eitaa logo
🇮🇷لبیک یا امام خامنه ای همان لبیک یا امام حسین ع است 🇮🇷
537 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
44.9هزار ویدیو
163 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگران فردایت نباش!🌱 مااولین بار است که بندگی میکنیم امااو قرن هاست که خدایی می‌کند...
🌺🌺 بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌺🌺 صبح بخیر منتظران ظهور صاحب العصروالرمان عج الله فرجه الشریف 🌺🌺
27.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احساسی 🍃صلی الله علیک ... 🍃یه سلام که میدم رو به حرم 🎙 👌بسیار دلنشین 🌷🌷❤️🌷🌷
12.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🕊🍃 🕊 ⭕️ تنها فیلم بجا مانده از پدر رهبر معظم انقلاب. 🕊ببینید و لذت ببرید! پسر کو ندارد نشان از پدر 🕊 🍃🕊🍃🌺🍃🌺
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 صلی‌الله علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه السلام 🌸 چهارشنبه های زیارتی امام رضا علیه السلام التماس دعا مخصوص داریم 💚
متن کامل غزلی را که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یک بیت از آن را در آستانه عملیات وعده صادق در یک جلسه مرتبط خوانده بودند، برای اولین بار منتشر شد.گفتنی است غزل زیر، سروده چندسال پیش رهبر انقلاب اسلامی است. دلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز! چو گردباد، به هم پیچ و چون صبا مگریز! توراست معجزه در کف، ز ساحران مهراس! عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز! تو موج غیرت و عزمی! ز بحر، بیم مدار! حذر ز غرّش طوفان مکن! ز جا مگریز! ز سست‌عهدی ایام، دل‌شکسته مشو! نشانه باش چو پرچم! ز بادها مگریز! چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه! به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز! تو از تبار دلیران خیبر و بدری چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا! مگریز! به نوشخند منافق، ز ره، کناره مگیر! به زهرخند معاند، به انزوا مگریز! چو ره به قبله‌ی امن است، پایمردی کن! خطا مکن! ز توهم به ناکجا مگریز! چو تیر، راه هدف گیر و بر هدف بنشین! ز کج‌روی به حذر باش و از خدا مگریز! امین خلق و امانت‌گزار یزدان باش! به صدق کوش و خطر کن! ز مدعا مگریز! همچنین متن کامل این غزل با دستخط مبارکشان برای اولین بار منتشر می‌شود. لبیک یا امام خامنه ای لبیک یا حسین ع است 1️⃣ https://eitaa.com/khmanie
🔻حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سیدجواد شهرستانی (دامت برکاته) در دیدار خود از مجموعه بنیاد بین‌المللی امامت در ضمن فرمایشات خود به این خاطره اشاره کردند: 🔹روزی آقای ری شهری _به مناسبت کتابی که در مورد کرامات ائمه بقیع در حال نگارش بودند_ من را واسطه قرار دادند تا از آقای حاج شیخ محمدعلی عَمروی _بزرگ شیعیان مدینه_ در مورد کرامات ائمه بقیع اگر تجربه‌ای دارند نقل کنند. اول که با مرحوم شیخ عمروی مطرح کردم به من تغیر کرد و گفت: شما ائمه را چه فرض کرده‌اید؟ فکر می‌کنید ائمه دکتر و پزشک شما هستند که دست و پای شما را بخواهند خوب کنند؟ کرامت ائمه این طور محدود نیست. ائمه ما وقتی بخواهند لطفی کنند خوب می‌دهند و در سطح اعلی عنایت می‌نمایند. ایشان در ادامه این جریان را نقل کرد و گفت: 🔸اوائلی که من از عراق به مدینه بازگشتم [حدود سال ۱۳۷۲ ق] درگیری شدیدی میان شیعیان نخاوله و وهابی‌ها رخ داد و در مرحله اول جمعیت محدود شیعیان مدینه بر جماعت وهابی غالب شدند. برای وهابی‌ها  خیلی سخت بود که مغلوب چند صد نفر شیعه در مدینه شوند و لذا تصمیم به برخورد شدیدتر گرفتند. عده‌ای از بزرگان شیعه در مدینه و از جمله من [شیخ عمروی] را دستگیر کردند. روبروی مسجد نبوی و بقیع عریشی (جایگاه چوبی) قرار دادند و جلادها و مأموران اجرای حکم را آوردند که شیعیان را شلاق بزنند ولی نه شلاق عادی بلکه از کَرَب [چوب پهن پایین درخت خرما] استفاده کردند. نفر اول را آودند و او را لخت کردند. شدت ضربه این شلاق به گونه‌ای شدید بود که نفر اول همان‌جا بعد از سه ضربه به شهادت می‌رسد. نفر دوم را بالا کشیدند و جلاد دیگری آمد و شروع به شلاق زدن کرد که او هم با ضربه تازیانه شهید شد. 