من به چشم‌های بےقرار تو قول مےدهم، ریشه‌های ما به آب و شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد ما دوباره سبز مےشویم...💔 #غزه

تُ آن گنجی کہ در ویرانہ دݪ‌هـا وطـن داری...💌

و مےشد جنگلی انبــوه باشے از خودت اما قناعت کردی و از خاکــ گلدان سر درآوردی...🌿 #دکلمه

صـــداقت؛ برایتان دوستان زیادی پیدا نمی‌کند ولی دوستان درستی پیدا می‌کند... #جان_لنون @khiiyaal

- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا + جانم؟! - «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ» یجوری زندگی کن که متوجه حضور من تو لحظه لحظهٔ زندگیت باشی و بدون یه‌روز باهام ملاقات خواهی داشت...♥

إيّاكَ وَ ظُلمَ مَن لا يَجِدُ عَلَيكَ ناصِرا إلاَّ اللّٰهَ بترس از ستم کردن بر کسی که به جز خدا یاوری ندارد... #امام_حسین_علیه‌السلام #غزه @khiiyaal

شهادت بده که آه مظلوم‌سخت گریبان ستمگران را خواهد گرفت. واین وعده‌ی خداست و «إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا» بی تردید وعده پروردگارمان به پاداش مؤمنان و کیفر مجرمان قطعاً انجام شدنی است. :)💔 #وفا_دوران

بر این غـــم، بمیریـــــــم کم است...💔

مرگ بر حقوق بی بشر...

سیلِ آه خلـق، سد ظلم را خواهد شکست... #فاضل_نظری

آنچنان جای تو خالیست صدا میپیچد ... #حاج_قاسم

چقدر خوب توصیف کرد محمود درویش: اگر از تو درباره‌ی غزه پرسیدند، بگو در آن‌جا شهیدی است، که شهیدی آن را حمل می‌کند، و شهیدی از او عکس می‌گیرد، و شهیدی او را بدرقه می‌کند، و شهیدی بر او نماز می‌خواند.

باتو سخن گفتم! باتو.. که رفته بودی… #سید_هانی_هاشمی

«وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ» به بزرگی و چاره سازیت، تسلّط غم و اندوهم را درهم بشکن...💔

ليتني أستطيع أن أُخبىء الأطفال في قلبِي رَيثما تَنتهي الحروب! ..» کاش مےتوانستم کودکان را در قلبم پنهان کنم، تا وقتے کہ جنگ‌‌ها تمام شوند...

گویند علی میزده صد وصله به کفشش ای کاش دل خسته ما کفش علی بود...❤

در سرم فکر کاشتن دارم گرچه باغ من از درخت تهی است... #دکلمه #یاسر_قنبرلو #باران_نیکراه @khiiyaal

یک کودک مےتواند سہ چیز را به انسان بالغ بیاموزد: بدون دلیل شاد بودن، همیشہ مشغول انجام کاری بودن و اعلام خواستہ‌ی خویش با تمام قوا... #پائولو_کوئلیو

هیچ کس به داستان زندگی تو اهمیت نمیده؛ تا وقتی کہ برنده بشی!✨

رسم دنیا فراموشۍ است... اما تُ فراموش نکن کسی در لابلای زمان به یاد توست... #علی_قلیچ @khiiyaal

همسایہ‌ها بہ مجلس ختمت نیامدند؛ من بودم و همین دوسه تا بچہ‌هایِ تُ...💔

‌ ‌در قسمتی از کتاب کشتی پهلو گرفته ، نویسنده از زبانِ مولا‌علی علیه السلام می‌نویسه... فرمودند: گاهی احساس می‌کردم که فاطمه اصلا دل ندارد. وقتی می‌دیدم به هیچ چیز دل نمی‌بندد، با هیچ تعلقی زمین‌گیر نمی‌شود، هیچ جاذبه‌ای او را مشغول نمی‌کند؛ یقین می‌کردم که او جسم ندارد، متعلق به اینجا نیست... روحِ محض است، جانِ خالص است. گاهی احساس می‌کردم که؛ فاطمه دلی دارد که هیچ مردی ندارد.. استوار چون کوه، با صلابت چون صخره، تزلزل‌ناپذیر چون ستون های محکم و نامرئی آسمان... یکّه و تنها در مقابل یک حکومت ایستاد و دلش از جا تکان نخورد. من مامور به سکوت بودم و حرف‌های دلِ مرا هم او می‌زد. گاهی احساس می‌کردم فاطمه دلی از گلبرگ دارد، نرمتر از حریر، شفاف‌تر ازبلور... و حیرت می‌کردم که یک دل چقدر می‌تواند نازک باشد، چقدر یک انسان می‌تواند مهربان باشد. غریب بود خدایا، فاطمه غریب بود... من گاهی از دلِ او، راه به عطوفتِ تو می‌بردم...💌 ‌

فاطمه در هور فاطمه در اروند فاطمه در کوه‌های سرد و سخت کردستان، مادری کرد...💔 #حاج_قاسم

شاهکار خلقت فقط دخترِ پیامبر❤️

امان از شبی که همه ما احساس یتیمی کردیم...💔 #سردار_دل_ها

آه از غمی که تازه شود با غم دگر...💔