eitaa logo
خوبان
648 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
11.1هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط با ادمین:https://eitaa.com/Khoban7
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️روزی‌یک‌شهید❤️ مهندسینی که تخصّصشان، اتفاقا ویران کردن بود؛ ویران کردن و منهدم کردن روح و روان و حیثیت صهیونیست‌های کودک‌ کُش 🌹🌹 🌹🌹 " سالروز شهادت ۲۴ بهمن " 🌼شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌼 ┏━✨🕊✨🕊✨🕊✨┓ Iشادی روح شهدا صلوات ┗━✨🕊✨🕊✨🕊✨┛
💦 مردی که از دریا به آسمان رسید ... 🌈 🌷 ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ - سالروز شهادت حسن زارع پیشه، از یاران حاج‌ قاسم سلیمانی شهید حسن زارع پیشه معاون‌ گردان غواص لشکر ۴۱ ثارالله (ع) - کرمان 🌱 متولد شهرستان بافت - سال ۱۳۳۶ - دیپلم‌ تجربی گرفت. سال ۶۳ ازدواج نمود و صاحب یک فرزند پسر شد، مسئول‌ فرهنگی‌ کمیته امداد امام بافت‌ بود، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر۸ در شرق ارونـد رود بر اثر اصابت گلوله به ناحیه قلب آسمانی شد🕊🕊. برادر او نیز در دوران جنگ به شهادت رسید. 📄 فرازی از کلام شهید"👇👇 پروردگارا! تـو مرا به سوی خود خواندی ،من هم با همه وجودم به سوی تو آمدم و از هر چه داشتم گذشتم ، و به فرمانت لبیک گفتم و جبهه را به عنوان نزدیکترین راه جهت رسیدن به خودت انتخاب نمودم... خدایا! تو را شکر می کنم ،زیرا در اینجا یاد مرگ و یاد یاران باوفا ، بهترین انگیزه برای مخالفت با شیطان می باشد ..
📄 برگی از دستنوشته شهید حسن زارع پیشه 🔹معاون‌ گردان غواص لشکر ۴۱ ثارالله (ع) - کرمان
740.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀استوری 🌹روایت زیبای حاج احمد کاظمی رضوان الله علیه🌹 🌷در محضر شهدا🕊
🥀خاطره 🌷سبک_زندگی🌷 ⚪️🍃شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت « می خواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب. » بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. 🌷🌷🌷ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند. آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد. 🌹🍃هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده. 🌷شهید مهدی زین الدین رضوان الله علیه🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
47.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷حکایات تکان دهنده از شهدا🌷 🌹روایت گری رزمنده احمدیان حفظه الله🌹 🌴ناگفته های عملیات کربلای ۴ کنار نهر خین🌴 🌷بسیار زیبا و تاثیر گذار حتما ببینید🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎥⛔️ ترس و تسلیم شدن در جنگ نرم, ممنوع 🥀
🌷السلام عليك يا امام رئوف🌷 🌹🍃خاطره پدر شهید: ⚪️🍃حدود 6 سال بعد از ازدواجمان، خداوند فرزندي به ما نداده بود، خواب ديدم خداوند فرزندي داده كه اسمش رضاست، وقتي به دنيا آمد مريضي زيادي كشيد اسمش را غلامرضا گذاشتيم، 🌹🍃لطف امام رضا(علیه السلام) او را شفا داد. واقعا شفاي او براي ما معجزه بود. ⚪️🍃شهيد غلامرضا بعد از شهادتش نيز پيكرش اشتباهي به مشهد انتقال داده شده بود(مهديشهر را اشتباهی مشهد خوانده بودند) و او به آرزویش زیارت امام رئوف رسید و پس از زيارت امام رضا(علیه السلام) او را براي تشييع به مهديشهر آوردند. 🌸🍃خاطره مادر: ⚪️🍃16 ساله که شد، مرتبا می گفت باید جبهه بروم، به او گفتم پدرت چندبار رفته تلافی همه شده، 🌷🍃می گفت: از فردا مرا برای نماز بیدار نکن، چون پدرم نماز خوانده، با این حرف به من فهماند که شرکت در جنگ مثل نماز واجب است ⚪️🍃می گفت: چون امام فرموده رفتن به جبهه یک تکلیف است، همان طوری که نماز مرا کسی نمی تواند بخواند، جهاد مرا هم کسی نمی تواند، انجام دهد 🌸🍃به او گفتم: از پدرت اجازه بگیر، 🌷🍃می گفت: مگر پدرم از کسی اجازه می گیرد که من اجازه بگیرم، 🔺نهایتا رضایت پدر را هم جلب کرد، در حالی که روی زمین بند نمی شد، مثل مرغی بال در آورده بود و پرواز می کرد عازم جبهه نبرد شد، در فاصله کمتر از دو ماه به سوی معبودش شتافت. 🌷شهید غلامرضا ذاکریان فرزند غلام🌷 ⚪️🍃متولد: 17-4-1348 مهدیشهر ❤️🍃شهادت: 24-1-1365 هفده سالگی ⚪️🍃محل شهادت: شهر فاو عراق 🌷🍃عملیات: مقابله با تک دشمن 🌹محل دفن: گلزار شهدای مهدیشهر🌹