من که توفیق نماز شب خیلی ندارم😔 ولی اون هایی که توفیق دارن این صحبت های آیت الله جوادی رو گوش بدن و با احتیاط در طول روز عمل کنند تا توفیق نماز شب رو از دست ندن ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ *

وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ کۍمیرسہ‌آقاۍما دیگه‌بریدیم‌ای‌خدا.... کربلایی حسن عطایی #پیشنهاددانلود

🎥 رسانه‌های بیگانه برای منزوی کردن ایران به صف شدند اما صف توافق با ایران بلندتر به نظر می‌رسد ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ ┅═══🍃✼🇮🇷✼🍃═══┅

🔴اگر اسرائیل بخواهد به تهران حمله کند، مسلمان و مسیحی در کنار ایران خواهیم بود کارشناس صهیونیست: چون جهان عرب فهمید ایران قدرتی است که امکان شکست آن وجود ندارد به فکر صلح با ایران افتاد. 🔹همانطور که در انگلیسی می گویند اگر نمی توانی آنها را شکست دهی به آنها بپیوند. ژنرال بازنشسته مصری: 🔹از ارتباط ایران و عربستان استقبال میکنیم و هیچگاه دشمن ایران نبوده‌ایم. 🔹ایران از حضور مصر در مذاکرات آستانه مرتبط با اوضاع سوریه حمایت کرده بود. 🔹با تمام اختلافاتی که با ایران داریم اگر اسرائیل بخواهد به تهران حمله کند، مسلمان و مسیحی در کنار ایران خواهیم بود. پ.ن: یه جا به اسقاطیلیه میگه تو الان تو گاوداری هستی و رو حرفات اثر گذاشته😄 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ 🇮🇷 ┅═══🍃✼🇮🇷✼🍃═══┅

با وجود اینکه قطعات فولادین برج ايفل تا به امروز  12 بار تعویض شده ! بافت خشتی یزد 800 سال باد و باران‌ راپشت سرگذاشته است. 🇮🇷

آخرین دیدار مادر و بوسه بر پای پدر هر وقت از ماموریت می ‎آمد بدون فوت وقت در اولین برنامه خود به دیدار پدر و مادر می ‎رفت، جوراب های پدر را از پایش در می‎ آورد و کف پای پدر را می‎ بوسید و آرام می‎ گرفت. خاطرم هست، شب احیا بود و مادر حاج قاسم در بیمارستان فاطمه الزهرا(س) کرمان بستری بود. وقتی به دیدن مادر رفت همه را از اتاق به بیرون هدایت کرد و گفت می‎خواهم امشب پرستار مادرم باشم. چون می ‎دانستیم حاج قاسم خسته است نگران شدیم و از بین در اتاق، داخل را نگاه کردیم. حاج قاسم پایین پای مادر زانو زده بود و کف پای مادر را بر صورت و چشم های خود می ‎مالید و اشک می‎ ریخت. آن شب آخرین دیدار حاج قاسم با مادر گرانقدرش بود و پس از آن، همان زمانی که به سوریه رسید خبر فوت مادر هم به شهید سلیمانی داده شد. 🇮🇷 ┅═══🍃✼🇮🇷✼🍃═══┅

عاشق چه شد که یار به حالش نظر نکرد؟ ای خواجه درد نیست ولیکن طبیب هست... ...اللهم عجل لولیک الفرج...

توی بیمارستان جانبازان اعصاب و روان، میگه با زیاد شدن صدای ترقه‌ها مجبور شدیم تعدادی رو ببنیدم به تخت! میگه فریاد می‌زدن و ما رو قسم می‌دادن بازمون کنید دشمن حمله کرده…! میگه عده‌ایی گریه می‌کردن…! 🇮🇷