11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حجتالاسلام_راجی دامت افاضاته:
⁉️ به نفع حکومت است که حجاب را آزاد کند!
🥀غذای_نجس_شده
❓اگه بهعنوان صاحبخونه، موقع غذاخوردن بفهمیم غذا نجسه، آیا لازمه به مهمونها بگیم؟
📍(مثلاً توی غذا فضله موش ببینیم یا خانم موقع درستکردن غذا دستش بریده و یه قطره خون داخل غذا افتاده)
📚 همه مراجع به جز سيستانى حفظهم الله: بله. بايد بهشون بگین؛ نمیشه به مردم غذای نجس داد (مكارم: بنابر احتياط واجب).
📗 آيتالله سيستانى حفظه الله: اگه احتمال میدین که مهمونها به حرفتون گوش میدن، باید بگین.
🔴 نکته: احتیاط واجب، یعنی اینکه توی این مسئله میشه به مرجع اعلم بعد از مرجع خودمون که فتوای قطعی داره، مراجعه کنیم.
🔺توضيحالمسائل مراجع، م۱۴۲ و ۱۴۵؛ دفتر: خامنهاى.
🥀#پرسش_های_احکام
⁉️ پرسش: وسط پیشانی جوش زده، در سجده خونی می شود؛ چگونه سجده کنیم؟
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ پاسخ: تمام پیشانی جای سجده است و در مورد سؤال، با قسمت سالم پیشانی، سجده کنید که مهر خونی نشود.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
📝 فتوای آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم حفظهم الله
📗 منبع: فقه همراه، صفحه ١۴۴
‼️نخواندن حمد و سوره
❓س ۶۳۸۱: کسی که به رکعت سوم نماز جماعت برسد و به خیال اینکه امام در رکعت اول است، چیزی نخواند، آیا اعاده نماز بر او واجب است؟
✅ج: اگر قبل از رکوع متوجه شود قرائت واجب است، ولی اگر بعد از اینکه داخل رکوع شد متوجه شود، نماز او صحیح است و چیزی بر او واجب نیست؛ هرچند احتیاط مستحبّ این است که دو سجده سهو برای ترک سهوی قرائت بهجا آورد.
📕منبع: leader.ir
┏━✨🌹✨🌸✨━┓
🍀@tasvir12🌸
┗━✨🌸✨🌹✨━┛
#سؤالات_شما
عرض سلام و ادب. پدرومادرم از من انتظار دارن که کارهاشون رو انجام بدم؛ درحالیکه شوهرم راضی نیست که با ماشینش دنبال کارهای اونها برم. آیا وظیفه منه که کارهای پدرومادرم رو انجام بدم یا نه؟
#پاسخ
ــــــــــــــــ
🌺 سلام علیکم 🌺
در حدی که به اجازه و رضایت شوهر نیاز #نداره، میتونین کارهاشون رو انجام بدین.
یعنی اگه شوهر راضی نباشه، #نمیتونین از ماشین ایشون برای کارهای اونها استفاده کنین.
┏━✨🌹✨🌸✨━┓
🍀@tasvir12🌸
┗━✨🌸✨🌹✨━┛
⚪️ضرورت اطاعت از رهبری
🌹امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
🌴أيُّهَا النَّاسُ أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِي تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَيْدِيكُمْ وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَي سُلْطَانِكُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِكُمْ
🌷ای مردم! مهار بار سنگین گناهان را رها كنید، و امام خود را تنها مگذارید، كه در آینده خود را سرزنش می كنید.
📗 نهج_البلاغه خطبه_187
📗کتاب «سکوت شکسته»
🌹براساس خاطرات حاج محمود پاک نژاد فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب(علیه السلام) در دفاع مقدس
📝به قلم: سیدهادی سعادتمند 16🔽
⚪️فصل دوم
🌹«سردشت با زینالدین، بدر با جعفری»
🌷🌷🌷🌷🌷ادامه قسمت شانزدهم
⚪️از جهت مساحت، اين هور از هورهای دیگری که در منطقه هست، بزرگ تر است و به همین دلیل هورالحمار نامیده میشود. در این منطقه، فشردگی نی ها، به شکل قابل توجهی، بیشتر و بلندتر از هورهای دیگر بود؛ چنان درهم گره خورده و فشرده شده بودند که روی آنها را صاف میکردیم و چادر میزدیم.
🌹 نی ها در طول سالهای متمادی بههم بافته شده بودند و ریشههای آنها بههم پیوسته شده و از کف آب فاصله گرفته، تودهای شکل شده و با ابعاد میانگین ۵۰ متر روی آب شناور بودند؛ شبیه تودههای یخ در روی دریاچه.
