785_48576581875359.mp3
3.02M
[ چیکار کردی💔🥲 ؟ ]
حاج مهدی رسوالی
مهدی_رسولی
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو زندگی ِ منی حسین : ))) 💔
14.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🎥 من ایرانم و تو عراقی به زبان آذری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔گرچه این شهر شلوغ است ولی باور کن، آنچنان جای تو خالیست صدا میپیچد...
خط_رهبر
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
خییییییییییییلی عالی و مهم برسد بدست به دست کنید منبریهای انقلابی به این میگن! چون منبر امام خمینی ره.
57.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷: کلیدواژه "عقب نشینی غیرتاکتیکی" رهبری، نرمش قهرمانانه یا پاسخ محکم به اسرائیل
🗓:«۲۵ مرداد ماه ۱۴۰۳»
🔹: عطــــــــــابهرامی
🖥: ابوالفضل_ظهره_وند
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید فخری زاده:
🔺مذاکره کنیم که چه بشود؟
🔺اف ای تی اف را امضا کنیم که چه بشود؟
🔺این گرگ گرگ است
🔺نباید رفت پای میز مذاکره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 عراقچی بهتر است از شهید فخریزاده خرج نکند. بلایی که آن ٨ سال سر کشور آوردید کافی است!
پسر شهید فخری زاده:
✅ فشاری که در برجام روی پدرم آمد در دوران زندگیِ ایشان سابقه نداشت. برجام اشکِ پدرم را درآورد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ بسیار جالبی است دو خادم در مسیر پیادهروی اربعین هستند که شبیه حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس هستند
📌عذاب شمر از زبان علامه امینی
✍️ علامه امینی تعریف کرده است که :
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را چگونه به او میدهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا ، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام ، در کنار ایشان دو کوزه بود ، فرمودند :
این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود ، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین علیه السلام باز گردم .
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد ، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست ،
در خواب به من الهام شد که او شمر ، قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است.
وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست ، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود ، رو به من نمود که از من آب بگیرد ، من مانع شدم و گفتم : اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطرهای بنوشد .
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم ، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم ، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است .
او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد ، من بیاندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد ، به مجرد رسیدن او به استخر ، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است .
درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت . هرچه دورتر میشد ، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند .
به حضور امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شدم ، فرمودند :
خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد ، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم
لعن الله قاتلیک یا ابا عبدالله
📚 البدایه النهایه ج 8 ص 297 .
📕 یادنامه علامه امینی ص 13 و 14 .
سرنوشت قاتلان شهدای کربلا
❌ کپی پست بدون ذکر صلوات و تقدیم به امام حسین ع و شهدای کربلا ممنوع