🔹در این حال متوسل به ائمه بقیع شدم و گفتم: جرم ما این است که پیرو شما هستیم. آیا جزای پیروی شما این است که این‌گونه باید کشته شویم؟ نفر سوم را که خواستند بیاورند این عریشی که درست کرده بودند فرو می‌ریزد. با این حال آن‌ها دور ما را گرفتند و محاصره کردند و به اداره شهربانی منتقل کردند و گفتند که ۶ نفر از شماها _که یکی از آن‌ها من بودم_ محکوم به اعدام هستید و تا روز جمعه در مکه و پیش از نماز جمعه گردن زده خواهید شد. از آن جا ما را به سمت مکه راهی کردند. در مکه منتظر تنفیذ حکم اعدام بودیم ولی روز جمعه شد و خبری از حکم اعدام نشد. بعد از آن ابلاغ کردند که به شما یک درجه تخفیف داده‌اند و به جزیره بد آب و هوایی در اطراف جده تبعید شده‌اید. از آن جا به جده منتقل شدیم و مدتی را در آن جزیره بودیم تا این که والی جده آمد و خبر عفو ما را داد و جماعت همگی به مدینه بازگشتیم. اما وقت ورود به مدینه ما را سوار بر درشکه کردند و شیعیان مراسم استقبال و شادی ترتیب داده بودند. وارد منزل یکی از شیعیان شدیم و جریان را پرسیدیم. گفت: بعد از ماجرای شلاق زدن و شهادت شیعیان بلافاصله جلاد اول در حمام دچار سوختگی می‌شود و می‌میرد. جلاد دوم هم ظاهراً زیر آوار می‌ماند و می‌میرد. خبر در همه‌جا می‌پیچد و جلاد سوم می‌ترسد. 🔸جلادها و مأموران اجرای احکام در آن زمان معمولاً از افراد معینی از بزرگان قبائل بودند که به نوعی برای اجرای احکام نسبت به انتقام بعدی مصونیت داشته باشند. این جلاد سوم می‌گوید که نفرین آن‌ها ما را گرفته و لذا به فکر حلالیت گرفتن از شیعیان می‌افتد و لذا پیش ما آمد و گفت چه کار کنم که شما از ته دل از من راضی شوید؟ گفتیم رضایت آنان که الان اسیر شما هستند باید به دست آوری. و لذا این آقا به دیدن شما خواهد آمد. همین‌طور هم شد و آن شخص [جلاد سوم] آمد و پس از عذرخواهی گفت من چه کار کنم که شما رضایت واقعی از من داشته باشید و از اعماق جان من را حلال کنید؟ سپس خودش پیشنهاد داد که من می‌خواهم به هر خانواده شیعه یک قطعه زمین سیصد متری بدهم؛ چون من زمین زیاد دارم فقط برای این که ثبت رسمی شود مقدار کمی از برای هر زمین می‌گیرم _مثلاً اگر قیمت زمین ۱۰۰ ریال بوده یک ریال گرفت_ همه هم قبول کردند و خوشحال شدند و آن شخص هم این کار را انجام داد. 🔹 آقای عمروی به من گفت چطور بود این کرامت؟ گفتم خیلی خوب بود. گفت: این کرامت ادامه دارد و به همین جا ختم نشد. ائمه ما اگر بدهند خوب می‌دهند و به همین مقدار اکتفا نمی‌کنند. این عنایت ائمه بقیع در این سال‌ها به صورت مستمر شامل حال ما شده است. ده سال قبل دولت تصمیم گرفت که دور حرم مطهر پیامبر را یک خیابان کمربندی بکشد. همه خرابی‌ها در خانه‌های دیگران افتاد و زمین‌های شیعیان برِ خیابان واقع شد و الان قیمت‌هایش چندین برابر شده است. همین زمینی که در اختیار من است ۲۰ میلیون ریال سعودی ارزش دارد. ائمه ما این جور کرامت دارند نه این که فقط کوری را بینا کنند. نثار روح مطهر ائمه اطهار علیهم السلام صلوات. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔴تاثیر غذا در جذب شدن به سوی گناه یا ثواب ✍️آیت‌الله حائری شیرازی: اگر پنبه کنار آهنربا باشد، آهنربا کششی نسبت به پنبه ندارد، اما اگر براده آهن را درون پنبه بگذارید، در این حالت پنبه به سمت آهنربا کشیده می‌شود. در اینجا خود پنبه جذب نمی‌شود، بلکه براده‌های آهن به سمت آن کشیده می‌شوند. معصیت‌ها مثل آهنربا، مانند آهن و انسان مثل پنبه است. وقتی که انسان گوشتش از نان حرام روئیده باشد، نمی‌تواند از کنار معصیت‌ها بگذرد. وقتی از کنار معصیت رد می‌شود، مجذوب آن می‌شود. این خاصیت درونی است. اما اگر لقمه صددرصد حلال باشد، از کنار عبادات که می‌گذرد، عبادات او را جذب می‌کنند، از کنار امام‌زاده که می‌گذرد به زیارت ایشان میل پیدا می‌کند. ‌‌‌ 🔴