شدم روزگاریست که ماه شب تارم شده ای حضرت منتقم شاه شهیدان مهدی از همان روز ازل ذکر و شعارم شده ای : 💔 درد این است که ما مدعی هجرانیم درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی سلام عليكم و رحمة الله، آدینتون معطر بنام