eitaa logo
🇮🇷لبیک یا امام خامنه ای همان لبیک یا امام حسین ع است 🇮🇷
554 دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
53.9هزار ویدیو
179 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پیکر های مطهر و نورانی ۴ شهید گمنام دوران دفاع مقدس برای تشییع و تدفین در ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به استان اعزام گردید 🌹 پیکر های مطهر و نورانی ۶ شهید گمنام دوران دفاع مقدس برای تشییع و تدفین در ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به استان اعزام گردید 🌹🌹
🌸دستگیری حضرت زهرا سلام الله علیها شهید برونسی:(6)👇 🌺...با لحن غمناکی گفت: موقعی که عملیات لورفت وتوی آن شرایط گیر افتادیم، حسابی قطع امید کردم. شما هم که گفتی برگردیم، ناامیدی ام بیشتر شد و واقعاً عقلم به جایی نرسید.😨 مثل همیشه، تنهاراه امیدی که باقی مانده بود، توسل به واسطه های فیض الهی بود.💪 "توی همان حال و هوا، صورتم را گذاشتم روی خاک های نرم کوشک ومتوسل شدم به وجود مقدس 👈 خانم حضرت فاطمه زهرا (س).چشم هام رابستم و چند دقیقه ای با حضرت رازو نیاز کردم. حقیقتاً حال خودم رانمی فهمیدم.حس کردم که اشک هام تند و تند دارند می ریزند.😰 با تمام وجود خواستم که راهی پیش پای ما بگذارند و از این مخمصه که در نتیجه شکست دراین عملیات دامن مان رامی گرفت، نجات مان بدهند...😳 🌺...در همان اوضاع، یک دفعه صدای 👈🌹 خانمی به گوشم رسید؛ صدایی ملکوتی که هزار جان تازه به آدم می بخشید.. "به من فرمودند:👇 🌟فرمانده!😇این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید ماهم از شما دستگیری می کنیم،ناراحت نباش... "لرز عجیبی تو صدای عبدالحسین افتاده بود.چشم هاش باز پرازاشک شد.ادامه داد:" 🌺..چیزهایی را که دیشب به توگفتم که برو سمت راست و برو کجا، همه اش از طرف همان 🌹 خانم حضرت زهرا(س) بود. بعد من باالتماس گفتم:🍀"یافاطمه زهرا (س)"،👈اگر شما هستید، پس چرا خودتان را نشان نمیدهید فرمودند: الان وقت این حرف هانیست، واجب تر این است که بروی وظیفه ات را انجام بدهی" با صدای بلندی زد زیر گریه.😰بعد که آرام شد،آهی از ته دل کشید و گفت: اگراون لحظه زمین رو نگاه می کردی، ازشدت گریه خاک های نرم زیر صورتم گل شده بود.حالش که طبیعی شد، گفت: سید، راضی نیستم این قضیه رو به احدی بگی...گفتم: الان که باظریف رفته بودیم جلو و موقعیت عملیات رو دیدیم، یقین کردیم که شماا زهر جایی که دستور گرفتی،اون حرف ها مال خودت نبوده است😇 پرسید: مگر چی دیدین؟هر چه را دیده بودم، مو به مو براش تعریف کردم گفت: من خاطر جمع بودم که ازجای درستی راهنمایی شدم... 👈 برشی اززندگی شهید عبدالحسین برونسی منبع: کتاب خاک های نرم کوشک ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج 🖤🌷🌷🌷🌷🌷🌷🖤
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️خاطره‌ی عجیب و جالب از که مشکلات بزرگ زندگی‌اش به دست فرزندان شهیدش حل می‌شود 🔸️به همراه مصاحبه‌ی ماندگار شهید آوینی با این مادر بزرگوار؛ آدم بعد از دیدن این مصاحبه از خودش خجالت میکشه ... 🌷 🖤🌷🌷🌷🌷🌷🌷🖤
...«یک لحظه چشمم افتاد توی آینه. علی آقا داشت نگاهم می‌کرد. خجالت کشیدم. زود نگاهم را دزدیدم و سرم را پایین انداختم. این اولین باری بود که علی آقا درست و حسابی مرا می‌دید»... ...برگشتم توی اتاق نشستم بالای سرش. چراغ خاموش بود و اتاق تاریک. همین که می‌دانستم توی آن اتاق است و دارد نفس می‌کشد برایم کافی بود. آرام شدم. دلم می‌خواست در آن حالت زمان متوقف بماند و هرگز جلو نرود. هرگز... اما عقربه‌های ساعت با من سر لج داشتند از همیشه تندتر می‌چرخیدند، می‌چرخیدند و می‌چرخیدند، ساعت شد دو وربع. دست روی شانه‌هایش گذاشتم و آرام شانه‌اش را تکان دادم و گفتم: (علی، علی آقا جان بیدار شو)... ...خیابان بی انتها را به سرعت طی کردیم. کسی چیزی نمی‌گفت. همه با بهت و سکوت از پشت شیشه‌های ماشین به زمین‌‌های پوشیده از برف نگاه می‌کردیم. کمی بعد، ته آن خیابان، کانتینری پیدا شد، پشت کامیونی بزرگ. چند ماشین پاترول سپاه هم دور و برش پارک شده بود. چند نفر از آمبولانس پیاده شدند و رفتند جلوی کانتینر. ما هم از ماشین پیاده شدیم. درِ یخچال کانتینر را باز کردند. تابوت را پایین آوردند. حاج صادق با قدی خمیده و شانه‌‌های پایین افتاده جلو رفت. آقا ناصر دوید و تابوت را در آغوش گرفت. مادر دستم را گرفته بود. درِ تابوت را باز کردند. منصوره خانم نالید: «الهی قربانت برم! مادرت بمیره علی! دیشب اینجا خوابیدی عزیزم!...» همه به گریه افتادند. مادر به هق‌هق افتاد. بی‌اعتنا به کسانی که دور و برمان ایستاده بودند گریه می‌کردم.»... برش هایی از کتاب گلستان یازدهم📚 زندگینامه 🌸 🖤🌷🌷🌷🌷🌷🖤
17.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠همراه با صدای دلنشین حاج قاسم عزیز، شما هم به زیارت شهدا بیایید. 🕊 🖤🌷🌷🌷🌷🌷🌷🖤
••• قشنگترین ترافیکی که شدیداً دلم میخواد ، توش گیر کنم.... 😭 🖤🌷🌷🌷🌷🌷🌷🖤
آقا جان اگر نشناختم ببخشید، سلام العلیکم
🔵استکبار جهانی🔵 اگر ملتی، نظری برخلاف این مطالب ابراز کند یا دولتمردانی در دنیا مخالفت کنند، با استبداد و دیکتاتوری کامل، آن ملت و یا آن دولت را به انواع اتهامات متهم می‏نمایند؛ برای اینکه آن‏ها را از میدان خارج کنند.
ما هر روز سرکلاسمون اول برای سلامتی امام زمان و بعد رهبرعزیزمون حضرت آقا خامنه ای دعا میکنیم ❤️
هزارران هزار حمید فرخ نژاد دوزاری فدای نگین انگشتر امام خامنه ای
اگر اغتشاشات برای مردم ایران غم داشت، برای نان داشت. نانی که در خون ایرانیان زد، در سواحل کالیفرنیا می‌خورد، به غم مردم ایران هم می‌خندد.