⚪️به دلیل مسافت زیاد که از اسکله تا دریاچه بود، نتیجه بررسیهای ابتدایی این شد که سفارش پل بدهیم و پایگاه را روی آب، نزدیکی دریاچهی امالنعاج ایجاد کنیم. باید از خشکی فاصله میگرفتیم و تا آن جایی که ممکن بود خودمان را به دشمن نزدیک میکردیم.
بیشتر از یک ساعت با قایق راه بود که خودمان را از اسکله به دریاچه برسانیم. معاونت مهندسی برای ایجاد پایگاه روی آب، پیشنهاد استفاده از پل هایی را داد که با ابعاد ۳ در ۵ متر طراحی کرده و با استفاده از پروفیل و فایبرگلاس ساخته شده بودند.
دو ـ سه پل را به هم متصل کردیم، روی آن چادر زدیم و بعد با استفاده از نی استتارشان کردیم. هر گروه داخل یکی از چادرها مستقر میشدند. برای ارتباط بین چادرها، یک ردیف پل را بههم وصل کردیم؛ راهرویی ایجاد کردیم و ادامه دادیم. چند متری از چادرها فاصله گرفتیم و توالت ساختیم. به دلیل این که آب راکد بود، مشکلات بهداشتی ایجاد شد.
🌹 نیروهای اطلاعات ـ شناسایی که در این پایگاه با هم بودیم، عبارت بودند: از محمدعلی محمدی، محمد نوری، مهدی کاظم بابایی، محسن بیاتی، صاحب صادقی، فضلالله خراسانی، منصور سبزی، ابوالفضل و عباس مرادی، محمود مرادیان، محمدرضا شم آبادی، مصطفی خدادادی، سیداحمد موسوی، مهدی راشدی و محمد سوری.
⚪️خیلی زمان نگذشت که متوجه شدیم آن چنان هم که فکر میکردیم از دید دشمن خارج نیستیم. با افزایش آتش دشمن، از بچههای جهاد سازندگی که در نزدیکی اسکله پایگاه داشتند، تعدادی تراور چوبی گرفتیم و در اطراف چادرها قرار دادیم تا از ترکشهای توپ و خمپاره ایمن بمانیم. بعد از آمادهسازی محل استقرار، میبایست به مأموریتی که داشتیم، می پرداختیم.
🌹به منظور دورماندن از دید و تیر دشمن و برای ایجاد پایگاه روی آب، از پوشش نی های حاشیه دریاچه استفاده کردیم. در همان روزهای اول، پس از بررسی به این نتیجه رسیده بودیم.
⚪️می بایست در دو مرحله خودمان را به دژ دشمن برسانیم؛ مرحله اول، دریاچهای که ۱۵۰ کیلومتر مربع مساحت داشت را با قایق، نیم دور میزدیم. در آن طرف دریاچه پایگاه تأمین تیپ بدر بود.
🌹 قایقها را در نزدیکی پایگاههای تیپ بدر خاموش میکردیم. در مرحله دوم برای ادامه مسیر از بلم هایی استفاده میکردیم که چوبی و دستساز بود. به وسیله بلم از نیزار میگذشتیم و خودمان را به موانع دشمن میرساندیم.
⚪️قبل از هر اقدامی، یک روز کامل را با داوود جعفری بالای دکل دیده بانی گذراندم که بچههای دیدهبان معاونت اطلاعات در حاشیه دریاچه ساخته بودند، و شرایط هور و موانع دشمن را بررسی کردم؛ اگر چه شباهتهایی بود، اما موانع چیده شده با منطقه عملیاتی بدر تفاوت قابل توجهی داشت. دشمن از تجربیات شکست در عملیات بدر استفاده کرده بود و حدود ۴۰۰ متر جلوی دژی را که پشت آن قرار داشت، با قطع نی ها خالی کرده بود و در مقابل خود هیچ پوششی باقی نگذاشته بود. آنها عمق موانع را افزایش داده و بشکههای آتشزای فوگاز را به موانع خود اضافه کرده بودند.
🌹متوجه سیاهی آب مقابل دژ شدم. از دید دوربین، موانع یک دست و نفوذ ناپذیر به نظر میرسید. باید در بین موانع دشمن دنبال کمکاری از طرف آنها میشدم؛ یعنی یک اشتباه که بتوانم از آن استفاده کنیم و با نفوذ در آن، روی دژ برسیم.
🌷ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 جنگی بود و مردی👆
🍑💦 آب زردآلو 20 نفر؛ نیروی رزمنده 750 نفر
🌹و فرمانده گردان ما آب گرم نوشید.
🌷شهیدانه